به گزارش خبرنگار مهر، سهراب هادی، هنرمند طراح و فعال عرصه نشر درباره جشنها و مناسبتهای حوزه کتاب ازجمله هفته کتاب گفت: کتاب از جنبه حقیقت وجودی باعث گسترش تبادل اندیشه، فکر و علم در جامعه است و پرداختن به کتاب امر مسلم از چرخه زندگی اجتماعی است. من این چهل و چند سال که در کار نشر، رسانه و مطبوعات بودهام، میدیدم که ناشران مشکلات عدیدهای در نشر و تولید کتاب و ارتباط با صاحبان آثار دارند و همین مسائل دست و پای کار نشر را میبست. تا حدودی میتوانیم بگوییم در یک حالت سکون و بلاتکلیفی و کم کاری هستیم، با اینکه انتظار میرفت از این زمین برداشت کنیم و در جهت رشد فکری جامعه قدمهایی برداریم.
هادی، برگزاری هفته کتاب یا جشنواره سالانه کتاب را اقدام مؤثری دانست و افزود: فکر میکنم علاوه بر برگزاری این مراسم، حل مسائل مربوط به نشر و چاپ و برطرف کردن مشکلات مبنایی و ارتباطهایی که با دستگاههای ذی ربط برقرار است بهتر میتوانستیم در زمینه رشد علاقه به کتاب و سرانه مطالعه کار کنیم. چراکه بعد از خلق اثر، ناشر باید اثری از نویسنده را منتشر کند ولی امکان، شرایط و بازار خرید و توزیع کتاب را ندارد. اینها همه دردهای مزمن، کهنه و قدیمی هستند که باید برطرف شوند. کار باید اساسی درست شود و برگزاری جشنواره یا هفته کتاب هم کار بیتأثیری نیست.
نویسنده کتاب «خواب و خاکستر» در ارتباط با پایین بودن مطالعه در ایران توضیح داد: این مسئله به سیستم زندگی ما که تحمیلی است برمیگردد. مثال روشن آن نظام آموزش و پرورش است، محیطی که در آن به جای تربیت و پرورش کودک و پرورش نکتههای لیاقتش، بیشتر نقاط ضعف و کاستیهای دانشآموز پر رنگ میشود. درواقع مدرسه دنبال ضعفهای دانشآموز است و همین عامل باعث میشود دانشآموز استعدادهایش را نشناسد و به سمت شناخت لیاقتش نرود و در نهایت همین عامل به فرهنگ تبدیل میشود.
وی فرهنگ را متشکل از فر به معنی شکوه و هنگ به معنای اقتدار دانست و گفت: وقتی میگوئیم جامعه و انسانی دارای یک فرهنگ است، باید در محیط آموزشی و خانواده این فرد را به گونهای بزرگ کنیم که او دارای فر و هنگ وجودی باشد؛ یعنی دارای یک اقتدار وجودی باشد و به تعالی خودش فکر کند و با همین معنای زیستی رشد پیدا کند و تعالی بین افراد و نظام را به وجود آورد. موضوع دوم اهمیت ندادن به ارزش خط و کتاب است. موضوع سوم کنترلها و ممیزیهاست که منجر به سوق دادن ناشرها به سمت کتابسازی میشود. درواقع ناشر به کار نشر به عنوان کار سودبر نگاه میکند. این اتفاق نتیجه یک سونگریهایی است که در چند سال اخیر به وجود آمده است.
هادی، ناشر را لیدر دانست و گفت: ناشر لیدر است چراکه میتواند با روشنفکر و نویسندههای صاحب سبک ارتباط بگیرد و بتواند خروجی تفکر آنها را منتشر کند و در نهایت باعث گسترش فرهنگ و افزایش مطالعه شود. درواقع لیدر میتواند یک جریان اندیشهای را به وجود بیاورد. هنر نیز مولود آزادی است. هنر حقیقت و زیبایی است و بی اعتمادی به معنای کتاب و مسائلی که به وجود آمده در تغییر سلیقه مردم هم تأثیرگذار بوده است. البته مردم ما فهیم هستند و وقتی کتاب را میخوانند متوجه میشوند که دارای معناست یا فاقد معنا.
وی در بخش دیگری از سخنان خود کتاب خوب را دارای دو جنبه دانست و گفت: در مرحله آماده سازی کتاب جنبههای معنایی، نگاه برتر، نگاه نو، نگاه عالمانه در جنبههای ادبیات، خلاقیت مبتنی بر بنیان اندیشههای تاریخی ایران و زبان ارزشمند ویراستاری شده بسیار ارزشمند است. در حوزه محتوا درست بودن جملهبندی و پاراگراف بندی، حظ بصری کتاب از نظر شکل و گرافیک، انتخاب درست فونت، قطع و ابعاد کتاب، آرایش و تنظیم کتاب و مواردی از این دست اهمیت دارد. با توجه به مواردی که گفتیم الان کمتر کتابی را میتوانیم بگوییم که خوب است.
این هنرمند طراح در بخش دیگری از سخنان خود به تاریخ تأسیس انتشارات فرانکلین اشاره کرد و ادامه داد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد، سقوط دولت مصدق، برگشت پهلوی دوم و ایجاد همگرایی فرهنگی با غرب، سیاستگذاری نظام این بود که با غرب تبادل فرهنگی داشته باشد. به دنبال این مسئله جا پاهایی را در ایران به وجود آوردند که یکی از آنها انتشارات فرانکلین بود. این انتشارات سازمانی بود که فرهنگ غرب را در ایران نهادینه و بنیان سازی میکرد اما هیچ آمریکایی مدیر مسئول انتشارات فرانکلین نبود. یک انتشارات جهانی بود که در ایران و ممالک دیگر هم عموماً آدمهای روشنفکر همان کشور مدیران انتشارات میشدند. در نشر کتاب ۴۰ درصد فرهنگ ایران و ۶۰ درصد از فرهنگ غرب در کتاب منتشر میشد و بیشتر تمرکز روی ترجمه کتابها و نشریات فرهنگ غرب بود. در نهضت ترجمه و همگرایی با فرهنگ غرب و با شکلگیری بسیاری از جریانهای فرهنگی و فکری، خیلی آرام ایران به عنوان یک خرده فرهنگ مقابل فرهنگ غرب مسخ و به حاشیه رانده شد.
هادی در پایان گفت: امروز هم در نظم نوین جهانی غرب میگوید که ما هستیم و ایران باید چیزی را که آنها میگویند بپذیرد و اگر نپذیرد با ایران فلان کار را میکند که الان دارند انجام میدهند. ما در مقابل نظم نوین جهانی ایستادهایم، ما بنیانی هستیم که میل به تعالی دارد و با وجود اینکه نظریه وحدت وجود در شعر و ادبیات و هنر و تئاتر ماست، نتوانستهایم این را به جهان نشان دهیم و به ثبات برسانیم.