جنگ اوکراین بیش از هر پدیده دیگری، وابستگی حکمرانی قاره سبز به آمریکا را آشکار کرد تا جایی‌که هم‌اکنون مقامات و نمایندگان کشورهای اروپایی آشکارا اعتراض می‌کنند که اروپا بازنده این جنگ است.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: با تداوم جنگ اوکراین و پیامدهای آن از قبیل ایجاد بحران انرژی در کشورهای اروپایی و بروز ناآرامی‌ها و آشوب‌های اجتماعی در شهرها، مقامات و سران اروپا لحن و بیان دیپلماتیک را کنار گذاشته و آشکارا واشنگتن را متهم می‌کنند که از تداوم جنگ در اوکراین سود می‌برد و ضررهای آن بر کشورهای اروپایی تحمیل می‌شود؛ اعتراض و احساس شکستِ سران اروپا در جنگ اوکراین، ناآگاهانه موضوع و معضل بنیادی‌تری را عیان می‌کند؛ وابستگی ساختاری و حکمرانی به آمریکا.

«چارلز میشل»، رئیس شورای اروپا اواسط آذرماه در گفت‌وگو با روزنامه ایتالیاییِ «کوریِر دِلا سِرا» با انتقاد از رویکرد آمریکا در جنگ اوکراین تأکید کرد واشنگتن در جنگ اوکراین همیشه منافع اقتصادی خود را در اولویت قرار می دهد، اما کشورهای اروپایی بیشتر از آمریکا از این جنگ خسارت دیدند و متحمل هزینه شدند.

امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در اعتراض به همین شرایط گفته که قیمت‌هایی که آمریکا بر گاز فروشی به اروپا اعمال می‌کند، «غیردوستانه» است. جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اروپا هم تأیید کرده که نگرانی اروپایی‌ها نسبت به تأثیر سیاست‌های آمریکا بر شرکت‌های اروپایی روزبه‌روز بیشتر می‌شود. نشریه پولیتیکو نیز هفته پیش در گزارشی اعلام کرد کشورهای اروپایی به علت منفت‌طلبی آمریکا در جنگ در اوکراین، از واشنگتن عصبانی هستند. یک مقام ارشد اتحادیه اروپا در گفت‌وگو با این نشریه گفته بود: آمریکا از این بحران نهایت سود را می‌برد، چون آنها گاز بیشتر و با قیمت‌های بالاتر به اروپا می‌فروشند، چون دولت آمریکا سلاح‌های بیشتری می‌فروشند.

آمریکا مسبب واقعی جنگ اوکراین

کشورهای اروپایی پس از ورود به جنگ اوکراین فصل جدیدی از تاریخ تجربه می‌کنند، جنگی که حاصل سیاست‌های امریکا و متحدانش ازجمله رژیم صهیونیستی و انگلیس بوده و بهای آن را آحاد جامعه مردم اروپا می‌پردازند. یکی از مؤلفه‌های مهم مؤثر در اروپا در بخش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و …موضوع انرژی است. به نظر می‌رسد با ادامه روند جنگ اوکراین، وضعیت کشورهای اروپایی در حوزه انرژی در سال ۲۰۲۳ میلادی با مشکلات جدی‌تری مواجه می‌شود. بر اساس مطالعات و آمارهای وضعیت فعلی، چالش‌های پیش رو از قبیل تهدیدها و فرصت‌های برخی کشورهای اروپایی تحلیل می‌گردد.

