فرایند جاسوسی یکی از معماهای پیچیده‌ای است که کشف و سر درآوردن از آن کار ساده‌ای نیست. در این گزارش به بررسی اصل و ریشه‌های این فرایند پرداخته‌ایم و نگاهی به جاسوس‌های بزرگ دنیا انداخته‌ایم.

خبرگزاری مهر - گروه مجله: شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که حل معماهای پیچیده از علاقه مندی‌های‌تان باشد. در این صورت، سر در آوردن از کار جاسوس‌ها یکی از معماهایی است که ذهن شما را به خود مشغول می‌کند. امروز به سراغ موضوع «فرایند جاسوسی» رفتیم و در گفت و گو با یکی از کارشناسان این حوزه درباره چگونگی کشف این آدم‌ها تا تربیت و دستگیری و حکم قانونی‌شان صحبت کرده‌ایم.

دو ویژگی مهم و جذاب برای جاسوس سرویس‌های اطلاعاتی «نخبگی» و «دسترسی به اطلاعات» است. روش‌های سازمان‌های اطلاعاتی برای فریب افراد پیچیده نیست. مثلاً چند راه ساده برای شناسایی آن‌ها در ارتباطات و مراودات وجود دارد که شخص با کمی دقت و هوشیاری می‌تواند از گرفتاری در دام جاسوسی اجتناب کنند عبارتند از:

– ارائه حق الزحمه پیش از انجام کار و بیش از حد معمول برای جذب افراد مورد نظر

– تعریف و تمجید غیرواقعی از سطح تخصص و کارآیی افراد

– افتتاح حساب برای افراد در خارج از کشور و واریز بخشی از حق الزحمه به آن حساب برای تضمین ادامه همکاری افراد

– اجتناب کارکنان سازمان‌های جاسوسی از مسافرت به کشور متبوع فردی که با آنها همکاری علمی یا اقتصادی می‌کند.

– ممانعت از عکس برداری یا فیلم برداری از آن‌ها و اجتناب از گرفتن عکس یادگاری

– انجام ملاقات‌های کاری در محیطی خارج از دانشگاه یا شرکت پوششی و انجام آن در هتل‌های مختلف و حتی کشورهای مختلف

– بیشتر شرکت‌های پوششی دارای وب سایتی بسیار ابتدایی و در چند صفحه محدود هستند؛ زیرا فقط برای فریب افراد طراحی شده اند و فعالیت اقتصادی واقعی ندارند.

– موضوعات همکاری مورد علاقه سازمان‌های جاسوسی معمولاً موضوعات حساسی است که اطلاعات آن در دسترس همگان قرار ندارد.

حضور در سفارتخانه

روش‌های نزدیک شدن به افراد ابتدا در بستر فضای مجازی که اگر در ادامه رابطه شخص توانایی حضور در خارج از کشور را داشته باشد، ملاقات حضوری می‌شود.

البته یکی از شیوه‌های مرسوم، حضور افراد در سفارتخانه‌ها برای اخذ ویزا می‌باشد که اگر مقاله یا رزومه‌ای ارائه کرده باشد یا در فرم‌ها به موقعیت شغلی خویش اشاره‌ای کرده باشد، فرآیند شناسایی تا تقرب از اینجا آغاز می‌شود. از طرق مختلف همچون ملاقات‌های حضوری و یا از طریق صرافی‌ها معمولاً پرداخت پول صورت می‌گیرد.

رزومه و مقاله

سازمان‌های جاسوسی، نخبگان و دانشمندان مورد نیاز خود را از روش‌های مختلفی شناسایی می‌کنند که عبارتند از:

الف- رزومه‌های اینترنتی و سایت‌های کاریابی: بسیاری از دانشمندان و متخصصان علمی، سوابق علمی و پژوهشی خود را در سایت‌های اینترنتی درج می‌کنند و سازمان‌های جاسوسی می‌توانند با یک جست وجوی ساده، متخصصین موردنظر خود را پیدا کنند.

ب- همایش‌ها و سمینارهای علمی: همایش‌های علمی، جولانگاه سازمان‌های جاسوسی است. این سازمان‌ها در این همایش‌ها است که می‌توانند نخبگان کشورها و مهمترین دستاوردهای علمی آنها را شناسایی کنند.

ج- تحصیل یا تدریس در دانشگاه‌های خارجی: شناسایی افراد توسط سازمان‌های اطلاعاتی از بین دانشگاهیان موضوع تازه ای نیست. در طول تاریخ جاسوسی موارد زیادی دیده شده که دستگاه‌های جاسوسی با زیر نفوذ قرار دادن جمع‌های دانشجویی، برای آینده خود، اشخاصی را شناسایی می‌کنند و انتظار دارند این افراد به جاسوسانی کارآمد تبدیل شوند. معروفترین جاسوسان دانشگاهی را سرویس اطلاعات خارجی کا. گ.ب در دانشگاه معروف کمبریج لندن پرورش داده بود که سال‌ها پس از جنگ، خاطرات آنها در کتابی به نام «پنج دوست کمبریجی من» توسط کنترل کننده این اشخاص به نام یوری مودین منتشر شد.

د- فرصت‌های مطالعاتی یا بورسیه‌های تحصیلی: سازمان‌های جاسوسی در پوشش دانشگاه‌های مشهور جهان برای برخی استادان و دانشجویان دعوتنامه ارسال کرده و اعلام می‌کنند که به آنها بورسیه یا فرصت مطالعاتی می‌دهند و همه ی هزینه‌های مسافرت و اقامت را تأمین می‌کنند یا اینکه از میان افرادی که خودشان داوطلب بورسیه یا فرصت مطالعاتی شده اند، افراد مورد نیاز خود را انتخاب می‌کنند.

جاسوسی چیست؟

عبارت است از گردآوری و گزارش مخفیانه اخبار و اطلاعات سرّی کسی یا مؤسسه‌ای و یا کشوری به طرف مقابل یا افراد و یا کشور ذی نفع. وظیفه اصلی جاسوس تحقیق در باره احوال دشمن و گزارش آن به افراد خودی بود، اما در طول تاریخ وظایف متنوع دیگری به وی محول گردید. واژه جاسوس عمدتاً معنایی منفی را به ذهن متبادر می‌کند، به طوری که جاسوس را «صاحب سرّالشر»، در برابر ناموس به معنای «صاحب سرّالخیر» دانسته اند.

در نصیحت‌نامه‌ها و کتاب‌های آداب الملوک، توصیه‌های فراوانی در باره ویژگی‌های جاسوس و نحوه به کار گرفتن او شده است. چون نظام جاسوسیِ مؤثر، به قدرت فرمانروا و پادشاه کمک می‌کند، گماشتن جاسوس در همه حکومت‌ها مورد توجه بوده است و تمام پادشاهان، بدون استثنا، برای کسب اطلاع در مورد اتباع، وزیران، صاحب منصبان، ملتزمان و خانواده‌های خود و نیز دشمنان خارجی از جاسوسان استفاده می‌کردند.

