در بازی فینال جام‌جهانی به پشت صحنه برنامه «جام ۲۲» در شبکه ورزش رفتیم و هیجان این رقابت را از زاویه‌ای متفاوت روایت کرده‌ایم.

خبرگزاری مهر - گروه هنر- عطیه موذن: «فوتبال زندگی است» این گزاره حالا اعتقاد بخشی زیادی از مردمی است که کمترین آورده‌اش اشک‌ها و لبخندهایشان است و اصلاً فرقی نمی‌کند چقدر فوتبالی باشید تا شما هم به این جمله اعتقاد پیدا کنید. کافیست مهمترین رقابت فوتبالی یعنی آرژانتین و فرانسه را آن هم در فینال جام جهانی که هر چهار سال یک بار برگزار می‌شود در جمع عوامل یک برنامه فوتبالی ببینید. آن وقت پشت صحنه برنامه از خود برنامه برای‌تان جذاب‌تر می‌شود.

پشت صحنه «جام ۲۲» شبکه ورزش از همین برنامه‌هاست جایی که بیشتر از آن تعبیر زندگی گونه، فوتبال برایتان سینما می‌شود. خودش و پشت صحنه‌اش. مثل دو فیلم با یک بلیت. هم فوتبال می‌بینید و نبرد دو غول فوتبالی جهان با همه پلان‌ها و اتفاقات غیرمنتظره‌اش و هم مخاطبانی که با هر لحظه‌اش انگار جان می‌گیرند و جان شان می‌رود.

ساعت ۱۶:۱۰ دقیقه است که به پشت صحنه برنامه در نقطه دوری از شهر می‌رسم. سوله بزرگی که در وسط آن استیج مجری و کارشناسان تدارک دیده شده است. عوامل برنامه از فیلمبردار و صدابردار تا بقیه افراد پشت صحنه آمده و در رفت و آمدها و کارهای روتین شان هستند.

پشت صحنه در لابی یک سالن وسیع دارد که در شکل مربعی‌اش سی نفری می‌توانند این وسط در پشت صندلی‌های میزها قرار بگیرند و یک ال ای دی که پخش تلویزیونی‌اش روی شبکه ورزش است. بالای همین سالن اتاق‌های مختلفی قرار دارد برای مهمان، مدیر تولید و دیگر بخش‌های لوکیشن.

کری خواندن‌ها از همین الان شروع شده است و عوامل بازی را برای هم پیش‌بینی می‌کنند. جواد خیابانی هنوز در ترافیک عصر یکشنبه ۲۷ آذرماه به لوکیشن نرسیده است. خیابانی که اینجا برخی هم آقا جواد صدایش می‌زنند پیشکسوت جمعی است که این روزها در اندازه سلبریتی ها و اینفلوئنسرهای جوان، ویدئوهای حرف‌هایش همچنان می‌چرخد و بازتاب می‌گیرد.

اولین نفری که می‌رسد و آماده از اتاق گریم می‌آید و من همان ابتدای رسیدنم می‌توانم گپی با او بزنم رسول مجیدی مجری برنامه است. خودش روزنامه نگار است و اجرایش هم در این مدت حتی به اذعان مخاطبان حرفه‌ای‌تر فوتبال و رسانه قابل‌قبول بوده است. همین هم شروع گفتگویمان می‌شود و می‌گوید: برایم بازخوردها خیلی مهم است آنقدر مهم که دیگران هم این را می‌گویند. مثلاً به شبکه‌های اجتماعی مثل توئیتر می‌روم و اسم خودم و برنامه را جستجو می‌کنم تا ببینم چه می‌گویند و این حرف‌ها خیلی وقت‌ها به اجرایم هم کمک کرده است هر چند توییتر فضایی خشن دارد که گاهی با ناسزا هم همراه است ولی همان هم خوب است.

