خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: اخیراً بیستوپنجمین انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی برگزار شد؛ انتخاباتی که به دلیل بنبست سیاسی که در اسرائیل به وجود آمده بود، پنجمین مورد از نوع خود طی چهار سال گذشته بود. تا پیش از برگزاری انتخابات تقریباً همه نظرسنجیها پیش بینی کرده بودند که جناح لاپید و نتانیاهو به طور مساوی ۶۰ کرسی به دست خواهند آورد و این بنبست به نوعی ادامه پیدا میکند.
با وجود این، اما روز انتخابات دیدیم که اقدامات جناح راست افراطی و نتانیاهو کمکم روی نتیجه انتخابات تأثیر گذاشت و ورق را برگرداند. بنابراین در پایان نتانیاهو و حزب راست افراطی موفق شدند ۶۴ کرسی را از آن خود کنند. به این ترتیب افراطیترین کابینه در تاریخ رژیم صهیونیستی را باید در یک ماه آینده شاهد باشیم.
این موضوع با واکنشهای مختلفی همراه بوده است. بسیاری به قدرت رسیدن راست افراطی را تهدیدی برای فلسطین و منطقه میدانند. شمار زیادی از تحلیلگران نیز بر این باورند که به دلیل وجود تنوع و حتی تضاد آرایی که بین راست افراطی و جناح نتانیاهو وجود دارد، احتمالاً باز هم شاهد تداوم بن بست سیاسی باشیم یا اینکه حداقل عمر کابینهای که نتانیاهو تشکیل خواهد داد، چندان طولانی نخواهد بود.
خبرگزاری مهر در نشست «بررسی نتایج انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ اسرائیل» میزبان دکتر «علی عبدی»، پژوهشگر و فعال حوزه رژیم صهیونیستی و نیز دکتر «منصور براتی» و «محسن فائضی»، دو تن از کارشناسان مسائل رژیم صهیونیستی بود. پیشتر بخش نخست نشست انتشار یافت و بخش دوم آن پیش روی شما است؛
* در رسانههای اسرائیلی و مخصوصاً شبکههای اجتماعی این مسئله همواره مطرح میشود که رشد جمعیت مذهبی تندرو در رژیم صهیونیستی در حال افزایش است. در مقابل ما شاهد آن هستیم که جریانهای چپ یا جریانهای مخالف راست افراطی با کاهش رشد جمعیت روبرو هستند؛ موضوعی که طی دهههای آینده میتواند به سیطره کامل جریان تندرو در اسرائیل ختم شود. آیا در شرایط کنونی میتوان ادعا کرد که بن بست سیاسی در اسرائیل به پایان رسیده است؟ البته با توجه به این آرای شکننده احتمال اینکه یک کابینه در اسرائیل چهار سال عمر کند، بسیار ضعیف است. آیا میتوان اطمینان داد که دستکم در ۲ سال آتی این کابینه برقرار باشد یا اینکه نتانیاهو بار دیگر انتخابات زودهنگام برگزار خواهد کرد تا خود در مسند نخست وزیری باقی بماند؟
براتی: از چند زاویه مختلف میتوان به این مسئله نگاه کرد؛ موضوع اول میزان توانمندی و چالشگری اپوزیسیون حاضر است. رهبران دولت مستقر که روزهای آخر عمر سیاسی خود را میگذراند از جمله آقای لاپید به زودی به اپوزیسیون تبدیل خواهند شد. این اپوزیسیون نهایتاً ۵۱ کرسی خواهد داشت که ۵ کرسی به حزب عربی «خداش» و «تعال» تعلق دارد که روی هم رفته ۵۶ کرسی خواهند داشت.
بنابراین به نظر نمیرسد که اپوزیسیون بتواند برای کابینه آتی چالش سازی کند، در حالی که در کابینه گذشته اختلاف بسیار اندک بود و اپوزیسیون به رهبری نتانیاهو ۵۹ کرسی در اختیار داشت و در طرف مقابل ۶۱ کرسی وجود داشت که بعدها با استعفای یک نفر به تساوی ۶۰-۶۰ رسیدند. هم اکنون حتی اگر یکی دو نفری هم جابجا شوند، اتفاق خاصی نمیافتد. بنابراین خیال این کابینه از لحاظ کارشکنی اپوزیسیون تا حدی راحت است.
