خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: اگرچه در تعریف و تشریح آنچه بر موسیقی ملی ایران زمین گذشت میتوان به گزارههای رسانهای متعددی رجوع کرد و پی به علل کاهش مخاطب در این عرصه به دلیل سو مدیریتها و اشتباهات مختلف برد، اما یکی از بارزترین ویژگیهایی که رجعت دوباره به آنها حداقل میتواند یادآوری و بازخوانی مناسبی برای خوانش دوباره آثار موسیقایی در این عرصه کند، تولید آثار ملی میهنی متعددی است که طی سالهای گذشته توسط هنرمندان دارای احترام و ارزشمند موسیقی ایرانی چه در قالب «آلبوم»، چه در قالب «تک آهنگ» و چه در قالب «یک اثر موسیقایی در یک آلبوم» پیش روی مخاطبان این حوزه قرار گرفتهاند. آثاری که به دلیل هوشمندی آهنگساز و نوازنده و خواننده در انتخاب آثاری که برای تولید انتخاب کردند، این کارها را نه تنها تبدیل به ماندگارترین و ممتازترین آثار ملی – میهنی کردند، بلکه از آنها میتوان به عنوان ممتازترین آثار موسیقایی در حوزه موسیقی ایرانی یاد کرد. آثاری که بسیاری از آنها فارغ از دیدگاه سیاسی – اجتماعی که در زمان انتشار خود داشتند و مخاطب میتوانست به صلاحدید آنچه در روزگارش اتفاق افتاده از آن برداشتهای مختلفی داشته باشد، اما دربرگیرنده مؤلفههای موسیقایی ارزشمند و ممتازی بودند که نمیتوان از نام آنها به راحتی عبور کرد.
اساساً توجه به آثار موسیقایی که در حوزههای وطن دوستی و وطن پرستی توسط هنرمندان موسیقی کشورمان تولید شده، به ویژه در این روزها که کشورمان در بطن اتفاقات و التهابات مختلفی قرار دارد، امری اجتناب ناپذیر است که میتواند فارغ از دلزدگیها، دعواهای سیاسی، اختلافات درون گروهی، منازعات اجتماعی و تقابل رویکردهای مختلف اندیشهای که پرداخت به آنها مجال دیگری میطلبد، شرایط روحی مناسبی را برای فرار از این التهابات فراهم سازد که شنیدن به آن هم دربرگیرنده ایجاد روحیه وحدت طلبی و ایران دوستی و هم شنیدن موسیقی است که روزی روزگاری نقل محافل و دستگاههای پخش صوتی خانهها و اتومبیلها و مغازههای بودند اما هم اینک در مهجورترین شکل ممکن میان موجی از آلودگیهای صوتی نشأت گرفته از تولیدات نازل موسیقایی قرار گرفتهاند.
آنچه در سلسله گزارشهای «بازخوانی مهر از نواهایی برای میهن» مورد توجه قرار گرفته، رجعتی دوباره و اجمالی به آثار موسیقایی است که طی دهههای گذشته و سالهای اخیر توسط هنرمندان ارزنده موسیقی کشورمان در سبکهای مختلف پیش روی مخاطبان قرار گرفتهاند و در این گزارههای رسانهای بدون تقدم و تأخر زمانی به آنها میپردازیم. شرایطی که نقد و تحلیل و واکاوی هر یک از این آثار دربرگیرنده ابعاد مختلفی بوده و همواره مورد توجه منتقدان، مدرسان و پژوهشگران این عرصه قرار گرفتهاند اما در این گزارشها تلاش میشود تا معرفی مختصری از آنها صورت پذیرد.
در دوازدهمین شماره از این مجموعه گزارشها به سراغ موسیقی متن و تیتراژ مجموعه تلویزیونی مستند «ایران» پخش شده در شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران رفتیم که به کارگردانی حمید مجتهدی و تهیه کنندگی حسین طاهری در اواسط دهه هشتاد پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
مجموعهای که تولید و ساخت آن از سال ۱۳۸۰ در گروه تاریخ، فرهنگ و هنر شبکه یک سیما آغاز و تا سال ۱۳۸۴ نیز ادامه پیدا کرد و دربرگیرنده نوآوریهای مهمی در حوزه تصویربرداری و کارگردانی بود که توانست خیلی زود با استقبال مخاطبان روبهرو شود. مجموعهای که به واسطه کارگردانی کم و بیش خلاقانهاش و همچنین بهکارگیری عناصر مکملی چون موسیقی و راوی با تبدیل به پروژهای ماندگار در حوزه مستند سازی رسانه ملی شد که متاسفانه طی سالهای اخیر کمتر مشابهی را درباره آن پیدا کرد.