وضعیت بحران انرژی در اروپا

ازآنجایی‌که اروپا در حال حاضر در یک نقطه عطف و به تعبیری در یک پیچ تاریخی مهم قرارگرفته است؛ بنابراین هرگونه سیاست‌گذاری برای سال ۲۰۲۳ میلادی می‌تواند وضعیت کشورهای اروپایی را دچار آینده‌های نسبتاً خوش‌بینانه و بدبینانه نماید. پرسش این است که وضعیت کشورهای اروپایی در سال ۲۰۲۳ میلادی در حوزه انرژی چگونه خواهد بود و آیا متغیرهای توازن انرژی جهت خروج از این بحران که منشأ بسیاری از مشکلات اروپا می‌باشد وجود دارد یا خیر؟

نظر به اینکه میزان مصرف انرژی های فسیلی اروپا ۷۶ درصد به تفکیک (۳۰ درصد نفت، ۳۴ درصد گاز، ۱۱ درصد زغال‌سنگ) است. به تعبیری میزان وابستگی اروپا به انرژی‌های فسیلی ۷۶ درصد می‌باشد. میزان مصرف و وابستگی مذکور بیانگر این امر است که بیشترین تأثیر حوزه انرژی در اروپا سوخت‌های فسیلی بوده و جانشینی عوامل جایگزین به دلیل وابستگی شدید عملاً وجود نداشته و یا ناچیز است.

وضعیت آلمان در سال ۲۰۲۳ میلادی

با توجه به وضعیت ژئوپلیتیکی، همه شهرها و کشورهای اروپا به میزان یکسانی در حوزه انرژی و بحران‌های ناشی از آن متأثر نمی‌گردند. شهرهای هامبورگ، مونیخ، ورشو، بوداپست و کشورهای آلمان و لهستان به‌عنوان متولیان صنعت و متصل زنجیره‌ای به یکدیگر بیشترین آسیب را در سال ۲۰۲۳ میلادی خواهند دید. یکی از دلایل این امر وابستگی به انرژی گاز بوده و هرگونه بازی سیاسی بدون آینده‌نگری، وضعیت اروپای غربی بویژه آلمان صنعتی را در سال ۲۰۲۳ میلادی به سمت بحران جدی‌تر و حتی صنعت زدایی مواجه خواهد نمود.

در سال ۲۰۲۲ میلادی اقتصادی آلمان در وضعیت نامناسبی قرار دارد و حکمرانی اشتباه دولت‌مردان آلمانی در این سال به دلیل نفوذ همه جانبه ایالات‌متحده بوده که موجب ایجاد اعتراضات گسترده اعم از اقشار پرستاری و کارگری گردید. در صورت موفقیت‌آمیز بودن این اعتراضات همانند درخواست افزایش حقوق؛ موجب نابسامانی در سایر بخش‌های دیگر از وضعیت اقتصادی ازجمله افزایش قیمت تمام‌شده کالا و خدمات را به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر هرگونه افزایش دستمزد موجب تورم بیشتر و حتی اجرای بسته‌های حمایت معیشتی نیز موجب کسری بودجه خواهد گردید؛ چراکه منشأ این معضلات و مشکلات حل‌وفصل و یا کم اثر نگردیده است. علت اصلی و منشأ مشکلات کشورهای اروپایی وابستگی به سیاست‌های غرب و امریکا بوده و در این شرایط هرگونه شوک در افزایش قیمت انرژی موجب فرار شرکت‌ها و سرمایه‌گذارها از اروپا و درنتیجه صنعت‌زدایی کامل کشورهایی همچون آلمان خواهد گردید و بر اساس گزارش‌های آماری منتشرشده کشور آلمان از زمان جنگ اوکراین با کاهش نرخ رشد تولید مواجه شده و با احتمال افزایش ابتلا به بیماری‌هایی ازجمله کووید ۱۹ و همچنین قطع کامل گاز روسیه وضعیت آلمان بدبینانه‌تر نیز خواهد گردید و با صنعت‌زدایی کشورهایی مانند آلمان؛ خلأ بخش صنعت توسط سایر کشورها با فرصت‌های جدیدتری ایجاد که این صعنت‌ها بیشتر شامل کشورهای غیر ناتویی و عدم تخاصم با روسیه خواهد بود.

