خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: چارچوب فعالیتی هنرمندان فعال در حوزه موسیقی ملی از گذشته تا به امروز مملو از آثار ماندگار و شنیدنی است که همچنان بعد از گذشت سالها و شاید دههها از تولید و عرضه آنان به مخاطب توانسته در روح و جان شنوندگان فهیم و فرهیخته موسیقی ایرانی جا خوش کند. عرصهای بیبدیل که سرشار از آثار درخشان و ممتازی است که برای توصیف هر یک از این مجموعهها و قطعات باید کتابها و مقالات و پژوهشهای فراوانی نوشت تا شاید ذرهای به ارزش این آثاری که در این سالها تبدیل به گمشدههای موسیقی کشورمان شدهاند، پی برد.
ارزشهایی مملو از علاقه و مهر مفاخر موسیقی ایران به هنر و ادبیاتی که در سالهای نه چندان دور رفاقتی عمیقتر و صمیمانهتری را نشان داده و موجب میشد تا تماشاگران و مخاطبان این گونه موسیقایی همچون سایر گونههای موسیقی که در نظام اقتصادی موسیقی ایران به فعالیت مشغول بودند، نه تنها حرفهای زیادی برای گفتن داشته، بلکه در مقاطعی هم گوی سبقت از موسیقیهای تجاری و سرگرمکننده ایران زمین را در حوزه تماشاگر بربایند و فضایی فراهم سازند تا مخاطبان ایرانی به معنا و مفهوم مطلق کلمه از موسیقیهایی لذت ببرند که ثمره شنیدن آنها چیزی جز ارتقای فرهنگ و افزایش آگاهی آنان از هنر و ادبیات و فرهنگ ایران زمین نداشت.
در سالهای اخیر شیوع نابهنگام کرونا و پس از آن اتفاقات اخیر کشور خلاء تولید این گونههای موسیقایی بیش از گذشته نمایان کرد و نشان داد که آثار تولیدشده پیشین چه گنجینههای نابی بودند.
اگرچه در تعریف و تشریح آنچه بر موسیقی ملی ایران زمین گذشت میتوان به گزارههای رسانهای متعددی رجوع کرد و پی به علل کاهش مخاطب در این عرصه به دلیل سو مدیریتها و اشتباهات مختلف برد، اما یکی از بارزترین ویژگیهایی که رجعت دوباره به آنها حداقل میتواند یادآوری و بازخوانی مناسبی برای خوانش دوباره آثار موسیقایی در این عرصه کند، تولید آثار ملی میهنی متعددی است که طی سالهای گذشته توسط هنرمندان دارای احترام و ارزشمند موسیقی ایرانی چه در قالب «آلبوم»، چه در قالب «تک آهنگ» و چه در قالب «یک اثر موسیقایی در یک آلبوم» پیش روی مخاطبان این حوزه قرار گرفتهاند. آثاری که به دلیل هوشمندی آهنگساز و نوازنده و خواننده در انتخاب آثاری که برای تولید انتخاب کردند، این کارها را نه تنها تبدیل به ماندگارترین و ممتازترین آثار ملی – میهنی کردند، بلکه از آنها میتوان به عنوان ممتازترین آثار موسیقایی در حوزه موسیقی ایرانی یاد کرد. آثاری که بسیاری از آنها فارغ از دیدگاه سیاسی – اجتماعی که در زمان انتشار خود داشتند و مخاطب میتوانست به صلاحدید آنچه در روزگارش اتفاق افتاده از آن برداشتهای مختلفی داشته باشد، اما دربرگیرنده مؤلفههای موسیقایی ارزشمند و ممتازی بودند که نمیتوان از نام آنها به راحتی عبور کرد.