مسئله بعدی اما ترکیب و ساختار خود این کابینه است که از سه حزب «لیکود»، «شاس» و حزب مذهبی «یهودیت متحد تورات» تشکیل شده است؛ احزابی که سابقه طولانی در همکاری و همسویی دارند. از سال ۲۰۰۹ که نتانیاهو به قدرت بازگشت تا سال ۲۰۲۱ احزاب مذهبی همسویی چشمگیری با وی داشتند.
احزابی که به آنها اشاره شد که نماینده حزب «حریدی ها» هستند و یک ویژگی اساسی دارند و اینکه نه چپ گرا هستند و نه راست گرا. به عنوان نمونه در سیاستهای اقتصادی یا امنیتی و بحث دموکراسی هیچ دیدگاهی ندارند تنها مسائلی که برای آنها اهمیت دارد عبارتند از تعطیل بودن روز شنبه، به سربازی نرفتن طلبهها یا بودجههایی که به مدارس علوم یهودی داده میشود.
بنابراین آنها در مسائل «سیاست عملی» چندان نظر ندارند. این طیف طی یک دههای که نتانیاهو قدرت را در دست داشت به او بسیار نزدیک بودند به نظر نمیرسد که در آینده بین این سه حزب اختلافی به وجود آید.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت مسئله همان احزاب راست افراطی است که تحت فشار نتانیاهو، ما شاهد ائتلاف سه حزب از این احزاب بودیم. یکی از آنها حزب «صهیونیسم مذهبی» است و دو حزب دیگر عبارتند از «قدرت یهودی» و «نوام». برخلاف حزب صهیونیسم مذهبی که رهبر این ائتلاف است، حزب نوام تنها یک کرسی از ۱۵ کرسی ائتلاف را در اختیار دارد. این ائتلاف طی انتخابات اخیر به یک بلوک بزرگ و قابل توجه تبدیل شد و توانست بیش از ۱۰ درصد کرسیهای کِنست (پارلمان رژیم صهیونیسیتی) را به خود اختصاص دهد.
آنها در واقع نماینده قشری در اسرائیل هستند که به آن «قشر ملی-مذهبی» گفته میشود. این طیف در اسرائیل، مذهبیهایی هستند که در مورد سیاست عملی نظر دارند. بنابراین مذهبیهایی هستند که گرایش ملی دارند و بسیار بر دیدگاههای خود اصرار و پافشاری میکنند. به عنوان نمونه در بازه زمانی بعد از انتخابات ۲۰۲۱ دیدیم که حزب لیکود ۳۰ کرسی به دست آورد و حزب دوم به عنوان حزب آقای لاپید ۱۷ کرسی داشت، یعنی ۱۳ کرسی اختلاف وجود داشت. نتانیاهو با وجود چنین اختلافی نمیتوانست تشکیل کابینه دهد. اگر حزب «یامینا»، به رهبری «نفتالی بِنت»، نخستوزیر سابق در آن شرایط اضافه میشد، حزب نتانیاهو ۵۹ به دست میآورد. در آن شرایط دچار سردرگمی شده بودند که متوجه حزب «رعم» شدند و به این نتیجه رسیدند که «منصور عباس» رهبر این حزب از بیرون ائتلاف میتواند به آنها کمک کند.
اخیراً روزنامه «تایمز اسرائیل» مقالهای منتشر کرده که محتوای جالبی دارد مبنی بر اینکه راستهای افراطی به یک بلوک بزرگ و چشمگیر تبدیل شدهاند که ۱۴ کرسی به دست آوردهاند. اینک اصلی ترین مانع بر سر راه آنها، خود نتانیاهو است و آنها با نتانیاهو دچار چالش خواهند شد. آنها ثابت کردهاند که حاضرند جلوی نتانیاهو نیز بایستند. همین آقای «اسموتریچ» که رهبر جناح راست افراطی است، اجازه تشکیل چنین ائتلافی را نداد در حالی که هم حزب لیکود با این شرایط کنار آمده بود و هم دو حزب مذهبی دیگر و حتی بنت با آن موافق بودند. تنها کسی که در این ائتلاف با حضور عربها مخالفت کرد و خود قرار بود در آن ائتلاف وزیر شود، شخص اسموتریچ و حزب راست افراطی او بود. آنها حاضر نشدند در برابر نتانیاهو نیز کوتاه بیایند.