رسول مجیدی: به شبکه‌های اجتماعی مثل توئیتر می‌روم و اسم خودم و برنامه را جستجو می‌کنم تا ببینم چه می‌گویند و این حرف‌ها خیلی وقت‌ها به اجرایم هم کمک کرده است هر چند توییتر فضایی خشن دارد که گاهی با ناسزا هم همراه است ولی همان هم خوب است ادامه می‌دهد: گاهی هم ایده‌ای وجود دارد که می‌گویند برنامه‌ای که فحش می‌خورد دیده می‌شود.

مجیدی درباره اینکه چقدر برنامه‌ریزی هایش برای اجرا و پیش برد برنامه پیش رفته است توضیح می‌دهد: به نظرم این برنامه دو بخش داشت یک بخش کاملاً به قبل از جام جهانی مربوط می‌شود که کنداکتور مشخص داشتیم و می‌دانستیم چه می‌خواهیم بگوییم و وابسته به اتفاقات نبود و به نظرم هم خیلی خوب پیش رفت.

وقتی ناگهان ۶ گل می‌خورید و اصلاً نمی‌دانید چه باید بگویید

وسط صحبت‌هایش این را می‌گوید که خودش خیلی منتقد خودش و برنامه است و بعد با این تاکید اضافه می‌کند: مثلاً من در صفحه روزنامه خودم درباره برنامه‌ام نمی‌نویسم چون عده‌ای ممکن است ناراحت شوند. با این حال آن ۱۵ برنامه‌ای که قبل از جام جهانی رفتیم به نظرم خیلی شسته و رفته بود. برنامه جام‌جهانی خیلی رخداد محور است وسط بازی‌ها هستید، یک باره باید ارتباط تصویری بگیرید. ناگهان ۶ گل می‌خورید و اصلاً نمی‌دانید چه باید بگویید.

همین جا می‌پرسم که قبلش طراحی‌ای درباره اینکه در صورت برد یا باخت چه باید بگویند ندارند؟ که می‌گوید: بالاخره فکر نمی‌کردیم ۶ به ۲ شود. این را هم شاید من نباید بگویم ولی وقتی تیم شما در تورنمنت است بازی اول را می‌بازد نباید از آن انتقاد کنید.

می‌پرسم این پروتکل است؟ و می‌گوید: پروتکل نوشته شده‌ای نیست ولی نباید انتقاد کنید. وگرنه من به عنوان فردی که روزنامه نگارانه به اجرا نگاه می‌کنم دوست دارم انتقاد کنم. شاید یک دلیلش هم این است که فدراسیون فوتبال و تیم ملی و شاید بخشی از مردم انتظار دارند که انتقاد نکنیم و یا فکر کنند با انتقاد تیم به هم می‌ریزد که البته این را هم اعتقاد ندارم. حتی بعد از اینکه ایران حذف شد همه به ما می‌گفتند چقدر از کیروش انتقاد کردید و چرا قبلش حرفی نمی‌زدید که یک دلیلش همین بود که قبل از آن سعی کردیم آن انتظارات را هم برآورده کنیم.

بعد از این گفتگوها خودش را برای ورود به صحنه آماده می‌کند. جواد خیابانی هم رسیده و مستقیم به گریم رفته است.

عوامل پشت صحنه هم دارند خودشان را گرم می‌کنند. صحنه‌ای که غیر از رزم انگار برای بزم هم آماده است بزمی که مهمترین مولفه هایش چای است و تخمه. یک نایلون چند کیلویی تخمه آورده‌اند و قرار است با شروع بازی روی میزها تدارک دیده شود.

ساعت ۱۷ برنامه برای آنتن زنده آماده می‌شود. فیلمبردار، مدیر صحنه و همه در صحنه هستند، صحنه‌ای که پیش از این دکور آن و جذابیت‌های بصری‌اش برای مخاطبان خودنمایی کرده بود. دکوری که در طراحی از ویدئو وال بهره گرفته است و در طول برنامه با عکس‌های مختلفی در بک گراند تغییر می‌کند. عکس‌هایی که به تناسب صحبت درباره چهره‌ها، اتفاقات تاریخی جام جهانی، بازیکنان از مارادونا تا مسی و امباپه عوض می‌شود و هر از گاهی رضایت خود عوامل را هم به صدا درمی‌آورد که به هم می‌گویند چه بک خوبی است.

