اعتراض بانکی‌ها، تله‌فیلم یا سکوی پرتاب، همزاد بازیگر، سوء استفاده از نام، شکار بخت‌برگشته، گاف‌های نارایج و پیامک شعری از حاشیه‌های پررنگ فرهنگ و هنر هفته گذشته بودند.

به گزارش خبرنگار مهر، هفته گذشته روند اعتراضات و صدور بیانیه علیه مجموعه‌های ماه رمضان در سیری صعودی به حاشیه‌های جالبی منجر شد. هر چه درباره اعتراض روحانیون، پزشکان، پرستاران و ... به مجموعه "اغماء"، اعتراض دانش‌آموزان، سردفترداران و ... به "میوه ممنوعه" شنیدید یک طرف و اعتراض یک کارمند بانک به "میوه ممنوعه" به طرف دیگر.

مجید تربتی فیلمساز و کارمند بانک هفته گذشته به ترسیم چهره‌ای عصبی و پرتنش از یک کارمند بانک در این مجموعه اعتراض کرد. این کارمند / فیلمساز در بخشی از حرف‌هایش گفت: "تا به حال شاهد اعتراض صنوف مختلف به فیلم‌ها و مجموعه‌های مختلف بوده‌ایم. ولی تاکنون از کارمندان بانک اعتراضی بلند نشده، نه اینکه اعتراضی نداشته باشند بلکه تشکلی برای رساندن صدای اعتراض خود ندارند و در اذهان عمومی این گونه به ثبت رسیده که کارمندان بانک هیچ مشکلی ندارند و گاه فیلمسازان با اطلاعات کمی که از بانک و کارمندان بانک دارند، شخصیت آنها را بیش از پیش در ذهن مردم خراب می کنند."

تربتی در ادامه به پرداخت شخصیت بیژن داماد حاج فتوحی اعتراض کرده که به همسرش اجازه رفتن به خانه پدر را نداده، با پارتی بازی به جلال وام داده، زنش را کتک زده و ... همه اینها به این دلیل زیر سئوال رفته که تربتی خودش در محیط کار با کارمندانی مواجه است که با وجود فشار کاری با سعه صدر با خانواده و مشتریان خود برخورد می کنند! به نظر می آید این منتقد مجموعه به این نکته توجه نکرده که بانک‌ها شعب دیگری هم جز محل کار ایشان دارند و کارمندان بانک هم عده کثیری را علاوه بر همکاران وی شامل می شوند. نمی دانیم چرا بی‌اختیار یاد ماجرای گرانی گوجه‌فرنگی در سطح شهر تهران و ارزان ماندن آن در میوه‌فروشی یک منطقه خاص می‌افتیم!

* شهره لرستانی بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر که دستی هم بر کارگردانی تئاتر دارد، در اولین تجربه کارگردانی تصویری خود یک تله فیلم با عنوان "ماه منیر" ساخته که قرار است امروز مصادف با عید فطر پخش شود. شنیدن اظهارات این فیلمساز تازه کار و نوع نگاه او به مدیوم تلویزیون و کارگردانی تله فیلم خالی از لطف نیست.

لرستانی در خصوص این تجربه گفته: "کارگردانی این فیلم فرصت بسیار مغتنمی برایم بود تا با تولید یک فیلم 90 دقیقه‌ای و کسب تجربه بیشتر اولین فیلم سینمایی‌ام را بسازم. فیلم‌های 90 دقیقه‌ای فرصت مناسبی برای علاقمندان به کارگردانی است تا بتوانند میزان توانایی خود را محک بزنند و تجربه کسب کنند. منتظرم این فیلم پخش شود تا با دست پر سراغ یکی از تهیه کنندگان سینما بروم و اولین فیلم سینمایی ام را بسازم."

البته لرستانی آن قدر صداقت دارد که نیت اصلی خود را از رویکرد به تله فیلم پنهان نکند. اما سئوالی که در این میان پیش می آید این است که فراگیری این نگاه (یعنی همان اتفاقی که در حال حاضر افتاده) و نگرش به تله فیلم به عنوان یک سکوی پرتاب تنها چیزی که عاید این گونه تولیدات می کند نوعی سهل نگری و اعلام وجود به هر قیمتی است. همان معضلی که دامن فیلم کوتاه را هم گرفت و بدل به عرصه خودنمایی فیلمسازان جوان برای گرفتن مجوز ساخت فیلم بلند شد. راه رفته را چند بار باید آزمود؟

* حتماً درباره فرهنگ وارداتی و البته حرفه ای که چند سالی است بین بازیگران ایرانی باب شده، شنیده اید. مدیر برنامه عنوانی است که سال‌هاست در سینمای غرب و حتی بسیاری از کشورهای شرقی جا افتاده، ولی مانند همه مناسبات دیر وارد کشور ما شد و باز هم مانند همیشه با ابتدایی ترین تعریف.

