به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ستاد دیه کشور، سید اسدالله جولایی با اعلام آمار زندانیان جرایم غیرعمد در کشور گفت: با وجود تبلیغ این شعار که «بدهکاران مالی در شمار بزهکاران جانی قرار ندارند» و «مدیون غیرمعوض با اهرم فشاری غیر از مجازات حبس باید به ایفای تعهدات بپردازد» اما با این وجود در حال حاضر ۱۲ هزار و هشت زندانی جرایم غیرعمد در سطح زندانهای کشور تحمل حبس میکنند که از این تعداد محبوس جالب است نزدیک به ۲۳۰۰ نفر بابت ناتوانی در پرداخت مهریه بدهکار شده و روزهای خود را در بند به شب میرساند.
وی ادامه داد: با وجود رفع خلاءهای قانونی نسبت به مجازات بدهکاران غیرتبهکارو با وجود تاکید ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب سال ۱۳۹۴ که حبس بدهکار مالی را منوط به احراز مواردی چون «استنکاف محکومعلیه از پرداخت بدون عذر موجه» مطرح نموده اما با این شرایط باز به واسطه احکام صادره جوانانی از این سرزمین که مشکلات مالی آنها به دلایلی چون عدم شغل ثابت و سطح معیشتی خانواده امری مسجل است، به دلیل عدم استطاعت در پرداخت مهریه در بند حضور دارند.
وی یادآور شد: در برخی پروندهها بله ممکن است محکومیت به پرداخت مهریه «تکقرار» نبوده و فرد بدهکار بابت جرایم دیگر یا تخلفات موجود در پرونده، غیر از زوجه مقروض دیگران هم باشد که با لحاظ این شرایط باز وضعیت رنگ و بوی مطبوعی ندارد و طبق آمار تقریباً نیمی از جمعیت ۲۳۰۰ نفری زندانیان مهریه در شمار افرادی هستند که به صرف همین مطالبه حقوقی و ارائه همین دادخواست در حصار سرد زندان گرفتار آمدهاند.
وی با اشاره به اینکه «بدهکاران مهریه بابت ناتوانی در تأمین سکههای نجومی گرفتار بند نشدهاند»، گفت: اگر روزی روزگاری در صفحه حوادث برخی مجلات میخوانیم فردی بابت ناتوانی در تأمین صداق نامعقولی چون تهیه یک کیلو بال مگس یا ناتوانی در ایفای سکههایی برابر با سن تولد عروس خانوم، آن هم به سنه میلادی گرفتار حبس شده است، یا در برههای از تاریخ میدیدم و میشنیدیم خیلی از خانوادهها مطرح میکردند که «آی مهریه دخترخاله و دخترعمهها همگی یکهزار سکه بوده و ما هم جدای از این سنت نیستیم» و همین قد و همین اندازه هم در عقدنامهها قید میشد امروز اما با اطلاعرسانی رسانهها که سطح آگاهی عمومی قدری ارتقا یافته و مهریه و تعداد سکهها با ملاحظات و محاسبات بیشتری تعیین میشوند، با وجود همین حساسیتها باز جوانان و به عبارتی نیروهای انسانی ارزندهای از جامعه به دنبال یک رسم تحریف شده روانه زندانها میشوند. مردان و پدرانی که هیچ سابقه کیفری در پرونده نداشته و به صرف امضا یک برگه در شیرینترین لحظات زندگی، یک یا چند سال بعد سر از بند درآورده و تلخترین ایام عمر را تجربه میکنند.
رئیس هیأت امنا ستاد دیه کشور افزود: با قیمت ۱۸ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی سکه بهار آزادی در این روزها افراد نه بابت ناتوانی در تأمین مهریههایی از قرار ۳۱۳، ۱۱۰ یا حتی ۷۲ سکه طلایی که به دلیل عدم امکان در پرداخت دو یا سه سکه در منجلاب ندانمکاری افتاده و با وجود تلاشهای بسیار برای رفع مشکل برچسب حبس بر پیشانیشان چسبیده و ناخواسته اسیر میلههای سرد زندان میشوند.
جولایی با اشاره به این که غالب زندانیان مهریه بدلیل عدم درآمد ثابت بعضاً در ارائه دادخواست اعسار هم با مشکلات عدیده مواجه هستند، گفت: این روزها مراجعه به دادگاههای خانواده یا مطالعه پروندههای شکل گرفته از تعهدات مهریه در نمایندگیهای ستاد دیه نشان میدهد سکههای بهار آزادی، همیشه برای همه اقشار جامعه نوید سرور و شادی و آزادی نبوده و قابلیت حبس مردان کمدرآمد و کمتوجه بسیاری را دارند.
وی با اشاره به استانهایی که میزبان بیشترین زندانی مهریه هستند، اظهار کرد: هماکنون یکهزار زندانی جرایم غیرعمد در سطح ندامتگاههای استان فارس تحمل حبس میکنند که یکپنجم از این افراد را نه آنهایی باشند که ناخواسته و بر حسب یک پیشآمد، بلکه خیل بدهکارانی هستند که با صحت کامل عقل و اراده و بیاعتنا به کثرت اخبار و آماری که از به بند کشیدن مردان زیادی بواسطه همین کابینهای پرداخت نشده اتشار یافتهاند، مهریههای سنگین تقبل نموده و در ادامه از ایفای حتی یک دهم و بعضاً یک صدم صداق طلایی خود عاجز ماندهاند. در ادامه فهرست البرز و کرمان و کرمانشاه قرار دارند که جالب است هر کدام با ۱۴۰ زندانی مهریه در شمار استانهای شلوغ به جهت میزبانی از زندانیان مهریه قرار دارند.