اساساً توجه به آثار موسیقایی که در حوزههای وطن دوستی و وطن پرستی توسط هنرمندان موسیقی کشورمان تولید شده، به ویژه در این روزها که کشورمان در بطن اتفاقات و التهابات مختلفی قرار دارد، امری اجتناب ناپذیر است که میتواند فارغ از دلزدگی ها، دعواهای سیاسی، اختلافات درون گروهی، منازعات اجتماعی و تقابل رویکردهای مختلف اندیشهای که پرداخت به آنها مجال دیگری میطلبد، شرایط روحی مناسبی را برای فرار از این التهابات فراهم سازد که شنیدن به آن هم دربرگیرنده ایجاد روحیه وحدت طلبی و ایران دوستی و هم شنیدن موسیقی است که روزی روزگاری نقل محافل و دستگاههای پخش صوتی خانهها و اتومبیلها و مغازههای بودند اما هم اینک در مهجورترین شکل ممکن میان موجی از آلودگیهای صوتی نشأت گرفته از تولیدات نازل موسیقایی قرار گرفتهاند.
آنچه در سلسله گزارشهای «بازخوانی مهر از نواهایی برای میهن» مورد توجه قرار گرفته، رجعتی دوباره و اجمالی به آثار موسیقایی است که طی دهههای گذشته و سالهای اخیر توسط هنرمندان ارزنده موسیقی کشورمان در سبکهای مختلف پیش روی مخاطبان قرار گرفتهاند و در این گزارههای رسانهای بدون تقدم و تأخر زمانی به آنها میپردازیم. شرایطی که نقد و تحلیل و واکاوی هر یک از این آثار دربرگیرنده ابعاد مختلفی بوده و همواره مورد توجه منتقدان، مدرسان و پژوهشگران این عرصه قرار گرفتهاند اما در این گزارشها تلاش میشود تا معرفی مختصری از آنها صورت پذیرد.
در اولین شماره از این مجموعه گزارشها به سراغ آلبوم «وطن من» به آهنگسازی مرحوم پرویز مشکاتیان، خوانندگی مرحوم ایرج بسطامی رفتیم که در فروردین ماه سال ۱۳۷۶ پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
حسن ناهید نوازنده نی، مهیار فیروزبخت نوازنده ویولن و کمانچه، محمد دلنوازی نوازنده بربط، کیوان ساکت نوازنده تار، منوچهر غیوری نوازنده نی، منوچهر باستان سیر نوازنده ویولنسل، بهرام ساعد نوازنده تار، شهرام اعتمادی نوازنده تار، حسن مقدم نوازنده تارباس، سیاوش پورفضلی نوازنده تارباس، کوروش بابایی نوازنده کمانچه، بهداد بابایی نوازنده سه تار، مسعود حبیبی نوازنده دف، مهرداد جوادیان نوازنده کمانچه، محمد آذری نوازنده سنتور، سعید نعیمی منش نوازنده سنتور باس، جمشید محبی نوازنده تمبک، پروِیز مشکاتیان نوازنده سنتورهم گروه اجرایی آلبوم را تشکیل میدادند. این در حالی بود که تصنیف «وطن من» با شعر ملک الشعرا بهار، «ساز و آواز»، تصنیف «سروبلند» با شعر حافظ، «پیش درآمد»، «تک نوازی تار»، «جنگ و صلح» استاد شهنازی، تصنیف «سمن بویان» با شعر حافظ و «چهار مضراب پگاه» آثاری بودند که در این آثار موسیقایی منتشر شدهاند.
در توضیح این آلبوم آمده است: «پرویزمشکاتیان بسیار ساده و معمولی، مثل همه آدمهای این روزگار روزی به دنیا امده، رشد کرده و بالیده است. او آمد. ساده، مثل همه، اما بودن و چگونگی شدن او دیگر سهل و آسان نبود. ساده به دست نیامد. رنج و رنج، مرارت و مشقت. نشستن و اموختن. ایستادن و پرباری و سر به زیری و … اندکی عشق او را چنین شایسته و بایسته به این جای خوش نشانده است. کوچه باغهای خاکی نیشابور در اردیبهشت بارانی، عطر حضور او در سال ۱۳۲۴ خورشیدی نوید داد. سایهسار پرخط و رنگ و صدای پدر حسن مشکاتیان در شش سالگی، مأمن خوبی بود که او با موسیقی برای همیشه رفیق راه شود.