صادق چراغی: در حال حاضر در سیستم کم حوصله و عجول ایرانی آنچه به عنوان موسیقی فیلم رواج دارد نوعی موسیقی بیهویت است که به یاری دنیای سمپلها و یاری چند ساز آکوستیک بدون هیچ توجه به اصالت و مواردی از این قبیل اغلب در زمانی کوتاه آماده و با فیلم مونتاژ میشود و این رسم ناپسند مورد قبول بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان ساده پسند قرار گرفته است آنچه درباره این مجموعه مستند تلویزیونی در بانکهای اطلاعاتی یافت میشود اینکه، تولید بخش نخست مستند ایران از سال ۱۳۸۰ و با سرمایهگذاری شبکهٔ ۱ سیما آغاز شد و تا سال ۱۳۸۴ ادامه یافت. البته این چنین نیز بیان شده است که علت به درازا کشیدن فاز ۱، زمان بردن هماهنگیهای مورد نیاز، با ادارات و ارگانهای مختلف، برای در اختیار گرفتن وسایل و تجهیزات و نیز مجوز فیلمبرداری و فعالیت بوده است.
در فصل نخست این مجموعه که ۱۴ قسمت داشت، مستندهای مرتبط با تخت جمشید، تهران، کاشان و اصفهانی به نمایش درآمد و پس از اینکه خش این مجموعه در سال ۱۳۸۴ از شبکهٔ اول آغاز و با استقبال گستردهٔ علاقهمندان مواجه شد شرایطی پیش آمد که دستاندرکاران این برنامه تصمیم بگیرند این مجموعه مستند را در نوروز سالهای ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ به صورت مستمر روی آنتن شبکههای مختلف رسانه ملی ببرند.
براساس گفته کارگردان این مجموعه پژوهش و تحقیق کتابخانهای یکی از پایههای اصلی مستند ایران به حساب میآید به طوری که بدون انجام تحقیق دوربین مستند ایران در هیچ نقطهای گام نمیگذارد. […] مدتی پس از پایان ساخت فاز ۱ مستند ایران، کارهای مقدماتی لازم برای ساخت ادامهٔ این مجموعه از جمله تحقیق کتابخانه ای آغاز شد. در اردیبهشت ۱۳۸۶ ادامهٔ تصویربرداری با استفاده از دوربین HD آغاز گشت. با پایان تصویربرداری هوایی شهر شیراز، بخشهای مربوط به این شهر در نوروز ۱۳۸۷ از شبکهٔ یک سیما پخش شد ولی پخش قسمتهای دیگر استانها به زمان دیگری موکول گشت.
فاز ۲ مستند ایران نیز به شهر مشهد اختصاص داشت که این قسمتها در پنج قسمت ویژهٔ حرم مقدس رضوی، ویژه معرفی شهر مشهد، ویژه آرامگاه فردوسی و بنای هارونیه اختصاص داشت که این بخشها در نوروز سال ۱۳۸۹ پیش روی مخاطبان قرار گرفت. قسمتهای مربوط به شهر قم در خرداد سال ۱۳۸۹ روی آنتن رفت. در تصویربرداری بخشهای مربوط به استان یزد هم نیز در شهریور ماه سال ۸۹ به پایان شرایط به گونهای پیش رفت که بینندگان در نوروز سال ۱۳۹۰ شاهد پخش آن بودند و پس از آن نیز بخشهای مربوط به منطقه کرمان به بینندگان معرفی شد.
در این چارچوب همزمان با پخش بخشهای کرمان از مستند ایران، تصویربرداری زمینی استانهای جدید نیز ادامه یافت و به این ترتیب با پایان تدوین این بخشها در بهار ۹۱، استان اردبیل طی ۴ قسمت در خرداد ۹۱ واستان لرستان نیز در ۴ قسمت در تیر ماه روی آنتن رفت. شرایطی که به گفته حمید مجتهدی کارگردان این مجموعه، به نقاط دیگر ایران نیز خواهد پرداخت و میتوان آن را مجلهای برای معرفی ایران دانست.