سردرگمی سیاسی اروپا

با توجه به بررسی وضعیت کشورهای اروپایی و اختلافات و مشکلات مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و … ناشی از جنگ اوکراین این‌گونه به نظر می‌رسد که سیاست‌گذاری پویا و عملیاتی برای خروج از بحران‌های جدی متصور در سال ۲۰۲۳ میلادی وجود نداشته و یک سردرگمی در سیاست‌گذاری راهبردی متصور است. این سردرگمی سیاسی میزان آسیب‌پذیری کشورهای مختلف اروپایی در سال ۲۰۲۳ میلادی بالاتر خواهد برد و در صورت ادامه این روند (نفوذ سیاسی امریکا در اروپا)، وابستگی آنان به غرب نیز به همان میزان افزایش خواهد یافت و برخی از کشورهایی که به دلایل مختلف ازجمله بحران های ناشی از جنگ اوکراین آسیب خواهد دید عبارتنداز: آلمان، اتریش و ایتالیا به دلیل وابستگی به انرژی گاز در صنعت و پس از آن‌ها کشورهای انگلیس، فرانسه و اسپانیا به دلیل پیروی از سیاست‌های اقتصادی انقباضی ایالات‌متحده است. برخی کشورهای اروپایی وضعیت مناسب‌تری را می‌توانند با سیاست‌گذاری هوشمندانه برای خویش رقم زنند که عبارتنداز: مناطق بالکان، صربستان، نروژ و ایرلند جنوبی (غیر بریتانیایی).

وضعیت ناآرامی های اروپا در سال ۲۰۲۳

به‌طورکلی کشورهایی که کمترین چالش و تخاصم را با روسیه دارا می‌باشند و غیرناتویی هستند وضعیت مناسب‌تری را در سال ۲۰۲۳ میلادی برای آن‌ها متصور است. از طرفی سایر مؤلفه‌های تأثیرگذار در جهان و اروپا، تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین بوده که موجب افزایش قیمت مواد غذایی و سایر کالاهای اساسی خواهد گردید. همچنین افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا متأثر از سیاست پولی امریکا نیز موجب افزایش هزینه‌های تولید و کاهش نرخ رشد خصوصاً در کشور آلمان را به دنبال خواهد داشت. در مجموع این مؤلفه‌ها علاوه بر سایر موارد، بحران‌های اجتماعی و اغتشاشات در سال ۲۰۲۳ میلادی تشدید خواهد نمود. به نظر می‌رسد با ادامه این روند در حکمرانی اروپا ناآرامی‌های اجتماعی و بحران اقتصادی در اروپا در سال ۲۰۲۳ نگران‌کننده‌تر خواهد گردید که این بحران‌ها ناشی از سیاست آمریکایی‌ها و تبعیت و وابستگی حکمرانی اروپا به ایالات‌متحده است. در واقع آمریکا برای فرار از افول، تثبیت جایگاه سیاسی، اقتصادی و هژمونی خود در جهان، از ظرفیت کشورهای اروپایی بهره‌برداری می‌کند و این در حالی است که از تداوم جنگ اوکراین بیشترین سود حاصل آمریکایی می‌شود که از جغرافیای جنگ فرسنگ‌ها فاصله دارد.

بهره برداری اقتصادی امریکا از اروپا در جنگ اوکراین

علیرغم نفوذ گسترده لابی آمریکا در اروپا، یکی از سناریوهای محتمل سال ۲۰۲۳ میلادی منازعه و کنشگری اروپا با آمریکا و سعی در کاهش وابستگی به غرب می‌باشد که نتیجه آن سیاست اروپا بدون امریکا است. بر اساس داده‌های آماری آژانس بین‌المللی انرژی اروپا؛ در حال حاضر کشورهای اروپایی با کمبود ۲۷ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی مواجه است که از این میزان کمبود گاز، ۱۷ درصد آن از روسیه، ۲۲ درصد از نروژ، ۱۰ درصد از الجزیره و الباقی توسط سایر کشورها تأمین می‌گردد و نکته بسیار مهم و قابل‌تأمل این است که آمریکا بعد از آغاز جنگ اوکراین حدود ۲۵ درصد انرژی گاز (ال ان جی) اروپا را تأمین می‌نماید. به‌سادگی می‌توان نتیجه گرفت که ایالات‌متحده با ایجاد سیاست تنش، تداوم درگیری و جنگ اوکراین منافع متنوعی را مدنظر داشته است. در واقع سود حاصل از جنگ اوکراین به جیب شرکت‌های نفت و گاز آمریکایی رفته و آمریکا با ایجاد آشفتگی ژئوپلیتیکی بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار منافع را تأمین نموده که این نرخ سود از سال ۱۹۹۰ تاکنون در آمریکا بی‌سابقه بوده است. در حقیقت دولت‌مردان و مردمان کشورهای اروپایی قربانی سیاست آمریکای استعماری و انگلیس خبیث گردیده‌اند.