جوان برومند تازه دیپلم گرفته وارد دانشکده هنرهای زیبا میشود و نزد استادان به نامی چون نور علی برومند، داریوش صفوت، محمدتقی مسعودیه، مهدی برکشلی فنون موسیقی و تئوری آن را فرا میگیرد و ردیف به نام میرزا عبدالله را به عنوان سرشاخه ای که او را به خورشید میرساند. انتخاب میکند در آنجا هم از حضور بزرگوارانی چون شادروان عبدالله دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن راه و رسم فروتنی و پرباری را میآموزد.
مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سایه گاه امنی بود برای بالیدن هرچه بیشتر و، در اینجا هم خیلی زود به عنوان سرپرست گروه و استاد نوازنده سنتور مشغول به کار شد. آزمون سراسری باربد که به همت آن زنده یاد بی همتا نورعلی برومند برپا شد، محل شیرین نوازی او همراه با رقص شاد مضرابهای سنتور شد و او به عنوان مقام ممتاز دلربایی کرد. سال ۱۳۵۶ سال حضور عارفانه و عاشقانه موسیقی اصیل ایرانی، سال شکل گرفتن گروه عارف در رادیو به همراه او چند تن از یاران یار بود و همو بود که پس از استعفا از رادیو و تلویزیون با تکیه بر سایه نجیب و متواضع شعر و موسیقی هوشنگ ابتهاج کانون فرهنگی هنری چاووش را برپا ساخت و چاووشی خوانان سالهای آغازین انقلاب و درباروری و شکوفایی موسیقی کوشیدند.
یادگاریهای او در زمینه موسیقی به راستی که آثار برگزیدهای هستند. در سالهای نه چندان دور بغض و حماسه، شنیدن ضرباهنگ متین و موقر او در آدینههای تنهایی، کردبیات هایش، ملودیهای گاه چهارم عشق اوف در دل و جان ما خوش بسیار نشسته است.»
اما یکی از مهمترین و بارزترین آثار این آلبوم موسیقایی تصنیف ماندگار «وطن من» است که با ملودی فراموش نشدنی پرویز مشکاتیان این اسطوره تمام نشدنی نوازندگی و آهنگسازی موسیقی ایرانی با صدای منحصر پرویز مشکاتیان: یک چیزی در نهان خانۀ ذهن هر ایرانی هست و آن ایران است که برای آن جانفشانی میکنند، آهنگسازی میکنند، اشک میریزند و به موقع هم شمشیر میکشند. زمانی که ایرج «وطن من» را خواند اشک مرا درآورد به فرد مرحوم ایرج بسطامی آن را تبدیل به اثری تاریخی و ماندگار کرد. اثری بی بدیلی که هم در شعر، هم در موسیقی و هم در خوانندگی ایرانی جزو شاخصترین آثار وطنی قرار گرفت که صدای از کویر برخاسته ایرج بسطامی که انصافاً جزو منحصر به فردترین نواهای در پهنه آواز معاصر ایران محسوب میشود، این اثر را به ماندنیترین آهنگ آلبومی تبدیل کرد که نامش نیز به عنوان نام اصلی اثر برگزیده شد. اثری که بعدتر در مجامع بینالمللی هم مورد توجه قرار گرفت و شکوهش در رویدادهای خارجی نیز به عنوان یک اثر ملی به جهانیان معرفی شد.
بسطامی دو بیت آغازین این تصنیف را ابتدا پایین و غمآلود میخواند و بعد دوباره همان ابیات را در اوجی سوزناک اجرا میکند.
