امیر مهران مدیر فنی، دستیار کارگردان و تدوینگر مجموعه کمیک موشن «نامها» به کارگردانی رضا میرکریمی و تهیهکنندگی محمد پیرهادی درباره پیشینه تولید این مجموعه کمیک انیمیشن نامها و ایده ساخت آن در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: فکر میکنم اواخر سال ۹۰ بود که طی تماسی که با آقای میرکریمی کارگردان و محمد پیرهادی تهیهکننده کار داشتیم، درباره تولید این مجموعه صحبت کردیم. گویا قرار بود «نامها» به صورت مستند-بازسازی شکل بگیرد و بخشی از ایدههای این کار هم شکل گرفته بود. در ابتدا بیشتر تمرکزمان روی این بود که آیا میتوانیم به ایده جدیدی برای شکلگیری این کار برسیم یا خیر که در همین راستا جلساتی را برگزار کردیم.
مهران در مورد نحوه آشناییاش با رضامیرکریمی نیز بیان کرد: من سالها قبل فیلمی تجربی به نام «مسیر سرد خون» ساخته بودم که با تعدادی عکس شکل گرفته بود، بعدتر تکنیکی دیده بودم در یک فیلم مستند که با نقاشی و تصویرسازی روی کمیک استریپ کار کرده بودند که به فضای فیلم من شبیه بود. فیلم «مسیر سرد خون» در چندین جشنواره جایزه گرفت و اتفاقا آقای میرکریمی رئیس هیات داوران جشنواره رویش بود که به فیلم من جایزه داد و این شروع آشنایی من با ایشان بود. سبک بصری فیلم برای آن سالها بسیار نو و جذاب بود و تلفیق آن با کمیک استریپ میتوانست جذابتر شود. این موضوع را با آقای میرکریمی مطرح کردم و با توجه به اینکه همیشه از ایدههای نو، متفاوت استقبال میکنند، از این ایده هم استقبال شد.
او در ادامه با اشاره به اینکه رضا میرکریمی در ابتدا نگران شکلگیری این کار که فضایی نو و متفاوت داشت، بودند، عنوان کرد: با توجه به تجربیات من در حوزه انیمیشن به آقای میرکریمی این اطمینان را دادم که با تستهایی که میزنیم، در نهایت به نتیجه مطلوب خواهیم رسید. همچنین زمانبندی این کار که حدود ۳۰ دقیقه بود و اینکه آیا میتوانست در تکنیک کمیکموشن جذابیت کافی را برای مخاطب داشته باشد یا خیر از چالشهای اولیه کار بود.
دغدغه رضا میرکریمی از ساخت «نامها»
وی در پاسخ به این سوال که رضا میرکریمی و او چه دغدغهای را برای تولید این مجموعه انیمیشن دنبال میکردند و با چه چالشهایی روبرو بودهاند؟ بیان کرد: بزرگترین دغدغه رضا میرکریمی از ساخت این اثر، بیان این جمله بود که «شهدا را به چشم انسان عادی نگاه کنیم» و دوری از فضایی که رسانهها از تقدسگرایی و غیرقابل دسترس بودن این افراد ساختهاند که انگار شهدا متفاوت از مردم عادی و از طبقه خاصی از جامعه هستند. به همین دلیل ما باید جوری این فضا را نشان میدادیم که برای مردم و تماشاگر ملموس باشد و با شهدا همذاتپنداری کند. این مهمترین مسالهای بود که در تمام لحظات از ایده و نوشتن فیلمنامه تا لحظهای که کار به سرانجام رسید، به آن فکر میکردیم. به همین دلیل سعی کردیم به نریشنهایی که بر اساس این اپیزودها نوشته میشد هم توجه کنیم تا آن ها هم بیانگر این موضوع باشند که شهدا از جنس مردم عادی هستند. فکر میکنم در نهایت هم نتیجه دلخواه به دست آمد و این اتفاق افتاد.
مهران در پاسخ به این سوال که حضور هنرمندان چهره برای صداپیشگی این مجموعه چگونه فراهم شد؟ توضیح داد: ایده صداپیشگی هر کاراکتر با صدای هنرمندان چهره از سمت آقای میرکریمی بود. البته حضور محسن قرایی و آقای محمد پیرهادی تهیهکننده کار هم در شکلگیری این اثر بسیار تاثیرگذار بود. به همین دلیل تصمیم بر این شد که برای شخصیت اصلی هر قصه، از صدای یک هنرپیشهای که جنس صدا، نوع گویش و زبانش به آن کاراکتر بخورد استفاده شود. با این اوصاف برای نقش «شهید چمران» پرویز پرستویی، «شهید دوران» و همسرش امیر جعفری و ریما رامین فر، «شهید باکری» فرهاد اصلانی و شهید باقری با صدای افشین هاشمی استفاده کردیم.
بسیاری این صداپیشگان برای شناخت حال و احوال این شهدا زمانی را صرف کردند تا دنیای آن فرد را کشف کنند تا زمانی که به جای آن فرد صحبت میکنند، تاثیرگذار باشداو اضافه کرد: باقی صداها نیز با مدیریت دوبلاژ آقای اشکان صادقی انجام شد و صداها با توجه به جنس صدا، رنگ و کاراکتر هر نقش انتخاب شد و در کنار هنرمندان مشهور قرار گرفت.
این کارگردان انیمیشن در ادامه این بحث اضافه کرد: ما یک صدای شاهد داشتیم که در ابتدا توسط آن فرد صداها گرفته و زمان بندی شد. به همین دلیل بعد از اینکه صداها توسط صداپیشگان گرفته شد، مجبور بودیم تغییراتی در فرم تدوین و سرعت پلانها اعمال کنیم.
او با اشاره به اینکه در هنگام شکلگیری«نامها»، بسیاری از بازیگران و صداپیشگان با علاقه در این کار حاضر میشدند، بیان کرد: بسیاری این صداپیشگان برای شناخت حال و احوال این شهدا زمانی را صرف کردند تا دنیای آن فرد را کشف کنند تا زمانی که به جای آن فرد صحبت میکنند، تاثیرگذار باشد. به نظرم در نهایت نتیجه مطلوبی حاصل شد؛ چون برای مخاطبی که صدای آشنا را در کاراکتر شهدا میشنود نیز حس خوبی را رقم میزند.
این فیلمساز جوان در ادامه درباره ویژگیهای فیلمنامه این اثر نیز توضیح داد: من از اواسط کار نوشتن فیلمنامه به این پروژه اضافه شدم و بخشی از نوشتن فیلمنامه قبل از حضور من اتفاق افتاده بود و همانطور که گفتم قرار بود این کار به صورت مستند بازسازی ساخته شود.
تاکید میرکریمی روی روایتهای دست اول و کمتر شنیدهشده
وی افزود: بخشی از تحقیقات فیلمنامه اپیزود «چمران» و «دوران» انجام شده بود و من پس از آن به تیم «نامها» پیوستم و در جلسات فیلمنامه حضور داشتم که در همه آنها تاکید آقای میرکریمی این بود که این روایتها با تحقیقات گسترده از دوستان و همرزمان این شهدا شکل بگیرد و به خاطرات دست اولی در این روایتها بپردازند که کمتر شنیده شده باشند و وجه انسانی این افراد هم در این روایتها بسیار مدنظر بود.
مهران در پاسخ به این سوال که با توجه به نقش موثرش در این پروژه، بزرگترین چالش «نامها» را در چه چیزی میدیده است؟ گفت: بزرگترین چالش برای من این بود که تصمیم گرفته شد هرکدام از این قسمتها یک گرافیک مختص خود را داشته باشد و برای هرکدام از اپیزودها از تیم مجزا استفاده کنیم.
وی افزود: بخش مثبت این موضوع این بود که از نظر بصری هر کدام جذابیت خودشان را از لحاظ رنگ، نور، بافت داشته باشند که قابل توجه بود؛ ولی سختی که برای من بهعنوان دستیار فنی کار داشت، این بود که باید با تعداد زیادی نیرو در بخش فنی در تعامل بودم و این تعدد تیمها سختی کار را از نظر ارتباط گرفتن برایم بالا می برد. هرتیم محاسن و معایب متفاوتی داشتند و شناخت و دستیابی به آنها و نحوه تعامل، فراز و نشیبهایی را ایجاد میکرد.
کارگردان «مسیر سرد خون» در ادامه این بحث اضافه کرد: یکی از بزرگترین سختیها و چالشهای ما بحث زمان بندی بود که باید نسبت به آن به خروجی میرسیدیم. علاوهبر این، یکی از سختیهای تیمی کار کردن، گرفتن خروجی مساوی از تمام افراد است که کار را سخت میکند و این یکی از بزرگترین دغدغههای ما بود؛ ولی انرژی این پروژه به قدری خوب بود که با موفقیت سپری شد.