با ادامه این روند عدم‌تغییر جدی در رویکرد حکمرانی سیاست‌مداران اروپایی و گسترش درگیری جنگ اوکراین و احتمال قطع کامل انرژی گاز روسیه به اروپا و کاهش ظرفیت ذخایر گازی و حتی احتمال اتمام ذخایر انرژی گاز در پایان زمستان؛ اروپا مجبور به افزایش تقاضای گاز در پاییز سال ۲۰۲۳ میلادی خواهد گردید که پیش‌بینی می‌گردد در پاییز سال آینده قیمت گاز در سطح جهانی تا ۲۰ درصد افزایش یابد که این امر سود و منافع اقتصادی آمریکا را افزایش خواهد داد. در نتیجه هرگونه تنش و اختلاف در کشورهای اروپایی حافظ منافع امریکا خواهد بود.

نقش ایران، روسیه و چین در کمک به اروپا در خروج از بحران

اتحادیه اروپا به‌خوبی می‌داند که در حوزه انرژی خصوصاً گاز کشورهای ایران، چین و روسیه مهم‌ترین عامل‌های تعیین‌کننده در کمک به خروج از بحران اروپا در سال ۲۰۲۳ میلادی می‌باشند و با افزایش میزان ابتلا به کرونا در اروپا و از طرفی شوک‌های عرضه انرژی وضعیت اروپا بحرانی از وضعیت کنونی خواهد گردید و یکی از سناریوهای محتمل بازی شرقی اتحادیه اروپا (به دلیل نیاز) با کشورهای ایران، روسیه و چین خواهد بود؛ و هرچند در حال حاضر چشم‌اندازی در سیاست‌گذاری اروپا در روابط با ایران در برخی از کشورها خصوصاً آلمان مشاهده نمی‌گردد اما اروپا برای تأمین برق، گرما، صنعت و خانوار نیاز شدید انرژی گاز کشورهایی ازجمله ایران است و حتی زغال‌سنگ نیز به دلیل آلایندگی و مرقوم به‌صرفه نبودن نیز ناجی اروپا نخواهد بود.

نیاز حکمرانی اروپا بدون نفوذ غرب

حکمرانی اروپا در سال ۲۰۲۳ میلادی به دلیل تبعیت از سیاست‌های بحران‌زایی آمریکا، تیره و ناروشن است. چراکه از مشکلات و بحران‌های اجتماعی، اقتصادی، نظامی و … بوجود آمده در اروپا، امریکا بیشترین سود را می‌برد. جهان حاضر به دلایل متعدد بویژه با افول تدریجی آمریکا و ظهور قدرت‌های جدید مثل چین و روسیه، به سمت چندقطبی شدن می‌رود و پیروی اتحادیه اروپا از آمریکا در تشدید و تداوم جنگ اوکراین، به ضررشان تمام خواهد شد. هرچند اتخاذ سیاست مستقل، از منظر آمریکایی‌ها ورود اروپا به جنگ اقتصادی تعبیر خواهد گردید و واکنش‌های جدی را به همراه خواهد داشت؛ اما برای عبور از بحران، چنین سیاستی الزامی است.

نویسنده: جواد معصومی، تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل