کتاب «متولد چهل و دو» شامل خاطرات حاج علی‌آقا شمقدری نوشته سید علیرضا مهرداد توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «متولد چهل و دو» خاطرات مرحوم حاج علی آقا شمقدری نوشته سید علیرضا مهرداد به‌تازگی توسط انتشارات انقلاب اسلامی چاپ و راهی بازار نشر شده است.

ایران در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود دوران‌های متفاوتی را گذرانده؛ مقاطعی که قرین عزت و افتخار بوده و مقاطعی که زهر ناگوار ذلت توسط حکام خائن و نالایق به کام مردم ریخته شده است؛ اما می‌توان گفت ایرانی‌ها تاریک‌ترین روزهای ذلت بار این سرزمین را در دوران طولانی دویست ساله منتهی به انقلاب، گذرانده‌اند. هنوز هم در میان ما هستند افرادی که خاطره آن دوران سیاه را فراموش نکرده‌اند؛ دورانی که این کشور در همه عرصه‌ها، دچار انزوا و عقب ماندگی شده بود.

از میانه این ظلمت فراگیر، نور انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) همچون بارقه‌ای حیات بخش درخشید و قلب‌های بسیاری از مردمان جویای حقیقت را حیاتی دوباره بخشید. انقلابی که به کلی سمت و سوی حرکت ملت و کشور را تغییر داد و اوضاع را به نفع مستضعفان جهان دگرگون کرد. چنانکه امام راحل، روح عزت ملی را در میان مردم احیا کرد و عزت به تاراج رفته ملت را به آنها برگرداند. حلاوت «ما می توانیم» را به کام مردم چشاند و در دل آنها مستقر کرد و قامت یک پیشوای الهی، پیشاپیش امت، مقتدرانه گام برداشت و آنها را به پیمودن مسیر فطرت، ایمان و سعادت تشویق کرد. در اثر این دعوت الهی، انگیزه‌ها در مردم بیدار شد. همت‌ها متبلور شد و استعدادها جوشیدن گرفت و با حضور مردم در صحنه زمینه جلب رحمت الهی فراهم آمد. در روزگاری که جهان میان شرق و غرب مادی تقسیم شده بود و کسی گمان نمی‌کرد یک نهضت بزرگ دینی عظیم‌ترین پدیده قرن را رقم بزند، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود.

در میان یاران و شاگردان حضرت امام (ره) آیت الله خامنه ای از جمله کسانی بود که با روشنگری‌های عالمه و صریح خود، زنگار غفلت و ناآگاهی را از جان و دل مردم خصوصاً جوانان و نوجوانان، پاک می‌کرد و مجاهدانه خیل جوانان مشتاق را پا در رکاب سلوک می‌نمود تا در راه اقامه حق و کلمه توحید در جامعه قدم بردارند؛ و در این میان کم نبودند جوانانی از جنس نور که از تعلقات و تفریحات دنیا کنده شده و خون خود را فدای این آرمان عظیم کرده بودند. جوانانی که در عنفوان جوانی و در حالی که نظام طاغوت آنان را به انواع فساد و فحشاء تشویق می‌کرد، دل در گرو اهداف انقلاب داشتند و برای شکل گیری آن و تحقق عدالت و آزادگی، خالصانه وارد میدان مبارزه شده بودند.

حاج علی آقا شمقدری نیز در زمره همین جوانان مؤمن بود که در اثر آشنایی با آیت الله خامنه ای و حضور در جلسات تفسیری و معارفی ایشان حقیقت انقلاب اسلامی و ضرورت مبارزه با رژیم منحوس پهلوی را درک نمود و شجاعانه وارد عرصه مبارزه با نظام فاسد طاغوتی شد. از طرفی علاقه و شدت محبت وی به آیت الله خامنه ای به گونه‌ای بود که همواره خود را در برابر ایشان همچون مریدی در محضر استاد می‌دید و این رابطه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب و دوران مسئولیت ایشان نیز ادامه یافت و حاج علی آقای شمقدری را در قامت یاری امین برای رهبر معظم انقلاب قرار داد.

کتاب «متولد چهل و دو» در پانزده فصل به همراه آلبوم تصاویر از آغاز تولد تا حضور در جلسات مبارزه، تبعید، زندان و سفر و درد و دل‌های مرحوم شمقدری مطالبی را ارائه کرده است. این کتاب اولین اثر از مجموعه «در حدیث دیگران» است که در آن به روایت برش‌هایی از خاطرات و همراهی شخصیت‌های شاخص انقلاب در مقاطع مختلف با ایت الله خامنه ای پرداخته شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

«سی ام شهریور رئیس شهربانی جیرفت به آقا گفته بود: شما آزادید. ولی آقا گفته بود: می‌خواهم در جیرفت بمانم.

ظاهراً ایشان می‌خواستند مخفیانه و بدون اطلاع ساواک جیرفت را ترک کنند. از بم به کرمان، از کرمان به یزد و از یزد به تهران رفته بودند. دقیقاً یادم نیست آقا کی به مشهد آمدند؟ ولی مدت حضورشان در مشهد برای مبارزاتی که منجر به پیروزی انقلاب شد ۱۲۰ روز بود؛ ۱۲۰ روز سرنوشت ساز. اولین نشانی حضورشان در مشهد سخنرانی در خانه آقای قمی بود.

چهارم آبان روز تولد محمدرضا پهلوی خانه آقای قمی و کوچه پر شده بود از جمعیت معترض؛ بعد از سخنرانی راهپیمایی کردند. مردم شعار می‌دادند امروز روز تولد معاویه است. روز هفتم محرم که مصادف با هفدهم آذر بود، همراه آقا و آقای طبسی و سد کاظم مرعشی و سید محمد علی شیرازی راه افتادیم برویم فریمان. تا بهشت رضا پیاده رفتیم. جمعیت زیادی همراه ما بود از بهشت رضا سوار ماشین‌ها شدیم و رفتیم فریمان، مردمی که در فریمان راهپیمایی می‌کردند را می‌شد بیست هزار نفر تخمین زد.

آقا جلوی جمعیت حرکت می‌کردند؛ اصلاً حضور ایشان باعث شور و هیجان مردم می‌شد. آن روز مردم فریمان مجسمه محمدرضا راه پایین کشیدند و عکس امام را به جای آن نصب کردند.»

این کتاب در ۲۸۷ صفحه با شمارگان سه هزار نسخه و قیمت ۹۵ هزارتومان عرضه شده است.