پوشش ظاهری جاسوسان حرفه‌ای

طبیعی است با اینکه جاسوسی لباس و نشان مخصوص ندارد، ولی دیده نشده بدون عنوان و نشانی که در جامعه شناخته شده است بتواند در میان مردم محل مأموریتش فعالیت موفقیت آمیز داشته باشد. مروری بر آنچه پیرامون جاسوسی نوشته شده است یا سفرنامه‌هایی که از جاسوسان در دسترس قرار دارد می‌تواند بهترین مقدمه فشرده‌ای برای این بحث کوتاه باشد که فهرست وار برای ذکر در این مقال در نظر گرفته ایم.

کسانی که به فعالیت جاسوسی می‌پرداختند، گاه افرادی عادی بودند که به صورت موردی و کوتاه مدت به این عمل گمارده می‌شدند. گاه افرادی با مهارت‌های خاص جمع آوری خبر به صورت مقطعی برای انجام مأموریتی خاص، به محل مأموریت خود گسیل می‌شدند. گاه جاسوسانی حرفه‌ای بودند که در محل مأموریت خود نفوذ می‌کردند و می‌توانستند در پوششی که برای دشمن، خودی به نظر می‌آمد مأموریت خود را انجام دهند. در چنین مواردی بود که گاه حضور جاسوس حس می‌شد، اما شخص شناخته نبود. به هر روی جاسوسان چه در مأموریت کوتاه مدت چه درازمدت، از پوشش‌های موجه و بعضاً طبقه متوسط جامعه استفاده می‌کردند. طبق گزارش‌های تاریخی قابل استناد و استدلال، جاسوسان گاهی با عنوان و منصب حکومتی وارد کشور دیگری می‌شدند، مانند گینیاز دالکورگی سفیر روس تزار که جهت اداره سفارتخانه تزار در زمان قاجار به ایران اعزام شد و به لحاظ اطلاعاتی که کسب کرده بود، از طرف تزار روس جهت مسلک سازی و شکاف بین شیعیان عراق و حکومت عثمانی به نجف اشرف رفت. او در مجلس کاظم رشتی با انتخاب و تحریک علی محمد شیرازی، مسلک گمراه بابیه را به وجود آورد یا مستر همفر انگلیسی به نام گردشگری وارد سرزمین‌های اسلامی شده و با انتخاب محمدبن عبدالوهاب، مسلک تکفیری وهابیت را پایه گذاشت یا به نام مدرس مانند کاظم رشتی، جاسوس عثمانی و روحانی نمایی مانند احمد احسایی که با ابداع رکن رابع فتنه شیخیه را در تشیع راه انداخت حمایت کردند. در تاریخ بسیاری از کلیساها و کنیسه‌ها مرکزی برای جاسوسی بوده اند، حتی در این اواخر محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر برای قطر و قرضاوی- که داستان عشقبازی او در مقام مفتی اهل تسنن به رسوایی کشید- برای اسرائیل غاصب کودک کش جاسوسی کرده اند. غیر از این نوع مشاغل رسمی حکومتی، طبق گزارش‌هایی که در متون تاریخی به ثبت رسیده است، از البسه تجار استفاده کرده به شکل و شمایل و عنوان تاجران برای جاسوسی بر ملتی وارد شده اند یا در لباس درویشان و فقیران ظاهر می‌شدند. این پوشش به اندازه‌ای برای جاسوسی شیوع داشت که طی سال‌ها از لباس درویشان یا خود درویشان برای جاسوسی استفاده می‌کردند. در سرزمین‌های اسلامی نیز جاسوسان در لباس فراش، مطرب، جهانگرد، صوفی، درویش، داروفروش، کنیزِ گدا و بیمارِ زمینگیر، پهلوان، دریانورد، کارگر، پزشک، مبلغ مذهبی، وقایع نگار، سوانح نگار، خفیه نویس و هر کاره، حوادث سرزمین‌های مختلف را به سلطان گزارش می‌دادند. عثمانیان حتی از جاسوسان تربیت شده مسیحی و یهودی با عنوان «مارتولوس» و اسرای دشمن و اروپاییان ناراضی و هنرمندان و پزشکان نیز برای جمع آوری خبر استفاده می‌کردند.

در دوره قاجار عده‌ای به نام راپورتچی و خفیه نویس برای پادشاه جاسوسی می‌کردند. در این دوره سفارتخانه‌ها یکی از مراکز مهم فعالیت جاسوسی بوده است. در دوره پهلوی جاسوسان در هر لباس و شغلی برای دشمن به جمع آوری خبر می‌پرداختند و هر وزارتخانه، سازمان، صاحب مقامی برای بقای خود در دستگاه‌های دیگر، جاسوسی داشتند. خنده آور این است که حتی رؤسای فرقه دار صوفیه هم در دستگاه رقبای خود جاسوس داشته اند.

انگیزه‌های جاسوسی

منظور از انگیزه‌های جاسوسی، آن دسته از محرک‌هایی است که سازمان‌های اطلاعاتی به کمک آنها، افراد موردنظر خود را به اقدام علیه سازمان، گروه یا کشور خود متمایل می‌کنند. معمولاً افراد مایل نیستند که علیه سازمان یا جامعه‌ای که خود بخشی از آن هستند، اقدام کنند، ولی در شرایطی، این اقدام ناپسند که خیانت نامیده می‌شود، به سراغ افراد می‌آید. مهم‌ترین سوال این است که چه عواملی باعث می‌شوند که یک فرد به سازمان یا کشور خود خیانت کند؟ سازمان‌های اطلاعاتی و ضداطلاعات دنیا به طور کلی چهار انگیزه را برای ارتکاب به جاسوسی برمی‌شمارند که در زبان انگلیسی با سرواژه MICE معادل:

۱-Money

۲-Ideology

۳- Coercion

۴- Egocentricity

شناخته می‌شوند. این چهار انگیزه عبارتند از پول، ایدئولوژی، اجبار و اضطرار و خودپسندی.
افرادی که با انگیزه مالی به کشور خود خیانت می‌کنند، معمولاً کسانی هستند که فکر می‌کنند سازمان یا جامعه حق عادلانه آنها را از چنگشان درآورده است، بنابراین تردید ندارند که به خاطر ارزش‌های‌شان این نقص باید جبران شود. در عین حال آنها معتقدند که جامعه نیز قدر توانایی‌ها و استعدادهای آنها را ندانسته و آنها را درک نکرده است. آلدریچ ایمز ازجمله افرادی بود که با انگیزه مالی جاسوسی کرد.
افراد دارای انگیزه ایدئولوژیک عمیقاً به یک نظام اعتقادی باور دارند که فکر می‌کنند این نظام، آنها، خانواده، گروه و دوستانشان را حفظ می‌کند و به آنها انرژی می‌دهد. این عده بدون چشم‌داشت مالی از جان خود مایه می‌گذارند و خدمت به آرمان خود را پاداش خویش می‌دانند. جولیوس و اتل روزنبرگ و نیز کیم فیلبی، ازجمله جاسوسان معروفی بودند که با انگیزه اعتقادی علیه کشور خود جاسوسی می‌کردند.
اجبار و اضطرار در مورد کسی به کار می‌رود که در شرایط عادی مایل به خیانت نیست، ولی در شرایط ویژه‌ای به اجبار دست به خیانت می‌زند. شانتاژ جنسی و ارتشا دو مورد از رایج‌ترین شیوه‌های اجبار افراد به همکاری اطلاعاتی است؛ مثال کلاسیک شانتاژ جنسی دونالد مکلین است که توسط گای برگس صورت گرفت.

