به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از گلوبال تایمز، در مواجهه با افراطگرایی خشونتآمیز فزاینده، فرار از بن بست حکومت ناکارآمد برای غرب دشوار است. ظهور افراطگرایی تنها یکی از نشانههای شکست تدریجی دولتهای غربی بوده و آنچه در پس زمینه چنین شکستی نهفته است، از دست دادن نظم است.
یوروپل (سرویسهای امنیتی پلیس اتحادیه اروپا) اخیراً هشدار دادهاند که تهدید حملات خشونتآمیز توسط افراط گرایان راست در شبکههای آنلاین فراملی در حال افزایش است.
آژانس پلیس اروپا همچنین خاطرنشان کرد که تیراندازیهای اخیر در بوفالو ایالات متحده آمریکا در ماه مه و براتیسلاوا اسلواکی در ماه اکتبر، نشان دهنده گسترش نگران کننده فعالیتهای جناح راست افراطی خشونتآمیز و تروریستی در مقیاس جهانی است. عاملان این حملات بخشی از جوامع آنلاین فراملیتی بودند و از دیگر افراط گرایان و تروریستهای جناح راست خشن الهام گرفتند.
گزارش شاخص جهانی تروریسم در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد که غرب شاهد افزایش قابل توجه حملات با انگیزه سیاسی است - ۷۳ درصد از حملات در غرب اکنون به گروهها و افراد با انگیزه سیاسی نسبت داده میشود. در این میان ایالات متحده از افزایش قابل توجه تروریسم داخلی در سال ۲۰۲۲ رنج برد. وزارت امنیت داخلی ایالات متحده بولتن سیستم مشاوره ملی تروریسم خود را در ماه ژوئن مجدداً منتشر کرد و هشدار داد که احتمال تشدید خشونت یا حملات تروریستی در شش ماه آینده وجود دارد.
باید گفت افراط گرایی با سرعت بی سابقهای با کمک فناوریهای جدید در عصر اینترنت از این سوی اقیانوس به آن سوی اقیانوس سرایت کرده و امنیت مردم در غرب و سراسر جهان را به خطر انداخته است.
یکی از نمونههای تأثیر افراط گرایان آمریکایی بر همتایان اروپایی خود دستگیری ۲۵ کودتاچی مظنون در اوایل ماه جاری در آلمان است. مظنونان شامل اعضای جنبش افراطی «رایشبورگر» هستند که مدتهاست به دلیل حملات خشونتآمیز و تئوریهای توطئه نژادپرستانه و یهودیستیز در دید پلیس آلمان بودهاند.
«اشوک سواین»، محقق اروپایی آخرین بار نوشت: چند سال پیش، برای کسی غیرقابل تصور بود که به سرنگونی خشونتآمیز دولتها در اروپای غربی یا آمریکای شمالی فکر کند. کودتا بخشی از فرهنگ لغت سیاسی در این کشورها نبود. اما روند این با شتاب در حال تغییر است.
وی افزود: من نگران هستم که اگر افراط گرایان دست راستی سهم بیشتری از احزاب سیاسی در بسیاری از کشورهای اروپایی را به خود اختصاص دهند، یا حتی به تنهایی به یک حزب حاکم تبدیل شوند، این خطر وجود دارد که برخی از این کشورها دوباره به مسیر فاشیستی بازگردند. درست مانند جنگ جهانی دوم در پی این واقعیت فاجعه بزرگی رخ خواهد داد.
غرب اکنون با بسیاری از بحرانهای عمیق اعم از اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی مواجه است. با گسترش و قطبی شدن شکاف بین طبقات، جوامع غربی اغلب خود را در تلاش برای ایجاد یک اجماع میبینند. در عین حال، دولتها در یافتن راههایی برای حل مشکلات به شیوهای معقول و مؤثر شکست میخورند. در نتیجه، پرورش خشونت و افراط گرایی آسان است.
به گفته ژائو جونجی، پژوهشگر مؤسسه مطالعات اروپایی آکادمی علوم اجتماعی چین، نخبگان سیاسی غربی در طی انتخابات «دموکراتیک» انتخاب میشوند، اما نمیتوانند برای مردم تصمیم بگیرند و معمولاً با بحران حکومتی مواجه میشوند. این سیاستمداران فاقد دیدگاه کلان یک استراتژیست و توانایی تفکر منطقی در برخورد با مشکلات هستند. بنابراین چنین روندی در غرب، به افراطیونی که مشتاق حضور خود با دامن زدن به مشکلات هستند، فرصت «درخشش» را در صحنه خود داده است.
اکنون دموکراسی غربی به قطبی شدن سیاسی دچار شده که ممکن است به احیای یک سری مفاهیم خطرناک مانند نازیسم و میلیتاریسم منجر شود. این امر میتواند جوامع غربی و بهویژه اروپایی را به ناآرامیهای اجتماعی مهمتری برساند و حتی قاره را در آستانه فروپاشی قرار دهد.
نخبگان سیاسی غربی میدانند که غرب اکنون به اصلاحات اساسی نیاز دارد. اما چنین تغییراتی به راحتی میتواند پایههای حاکمیت نخبگان غربی را متزلزل کند. در واقع یک دوگانگی در برابر این سیاستمداران قرار دارد.
در بحبوحه مبارزه مداوم با افراط گرایی، غرب باید به دنبال تعادل منافع و ثبات اجتماعی باشد. افراط گرایی پس از بازگشت سیاست پر هرج و مرج غرب به حالت عادی و سیاستمداران توانمندتری که میتوانند اوضاع را در غرب کنترل کنند، به آرامی شروع به خاموش شدن خواهد کرد.