به گزارش خبرنگار مهر، محدثه واعظیپور کارشناس و روزنامهنگار سینمایی همزمان با عرضه اینترنتی مستند «رنج زیر پوست» به کارگردانی محسن جعفریراد در یادداشتی به ویژگیهای این مستند پرداخت.
متن این یادداشت با عنوان «رادیوگرافی یک خانواده» به شرح زیر است؛
محسن جعفریراد در مستند «رنج زیر پوست» به واسطه کالبدشکافی یک مسئله شخصی، در قامت فیلمسازی جسور ظاهر میشود. این جسارت تنها به انتخاب موضوع ختم نشده، امتیاز فیلم او، روایت پراز جزئیات، دقیق و بیطرفانه از مسئلهای است که با زندگی، گذشته (و امروز و پس از فوت او با آیندهاش) پیوندی تنگاتنگ داشته است.
در گفتار متن پایانی، راوی به مادرش ادای احترام میکند که فرشته زندگیش بوده و تلویحا، از داوری درباره پدرش که در این روایت پر آب چشم و هولناک، گاهی شیطان و گاه مردی مبادی آداب و اجتماعی به نظر رسیده، پرهیز میکند.
پایان بندی فیلم، ما را به یاد کلیشه معروف و آشنای «شیطان و فرشته» میاندازد اما «رنج زیر پوست» با هوشمندی کارگردانش از این کلیشه فراتر رفته و پیچیدگیهای شخصیتی مردی را به تصویر کشیده، که حتی وقتی مقابل دوربین است، میتوان درباره ماهیت عملکرد او در خانواده و خشونتی که قربانیان دربارهاش صحبت میکنند، تردید کرد.
جعفریرادِ جوان، بیآنکه از روایت این موضوع خاص، حساس و شنیدنی، ذوق زده شود، همچون یک راوی-جستجوگر، به دنبال ریشههای خانوادگی خود و بزرگترین بحران زندگیش (رابطه با پدرش) میپردازد. در مسیر این کشف، تماشاگر با راوی همراه شده و زوایای مختلف این زندگی و رابطه همسر و فرزندان با مردی را درک میکند که دو وجه شخصیتی متفاوت دارد.
فیلم، ساختاری یکدست دارد. شخصیتهای اصلی (مادر و پدر) را به موقع و به اندازه معرفی کرده و از طریق شخصیتهای فرعی (محسن، خواهرها و برادرهایش) پازل روایت را کامل میکند. تصاویری که او از مواقع خاص زندگی دارد، (مادر را با بارانی خود از حبس خانگی نجات داده و زیر باران شدید به خانه خالهاش میبرد، نماهایی از دقایق آخر زندگی پدر، تصاویری از مرگ مادر و ...) به فیلم سندیت و غنا داده، حتی در نماهای مشترک با پدر، که احتمالا بدون توجه به کارکرد غایی این تصاویر (تبدیل شدن به یک مستند) فیلمبرداری شده، محسنِ بازیگوش، احساساتی و باهوش، میکوشد رازهایی تازه از روابط پدر با خانوادهاش کشف و ثبت کند. رازهایی که از زوال قدرت یک دیکتاتور خسته به آخر خط رسیده، حکایت دارد.
مستند «رنج زیر پوست» قصه یک خانواده نیست، نقد خشونت خانگی و فراتر از آن، نقد قدرت مطلق است. آنچه در جوامع سنتی پررنگ و ریشهای به چشم میخورد.
در مستند «فیلم ناتمام برای دخترم سمیه» (مرتضی پایهشناس) راوی، به این نکته اشاره میکند: «فیلمهای خانوادگی چیزهای باارزشی هستند، هر چه از عمرشان میگذرد، باارزشتر میشوند. به خصوص برای آدمهایی که سرگذشت عجیبی داشته باشند...» محسن در «رنج زیر پوست» سرنوشتی غریب و خاص داشته، همان طور که مصطفی و سمیه در «فیلمی ناتمام...». در «رنج زیر پوست» فیلمهای خانوادگی اگر تا مدتی پیش تنها شاهد و گواه یک تراژدی خانوادگی و نشان دهنده استعداد فیلمسازی جعفریراد بودند، حالا و پس از درگذشت او کاملکننده تصویر فیلمساز جوان مرگ شدهای هستند که زندگی پرتلاطمی داشته و البته فرصت این را یافته تا این زندگی را ثبت کند.
در «رنج زیر پوست» به همت یکی از قربانیان (محسن) و به کمک فیلمهای خانوادگی، رازهای بزرگی فاش میشوند، رازهایی درباره زنان و کودکانی که در چارچوب یک خانه، به مسلخ میروند و همه آنها به اندازه مادر محسن، خوش اقبال نیستند که حتی پس از ترک این دنیا، صدایشان به گوش کسی برسد.