در خصوص رشوه، هنگامی که یک مقام دولتی رشوه می‌گیرد، تا مدتها در اختیار رشوه دهنده قرار می‌گیرد و مجبور به اطاعت می‌شود. چنین فردی از ترس لو رفتن، باید به گرفتن پول ادامه دهد، چه بخواهد چه نخواهد. در موارد عاشقانه نیز زور و اجبار ممکن است کارساز شود و عاشق و معشوق ممکن است به خشونت و حتی قتل تهدید شوند.
خودپسندی ناشی از شرایط روحی و روانی فرد است که تحت تاثیر هیجان به اقدامات غیرمعمول دست می‌زند. شاید بتوان الیزابت بنتلی را یک نمونه اصیل مطالعه هیجان به عنوان عامل محرک جاسوسی دانست. بنتلی با یک سازمان فاشیست کار جاسوسی را شروع کرد، اما خیلی زود به یک مجموعه کمونیست پیوست. وی سپس عاشق یک مامور مخفی CPUSA شد که یک چکیست بود. وقتی که او از دنیا رفت، بنتلی سمت‌های او را به دست آورد، اما ضربه روانی این مساله بر او تاثیر مخربی برجا نهاد. هیجان، عشق و عاشقی و روابط جنسی دلایل اصلی ورود وی به کار جاسوسی بودند، اما وقتی تمام اینها از میان رفت، او مجدداً به کشور زادگاه خود پناهنده شد.
جزئیات بیشتر آسیب‌پذیری‌های انگیزه‌های چهارگانه مذکور به شرح زیر است:
انگیزه مادی: حقوق پایین، طمع، نیاز به پول برای حل بحران مالی خانواده، بدهی
ایدئولوژی: تنفر از نظام اعتقادی خودی، تحسین نظام اعتقادی غیر
اجبار و اضطرار: آسیبپذیری در برابر ارعاب، روابط احساسی و عاشقانه یا هر عمل غیرقانونی دیگر
خودپسندی: تنهایی، به دنبال دوست بودن، محرومیت از ترفیع، علاقه به مورد تحسین وتوجه قرار گرفتن، ماجراجویی، انتقام
گاهی اوقات مرتکبان اقدامات جاسوسی تنها یک انگیزه ندارند. رابرت هنسن، از ماموران ضداطلاعاتی اف. بی.آی که با نوشتن نامه‌ای به کا. گ.ب آمادگی خود برای همکاری را اعلام کرد، چنین بود. هرچند وی پول زیادی دریافت کرد، اما دلیل اصلی وی این بود که فکر می‌کرد در سرویس خودی به او توجه لازم نشده و جاسوسی علیه آن حس خودخواهی او را ارضا می‌کرد.

احکام جاسوسی

جاسوسی، مفهومی در فقه و حقوق موضوعه ناظر به فعالیت کسی که پنهانی یا تحت عنوان نادرست به گردآوری اطلاعات به نفع دشمن پردازد؛ چنین کسی با شرایطی که در فقه و حقوق مقرر است، به عنوان مجرم شناخته می‌شود و بسته به نوع فعالیت، محکومیت‌هایی برای او منظور می‌گردد.
برای بیان مفهوم جاسوس واژه‌های متفاوتی به کار گرفته می‌شد که از آن میان دو واژۀ «عین» و جاسوس در زبان عربی از همه پرکاربردتر بودند. فارغ از بحث لغت‌شناسی، برخی تدقیقات عالمان دربارۀ این واژگان از حیث ارزش فرهنگی درخور توجه است. لغویان گاه در مقایسۀ میان جایگاه دو واژۀ جاسوس و ناموس، جاسوس را به «صاحب سرالشر» (ابن منظور، ذیل جسس) تفسیر کرده‌اند که خود نشان می‌دهد حتی برای آنان که فعالیت جاسوسی را در راستای منافع خود می‌دیدند، اصل این فعالیت، نوعی شرِ «لا بد منه» بوده است؛ در حالی که واژۀ «عین» که بر اساس استعاره‌گیری از مفهوم «چشم» ساخته شده بود چنین بار معنایی منفی‌ای را حمل نمی‌کرد و در کاربردهای همدلانه اغلب بر جاسوس ترجیح نهاده می‌شد.

نظر آیت الله مکارم شیرازی در مورد جاسوسی: بی شک «تجسّس» در حالات خصوصی مردم ناپسند است و قرآن از آن نهی نموده است؛ ولی گاه مواردی پیش می‌آید که اگر با حُسن ظنّ برخورد شود، خطراتی برای جامعه اسلامی دارد، مانند توطئه منافقان داخلی یا نقشه دشمنان خارجی که به دست مزدوران داخلی انجام می‌شود. در این موارد باید با سوء ظن نگریست و برای حفظ اهداف مهمتر تجسّس نمود و این همان فلسفه تشکیل دستگاه‌های اطّلاعاتی و ضدّ اطلاعاتی است. نوع دیگر تجسّس، تجسّس در کار مأموران حکومتی است تا معلوم شود آنها وظایف خود را به خوبی انجام می‌دهند یا نه.

لازم به ذکر است که طبق ثوانین جمهوری اسلامی ایران جزای جاسوسی بسته به شدت، نوع و شرایط آن از دو سال حبس تا حبس ابد و حتی اعدام می‌باشد.
پیش‌شرط‌های خیانت
به عنوان یک قاعده کلی، برای اینکه یک فرد ناراحت یا ناراضی مرتکب یک خیانت جدی مانند جاسوسی شود، چهار شرط لازم است. همین شرایط در مورد دیگر جرائم افراد مانند اختلاس، خرابکاری و تدلیس کاربرد دارد. چهار شرط موردنظر عبارتند از:
موقعیت ارتکاب جرم
انگیزه یا نیازی که با ارتکاب جرم ارضا می‌شود.
توانایی غلبه بر موانع طبیعی رفتار جنایی، مانند ارزش‌های اخلاقی، وفاداری به سازمان، گروه یا همکاران یا ترس از دستگیر شدن.
عاملی که باعث شروع ماجرا و عملی شدن خیانت می‌شود.
موقعیت ارتکاب جرم
موقعیت ارتکاب جرم دو گونه است: دسترسی به اطلاعات یا مطالبی که با پول قابل مبادله یا برای دستیابی به هدف دیگری قابل استفاده باشند و آشنایی شخصی یا دسترسی به افرادی که انتظار می‌رود به کسب چنین اطلاعات یا مطالب باارزشی علاقه‌مند هستند. پیشرفت‌های فناوری که با استفاده گسترده از دستگاه‌های رونوشت‌گیری در دهه ۱۹۵۰ آغاز شد، کنترل بر توزیع اطلاعات حساس را به نحو فزاینده‌ای دشوار کرده است. پایگاه‌های بزرگ و خودکار داده‌ها در دنیای امروز و شبکه‌های به هم پیوسته، میزان اطلاعاتی را که یک جاسوس در جایگاه مناسب می‌تواند جمع‌آوری یا افشا کند، به نحو خارق‌العادهای افزایش داده است. داده‌های رایانه‌ای مشکلات دیرینه جاسوسان (یعنی چگونگی سرقت همان اطلاعاتی که سازمان رقیب از آنها می‌خواهند) را برطرف کرده است.
موقعیت ارتکاب جرم با اغواگری همزاد است؛ یعنی فرد می‌تواند پشت رایانه خویش بنشیند و در حالی که مرتکب جرم می‌شود، کارهایی انجام دهد که هر ناظری آن را عادی بپندارد. در حال حاضر نسبت به گذشته افراد بیشتری به اطلاعات بیشتر دسترسی بیشتری دارند. برخی از افراد به‌ویژه کارمندان دولتی روزانه با مقادیر زیادی پول سروکار دارند و ناچارند هر روز با اغوا دست و پنجه نرم کنند. برخی نیز که به جای پول با اطلاعات سروکار دارند، باید با انواع اغواها بجنگند.
در دنیای به شدت باز و به هم پیوسته امروز، فروشندگان اطلاعات نسبت به گذشته با راحتی بسیار بیشتری خریدار خارجی موردنظر را پیدا می‌کنند. در نتیجه فروشنده در مقایسه با دوران جنگ سرد برای یافتن خریدار می‌تواند به کشورهای بیشتری رجوع کند.
به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۶ FBI حدود ۸۰۰ تحقیق علنی از جاسوسی اقتصادی صورت داد. در این تحقیقات پای ۲۳ کشور خارجی در میان بود.
همچنین شناسایی افراد مطلع و در عین حال دارای نقاط ضعف نیز برای سازمان‌های اطلاعاتی بسیار سهل‌تر شده است. مرز میان فناوری نظامی و غیرنظامی و نیز تجهیزات و فناوری دارای طبقه‌بندی و فاقد طبقه‌بندی که در تجارت جهانی میان کشورها خرید و فروش می‌شوند، به نحو فزاینده‌ای کمرنگ شده است.
انگیزه ارتکاب جرم
هنگام بررسی انگیزه‌های جاسوسی، باید به خاطر داشت که انگیزه واقعی ممکن است با آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد، متفاوت باشد. هرچند انگیزه مالی مهم است، اما بسیاری از افرادی که سال‌ها برای پول مرتکب جاسوسی شده‌اند، نیازهای بسیار ضروری‌تری از نیازمندی‌های مالی داشته‌اند.

موارد جاسوسی که به نظر با انگیزه‌های مالی به وقوع پیوسته‌اند، ممکن است با انگیزه نیازهای عاطفی از کنترل خارج‌شده، واقع شده باشند. ارزش پول فقط به آنچه می‌توان با آن خرید نیست، بلکه بیشتر به چیزهایی است که به آن دلالت دارد - یعنی موفقیت، قدرت، نفوذ و راهی به سوی خوشبختی و اعتماد به نفس - جاسوسی همچنین می‌تواند نوعی قدرت‌نمایی برای تاثیرگذاری بر حوادث (ارضای یک احساس سرخورده خود مهم‌بینی)، مجرایی برای ابراز خشم (ترمیم وجهه صدمه‌دیده خویش با زرنگ‌تر نشان دادن خود از دیگران یا تنبیه رئیسی که استعدادهای فرد را نشناخته است)، وسیله‌ای برای انتقام یا یک منبع هیجان باشد. هنگام بررسی نحوه تاثیرگذاری تغییرات اجتماعی و اقتصادی بر انگیزه جاسوسی در سال‌های اخیر، به‌خصوص در کشورهای پیشرفته، دو چیز به طور برجسته به نظر می‌آید:
انتقال مشاغل به کشورهای خارجی و اخراج کارکنان اضافی، تغییر ساختار جهت انطباق با فشار رقابت اقتصادی جهانی، تغییرات سریع فناوری و استخدام روزافزون کارگران پاره‌وقت جهت اجتناب از پرداخت مزایا، همه و همه در حال تحلیل بردن احساس امنیت شغلی و وفاداری به کارفرما هستند. در حالت حداقلی، این مسائل آستانه وفاداری به کارفرما را که مانع از تخلف می‌شود، کاهش می‌دهد. در بدترین حالت، این مسائل انگیزه و توجیه برای ارتکاب خیانت را فراهم می‌آورد.
در حال حاضر در کشوری مانند آمریکا حدود نیمی از فارغالتحصیلان دکترا در رشته‌های فیزیک، شیمی و علوم رایانه دانشجویان خارجی هستند. یک سوم تمام مهندسین در «سیلیکن ولی» نیز خارجی هستند. این بین‌المللی‌سازی حوزه فناوری‌های پیشرفته، مضاف بر تعداد و تنوع کشورهایی که علیه آمریکا کار جاسوسی انجام می‌دهند، می‌تواند عمومیت یافتن وفاداری‌های متعارض را سرعت دهد.

تجسس در تاریخ
در تاریخ اسلام نیز نمونه‌هایی از جاسوسی در خلال درگیری‌های پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم با مشرکان به چشم می‌خورد که فرستادن افراد و گروه‌های تجسس از سوی آن حضرت برای شناسایی و گزارش اوضاع دشمنان از آن قبیل است؛ هم‌چنین گزارش‌هایی درباره شیوه حفظ اسرار محرمانه در برخورد با جاسوسان دشمن، در سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم به چشم می‌خورد.

فعالیت‌های یاد شده در زمان‌ها و اوضاع گوناگون جنگی و در ارتباط با همه دشمنان اعم از قریش، هوازن، رومیان و… گزارش شده‌اند. قرآن کریم مؤمنان را از روابط دوستانه با قوم مغضوب خداوند نهی کرده است: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَتَوَلَّوا قَومًا غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِم».

شماری از مفسران با گزارش دیدگاه ابن عباس و مقاتل، روابط دوستانه یاد شده را جاسوسی و خبرچینی گروهی از مسلمانان فقیر و نیازمند برای یهودیان مدینه دانسته‌اند. آنان در برابر دریافت مقداری از فرآورده‌های کشاورزی، اخبار و اطلاعات مربوط به مسلمانان را در اختیار یهودیان قرار می‌داده‌اند.
غلبه بر بی‌قیدی

در کشورهای دنیا، بیشتر کارمندان دولت که به اطلاعات محرمانه دسترسی دارند در موقعیت خیانت هستند و برای بسیاری از آنها، بیش از یک انگیزه وجود دارد. خیانت بسیار نادر است تنها به این دلیل که ارزش‌های اخلاقی اساسی (وفاداری به کشور، سازمان یا همکاران یا ترس از مجازات و تنبیه) مانع آن هستند. ارزش‌های اخلاقی، وفاداری و ترس شالوده ممانعت از خیانت هستند. هر تغییر اجتماعی که این قیود بازدارنده خیانت را سست کند، احتمالاً تعداد خائنان را افزایش می‌دهد. کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی و اعتماد اجتماعی در هر کشوری، یکی از دلایل بروز خیانت است. همچنین تغییرات اقتصادی که رابطه بلندمدت کارمند - کارفرما را تضعیف کنند، تاثیر منفی بر وفاداری دارند. هرگونه نابرابری سبب بروز نارضایتی می‌شود و افکار فرد دال بر استحقاق رفتار بهتر می‌تواند برای توجیه رفتار غیرقانونی مورد استفاده قرار گیرد یا ممکن است موانع موجود در راه بروز رفتار غیرقانونی را سست کند. وقتی افراد احساس می‌کنند که کارفرمای‌شان به آنها خیانت کرده، خیانت کردن آنها نیز در مقابل راحت‌تر می‌شود. توجیه عام افراد در این موارد عبارتند از «حق‌شان است، تقصیر خودشان بود، من فقط تلافی کردم، اگر به من نارو نمی‌زدند من هم این کار را با آنها نمی‌کردم و…». همچنین ترس از اینکه هر لحظه ممکن است داغ و لکه ننگی بر پیشانی فرد زده شود یا نامیدن خود به عنوان یک خائن، عامل بازدارنده‌ای در برابر خیانت است. امروزه بهخصوص پس از پایان جنگ سرد، برای برخی از افراد، فروش اطلاعات به عنوان یک مساله تجاری صرف توجیه می‌شود و نه یک اقدام فجیع که حیات کشور را در معرض خطر قرار می‌دهد. به ویژه اگر جاسوسی برای یک کشور دوست و هم‌پیمان باشد. همچنین باید یادآور شد که اگرچه بسیاری از افراد جامعه، شریف بوده و به قانون احترام می‌گذارند، ولی عده‌ای از ترس تنبیه و مجازات از قانون تبعیت می‌کنند. ترس از دستگیر شدن و مجازات، مانع مهمی بر سر راه جاسوسی است. ضمن اینکه این عامل در دهه‌های اخیر تغییر زیادی نکرده است.
عملی شدن خیانت
تصمیم به خیانت معمولاً به دلیل حوادثی در زندگی شخصی یا کاری که استرس‌های فراتر از آستانه تحمل را به فرد وارد می‌کنند، عملی می‌شود. وقایع تحریک‌کننده تصمیم به خیانت، ممکن است با دلایل و انگیزه اساسی خیانت کاملاً متفاوت باشند. بسیاری از افراد در دوره‌ای از زندگی خود شکلی از استرس و نابسامانی را تجربه می‌کنند. مانند مشکلات مالی، ناکامی در رقابت با همکاران، بی‌عدالتی کارفرما، از دست دادن شغل، خیانت همسر، طرد شدن از سوی اعضای نزدیک خانواده و…. افرادی که از نظر روحی و روانی باثبات و متعادل هستند به این تجربیات به نحو مثبت واکنش نشان می‌دهند. به عبارت دیگر از این تجربیات درس می‌گیرند، انتظارات خود را تعدیل می‌کنند، سخت‌تر کار می‌کنند یا صرفاً تحمل می‌کنند. افراد کم‌تحمل یا نامتعادل گاهی اوقات به نحوی از خود واکنش نشان می‌دهند که به خود یا سازمان خود آسیب می‌رسانند. آنها ممکن است با کم‌کاری، روی آوردن به اعتیاد یا بی‌بندوباری اخلاقی یا اقدام به خودکشی، مشکلات خود را پیچیده‌تر کنند. همچنین ممکن است آنها با اعمالی مانند اختلاس، کلاهبرداری، خرابکاری یا جاسوسی به سازمان یا جامعه خود صدمه بزنند. در حال حاضر دلیلی دال بر افزایش میزان استرس در زندگی مردم به طور کلی وجود ندارد، اما افراد زیادی تغییرات شدیدی را در میزان استرس در زندگی خود تجربه می‌کنند. مساله این است که حوادث استرس‌زا اموری عادی هستند و می‌توانند تعادل یک فرد ضعیف، مستعد یا ناراحت را برهم بزنند.

گرفتاران در تور اطلاعات ایران

سرپل شبکه «نفوذ»: جیسون رضاییان به‌واسطه پخش سریال جنجالی «گاندو» معروف‌ترین جاسوس شناخته‎ شده در کشورمان است؛ او که مدیر دفتر تهران روزنامه واشنگتن پست بود، در ۳۱ مرداد سال ۹۳ به همراه همسرش یگانه صالحی به دلیل جاسوسی و فعالیت تبلیغی علیه نظام دستگیر و پس از ۱۸ ماه حبس در چارچوب مبادله زندانیان آزاد شد.

«آنقدر به رئیس‌جمهور نزدیک شدم که طعم و مارک آدامسی را که می‌جوید، می‌دانستم.» جیسون رضاییان در گزارشی این خبر را به آمریکایی‌ها داد. تابعیت دوگانه جیسون رضاییان به‌خاطر پدر مشهدی‌الاصل و مادر آلمانی اوست و شاید به همین خاطر او برای جاسوسی در ایران مناسب بود.

جیسون مدت‌ها در ایران بود، هرچند پیش از حضور فیزیکی در ایران با بسیاری از سرکردگان شبکه «نفوذ» مانند مسعود بهنود و حسین باستانی در ارتباط بوده و ازجمله عناصر دیگر مرتبط با وی می‌توان به رکسانا صابری، رضا رفیعی‌فروشانی و مازیار بهاری اشاره کرد.

البته رضاییان ابتدا در مرداد ۱۳۹۲ توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شده بود و مهم‌ترین اتهامات وی، نفوذ در اماکن مهم دولتی، افشای برنامه‌های ضدتحریمی ایران ازجمله هویت واسطه‌های تجاری و ماهیت شرکت‌های همکار ایران در پروسه دور زدن تحریم‌ها و جاسوسی از برنامه هسته‌ای ایران بود.

در پوشش مذاکرات هسته‌ای، جان کری مکرر از وزیر امورخارجه کشورمان درخواست کرد که تلاش کنید جیسون آزاد شود و مدعی می‌شود او یک جاسوس نیست بلکه یک خبرنگار است.

رضاییان که به‌دلیل جاسوسی برای دولت آمریکا با اتهامات سنگینی مواجه بود به‌علت برخی ملاحظات، سرانجام در دی‎ماه ۱۳۹۴ با اعلام دادستان عمومی و انقلاب تهران در راستای مصوبات شورای‌عالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام به‌همراه سه زندانی ایرانی دوتابعیتی دیگر یعنی سعید عابدینی، امیر میرزایی‌حکمتی و خسروی‌آزاد در چارچوب مبادله زندانیان با ایالات‌متحده آزاد شد.

شاه‌مهره: نزار زکا ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ برای شرکت در یک کنفرانس کارآفرینی با دعوتنامه‌ای از شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده به تهران سفر کرد.

او پیش از بازگشت در ۲۷ شهریور ۹۴ به جرم جاسوسی برای آمریکا بازداشت شد و به‏‌عنوان یک «گنج» به‌دلیل «ارتباط هوشمندانه با نهادهای نظامی در ایالات‌متحده» توصیف شد.

زکا پیش از سفرش به ایران نیز به‌همراه برخی چهره‌های مخالف نظام درحال تدارک برنامه‌هایی برای ایجاد موج تظاهرات علیه سیاست‌های نظام بود و بر اسناد ویکی‌لیکس، او یکی از افرادی است که با سفارت آمریکا در بیروت در ارتباط بوده است.

نزار زکا به‌عنوان یکی از موسسان «انجمن بین‌المللی مدیران ایرانی» بود که در یک پروژه امنیتی با نام «پل» مشارکت داشت؛ پروژه «پل» برنامه‎ای پوششی برای نفوذ آمریکا به ساختارهای سیاسی و اجرایی کشورمان است که براساس آن نزار زکا شاه‌مهره لبنانی-آمریکایی، ماموریتی ویژه در حوزه فناوری اطلاعات کشور داشته و به همین جهت نیز با وزارت ارتباطات مرتبط شد.

درواقع پس از موفقیت نسبی طرح اولیه در گرجستان و لبنان و مونته‌نگرو، زکا به‌عنوان مدیر شناخته‌شده جریان «کارآفرینی اقتصادی» و «شبکه‌سازی اجتماعی» در خاورمیانه، مامور به ارتباط‌گیری با وزارت ارتباطات کشورمان شد و از طریق «ن. ج»، مدیر ارشد سازمان فناوری اطلاعات ایران، به تهران راه یافت.

بالاخره زکا در شهریور ۹۴ بازداشت و به اتهام «همکاری با دولت متخاصم آمریکا» به ۱۰ سال حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم شد اما سرانجام با درخواست میشل عون، رئیس‌جمهور لبنان به‌صورت مشروط آزاد شد.

البته جمهوری اسلامی نظر دبیرکل حزب‎الله را در ارتباط با این درخواست جویا شد که سیدحسن نصرالله هم با توجه به جایگاه میشل عون و احترام وی درمیان محور مقاومت، موافقت حزب‌‎الله را با درخواست عون مطرح کرد.

جاسوسی از سپاه: حدود دو سال پیش غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه از صدور حکم دادگاه و نهایی شدن آن برای جاسوسی خبر داد که ضمن همکاری با سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی، در قبال دریافت مبالغی اقدام به جمع‌آوری و انتقال اطلاعات محرمانه نیروهای مسلح ازجمله نیروهای قدس سپاه پاسداران کرده است. اسماعیلی در آن جلسه گفت که حکم اعدام محمود موسوی‌مجد ازسوی شعبه ۱۹ دیوان عالی کشور تایید شده و به‎زودی اجرا خواهد شد.

در نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه همچنین اعلام شد که یکی از اتهامات وی اعلام محل تردد و اسکان سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی و برخی دیگر از فرماندهان سپاه به سیا و موساد بوده است. همین مساله باعث شد برخی گمان کنند وی در جریان شهادت سردار سلیمانی فعالیت داشته است، اما بعداً مشخص شد که او چندین ماه قبل از شهادت فرمانده سابق نیروهای قدس سپاه شناسایی و دستگیر شده است.

محمود موسوی‌مجد در دهه ۷۰ به‌همراه خانواده عازم سوریه می‌شود و در آنجا به تحصیل می‌پردازد. تسلط او به زبان‌های عربی و انگلیسی باعث می‌شود که چند سال پیش در یکی از شرکت‌های مرتبط با ایران در سوریه مشغول فعالیت شود و از همین مسیر هم پس از آغاز جنگ با تروریست‌ها در پوشش مترجم به همکاری با نیروهای مستشاری ایران در سوریه بپردازد.

موسوی‌مجد ابتدا با یکی از افسران سیا در غرب آسیا همکاری خود را آغاز کرد و چندی بعد با موساد وارد همکاری شد و در جریان این فعالیت‌ها تلاش کرد بخشی از اطلاعات مربوط به یگان‌های مستشاری جنگ‌افزارها و سیستم‌های مخابراتی و اطلاعات مربوط به فرماندهان کشور را به آنها منتقل کند. حکم اعدام وی که در ۱۸ مهرماه ۹۷ دستگیر شده بود، نهایتاً در صبح دوشنبه ۳۰ ام تیرماه ۹۹ اجرایی شد.

صنایع هوافضای وزارت دفاع: پس از دو سال کش‌وقوس در اول تیرماه ۱۳۹۸ سازمان قضایی نیروهای مسلح طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد جلال‌حاجی‌زوار کارمند وزارت دفاع به جرم جاسوسی اعدام شده است. نام اصلی ‏وی سیدسیاوش جلال‌حاجی‌زوار بود، کسی که سابقه چندین سال همکاری با سازمان هوافضای وزارت دفاع را در کارنامه داشت و در چهاردهم شهریور ۱۳۹۶ و به همراه همسرش لیلا تاجیک به اتهام جاسوسی برای سازمان اطلاعات و امنیت دولت آمریکا سیا ازسوی سازمان حفاظت اطلاعات وزارت دفاع شناسایی و بازداشت شد.

پرونده او پس از قریب به دو سال بررسی صدور حکم و تایید آن در دیوان عالی کشور پس از اجرای تشریفات قانونی در زندان رجایی‌شهر اجرا شد. همچنین همسر وی که البته بعدها گفته شد همسر سابقش بوده به جرم مشارکت در جاسوسی به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شد.

در اطلاعیه‌ای که سازمان قضایی نیروهای مسلح منتشر کرد، آمده بود حاجی‌زوار هفت‌سال پیش از دستگیری از این وزارتخانه منفک شده بود. هنگام دستگیری وی، تعدادی از اسناد و مدارک مربوط به فعالیت‌های جاسوسی وی نیز کشف و ضبط شد. علاوه‌بر این برخی دستگاه‌های مربوط به فعالیت‌های مخفی وی نیز در این عملیات کشف شد.

پژوهشگر تاریخ: ۲۵ تیر ۱۳۹۶ برای اولین‌بار خبر دستگیری یک جاسوس چینی-آمریکایی در تهران از سوی سخنگوی قوه‌قضائیه رسانه‌ای شد. غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در نشست خبری خود گفت که این فرد (ژیو وانگ) به‌صورت مستقیم از ناحیه آمریکایی‌ها هدایت می‌شده و حالا با دستگیری و گذراندن فرآیند قضایی در دادگاه بدوی به ۱۰ سال حبس محکوم شده است.

وانگ که به‌واسطه یکی از مجموعه‌های مطالعاتی در دانشگاه پرینستون به سازمان سیا مرتبط بوده در پوشش یک دانشجو و پژوهشگر تاریخ وارد ایران می‌شود و اقدام به جمع‌آوری اطلاعات محرمانه از مجموعه‌هایی چون کتابخانه ملی می‌کند.