شروع برنامه با رسول مجیدی است. جواد خیابانی هم در مقابلش نشسته است و یک دفتر که انگار از دل تاریخ آمده است دارد که با عکس‌ها و تصاویر مرتبط با جام جهانی و فوتبال و… تزیین شده است.

مجیدی از حضور ستارگان هر دو تیم آرژانتین و فرانسه می‌گوید و به دو چهره اصلی هر تیم یعنی مسی و امباپه اشاره می‌کند. من دورتر از محدوده استیج فقط کلمات را نامفهوم و یکی در میان می‌شنوم. مثلاً یک جا مجیدی می‌گوید «ستاره‌هایی که انتظار میره در این بازی هم بدرخشند» و بعد جملاتی از بازیکنان اسطوره‌ای می‌گوید که این طرف یکی از فیلمبرداران خیلی جدی و در حالی که چشمش به لنز دوربین است ارام و با خودش انگار که می‌خواهد به یک نفر فرضی نکته‌ای را توضیح دهد می‌گوید: «آرژانتین… قهرمان فقط آرژانتین»

بک برنامه تصویری است از مسی و امباپه هر دو شماره ۱۰ دارند. سمت چپ مسی است بعد جام و بعد امباپه. جواد خیابانی که این تصویر را می‌بیند می‌گوید شماره ۱۰۱۰ و به این دو شماره‌ای که کنار هم افتاده‌اند به نوعی اشاره می‌کند.

وسط همین دویدن‌های عوامل و استرس یک برنامه مانده به آخرین ویژه برنامه در ایام جام جهانی چند دقیقه‌ای می‌توانم با پوریا ملک آبادی تهیه‌کننده برنامه گفتگو کنم.

اولین نکته‌ای که می‌پرسم درباره مترجم یا رابط ناشنوایان است که در همین چهار قسمت اخیر برای ناشنوایان اضافه شده است که درباره‌اش می‌گوید: ناشنوایان بخش زیادی از جامعه هستند و اتفاقاً در همین چند قسمت بازخورد خوبی هم گرفتیم.

کم لطفی کارشناسانی که به برنامه نیامدند

تهیه کننده در ادامه درباره خلاء حضور کارشناسان در برنامه‌های تلویزیونی در این ایام و در برنامه خودش نیز می‌گوید: این کم لطفی کارشناسان هم بوده است که به برنامه نیامدند ولی باز هم راه‌حل های جایگزین را پیدا کردیم و سه کارشناس حرفه‌ای جایگزین شدند. البته این را بگویم که فوتبال خارجی کارشناس زیادی ندارد. کارشناس باسوادی که علم فوتبال خارجی را داشته باشد به انگشتان ۲ دست هم نمی‌رسد.

وی اضافه می‌کند: ما قبل از ورود به جام جهانی کارشناسان زیادی داشتیم ولی در همین ایام به فرمولی رسیدیم که صرفاً سه کارشناس داشته باشیم که از همین مدل هم استقبال شد.

درباره دستمزدهای مجریان و گزارشگران در ایام جام جهانی می‌پرسم که رقم‌هایی صد میلیونی به بالا برای برخی از مجریان هم چندی پیش جزو جنجال‌های فضای مجازی شده بود. ملک آبادی با اشاره به اینکه خبر ندارد چه کسی در برنامه‌های دیگر چه رقمی دریافت کرده است می‌گوید: در برنامه ما از این خبرها نیست. اوج این رقم‌ها در برنامه ما می‌شود شبی دو تا سه میلیون که نهایتاً برای یک ماه می‌شود ۸۰ تا ۹۰ میلیون.

آقای خیابانی هم خیلی زیاد بگیرند همین شبی سه میلیون می‌شود

وی درباره جواد خیابانی هم اضافه می‌کند: آقای خیابانی هم خیلی زیاد بگیرند همین شبی سه میلیون می‌شود. چون بودجه‌های بالاتر از اینها را نه شبکه دارد نه اسپانسر می‌دهد و نه اصلاً منطقی است.