نتانیاهو با آنها صحبت کرد تا متقاعدشان کند که این حزب از بیرون ائتلاف با آنها همکاری کند که باز هم اسموتریچ مخالفت کرد. حتی نتانیاهو ترفندی به کار بست و گفت «هماهنگی انجام میدهیم که آنها در جلسه رأی اعتماد به کابینه ما رأی مثبت نیز ندهند و صرفاً در آن روز غایب باشند در این صورت ما خواهیم توانست رأی اعتماد بگیریم.» اسموتریچ ضمن مخالفت با این ایده پافشاری کرد که «اگر با غیبت عربها ما بخواهیم رأی اعتماد بگیریم من ترجیح میدهم به آن کابینه رأی منفی بدهم.»
بنابراین میتواند این فرضیه نیز مطرح شود که اینها ممکن است دچار اختلاف نظر شوند. اخیراً در فضای پسا انتخابات روزنامه «تایمز اسرائیل» مقالهای به چاپ رسانده که محتوای جالبی دارد مبنی بر اینکه راستهای افراطی به یک بلوک بزرگ و چشمگیر تبدیل شدهاند که ۱۴ کرسی به دست آوردهاند. اینک اصلی ترین مانع بر سر راه آنها، خود نتانیاهو است و آنها با نتانیاهو دچار چالش خواهند شد. آنها ثابت کردهاند که حاضرند جلوی نتانیاهو نیز بایستند.
حالا با توجه به ۶۴ کرسی در مقابل ۵۶ کرسی طیف رقیب، انتظار میرود که ین بحران تا حد زیادی مهار شود. اما مشخص نیست که اساساً آنها تا چه زمانی بتوانند با یکدیگر همکاری کنند و اینکه باید دید جناح راست افراطی چه مطالباتی را مطرح میکند.
من انتظار دارم که بین راستهای مذهبی خود حزب صهیونیسم مذهبی و آن بخشی که به رهبری «بن گویر» است، دچار چالش شود. بن گویر، پیشتر از جمله مخالفان نتانیاهو بود که باعث شد وی به قدرت نرسد و اینک نیز پتانسیل بیشتری برای مخالفت دارد. ما باید به این مسئله نیز توجه کنیم با به قدرت رسیدن این کابینه که با جناح راست افراطی ائتلاف دارد، مجدداً به تضادها و شکافها در جامعه اسرائیل دامن میزند؛ شکافهایی که همواره بین یهودیان و عربها وجود داشته است و بنت و لاپید در صدد کاهش آن برآمدند.
نکته جالب دیگر اینکه در بخشی از مناطق و شهرهایی که جمعیت ترکیبی اعم از یهودی و عرب ساکن است، حزب «بلد» به عنوان سومین حزب عربی در برخی از این شهرها یا اول و یا دوم شد -اگرچه حزب بلد نیاز به کسب ۱۶ هزار رأی برای ورود به پارلمان داشت که موفق نشد_ ولی نشان داد که این حزب پایگاه رأی جدیدی پیدا کرده است.