وی بیان کرد: سوای زوجین والدین گرامی هم بدانند از ایامی که دلالت داشت «مهریه را کی داده و کی گرفته» مدتهای مدیدی گذشته است و این روزها با مراجعه به خیل گرفتاران پرداخت مهریه در مییابیم مَهر را نه فقط مطالبه نموده که به طور کامل هم پس میگیرند. ما در ستاد دیه کشور برای پیشگیری از وقوع و تشکیل پروندههای بیشتر طبق اساسنامه و تاکید تدوین کنندگان بخشنامههای ارسالی منع شدهایم تا به آن دسته از جوانان که با بیمبالاتی نسبت به عواقب برخی تعهدات مالی و بدون احتساب اندازه جیبشان مهریه تقبل نمودهاند، ولو به قدر قلیل کمک بلاعوضی داشته باشیم! بر حسب همین در رسیدگی به این پروندههای مالی تلاش ما همواره دایر بر این اصل است که پرونده مهریه در وهله نخست با ارائه معاضدت قضائی و به طور دقیق با ارائه دادخواست اعسار یا تعدیل اقساط نسبت به مختومه شدن آن اقدام شود و در مراحل بعد است که پس از تحقیقات مکفی و اخذ استعلامات دقیق ثبتی در حد معقول و بنا به وسع مالی و اوضاع معیشتی آقای بدهکار، سقف کوتاه وامهایی برای این محکومان ارائه شود. نه بیشتر!
جولایی با اشاره به تلاشهای صورت گرفته در راستای کاهش تعداد زندانیان بدهکار مهریه گفت: طرحهایی چون بیمه مهریه و تعرفه متغیر و متناسب با تعداد ثبت سکههای مندرج در کابین از جمله موضوعاتی است که این روزها صحبت از آنها در رسانه مطرح میشود اما این یک واقعیت بزرگ است که «تعیین میزان مهریه در فقه امامیه دایر بر تراضی طرفین است» و هرچند در قراردادهای خصوصی رعایت نظم عمومی و نص متون دینی لحاظ شده است، اما در شرایطی که هیچ کدام از این تهدیدات نباشد هیچ مرجع قانونی قادر نخواهد بود در شیوه تحریر مهریه مداخلهای نماید. بر حسب همین سوای تحدید عقود شایسته است وکلای ملت در مجلس یا دیگر مسئولین ذیربط بر حسب مصلحت زنان جامعه و مطابق رفاه عموم افراد معیار دیگری را برای اعمال مجازات مرتبط با صداقهای پرداخت نشده تعیین نمایند تا در شرایطی که حبس یک شهروند چه از جنبه مالی و چه از جهات معنوی برای نظام هزینههای هنگفت دارد، دیگر لااقل نانآوری را بابت ناتوانی در پرداخت مهریه در بند نداشته باشیم.
رئیس هیأت امنا ستاد دیه کشور حل مشکل زندانیان مهریه را افزون بر اصلاح بندهای مبتنی بر شرایط روز، یک مقوله فرهنگی مطرح نمود و افزود: سنت حسنه مهریه در همه کشورهای اسلامی حکایتگر مهر و محبت یک مرد به شریک زندگی او تفسیر و تعبیر میشود نه ملاکی برای تفاخر با هیچ و اهرم فشاری برای تضمین خوشبختیهای انتزاعی.
البته از ابتدای رواج این فرهنگ اصیل تا به امروز بر اساس مستندات تاریخی آن طور که زندانی مهریه نداشتیم، از آن طرف نیز تعیین تعهدات پرداخت نشدنی هم وجود خارجی نداشت و اساساً بر عهده گرفتن تعهدی که با لحاظ نرخ تورم و فشارهای اقتصادی ملی و جهانی هرگز قابل ادا نیست، ابداً وجاهت شرعی هم ندارد. شاید تصور شود مقصود از تعیین مهریههای معقول تعهد مهریههایی در شمار صداق ۱۱۰ سکهای باشد که در دهههای پیش قانونگذار هم خودش بر آن صحه میگذاشت. این شاید بزرگترین مظلومیت اهلبیت علیهالسلام باشد که برخی افراد و خانوادهها برای نیل به مقاصد شخصی از نام و اعتبار ائمه معصومین هزینه میکنند. نیت ما اگر به واقع تعیین عدد مبارکی برای شروع یک زندگی نورانی است، اگر حقیقتاً منظور و خواسته قلبی ما تبرک جستن به نام اولیاءالهی است، پس چرا در تعیین صداق فرزندانمان حروف ابجد امام سجاد علیهالسلام که عدد ۶۸ است را استفاده نمیکنیم. چرا به برکت نام جوادالائمه زوجهای جوان و بعضاً مقید رقم ابجد نام نامی حضرت جواد علیهالسلام را که ۱۴ سکه است را مِهریه خود قرار نمیدهند! چرا به تاسی از هدایتگر امت اسلامی حضرت هادی علیهالسلام خواهران و دخترانمان ۲۰ سکه را به عنوان کابین خود تعیین نمیکنند! چرا به احترام امام عصر و بر حسب نام زیبای مهدی (عج)، سکههای طلایی ما روی عدد ۵۹ به توافق نمیرسند؟! نام و ذات مقدسه حضرت ولیعصر را رها کرده و سراغ از ۳۱۳ یار منقول ایشان را گرفتهایم!