حالا یک آیتم خبری دارند و باید استودیو خبر را آماده کنند. بخشی از استودیو با دو میز برای دو مجری کارشناس بخش خبری مهیا می‌شود و برخی عوامل با هم و ریتمیک تکرار می‌کنند. خبره… خبره… به کارشناس این بخش به حواشی جام جهانی اشاره می‌کند. به اینکه فرزند ماردونا گفته مسی را با پدرش قیاس نکنند و او خودش بازیکن بسیار قابلی است. تیتر عکس پس زمینه را در این خبر زده‌اند «پسر پدر شجاع» و مجری به کنایه می‌گوید فرزند مارادونا بودن هم خودش یک شغل است.

برنامه دوباره شروع می‌شود. مجیدی جمله‌اش را با اسطوره‌ها شروع می‌کند و اینکه عده‌ای معتقدند که مسی می‌تواند مارادونای شماره ۲ باشد و امباپه هم پله دوم.

فرشاد کرمی کارشناس برنامه هم حضور دارد و درباره ترکیب تیم و بازی‌ها صحبت می‌کنند و گفتگوها فنی‌تر و تخصصی‌تر می‌شود.

گفتگوهایی که گاهی هم به دلیل گپ‌های عامیانه‌اش مورد انتقاد قرار گرفته است و اتفاقاً رسول مجیدی در بخشی از گفتگویمان که قبل از آنتن است در این باره توضیح داده بود که برنامه جام جهانی باید به گونه‌ای باشد که غیر از اهالی فوتبال حتی مادر من هم که اهل فوتبال نیست دنبالش کند.

بازی که شروع می‌شود پخش شبکه ورزش هم روی همان ۶ قاب اختصاصی خودشان می‌رود. حالا مجری کارشناسان استودیو را ترک می‌کنند تا در اتاق ویژه لوکیشن بازی را در کنار هم ببینند.

آخرین بازی از تورنمنت جام جهانی با همه هیجانش شروع شده است و این یعنی اوج یک مسابقه جذاب برای همه طرفداران حرفه‌ای فوتبال. با این حال جواد خیابانی که از پیش از شروع برنامه قول گفتگو را داده است به اتاق جداگانه‌ای می‌آید تا دقایقی گفتگو کنیم. عذرخواهی می‌کنم که برای دقایقی مانع دیدنش از این دیدار فوق جذاب می‌شوم. با این حال با خنده و مهربانی که عذاب وجدان ندهد می‌گوید «فوتبال همیشه هست»

در طول گفتگو به تک تک سوال‌هایم جواب می‌دهد. بدون اینکه منت محروم شدن از این رقابت را بر سرم بگذارد. آنقدر که اطرافیان بیشتر نگران می‌شوند و هی هشدار می‌دهند. گل اول را که می‌زنند صدای همهمه و داد و هوار می‌پیچد اما واکنش شادمانی خیابانی به گونه‌ای است که گویی همین انتظار را از راه‌راه پوشان داشت، او منتظر همین اتفاق از طرف آرژانتین بوده است.

دیالوگ‌های همیشه وایرالی

بخشی از گفتگویمان به دیالوگ‌های همیشه وایرال شده‌اش برمی‌گردد که باید در یک گفتگوی مستقل خوانده شود. درنهایت این تهیه کننده است که موفق می‌شود به گفتگویمان پایان دهد و جواد خیابانی را به اتاق دیگری هدایت می‌کند تا بتواند شاهد دیدار فینال جام جهانی در نیمه اول باشد.

جذاب‌تر از دیدار فینال، بودن در این پشت صحنه است. جمعی که حالا کری خواندن هایشان به اوج رسیده است. پیش‌بینی می‌کنند، گاه هوار می‌کشند و یا با هر بار رفتن بازیکن مورد علاقه شان مثل مسی به سمت دروازه حریف به گونه‌ای فریاد می‌کشند و همراهی و تشویقش می‌کنند که انگار او از همان قاب تلویزیون می‌شنود و با این تشویق سرعتش را دوچندان می‌کند.