اما آنچه بهانهای شد تا به یکی از مهمترین مستندهای تلویزیون با صدای گرم بهروز رضوی در یکی دو دهه اخیر بپردازیم، موسیقی متن و تیتراژ این اثر موسیقایی است که ساخت موسیقی فاز نخست آن برعهده علی درخشان (حیدرنیا) بود. این در حالی است که پس از فاز اول و برای ساخت قسمتهای دیگر، آهنگسازی اثر به عهده صادق چراغی نوازنده و پژوهشگر موسیقی نواحی ایران گذاشته میشود. شرایطی که به شدت مورد توجه سازندگان این مستند در رسانه ملی بود و بنا داشتند تا آنچه پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، ملودی مبتنی بر نگارههای ملی – میهنی موسیقی ایرانی با چاشنی آواز باشد که در این مسیر علیرضا قربانی و محمد معتمدی دو خوانندهای بودند که خوانندگی این اثر را به عهده گرفتند. البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که برای ساخت موسیقی این مجموعه تنها از سازهای ایرانی استفاده میشود و با توجه به شهر معرفی شده در هر قسمت، موسیقی محلی همان ناحیه در ساخت موسیقی به کار برده میشد.
صادق چراغی آهنگساز این مجموعه فاخر چندی پیش بود که درباره ساخت موسیقی مستند «ایران» گفته بود: با توجه به بناهای خشتی، کویر و فضاهای تاریخی بسیار متنوع که در یزد و کرمان موجود است، برای ساخت موسیقی این استانها سعی شده با فضاسازی سازهای کهن ایران زمین موسیقی در ارتباط قویتر با این فضاها باشد. وجود سازهایی چون سرنا، بالابان، قیچک باس و گروه سازهای کوبهای و آواها در این ارتباط به یاری دیگر صداهای گروه سازهای ایرانی آمدهاند. البته با توجه به نیاز توامان به صداهایی قدیمی در کنار حالتهای مدرنتر نیاز به رنگ صداهای دیگر نیز احساس میشد تا به گستردگی بیشتری از تلفیق نواها دست یافت و همه اینها باعث شد از سهتار شش سیم (سهتار باس) نیز در این ارکستراسیون بهره گرفته شود و برای اولین بار این ساز در ارکستر حضور داشته و حتی سلو باشد. انگیزه استفاده غالب از ارکستر موسیقی ایرانی اصرار کارگردان بود و بیشتر به این موضوع وابسته است که در قسمتهای قبل این نوع ارکستر خیلی بیشتر از انواع دیگر صدادهی توانست مکمل تصاویر باشد.
وی ادامه داد: با توجه به محوریت موضوع ایران تصنیفی نیز دراینباره با اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی در دستگاه نوا آماده و اجرا شده که علیرضا قربانی اجرای هنرمندانه آن را عهده دار بودند. اجرای بخشهای آوایی نیز به عهده هنرمندانی چون علیرضا وکیلیمنش و هوروش خلیلی با محوریت اشعار فردوسی بوده است. البته بسیاری هنرمندان دیگر نیز برای به ثمر نشستن این برنامه به همکاری دعوت شده و میشوند.
این آهنگساز در بخش دیگری از صحبتهای خود اذعان کرد: در حال حاضر در سیستم کم حوصله و عجول ایرانی آنچه به عنوان موسیقی فیلم رواج دارد نوعی موسیقی بیهویت است که به یاری دنیای سمپلها و یاری چند ساز آکوستیک بدون هیچ توجه به اصالت و مواردی از این قبیل اغلب در زمانی کوتاه آماده و با فیلم مونتاژ میشود و این رسم ناپسند مورد قبول بسیاری از کارگردانان و تهیهکنندگان ساده پسند قرار گرفته است. اما خوشبختانه هم کارگردان و هم تهیهکننده در این مجموعه با دقت به این موضوع پرداختهاند و با نکتهسنجی به ساخت این مجموعه ادامه میدهند. از آنجا که آماده کردن موسیقی با گروه سازهای آکوستیک ایرانی امر زمانبر و نیازمند حوصله و صبر است، همزمان با کار تصویربرداران کار ساخت و تولید موسیقی نیز به موازات در حال انجام و پیشروی است.
به هر ترتیب اگرچه موسیقی متن و تیتراژ مستند ایران در ردیف آثار پرمخاطب این سالهای علیرضا قربانی نیست، اما بدون تردید از جمله ملودیهایی است که به دلیل تسلط آهنگساز روی انتخاب شعر و ساخت ملودی و همچنین توانمندیهای خواننده بر اجرای این اثر میتواند در زمره آثار با کیفیت ملی - میهنی باقی بماند.