* بن گویر از جمله کسانی است که نتانیاهو را در ماجرای قتل «اسحاق رابین» مقصر میداند. حتی در گزارشی خواندم که بن گویر معتقد است این ترور به تحریک نتانیاهو صورت گرفته که این خود یک چالش در روابط آن دو نفر است. ضمن اینکه ما برای نخستین بار شاهد نشستن بن گویر و نتانیاهو بر سر یک میز مذاکره بودیم؛ موضوعی که از عمق اختلافات آنها نشان دارد. یک فرضیهای اما اخیراً در فضای مجازی و همچنین از سوی برخی رسانهها در مورد ایران مطرح شده مبنی بر اینکه با به قدرت رسیدن راست افراطی در اسرائیل، سیاستهای این رژیم علیه ایران تشدید و شاهد راه افتادن موجی از خرابکاریها در منطقه و نیز ایران خواهیم بود. آیا تغییر ملموسی در راهبرد آنها در قبال ایران شاهد خواهیم بود یا اینکه همانند آمریکا نه در راهبرد بلکه تنها در تاکتیکهای خود تغییراتی اعمال خواهند داد؟
عبدی: در ابتدا گریزی به موضوع قبلی مبنی بر چرخش به سوی راستگرایی داشته باشیم. به نظر من راستگرایی تقدیر این رژیم است و از همان زمانی که «بن گوریون» رژیم اشغالگر قدس را ریلگذاری میکرد، بر پایه تفکرات چپگرایانه و سوسیالیستی خود آن را بنا نهاد. وی تا زمانی که در قدرت بود با راستگرایی مقابله میکرد. از این رو نتانیاهو تحت فشار بن گوریون ناچار به ترک فلسطین اشغالی و راهی آمریکا شد و فرزندان او نیز در همانجا بزرگ شدند.
کسانی که امروز بلوک صهیونیسم مذهبی و کابینه جدید را تشکیل میدهند، اسلاف آنها در دهه ۱۹۸۰ در زیر مسجدالاقصی قصد بمب گذاری داشتند. در ارتباط با ایران هم باید گفت که رژیم صهیونیستی تنها تصمیم گیر در این عرصه نیست که همزمان هم تصمیم بگیرد و هم اجرایی کند.
بن گوریون شاید هیچ گاه تصور نمیکرد که این جریان در اسرائیل تا به این حد قدرت بگیرد. کسانی که امروز بلوک صهیونیسم مذهبی را تشکیل میدهند، اسلاف آنها در دهه ۱۹۸۰ در زیر مسجدالاقصی قصد بمب گذاری داشتند و دولت وقت را با چالش جدی مواجه کرده بودند. در ارتباط با ایران باید گفت که رژیم صهیونیستی تنها تصمیم گیر در این عرصه نیست که همزمان تصمیم گرفته و اجرایی سازد.
بنابراین تا کنون بدون مجوز آمریکا علیه ایران اقدام نکرده و پس از این نیز اقدام نخواهد کرد. مقامات اسرائیل به این نکته واقف هستند که به تنهایی از عهده پرداخت تقابل با ایران عاجزند. اینک مسئله مثلث نانیاهو، بن سلمان و بن زائد مطرح است و نیز بازگشت راستگراها و جمهوریخواهان بخصوص شخص ترامپ به کاخ سفید است. اما قبل از اینکه تکلیف ریاست جمهوری آتی آمریکا مشخص شود، اسرائیل به اهداف مدنظر خود نخواهد رسید.
ولی قطعاً نتانیاهو تا آن زمان رویکرد خصمانهتر و تهاجمیتری علیه ایران در پیش خواهد گرفت اما این اقدامات ضدایرانی بیش از آنکه در عرصه میدانی اتفاق بیفتد در عرصه تبلیغاتی و پروپاگاندا شاهد خواهیم بود؛ رویکردی که اثرگذارتر و خطرناکتر است و برخلاف عملیات میدانی نتانیاهو همانند ترور شهید فخری زاده یا خرابکاریهای هستهای، بنت این رویه را در دستور کار قرارداد.
بنابراین بنت کمتر حرف میزد و بیشتر عمل میکرد. نتانیاهو حتی تصمیم به حمله به ایران هم داشت که به ۲ دلیل محقق نشد؛ نخست به دلیل مخالفتها در کابینه او و دوم به دلیل مخالفت و عدم همراهی آمریکا با این خواسته.
