به گزارش خبرنگار مهر، نشر تاریخ ایران کتاب «داستانهای کوتاه» اثر کریم مجتهدی را با شمارگان هزار نسخه، ۱۶۸ صفحه و بهای ۱۲۰ هزار تومان منتشر کرده است.
کریم مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه در ایران و استاد بازنشسته دانشگاه تهران است. او کارشناسی ارشد و دکتری خود در فلسفه را در دانشگاه سوربن گذراند و زیر نظر اساتید برجستهای تاریخ اندیشه معاصر نظیر ژان وال آموزش دید.
مجتهدی از جمله کانت شناسان برجسته ایران است. «فلسفه نقادی کانت»، «فلسفه در قرون وسطی»، «فلسفه و تجدد»، «دکارت و فلسفه او»، «افکار کانت» و… از جمله آثار اوست.
اما کتاب «داستانهای کوتاه» شامل ۹ قصه است به ترتیب با این عناوین: «روستای مانا»، «داستان آقابخشی و گل اندام»، «احمد کارگر روزمرد»، «ایرج رسولی و رویاهایش»، «یادداشتی مختصر از مسافرت سهرودی در ترکیه»، «زوایای غیرهندسی روح انسان»، «گیاه شناس»، «عیادت از یک استاد پیر» و «مدرسه».
پیشگفتار این کتاب جالب است و استاد ماندگار فلسفه در آن چرایی نوشتن این داستانها را به این شرح روایت کرده: «قبل از فروردین ۱۴۰۰ درد شدیدی در کمرم احساس میکردم و با مراجعه به پزشک و معالجان ابتدایی برایم مسلم شد که این درد از عوارض پیری است و به سهولت درمان نمیشود، چون در هر صورت ۹۲ سال سن دارم و کجدار و مریز به زندگی عادی خود باید ادامه دهم.
قرارداد کاری من با پژوهشگاه علوم انسانی در تهران تا آخر شهریور ۱۴۰۰ بود، خوشبختانه تحقیق خود را به موقع تحویل دادم و به نحوی خانه نشین شده و مشغول تحقیق و مطالعه شخصی در مباحث دیگر شدم.
در اول زمستان همان سال متاسفانه در منزل خود به زمین خورده و دچار شکستگی در مهرههای کمر شدم، خوشبختانه برادرزادهام آقا جواد مجتهدی شبانه مرا با زحمت فراوان به بیمارستان مهر برد و در آنجا بعد از عکسبرداری به علت کهولت سن از عمل من امتناع کردند، بعد به اصرار خودم و پرکردن رضایتنامه و قبول هر نوع مسئولیت عمل جراحی انجام گرفت و پس از ترخیص در منزل برادرزادهام دوران نقاهت را میگذرانم. درد کمر و ضعف عضلات و خاصه ناممکن بودن حرکات انگشتان دست به سهولت و عدم توانایی نوشتن و حتی خواندن به سبب کم سو بودن چشمها از هر نوع مطالعه و کار عملاً محروم شدم. برای اینکه به کلی از فعالیت باز نمانم و احساس زنده بودن خود را حفظ کنم شروع به نوشتن این مجموعه داستانهای کوتاه کردم.»
مجتهدی در این مقدمه همچنین اشاره کرده که سابقه داستاننویسی او نه به این دوران که به سالها پیش و هنگام حضورش در فرانسه باز میگردد. گویا مجتهدی آن سالها در برخی از نشریات فرانسوی داستان کوتاههایی را منتشر کرده بود. او همچنین یک نمایشنامه نیز نوشته است. نمایشنامهای که پس از انتشارش گابریل مارسل را به واکنش وا داشت و نامهای را برای مجتهدی به رشته تحریر درآورد.