به گزارش خبرنگار مهر، یکی از گلههایی که بسیاری از فعالان خرد بازار سرمایه از بازار دارند این است که حقوقیها با عرضههای آبشاری در مواقع مختلف جلوی صعود روندها را گرفته تا بتوانند در فرصتهای مختلف اطرافیان خود را وارد یک سهم کنند، بارها در کامنت های ارسالی به خبرگزاری مهر این موضوع مطرح شده است.
در این باره علی فراقی کارشناس بازار سرمایه معتقد است: «در بازاری قرار داریم که عملاً بسیاری از رفتارهای بازار را میتوان به سهامداران عمده، بازارگردان و..یا به اصطلاح کلی حقوقیهای بازار ربط داد که در بسیاری از مواقع خصوصاً در زمانی که پولی که در بازار حضور دارد یک پول ترسو میباشد این مورد به صورت واضحتر در بازار به چشم میآید.اما اگر اندکی واقع بینانه تر به این قضیه نگاه کنیم عملاً در بیشتر بازارهای مالی این گونه اشخاص چه از نوع حقیقی یا حقوقی حضور دارند که توانایی بیشتری نسبت به دیگران در ایجاد هیجانات یا تغییر مسیر نحوه بازارها دارند.»
این کارشناس بازار سرمایه افزود: حال هرچند نمیتوان برخی از رفتارهای این حقوقی که عملاً در مسیر رشدی بسیاری از سهمها حضور دارند نادیده گرفت ولی باید به این موضوع اشاره کرد که چون بازار سرمایه به صورت واضح نشانههای معاملات این گونه اشخاص را به نمایش میگذارد ولی در بازارهای دیگر به صورت غیر واضح و شفاف شکل میگیرد بیشتر از دیگر بازارها به چشم فعالان میآید.
علی فراقی ادامه داد: خیلی از سهام در حال معامله در بازار با وجود ارزندگی از لحاظ بنیادی و حتی تکنیکالی عملاً به نرخهای ارزندگی خود در حال معامله نیستند و به خوبی میتوان نشانههای کنترل شدن سهمها را خصوصاً در نمودار قیمتی آنها مشاهده نمود.حال بعد از گفته شدن این مسائل پیش رو در مقابل در بازارهای دیگر هم افرادی که نتوانند رفتارهای معاملاتی این اشخاص را پیش بینی کنند یا همگام با آنها رفتار کنند عملاً با توجه به بازدهی و رشد بسیاری از این بازارها خیلی از افراد در بازارهای موازی با ضررهای سنگینی مواجه میشوند که با اندکی بررسی به خوبی میتوان این مسئله را به چشم دید.
باید به این موضوع جهت بهره بردن از بازار سرمایه و چه حتی بازارهای دیگر پس از بررسیهای بنیادی و تکنیکالی به رفتار افراد فعال در آن سهم یا بازار مربوطه توجه نمود زیرا حتی عملاً میتوان رفتارهای تکرار گونه یا حتی برنامه ریزی شده را مشاهده نمود که زمانی که سهمی از تمامی لحاظ نموداری و دیدگاه آینده با ارزش است تا زمانی که درصد قابل توجهی از سهامداران و تقاضا کنندگان آن با این نظر موافق نباشند یا حتی به صورت دستوری سعی بر کنترل آن دارند عملاً نمیتوان بازده قابل توجهی کسب نمود یا حتی با زیان مواجه شد.