بهرام رادان، مهتاب کرامتی، محمدرضا فروتن و ... بازیگرانی هستند که این موقعیت را تجربه و یک رابط خبری برای ارتباطات خود انتخاب کرده اند که البته چهره بودن و پرکاری آنها می تواند بخشی از این رویکرد را توجیه کند. اما وقتی یک چهره دست چندم بازیگری که چند کار توأمان انجام داد تا بالاخره در تلویزیون و سینما حضور داشته باشد، دست به انتخاب مدیر برنامه می زند، باید این رویکرد را آسیب شناسی وطنی تحلیل کرد. همانطور که تلفن همراه، و ... در آسیب شناسی وطنی اشکال خاصی پیدا کردند.

باز هم تا اینجای کار را هم می توان به فرهنگ عمومی و ... نسبت داد، ولی اگر بدانید که یک مدیر برنامه به جای بازیگر مورد نظر مصاحبه تلفنی کرده و خواستار انتشار آنها از قول بازیگر شده، چه می گویید؟ بازیگر نقش فرعی مجموعه "اغماء" زیر سایه مدیر برنامه های خود ناپیدا ماند و مدیر برنامه گفتگو با خود را به منزله گفتگو با این بازیگر دانست و همه سئوالات را از قول خود پاسخ داد. جالبتر اینکه این مدیر برنامه که می توانیم او را همزاد بازیگر مذکور بنامیم حداقل آنقدر سلیقه به خرج نداده که حرف‌های کلیشه‌ای خود را بین رسانه‌های مختلف تقسیم کند و به همه نگوید "نقش من مثبت خاص است." اینجا هم آدم یاد مدیر برنامه‌های یک بازیکن فوتبال ملقب به "جادوگر" می‌افتد که سال‌هاست حرف‌های مدیر برنامه‌هایش به جای گفتگوی او در رسانه‌های غیرتصویری منتشر می‌شود!

* اوائل مهرماه (هشتم مهرماه) حسن روستایی تهیه کننده تلویزیون در گفتگو با خبرگزاری مهر اعلام کرد محمدحسین لطیفی مجموعه تلویزیونی "سه در چهار" را برای گروه خانواده شبکه اول سیما می‌سازد. تهیه‌کننده "سه در چهار" با اعلام اینکه این مجموعه محصول گروه خانواده شبکه اول است نه گروه فیلم و سریال، گفت: "با توجه به اینکه پروژه تلویزیونی "نردبامی بر آسمان" در مرحله نگارش فیلمنامه است، تصمیم گرفتیم با آقای لطیفی همکاری کنیم. به هر حال این دو مجموعه از نظر ساخت با هم تداخل ندارند."

این خبر با انعکاس گسترده در رسانه های مختلف تا هفته پیش هیچ واکنشی ایجاد نکرد، ولی هفته گذشته (19 مهرماه) محسن علی اکبری با تکذیب خبر حضور محمدحسین لطیفی در مجموعه تلویزیونی "سه در چهار" اعلام کرد این کارگردان فقط با پروژه تلویزیونی "نردبامی بر آسمان" قرارداد دارد.

وی در ادامه عنوان کرد: "لطیفی در حال حاضر به همراه تیم نویسندگان در شهرک سینمایی غزالی مستقر و سخت درگیر آماده‌سازی فیلمنامه مجموعه است. من زمانی که خبر حضور وی در مجموعه "سه در چهار" را در مطبوعات و خبرگزاری‌ها دیدم، به شهرک رفتم و متوجه شدم ایشان اصلاً از شهرک خارج نشده است. به عنوان تهیه‌کننده مجموعه "نردبامی بر آسمان" اعلام می کنم محمدحسین لطیفی فقط با این پروژه قرارداد دارد و تمام تمرکز او معطوف به نگارش فیلمنامه و سپس تولید آن است و فرصت حضور در پروژه دیگری را ندارد."