مشکاتیان درباره این اثر که با شعری از «ملکالشعرای بهار» ساخته شده، گفته است: «یک چیزی در نهان خانۀ ذهن هر ایرانی هست و آن ایران است که برای آن جانفشانی میکنند، آهنگسازی میکنند، اشک میریزند و به موقع هم شمشیر میکشند. زمانی که ایرج «وطن من» را خواند اشک مرا درآورد. از آن زیباتر نمیشد خواندن این اثر؛ به خاطر اینکه تا از ایران صحبت میشد اشکش در میآمد. او پیخط ایران ای وطن من را حس میکرد که یعنی چه؟ برای همین با آن شکوه و عظمت و البته توانایی اجرایش توانست کار را اجرا کند. من افتخار میکنم و یا تنها افتخارم این است که این اثر از طرف سازمان ملی یونسکو به عنوان سرودی رسمی انتخاب شد. من به یونسکو کاری ندارم ولی به ایرج، ملکالشعرا و ایران خیلی کار دارم».
ایرج بسطامی یکم آذر ماه سال ۱۳۳۶ در شهرستان بم متولد و دی ماه سال ۱۳۸۴ بود که بر اثر زلزله دلخراش این شهر جان سپرد. او در دامان خانوادهای هنردوست و هنرمند رشد پیدا کرد. اعضای خاندان پدری او جملگی دستی در آواز و موسیقی داشتند. استعداد ذاتی او و ظرفیت خوبی که برای احیای این استعداد در خانواده موجود بود باعث شد که او از ۵ سالگی به موسیقی و آواز خواندن روی بیاورد. پدر این هنرمند نخستین معلم او بود و همچنین سالها ردیف موسیقی را به روش دوامی نزد عمویش یدالله بسطامی آموخت. بسطامی در سن هفده سالگی بود که در آزمون باربد رادیو کرمان مقام دوم را کسب کرد.
ورود به کلاس درس استاد محمدرضا شجریان در سن بیست سالگی نقطه عطفی در زندگی شخصی و هنری ایرج بسطامی به عنوان یکی از نوادر موسیقی ایران بود و موجب شد وی در زمره برترین شاگردان استاد شجریان است. گرچه فوت برادر بسطامی که همواره مشوق او در راه هنر بود، تأثیر بسیار تلخی بر روحیه او گذاشت.
آشنایی بسطامی و مشکاتیان نیز به سالهای رفت و آمد بسطامی با خانواده شجریان برمیگردد. پس از آن همکاری مشکاتیان و بسطامی شکل گرفت که حاصل آن درخشانترین آثار بسطامی ست. مشکاتیان صدای بسطامی را در کلاسهای استاد شجریان شنیده بود و به این نتیجه رسیده بود که جای چنین صدایی در موسیقی کم است. ضمن اینکه آلبومهای «افشاری مرکب»، «مژده بهار»، «افق مهر» و «وطن من» در این سالها به موسیقی ایران افزوده شدند. البته کنسرت افشاری مرکب با استقبال بسیار زیاد مردم در ایران مواجه شد و بعد از آن در کشورهای زیادی نیز این کنسرت اجرا شد.
«فسانه» به آهنگسازی کیوان ساکت، «خزان و آرزو» به آهنگسازی پرویز یاحقی، همایون خرم، جلیل شهناز، احمد عبادی، «خانه بوی گل گرفت» به آهنگسازی حسین پرنیا، «سکوت» به آهنگسازی کورش متین و محمد میرنقیبی، «افشاری مرکب» به آهنگسازی پرویز مشکاتیان، «مژده بهار» به آهنگسازی پرویز مشکاتیان، «بوی نوروز» با آهنگسازی حمید متبسم، «موسم گل» با آثاری از عارف قزوینی، موسی معروفی، محمدرضا درویشی و علی اکبر شیدا، «حال آشفته» با آهنگسازی حسین پرنیا، «رقص آشفته» (گلپونهها)» به آهنگسازی حسین پرنیا، «وطن من» به آهنگسازی پروِیز مشکاتیان و علی اکبر شهنازی، «کنسرت راست پنجگاه» به آهنگسازی پرویز مشکاتیان، «بی کاروان کولی» به آهنگسازی کیوان ساکت، «بداهه خوانی و بداهه نوازی» به آهنگسازی روح الله خالقی و اکبر محسنی آلبومهایی هستند که از مرحوم بسطامی در بازار موسیقی منتشر شدهاند.