* دوستان اثرات و پیامدهای به قدرت رسیدن راست افراطی در اسرائیل را بررسی کردند و دکتر عبدی به نقل از کارشناسان اسرائیلی اعلام کردند که این مسئله به معنی آغاز جنگ داخلی در فلسطین اشغالی خواهد بود. آقای فائضی شما تصویر اسرائیل را بعد از به قدرت رسیدن راست افراطی چگونه میبینید؟ آیا بن بن بست سیاسی و کابینه در اسرائیل به پایان خواهد رسید یا اینکه دور باطل این روند تداوم خواهد یافت؟
فائضی: در اینباره که پیروزی راست افراطی در اسرائیل چه تأثیری بر روابط با ایران میگذارد، مؤلفههای زیادی وجود دارد و نمیتوان تک بُعدی به تحلیل آن پرداخت. همان گونه که درباره آمریکا نیز این موضوع صادق است اینکه کدام طیف سیاسی در این کشور وی کار خواهند آمد و چه برخوردی با ایران خواهند داشت. در اینکه نتانیاهو یک تهدید جدی علیه ایران است، تردیدی وجود ندارد. در اسرائیل که راست افراطی و نتانیاهو قدرت را در دست گرفتهاند، اگر در آمریکا نیز ترامپ و طیف جمهوری خواه قدرت را به دست بگیرند، اجماع سازی علیه ایران با سهولت بیشتری انجام خواهد شد.
در ارتباط با انتخابات اسرائیل همان گونه که اشاره شد، مجموع آرای مذهبیها از سکولارها پیشی گرفت که به گفته خود آنها برای اولین بار در تاریخ اتفاق افتاده است. این شیفت به سوی مذهبی و راست گرایی قطعاً شکاف را بیشتر خواهد کرد. راست گراها اعتقاد داشتند که اورشلیم یا همان بیت المقدس از ما است و هنوز هم آن را تکرار میکنند. وقتی این جمعیت راستگراها افزایش مییابد آنها وارد فاز عملیاتی میشوند، همچنین در زمینه برخی احکام یهودی همچون تعطیل بودن شنبه و غیره. بنابراین جامعه اسرائیل وارد یک تنش داخلی خواهد شد که یک فرصتی برای جبهه مقاومت در فلسطین به شمار میرود.
ولی در مجموع از همان قبل فروپاشی شوروی، ماهیت اسرائیل سوسیالیستی بوده است از همین رو بن گوریون جمله معروفی دارد مبنی بر اینکه «من هستم، چون میجنگم». ماهیت نظام جدید، ماهیت حذف است چه از نوع گرایش چپ و چه راست آن. بنابراین ماهیت همان سیطره بر کل فلسطین است. امروز شهرکسازیها به جایی رسیده که تئوری دو دولت بیش از یک توهم نیست مثلاً مبنا بر این باشد که کرانه باختری را به فلسطینیها بدهند، که شدنی نیست. بنابراین شرایط به سمتی پیش میرود که از یک سو اسرائیل به سمت تندروی حرکت میکند و از سوی دیگر جامعه فلسطینی به سمت مقاومت سوق پیدا میکند.
عبدی: بحث اجماعسازی و توانمندی نتانیاهو برخاسته از تجربه دیپلماتبودن اوست. او در اوایل جوانی نمایندگی اسرائیل در سازمان ملل را بر عهده داشت. این مسئولیت از نتانیاهو یک دیپلماتی ساخت که نوع نگاه او به مسائل بینالملل متفاوتتر از دیگر سیاستمداران رژیم است که موضوع عادی سازی روابط با کشورهای عربی، آمریکای لاتین و غیره در این راستا قابل ارزیابی است.
اما درباره تعمیق شکاف یک نکتهای به ذهن من رسید و آنکه یکی از اتفاقاتی که در این دوره رقم خواهد خورد، افزایش و تشدید شکاف بین اسرائیل و جامعه یهودیان آمریکا است. به دلیل رویکرد عمدتاً لیبرال و دموکراتیک یهودیان آمریکا، آنها راست افراطی در اسرائیل را برنمی تابند. زمامداری نتانیاهو اگر چه ممکن است در کوتاه مدت به نفع اسرائیل باشد اما در بلند مدت به ضرر رژیم صهیونیستی است. یعنی او در تاکتیک اسرائیل را به پیروزی و در راهبرد به شکست میکشاند. به نظر من به دلیل سیاستهای نتانیاهو در دوقطبی سازی و دوپاره کردن جامعه اسرائیل، اثرات آن در آینده این رژیم خود را نشان خواهد داد.