جالب است که "سه در چهار" در این مدت با کارگردانی مجید صالحی در حال تولید است و به نظر می‌آید تهیه کننده با اعلام نام لطیفی بودجه مورد نظر را دریافت کرده و خلاص! یعنی تا این حد همه چیز بی در و پیکر شده که می‌توان به همین آسانی خبر کذب را اعلام کرد، پای آن ایستاد و سوء استفاده های بعدی را هم با خیال راحت از سر گذراند؟

* باشگاه خبرنگاران جوان این هفته هم حاشیه سازی جالبی کرد. گزارش این باشگاه از برپایی روز جهانی قدس (جمعه 13 مهرماه) در بخش خبری 30/19-19 شبکه اول در روز شنبه پخش شد. ایده کارهای متفاوت سازندگان این برنامه را واداشته بود تا دست خبرنگار خود یک وایت برد و ماژیک بدهند تا از مردم و مسئولان بخواهد جمله ای روی آن بنویسند.

خبرنگار این باشگاه توانست از مسئولانی مانند آقایان کروبی، علی آبادی و ... دست خط بگیرد و در عین حال مردم عادی را از نظر دور نگه ندارد. یکی از این شهروندان پیرمردی بخت برگشته بود که شکار دوربین این باشگاه شد و در مقابل درخواست خبرنگار امتناع کرد با این عذر که "خطم بده". هر کسی که کمی به موقعیت و دیالوگ مطرح شده توجه می کرد، پیش خود حدس زد که بهانه پیرمرد مسلماً عذری فراتر دارد. عذر به خاطر نداشتن سواد یا ...

ولی خبرنگار تیز این باشگاه یا این نکته را درک نکرد یا اگر هم درک کرد، احساس کرد یک موقعیت منحصر به فرد را شکار کرده و نباید از دست بدهد. شکار به بهای ریختن حرمت ... این همه ماجرا نیست. تصورش را بکنید که این خبرنگار با کوته فکری موقعیت را بر پیرمرد تنگ کرده، ولی پخش چنین صحنه ای از بخش خبری یک شبکه سراسری یک امتیاز است یا یک ...

* از گاف های مجموعه های ماه رمضانی زیاد گفته ایم و شنیده ایم. گاف هایی که در مجموعه های مناسبتی و روتین به دلیل فرصت کوتاه برای تولید به نوعی اجتناب ناپذیر شده و مخاطب هم آن را پذیرفته است. از رعایت نشدن راکورد صحنه، لباس و ... تا اتفاقات مهم تر. ولی ماجرای بنز حاج یونس فتوحی حکایت دیگری است. حداقل در هفته گذشته بنز مدل بالای حاج یونس چند بار تعویض پلاک شد، تا گوشه ای از مشکلات گروه تولید برای کرایه کردن بنز یا گرفتن آن با خواهش و التماس از دوستان و آشنایان برای مخاطب روشن شود!

شنیدن نکته جالب دیگری که نه گاف بلکه رویکردی خاص به فیلم سینمایی "سام و نرگس" در مجموعه "یک وجب خاک" است، خالی از لطف نیست. هفته گذشته در یک قسمت از این مجموعه که ایاز سرخورده از ناکامی در عشق سر به بیابان (که نه ... سر به خیابان) می گذارد، با تغییر رنگ تصویر از رنگی به سیاه و سفید، ساختاری کلیپ گون و البته موسیقی فیلم "سام و نرگس" به کارگردانی ایرج قادری تلاش شد یک بازسازی از این ترانه کلیپ وار ساخته شود. البته تلاش یوسف تیموری برای درآوردن ادای محمدرضا گلزار و ... هم در این میان بی تأثیر نبود.

* موج جدید پیامک های مرتبط با مجموعه های ماه رمضانی را باید ناشی از خلاقیت و رویکرد خاص مخاطب به آنها دانست. پیامک هایی که بیش از همه متأثر از شخصیت الیاس (شیطان) در مجموعه "اغماء" و البته حاج یونس و هستی در مجموعه "میوه ممنوعه" است. پیامک هایی که گاه به قدری سریع ساخته و منتشر می شوند که همه را انگشت به دهان می گذارند.

خواندن یکی از جدیدترین پیامک ها شاید خالی از لطف نباشد: "این شعر از کیست: چون هستی من ز هستی اوست / تا هستم و هست دارمش دوست. الف) مولوی، ب) سعدی، ج) حافظ، د) حاج یونس فتوحی."