ناگفته نماند این حضور و فعالیت در ایران از همان ابتدای کار به‌دلیل حساسیت‌هایی که روی وی ایجاد می‌شود با رصد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی کشور همراه شده و فعالیت‌های او زیرنظر گرفته می‌شود.

در این مسیر کارشناسان اطلاعاتی و امنیتی بخشی از اسناد و اطلاعات مدنظر خود را به‌صورت مدیریت شده دراختیار وی قرار می‌دهند تا او نیز آنها را به واسطه‌های خود در آمریکا و انگلستان منتقل کند و از این طریق دیگر اعضای شبکه‌ای که او به آنها متصل است، شناسایی می‌شوند. سرانجام در آذرماه سال ۹۸ وی پس از آزادی مسعود سلیمانی از آمریکا، آزاد و بازگردانده شد.

از لندن تا تهران: نازنین زاغری شهروند ایرانی-بریتانیایی است که ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ هنگام خروج از ایران به مقصد انگلستان به اتهام مشارکت در براندازی نرم جمهوری اسلامی ایران ازطریق همکاری با موسسات و شرکت‌های خارجی دستگیر و به زندان منتقل شد. زاغری پس از دستگیری به کرمان منتقل و سپس به تهران فرستاده شد.

او پس از برگزاری جلسات دادگاه توسط قاضی صلواتی به پنج سال زندان محکوم شد و این حکم به تایید نهایی رسید.وزیر امور خارجه انگلیس بارها و در مقاطع مختلف خواستار آزادی نازنین زاغری شده بود و در اقدامی عجیب و خلاف قوانین و حقوق بین‌الملل اعلام کرد نازنین زاغری، محکوم امنیتی بازداشت‌شده در ایران را تحت «حمایت دیپلماتیک» قرار داده است.

نازنین زاغری آنقدر برای دولت انگلیس مهم بود که بوریس جانسون، در سفری که به ایران داشت برای آزادی زاغری وساطت و در این سفر درباره بازپرداخت بدهی ۴۰۰ میلیون پوندی به ایران نیز مذاکره کرد و روزنامه بریتانیایی دیلی‌تلگراف خبر داده بود که دولت بریتانیا آماده است تا در ازای آزادی زاغری ۵۲۷ میلیون دلار به ایران بپردازد.

در اسفند ۱۳۹۸، ریچارد راتکلیف، همسر نازنین زاغری اعلام کرد او موقتاً و برای دو هفته و درپی شیوع کرونا به مرخصی رفته است.

در قلب مذاکرات: عبدالرسول دری‌اصفهانی از آن پدیده‌های عجیب‌وغریب است که متاسفانه سال‌ها در بدنه اداری کشور اعم‌از مجموعه‌های دولتی و خصوصی خدمت کرده؛ کسی که با وجود داشتن تابعیت مضاعف از کشور کانادا توانسته بود تا بالاترین مراتب تیم مذاکراتی ایران و به‌عنوان نماینده بانک مرکزی نفوذ کرده و به نقش‌آفرینی بپردازد.

او در حساس‌ترین بخش مذاکرات یعنی کمیته مالی-بانکی حضور داشته و گفته می‌شود اتصال برجام به FATF و عملاً ناکام کردن تلاش‌های ایران برای تسهیل روابط بانکی ازجمله نتیجه اقدامات وی بوده است.

عبدالرضا دری‌اصفهانی که سابقه عضویت در انجمن حسابداران بریتانیا را دارد، پس از انقلاب در وزارت دفاع و به‌عنوان مسئول پیگیری مطالبات ایران از آمریکا به استخدام درمی‌آید، ولی چند سال بعد با نظر حفاظت اطلاعات این وزارتخانه، اخراج می‌شود.

او که پس از پایان مذاکرات هسته‌ای از دست حسن روحانی نشان درجه ۳ خدمت دریافت کرد، در تیر سال ۹۵ به اتهام همکاری با سرویس جاسوسی انگلیس و دریافت ماهیانه ۷۵۰۰ پوند به‌واسطه شرکتی به‌نام PWC دستگیر شد.

شرکت PWC یا «پرایز واترهاوس اینترپرایز» شرکتی چندملیتی است که دفتر مرکزی آن در انگلستان واقع است و به ارائه سرویس‌های وسیعی در حوزه خدمات حسابداری، مالی، تجاری و بیمه‌ای می‌پردازد.

ابرجاسوس انگلیس: صبح بیست و دومین روز دی‌ماه ۱۴۰۱، روز بدی برای انگلیسی‌ها بود چون حکم اعدام علیرضا اکبری، ابرجاسوس سرویس اطلاعاتی انگلستان اجرا شد و این درواقع اولین پرونده در حوزه جاسوسی برای انگلیس بود که به اعدام منجر شد. علیرضا اکبری، شاه‌مهره نفوذی ملکه که اطلاعات مهمی در حوزه‌های نظامی، هسته‌ای، دیپلماتیک و سیاست‌های داخلی و منطقه‌ای ایران در اختیار سرویس جاسوسی انگلیس قرار می‌داد، صبح روز پنجشنبه به دار مجازات آویخته شد. این اتفاق درحالی بود که تنها ساعتی بعد از اعلام تایید حکم علیرضا اکبری، وزیر خارجه انگلیس با انتشار پیامی مدعی شده بود ایران باید اعدام اکبری، تبعه ایرانی-بریتانیایی را متوقف و فوراً او را آزاد کند!

پنج ابرجاسوس جهان

جاسوس جنتلمن: سیدنی ری‌لی که گفته می‌شود الهام‌بخش اصلی «ایان فلمینگ» برای خلق شخصیت «جیمز باند» بوده که اغلب به نام «جاسوس جنتلمن» شناخته شده بود. ری‌لی هم‌زمان با سه زن ازدواج کرده بود. درباره ری‌لی، تفکیک میان واقعیت‌های زندگی وی و افسانه، کار دشواری است. با این حال می‌دانیم که او در سال ۱۸۷۳ میلادی در «شلومو روزنبلوم» اوکراین متولد شده است. ری‌لی کار خود را در دوران جنگ روسیه‌ژاپن با سرویس اطلاعاتی چین آغاز کرد و سپس در دوران انقلاب بلشویک‌ها در روسیه برای انگلیس کار کرد.
ری‌لی در کار خود بسیار بی‌پروا بوده است به‌طوری که یک بار بدون اجازه و در هیئت یک دیپلمات انگلیسی که خواستار دیدار با «ولادیمیر لنین» بوده در کاخ کرملین دیده شده است. او همچنین در چند عملیات ناموفق دستگیری یا قتل رهبران اتحاد جماهیر شوروی و سرنگونی بلشویک‌ها دست داشت.

ری‌لی در سال ۱۹۲۵ میلادی در جریان عملیاتی محرمانه در روسیه ناپدید شد. تصور می‌شود که او با یکی از گروه‌های ضدبلشویکی در روسیه موسوم به «تراست(Trust)» ارتباط برقرار کرده که در واقع عملیات نفوذی(OGPU) ، یکی از بخش‌های پیشروی سازمان اطلاعات شوروی (KGB) بوده است. او احتمالاً محرمانه دستگیر و اعدام شده است.
ری‌لی با وجود شایعاتی مبنی بر جاسوس دوجانبه بودن، مشهورترین چهره سازمان اطلاعات انگلیس باقی مانده است.

