مصطفی رحماندوست دبیر اولین جشنواره قصه گویی در گفت و گو با خبرنگار مهر، گفت: پیش از جشنواره هم مربیهای کانون برای بچهها قصه میگفتند. نیازش در آغاز این بود که مربیان کانون بهتر قصه بگویند و مدیران آن زمان کانون هم این جشنواره را، راه انداختند.
وی افزود: در مقطعی کارگاههایی با عنوان «کلاسهای بازآوری» برگزار میکردم که در آن کارگاه از مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم در کتابم با نام «قصهگویی: اهمیت و راه و رسم آن» استفاده کردم که اولین کتاب تألیفی درآن زمان در زمینه قصهگویی بود که در ایران منتشر شد.
این نویسنده کتابهای کودک و نوجوان در پاسخ به این پرسش که قصهگویی از ابتدا یک فرایند رو در رو داشته است، آیا در دوران کنونی که کودکان با انواع رسانههای دیجیتالی بمباران فکری میشوند، میتواند کارکرد اولیه خود را داشته باشد. گفت: قصهگویی روز به روز نوتر شده است. در کشورهای مختلف ِجهان، آکادمیهایی راه افتاده که قصهگویی در آن از سنت قدیمی بیرون آمده و تبدیل به هنر شده است. قصهگویی، مادر همه هنرهای نمایشی است. ثابت شده است، اگر کشوری بخواهد سطح مطالعه سرانه را بالا ببرد؛ مسئولانش باید به گسترش قصهگویی توجه کنند. امروزه کشورها برنامههای ۵ و ۱۰ ساله مطالعه دارند. از رادیو، تلویزیون و دیگر رسانهها میخواهند که بروند به طرف شیرین کردن قصهگویی در خانواده. این حرکت در دنیا خیلی فرق دارد با قصهگویی سنتی.
رحماندوست گفت: با این حال، ادامه حیاتِ قصهگویی قدیمی، نشان میدهد که انسانها همچنان به آن نیاز دارند. رسانههای جدید در جای خود ولی قصهگویی جایگاه خودش را همچنان حفظ کرده است. همانطور که اشاره کردم، این اتفاق هنری در دنیا خیلی پیشرفتهتر از کشور ماست و ما در تمام ایران فقط یک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را داریم که متولی این امر است.
وی در پاسخ به این پرسش که یک قصهگو در فرایند اجرایی چه عناصری را باید بداند و رعایت کند، تا بتواند مخاطب را پای قصه خود بنشاند، گفت: من بیش از ۱۰۰ کارگاه قصهگویی برگزار کردهام اما سه عامل عمده همچون شناخت مخاطب و اینکه قصهگو مخاطب خود را دوست داشته باشد، قصهگوها خودشان این کار را دوست داشته باشند و از آن لذت ببرند و کتاب خوب و داستان پر جاذبهای برای گفتن داشته باشند، مهمتر هستند.
شاعر کتاب «بازی با انگشتها» گفت: باید بدانیم که قصهگویی مثل نقالی و شعرخوانی نیست. قصه باید جانِ کلمه بهکار برده شده را به جان مخاطب پیوند دهد و البته قصهگویی علمیتر و تاثیرگذارتر از آنهاست.
این نویسنده و شاعر کودکان و نوجوانان در ادامه درباره شیوههای قصهگویی گفت: من در حال حاضر در کلاسهایم، ۱۱ شیوه قصهگویی را تدریس میکنم که آنها را به سادگی به دست نیاوردهام و حاصل سالها تجربه و خواندن و مطالعه است. در بیستودومین جشنواره، «قصهگویی تأملی» را پیشنهاد کردم و در کتابخانههای کانون از سوی یکی از دانشجویانم اجرا شد که موضوع پایاننامه و رساله دانشجوییاش بود. در حال حاضر، سالی نیست که درباره قصه و قصهگویی در رشتههای ادبی رساله و پایاننامه نداشته باشیم.
رحماندوست درباره روند کیفی این رویداد توضیح داد که در سال اول، این جشنواره فقط برای مربیان مراکز فرهنگیهنری کانون بود. مادر بزرگها و پدر بزرگها هم آمدند و قصههای قشنگی گفتند و این پیوندی شد بین شیوههای مدرن و سنتی که خیلی هم تأثیرگذار بود. ولی در حال حاضر، جشنواره بخشهای جدیدتر و مخاطبان گستردهتری دارد.
این شاعر کودک و نوجوان در پایان گفت: جشنواره قصه گویی بیست و چهارمین دوره خود را میگذراند و امیدوارم مؤسساتی که با حوزه کودکان و نوجوانان سروکار دارند به این امر بپیوندند و آن را ترویج دهند تا از این سطحی که در زمینه قصهگویی داریم، فراتر هم برویم. چرا که قصهگویی و قصهخوانی تأثیراتی زیاد در علاقهمند کردن کودکان جامعه به مطالعه و ترویج کتابخوانی دارد.