وی درباره دلیل حضورش به عنوان تدوینگر این اثر نیز گفت: بخشی از کامپوزیت کار را خودمان انجام دادیم و بخش دیگر را به گروههای دیگر سپردیم؛ ولی در بخش تدوین نیاز به تعامل بیشتر و جدی تر با کارگردان داشتیم، به همین دلیل تدوین کار را خودم انجام دادم که در میز مونتاز بتوانیم ارتباط بیشتری با آقای میرکریمی داشته باشیم. چون هرکدام از این قسمتها به صورت یک فیلم مستقل با چالشها و نقاط عطف خودشان دیده میشد که باید برروی آن زمان زیادی را صرف میکردیم.
«شهید چمران» پرچالشترین اپیزود
وی در پاسخ به این سوال که پرچالش ترین اپیزود این کمیک موشن کدام است، افزود: پرچالش ترین اپیزود، «شهید چمران» بود، چون اولین اپیزود ما بود و در آن زمان چنین اتفاقی در بحث کمیک موشن نیفتاده بود و حجم طراحیها و کیفیت آنها موجب میشد کار بسیار پرچالش باشد. بارها پیش آمده بود که بعد از پایان طراحیها به این نتیجه میرسیدم که نتیجه کار جذابیت کافی را ندارد و باید مجدد طراحی جدید میکردیم که از جمله چالش های مهم ما در طول پروسه کاری بود.
این کارگردان انیمیشن در پاسخ به این سوال که با خانواده شهدا هم برای نوشتن فیلمنامه «نامها» ارتباطی داشتید یا خیر؟ بیان کرد: بله، در بخش فیلمنامه، ما تیمهای محققی داشتیم که قبل از نوشتن کارهای تحقیقاتی را انجام میدادند و در همین راستا جلسات مختلفی نیز با برخی خانواده و اعضای نزدیک این شهدا تشکیل میشد. به طور مثال جلساتی با همسر و پسر شهید دوران داشتیم و پس از ساخت فیلم، یک نمایش ویژه در شیراز برای خانواده شهدا برگزار شد که استقبال خوبی هم از آن شد و خانواده شهید دوران از اینکه از گفته هایشان در ساخت اثر استفاده شده بود نیز استقبال کردند.
مهران درباره زمان پخش این کمیک موشن که مدت زیادی از زمان ساخت آن گذشته است، عنوان کرد: یکی از نکات مهمی که در این مجموعه نباید از آن گذشت، حضور با صبر و حوصله تهیه کننده کار آقای محمد پیرهادی تهیهکننده اثر بود. چون «نامها» تجربه جدیدی بود که تاکنون شکل ساختاری و کاری این سبک پروژه تجربه نشده بود و مانند فیلم سینمایی و سریال نبود که در زمان کوتاهی به سرانجام و پخش برسد و پروژهای بود که باید لحظه به لحظه خلق میشد. پیگیری و صبر آقای پیرهادی از جمله مواردی است که باید مدنظر قرار بگیرد.
او با اشاره به اینکه از ساخت این مجموعه مدتی میگذرد، اظهار کرد: «نامها» اگر در زمان خودش پخش میشد، میتوانست جذابتر و جریانساز باشد. زمانی که کاری ساخته میشود که متفاوت است در راستای آن خیلی مجموعه های دیگر نیز سعی میکنند با این روش جلو بروند؛ چون این قابلیت در یک مجموعه کشف شده و پس از آن نیز تیم های دیگری از این قابلیت استفاده میکنند. اینکه «نامها» در سالهای اولیه ساختش پخش نشد، به طبع رنگ و جذابیت سابق را ندارد و اگر در زمان خودش پخش میشد، تیمهایی دیگری نیز برای پرداخت به کمیک موشن، وارد عمل میشدند و این سبک بسیار ارتقا پیدا میکرد و جدیتر میشد. ولی اینکه بالاخره این اثر برای مردم و کسانی که قصه این قهرمانان را دوست دارند، به نمایش گذاشته شد، بسیار حایز اهمیت است.
وی در پایان عنوان کرد: از تمام کسانی که در این کار همراه بودند و گاها بی چشم داشت مالی و در حد تواناییشان در این پروژه حضور داشتند و عوامل فنی مختلف «نامها» تشکر میکنم که باعث شدند این پروژه به سرانجام برسد و برایشان آرزوی موفقیت میکنم.