تصادف با کیف مدارک: افراد کمی وجود دارند که مانند ریچارد سورج توانسته‌اند بر نتایج جهانی جهانی دوم تاثیرگذار باشند. ریچارد سورج یک کمونیست آلمانی بود که سال‌ها به عنوان یک مقام آژانس اطلاعاتی ارتش روسیه در توکیو فعالیت داشت. سورج در سال ۱۹۳۳ میلادی به عنوان یک خبرنگار حامی نازیسم وارد ژاپن شد و به سرعت به شخصیتی محبوب در جامعه تبدیل شد و مورد توجه شخصیت‌های کلیدی از جمله همسر سفیر آلمان در ژاپن قرار گرفت.
گفته شده که سورج رفتارهای بی‌پروایی در ژاپن داشته است از جمله یک بار به‌دلیل زیاده‌روی در مصرف مشروبات الکلی در خیابان با موتورسیکلتی تصادف می‌کند در حالی که مدارک بسیار ارزشمندی را در کیف دستی خود حمل می‌کرده است.

با این حال وی در دوران حضور خود در ژاپن اطلاعات باارزشی را برای مسکو ارسال کرده است از جمله هشدارهایی درباره معاهده ژاپن‌آلمان و حمله به بندر پرل‌هاربر.
سورج در سال ۱۹۴۱ به مسکو اطلاع داد که ژاپن از شرق به روسیه حمله نمی‌کند بلکه قصد دارد تا بر کنترل بر جنوب‌شرق آسیا تمرکز کند. بر اساس اطلاعات دریافت شده از سورج، استالین نیروهای خود را به جبهه غربی برد، جایی که روس‌ها قاطعانه در برابر حمله نیروهای نازی ایستادند.
سورج در همان سال توسط مقام‌های ژاپنی دستگیر و سه سال بعد اعدام شد. وی پس از مرگ در اتحاد جماهیر شوروی به یک قهرمان بدل شد.

تاجر مهاجر سوری: الی کوهن محصول دولتی (اسرائیل) است که سابقه طولانی در جاسوسی دارد. کوهن فرزند والدینی سوری‌یهودی بود که پیش از این ناسیونالیست عرب بودند. او در مصر متولد شد و در ۱۹۶۰ میلادی به سازمان اطلاعات اسرائیل پیوست. کوهن عرب‌زبان و سبزه‌رو از آن پس با نام مستعار «کمال امین ثابت» به عنوان تاجر مهاجر سوری به آرژانتین فرستاده شد.
کوهن تا زمان بازگشت خود به دمشق در سال ۱۹۶۲، به سرعت در میان تجار معروف و شخصیت‌های دولتی سوریه برای خود پایگاهی اجتماعی بالایی کسب کرده بود. او کم‌کم به یکی از نزدیکان مورد اطمینان مقام‌های وزارت دفاع تبدیل شد. نزدیکی او به مقام‌های وزارت دفاع به حدی بود که گمانه‌زنی‌ها درباره احتمال کسب کرسی معاونت وزارت دفاع توسط او شدیداً قوت گرفته بود. کوهن در همین زمان اطلاعات بسیار بارزشی را به تل‌آویو مخابره می‌کرد از جمله شرح مفصلی از استحکامات نظامی سوریه در بلندی‌های جولان. کوهن سرانجام در سال ۱۹۶۵ توسط اطلاعات سوریه شناسایی، دستگیر و در ملاعام اعدام شد.

شکار ماموران مخفی اطلاعاتی: جیمز جیسوس آنگلتون، نویسنده، ادیبی منتقد و از دوستان نزدیک تی‌اس الیوت و عزرا پوند بود. آنلگتون در جریان جنگ جهانی دوم با دفتر سرویس استراتژیک در لندن همکاری می‌کرد. سپس با هدف نفوذ در شوروی، یکی از موسسان سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) بود. به‌همین منظور، آنگلتون از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۴ میلادی گروهی (mole hunt) را رهبری می‌کرد که هدفش شکار ماموران مخفی اطلاعاتی شوروی بود. گفته شده که گروه انگلتون در این سال‌ها، برخی را بی‌گناه و از جمله برخی مخالفان اتحاد جماهیر شوروی را به اشتباه متهم کردند.
آنگلتون با وجود اشتباهات فاحش خود به مدت ۲۰ سال در سازمان اطلاعات امریکا مشغول به کار بود و همواره از اعتماد مدیران ارشد بهره می‌برد. گفته شده که احتمالاً برخی از مدیران سازمان سیا مرعوب قدرتی بودند که آنگلتون داشته است.

آنگلتون سرانجام در سال ۱۹۷۵ میلادی و پیش از این‌که مجبور شود در برابر نمایندگان سنا درباره برخی اقدامات غیرقانونی خود توضیح دهد مجبور به استعفا شد. آنگلتون معتقد بود که تلاش سنا برای تحقیق درباره عملکرد او، در واقع توطئه‌ای بود که از جانب مسکو اداره می‌شد.
خائن به کشور: فیلیپ ایج پس از ۱۲ سال وفاداری به سرویس اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) در امریکای لاتین به یکی از سرسخت‌ترین دشمنان امریکا بدل شد به‌طوری که جورج هربرت واکر بوش (بوش پدر) وی را «خائن به کشور» خواند.
ایج در سال ۱۹۶۹ در اعتراض به کمک سیا به رژیم‌های نظامی حاکم بر کشورهای دیگر این سازمان را ترک کرد، رژیم‌های نظامی که به گفته او بر مخالفان خود فشار آورده و آن‌ها را به بدترین شکل ممکن شکنجه می‌کنند. گفته شده که تغییر ناگهانی ایج تحت تاثیر «آنجلا کامارگو سیکساس»، فعال چپ برزیلی بود که توسط رژیم نظامی وقت بازداشت و مورد شکنجه قرار گرفته بود. آنجلا بعدها نامزد ایج شد!
فیلیپ ایج در سال ۱۹۷۵ میلادی کتابی با عنوان «درون سازمان؛ خاطرات سیا» را منتشر کرد. کتابی که در آن فعالیت‌های سیا در آمریکای لاتین را فاش کرده و حدود ۲۵۰ تن از ماموران مخفی این سازمان، شرکت‌ها و سازمان‌هایی که به گفته او با این سازمان همکاری می‌کردند را نام برده بود.

ایج در سال ۱۹۷۸ میلادی از برزیل اخراج شد و سرانجام در کوبا ساکن شد، جایی که تا زمان مرگ خود در سال ۲۰۰۸ همچنان به نوشتن علیه سیا ادامه داد.
فیلیپ ایج در زمان مرگ خود شایعاتی مبنی بر همکاری با ک‌گ‌ب و سازمان اطلاعات کوبا را رد کرد در حالی که این دو سازمان اطلاعاتی، وی را منبعی با ارزش خوانده بودند.