به پایان نیمه اول نزدیک می‌شویم درحالیکه ۲ گل به سود آرژانتین بود اما هنوز علاقمندان فرانسه در لوکیشن امید خود را از دست نداده بودند. جواد خیابانی، رسول مجیدی، فرشاد کرمی، تهیه کننده و… از آن اتاق مخصوص بیرون می‌آیند. من بالای پله‌ها ایستاده‌ام تا به قاب تلویزیون و این جزئیات اشراف بیشتر داشته باشم و بتوانم واکنش‌های عوامل پشت صحنه را بهتر ببینم. خیابانی به موقعیتی که دارم می‌گوید «از جایگاه ویژه می‌بینی» و بعد آرام آرام پله‌ها را پایین می‌رود تا برای بین دو نیمه آماده آنتن شوند.

ساعت هفت و سی و پنج است بعد از یک آیتم کوتاه دوباره روی مجری می‌رود رسول مجیدی به یک عکس ماندگار اشاره می‌کند که مارادونا بر جام بوسه می‌زند و با کلماتی که گاهی می‌شنوم حدس می‌زنم که دارد احتمال می‌دهد این صحنه برای مسی تکرار شود. بخشی از این قسمت هم اختصاص دارد به اسپانیایی خواندن جواد خیابانی که برای واضح‌تر شنیدن جایم را عوض می‌کنم و به سالن اصلی می‌روم که وقتی می‌رسم این صحنه را از دست می‌دهم و تمام می‌شود.

با شروع دوباره بازی ترکیب پشت صحنه هم مثل قبل می‌شود. وسط این ترکیب یک نفر هم خیلی جالب عمل می‌کند که هر بار خلاف همه پشتش به تلویزیون است انگار که نوعی عناد داشته باشد. بازی را هم با خون سردی کامل گوش می‌کند و حتی وسط آن به کارهایش هم می‌رسد.

او احسان صابریان طراح و مسئول صداست و بعداً برایم توضیح می‌دهد که بیشتر از تصویر بازی صداست که برایش جذاب‌تر است و البته چون صدابردار سینماست دلیل دیگری است که می‌فهمم علایقش هم در حوزه دیگری است.

وسط این دیدار فوتبالی همه به وجد می‌آیند. مسئول تدارکات که هر بار سینی‌های چای را پر می‌کند می‌پرسد چای می‌خواهم یا نسکافه و بعد که چای می‌آورد هیجان عوامل را برای دنبال کردن رقابت و اوج و فرود فریادهایشان را با زمان انتخابات‌های ریاست جمهوری مقایسه می‌کند.

وایرالی‌های خیابانی در اتاق فکر شکل می‌گیرد

محسن اخوان فر سردبیر برنامه آخرین فردی است که در همین اوضاع با او گفتگو می‌کنم توضیحی از همه اتفاقات و تحریریه و تیم برنامه می‌دهد و می‌گوید چطور برخی از سخنان وایرالی خیابانی با هماهنگی تیم برنامه و در اتاق فکر شکل گرفته است.

جذاب‌ترین بخش این درام پشت صحنه‌ای بخش پنالتی‌هاست. انگار با هر گلی که به دروازه می‌رود بخشی از این تیم جان دوباره می‌گیرد. با شوق به هوا می‌رود و دوباره نفسی به نفس‌هایشان اضافه می‌شود. انگار با هر فریاد دسته جمعی شما هم به شوق می‌افتید که کاش زندگی این روزها پر از چیزهایی مثل فوتبال بود که آدم‌ها را به امید می‌آورد. آن هم نه امیدهای لحظه‌ای بلکه مداوم‌تر...

شوقی که لذت دیدن فوتبال دسته جمعی را برایتان چند برابر می‌کند و تصمیم می‌گیرید حتی اگر خیلی هم هوادار یک تیم نباشید حتماً فوتبال را با هوادارانش ببینید.