در شرایطی که مردم تا سال‌ها باید تاوان اقدامات دولت قبل را بپردازند، دولتمردان سابق و جریان رسانه‌ای همسو با ایشان در جایگاه ارائه راهکار نیستند، آقایان باید تا سال‌ها پاسخگو باشند.

خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست: می‌گویند فراموش‌کاری نعمت است، برای از یاد بردن وقایع تلخ زندگی و مجال ندادن به تأثیر تبعات ناخوشایند آن بر روند ادامه حیات. اما «فراموش‌کار» فرض کردن مردم و این پندار که ملت حافظه کوتاه‌مدتی دارد که چیزی در آن از گذشته‌ی حتی نزدیک هم ثبت و ضبط نمی‌ماند و بنابراین می‌توان رخدادهای گذشته را به راحتی تحریف کرد و حتی ماجرا را دیگرگونه و وارونه جلوه داد، رفتاری است به‌غایت مذموم و توهین‌آمیز؛ به‌ویژه اگر این رویکرد از جانب افرادی باشد که روزگاری مسئولیت داشته و متولی امری از امور حاکمیت بوده‌اند.

حکایت این روزهای جامعه ایران است که متعاقب اوضاع بی‌ثبات و نابسامان اقتصادی افراد زیادی به اظهارنظر و ارائه راهکار می‌پردازند تا به‌زعم خود به اصلاح امور کمکی کرده باشند. که البته انصافاً برخی از انتقادات نیز به حق بوده و لازم است دولت برای سامان‌دهی به اوضاع این دیدگاه‌ها را مدنظر داشته باشد تا به تصمیم و رویکرد کارآمدتری دست یابد.

در این میان اما نکته عجیب اظهارنظر و نسخه‌پیچی از جانب کسانی است که ایده‌ها و راه‌کارهایشان در گذشته‌ی نزدیک به حال امتحان پس داده و اساساً شرایط موجود کشور پیش و بیش از هر چیز دیگری میراث عملکرد فاجعه‌بار ایشان است.

اظهارات اخیر روحانی در جمع برخی از استانداران دولت‌های یازدهم و دوازدهم و نیز مطالبی که از جانب سایر افراد وابسته به اردوگاه اصلاحات در ارائه راهکار و انتقاد از وضعیت حاضر بیان می‌شود، مصداق همان رفتار توهین‌آمیز «فراموش‌کار» تلقی کردن ملت است؛ چه اینکه آقایان می‌پندارند ملت آن‌قدر فراموش‌کار است که از یاد برده این حضرات چه بلایی بر سر اقتصاد مملکت آوردند، بنابراین امروز ایشان می‌توانند با ژستی کاملاً حق به جانب در قامت یک منجی به میدان آمده و راهکارهای درخشان خویش را برای برون‌رفت از وضعیت فعلی ارائه کنند!

روحانی در این دیدار اظهار داشته: «اگر مردم را از صندوق مأیوس کردید، یعنی به خیابان می‌رانید». او اما در شرایطی نسبت به «مأیوس کردن مردم از صندوق رأی» هشدار می‌دهد که عملکرد بد و غیرقابل دفاع دولت او به‌ویژه در دوره دوم عامل اصلی رویگردانی ملت از صندوق رأی شد و خلف وعده‌های مکرر او و دولتش انگیزه بسیاری را برای حضور در انتخابات تحت‌الشعاع قرار داد. این اصلی بدیهی در عالم سیاست است که رفتارهای انتخاباتی مردم واکنش به دولت مستقر است و میزان رضایت یا نارضایتی آن‌ها از وضع موجود است که به نحو قابل توجهی بر کنش‌های سیاسی و به‌ویژه انتخاباتی آنها تأثیر می‌گذارد.

او در شرایطی نگران جمهوریت و دموکراسی است که عملکرد وی خصوصاً خنده‌های معروفش در آبان ۹۸ و متعاقب گرانی بهای بنزین از یادها نمی‌رود. مردم یادشان هست در بحران سیل گلستان سراغ رئیس جمهور را باید در کیش و قشم می‌گرفتند، و در ایام کرونا او را جز در اتاق کارش نمی‌شد پیدا کرد. طبیعی است که چنین مسئولی از انگیزه ملت برای مشارکت در انتخابات به میزان زیادی بکاهد.

بنابراین طرح مسائل دیگر به‌مثابه علل رویگردانی ملت از صندوق رأی از جانب روحانی و همفکرانش، تنها مباحثی انحرافی به منظور سرپوش نهادن بر عملکرد بسیار ضعیف دولت وی است. عملکردی که به‌ویژه در حوزه اقتصادی به حدی فاجعه‌بار بود که به لحاظ آماری بدترین شرایط اقتصادی کشور در دهه ۹۰ رقم خورد. بازه‌ای که دستاوردی جز وابستگی و شرطی کردن اقتصاد و رکود تولید نداشت و همه چیز به زلف برجام نافرجامی گره خورد که آورده‌اش برای کشور در دوران اوج پادشاهی «تقریبا هیچ» بود!

دولتی که در دو سال آخر تصدی‌اش روزانه بیش از ۷۰۰ نفر از شهروندان کشور به دلیل کرونا جان می‌باختند و دولتمردانش واردات واکسن را منوط به امضای برجام و پذیرش FATF می‌کردند. دورانی که حتی اصلاح‌طلبان هم از روحانی عبور کرده و هشتگ «پشیمانیم» به راه انداخته و تقاضا برای استعفای روحانی به مطالبه‌ای فراگیر میان نخبگان و مردم تبدیل شده بود، هرچند به دلایلی مجال تحقق نیافت.

مردم به این دلیل از انتخابات روی گردان شدند که پیش‌تر به امید «چرخش چرخ زندگی» شأن پای صندوق رأی رفته و حالا نتیجه انتخابشان چیزی جز افزایش ۱۰ برابری قیمت دلار، ۸ برابری قیمت مسکن، و رشد سرسام‌آور هزینه‌های زندگی روزمره نبود.

بنابراین در شرایطی که هنوز که هنوز است تبعات خسارت‌بار عملکرد دولتمردان سابق گریبان‌گیر دولت و ملت است و تا سال‌ها مردم باید تاوان اقدامات آقایان را بپردازند، این حضرات و جریان رسانه‌ای همسو با ایشان در جایگاهی نیستند که در خصوص شرایط موجود اظهار نظر و به ویژه راهکار ارائه کنند. آقایان تا سال‌ها بدهکارند و باید پاسخگو باشند…