کیمیا پورمختار در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: دانشجو، به عنوان یکی از مهمترین سرمایههای کشور، در حال و آینده، نقشی اساسی و تعیینکننده دارد و با استناد به واقعیات تاریخی و تاریخچه شکلگیری جنبش، بدنه جنبش دانشجویی همواره با استکبار، سلطه، دیکتاتوری و استبداد به شدت مقابله کرده و با همه وجود عدالت خواه است.
وی با بیان اینکه جنبش دانشجویی از اوایل دهه ۲۰ در کشور آغاز شد و در برهههای تاریخی گوناگون نقشآفرینی کرد افزود: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال ۱۳۵۷ جنبش دانشجویی را میتوان به سه دوره تقسیم کرد.
دبیر کانون طرح ولایت استان همدان ادامه داد: در دوره نخست یک حرکت مردمی فراگیر در کشور به وجود آمد که فضای دانشگاه را تحت تأثیر قرار داد و در این میان دانشجویان با هدف حفاظت از دستاوردهای انقلاب سعی کردند با حضور در امور اجرایی به تحکیم ارکان نظام کمک کنند.
پورمختار با بیان اینکه عدهای به راهاندازی نشریه دست زدند خاطرنشان کرد: برخی نیز برای مقابله با نیروهای مخالف سازمانهای سیاسی تشکیل دادند که قصد مصادره انقلاب را داشتند.
وی با تاکید بر اینکه به همین دلیل در دوره نخست پس از انقلاب، دانشگاه به یکی از پایگاههای مؤثر تحرک سیاسی در جامعه تبدیل شد تصریح کرد: در نتیجه این بود که جریانهای سیاسی با در اختیار داشتن حداقل آرا در فضای دانشگاهی تشکل مخصوص به خود را داشتند و این امر سبب شد اختلاف میان احزاب و گروههای مختلف در دانشگاه بالا بگیرد.
دبیر کانون طرح ولایت استان همدان تشریح کرد: در نهایت تشدید درگیری داخل دانشگاه، تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام خمینی (ره) و تعطیلی دانشگاهها، پایانی برای دوره نخست جنبش دانشجویی پس از انقلاب به شمار میرود.
وی در ادامه از دوره دوم نام برد و افزود: پیش از وقوع جنگ تحمیلی تفکر در جریان جداییطلب به اوج خود رسید و با تصور اینکه ستیزههای داخلی به بالاترین حد خود رسیده و نیروی دفاعی در ایران دچار ضعف است، جنگ تحمیلی علیه ایران را به راه انداختند.
پورمختار یادآور شد: در این میان نکتهای که دشمنان از آن غافل شدند جامعهشناسی جنگ بود، هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران به عاملی برای ضرورت اتحاد در سطح جامعه و دانشگاه تبدیل شده بود.
وی با بیان اینکه در آن ایام، گرایش سیاسی مسلط در دانشگاه انجمن اسلامی بود افزود: از اواسط جنگ جناحبندیهای سیاسی جدی در جامعه به وجود آمد به گونهای که در انتخابات مجلس سوم، آشکارا به برخوردهای لفظی میان آنها انجامید و سرانجام انشعابی در جامعه روحانیت صورت گرفت که از آن پس به دو جناح چپ و راست موسوم شدند.
پورمختار تصریح کرد: در دانشگاه تا پایان جنگ این دو گرایش چندان ملموس نبود و فقط انجمنهای اسلامی که به چپ مذهبی تمایل داشتند مسلط بودند و دلیل آن هم در ویژگی جنبش دانشجویی بود، جنبش دانشجویی در کلیترین تقسیمبندی از دو طیف مذهبی و غیرمذهبی تشکیل شده بود.
وی خاطرنشان کرد: طیف غیرمذهبی آن پس از انقلاب در دوره اول جنبش دانشجویی به اپوزیسیون بیرون نظام تبدیل شد و بخشی از آن هم موضع قهرآمیز گرفت و در نتیجه در دوره دوم جنبش دانشجویی، طیف مذهبی باقیمانده بود.
این مقام مسئول در ادامه از دوره سوم نام برد و یادآور شد: با پایان جنگ تحمیلی وضعیت گذشته پایان گرفته، بحثها و اختلافنظرهایی که در دوره جنگ مسکوت مانده بود، ابتدا به صورت ضعیف مطرح شد و سپس به صورت آشکار توسعه یافت.
پورمختار اضافه کرد: در این زمان شاهد شکلگیری جناحبندیهای سیاسی جدیدی در سطح جامعه و سپس در دانشگاه هستیم که از دل آنها تشکلهای دانشجویی جدیدی پدید میآیند.
وی تشریح کرد: اوضاع سیاسی و اجتماعی پس از جنگ، اوجگیری توقعات و خواستههای اقتصادی و سیاسی مردم شرایطی را به وجود آورد که انتخابات هفتمین دوره ریاستجمهوری، فضای سیاسی کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داد، شعارهای آزادی، امنیت، توسعه سیاسی و جامعه مدنی، که سرلوحه برنامههای رئیسجمهور منتخب بود، توانست ۸۰ درصد مردم را در سال ۱۳۷۶ پای صندوق رأی بیاورد.
دبیر کانون طرح ولایت استان همدان در پایان گفت: حضور فعال دانشجویان و جوانان در عرصههای سیاسی و دانشجویی و مشارکت گسترده آنان در سخنرانیها و سمینارها و انتشار نشریات دانشجویی جلوه کرد و خودنمایی خاصی به جنبش دانشجویی بخشید.