خبرگزاری مهر، گروه استانها: تار و پود استان گیلان با کشاورزی در هم تنیده شده و نگاهی به اوضاع و احوال کشاورزی این استان در ایامی که مصادف با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی است، میتواند یادآور فراز و فرود این عرصه مهم در دهههای اخیر و تأکیدی بر رفع چالشهای این بخش مهم از اقتصاد گیلان باشد.
«محمود هوشیارفرد» پژوهشگر و عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی گیلان در گفت و گو با خبرنگار مهر پیش از پرداختن به موضوع کشاورزی گیلان ابتدا از اهمیت کشاورزی در کشور یاد کرد و گفت: بخش کشاورزی با سهم ۱۷ درصدی در تولید ناخالص داخلی، ۲۳ درصدی در اشتغال، ۳۵ درصدی در صادرات غیر نفتی و ۸۵ درصدی در تأمین نیاز غذایی جامعه به عنوان بخش محوری و راهبردی در رشد و توسعه اقتصادی کشور مطرح بوده و اهمیت زیادی در برنامههای توسعه دارد. بنا بر آمار، ما در کشورمان حدود چهار میلیون کشاورز و ۲۰ میلیون نفر مرتبط با کشاورزی داریم.
تحول در بخش کشاورزی
واقعیت این است که بعد از انقلاب اسلامی، بخش کشاورزی در زمینههای امنیت و ایمنی غذایی، فضای کسب و کار و سرمایه گذاری، سیاستهای حمایتی، بازاریابی و زنجیره ارزش، مدیریت منابع طبیعی و اراضی کشاورزی تا اندازه قابل توجهی متحول شد.
هوشیار فرد با بیان این مطلب اظهار کرد: تغییرات ساختاری بخش کشاورزی اعم از کاهش یا افزایش در زمینههای توجه به روستا و روستاییان به عنوان کانونهای اصلی تولید، الگوی کشت شامل نوع محصول تولیدی، ابزارهای تولید، تقاضای بازار، روش کشت، عامل انسانی تولید و… ایجاد شد. به عنوان مثال، تولیدات دام، طیور و آبزیان در برخی سالها بیش از اهداف پیشبینی شده در اسناد بالا دستی تولید شدند و میزان تزریق ماشینآلات به بخش کشاورزی باعث بهبود تدریجی ضریب مکانیزاسیون و گذر از کشاورزی سنتی به کشاورزی صنعتی شد.
وی ادامه داد: همچنین، برنامههای توسعه صادرات بخش کشاورزی در قالب مؤلفههای ساختار تشکیلاتی، حمایتها و مشوقهای صادراتی، تقویت رقابتپذیری محصولات و تسهیل تجارت و توسعه سرمایهگذاری تغییرات مثبت قابل توجهی یافتند.
هوشیار فرد اضافه کرد: صادرات بخش کشاورزی سهم قابل توجهی از صادرات غیرنفتی را به خود اختصاص داد. اثرات مثبت و منفی عوامل تأثیرگذار بر ارزش افزوده بخش کشاورزی از قبیل سرمایهگذاریهای دولت و بخش خصوصی در کشاورزی، گسترش فناوری، ارزش افزوده نفت و نیز نسبت شاخص قیمت محصولات کشاورزی با شاخص قیمت کل دولت در طول سالهای بعد از انقلاب با تغییرات قابل توجهی مواجه بود.
چالشها
کشاورزی در دهههای اخیر با چالشهای متفاوتی دست به گریبان بوده است. هوشیار فرد در توضیح معضلات موجود چنین اظهار کرد کرد: باید توجه داشت که حداقل طی یک و نیم دهه اخیر، علاوه بر مسائل اقتصادی، مسائل آب و هوایی و شرایط اقلیمی کشور بر میزان و کیفیت تولیدات کشاورزی (خصوصاً تولیدات دیم) و ضریب خودکفایی محصولاتی مانند برنج و ذرت دانهای تأثیر منفی گذاشت یا به دلیل مسائل سیاسی در برخی سالها کسری تراز تجاری اتفاق افتاد و از این طریق وضعیت اقتصادی کسب و کارهای بخش کشاورزی و قیمت محصولات دچار مشکلاتی شد.
وی اضافه کرد: به طوری که اثرات کوتاه مدت سیاستهای پولی بر ارزش افزوده، قیمت، صادرات و سرمایهگذاری بیشتر از سیاستهای مالی و اثر بلند مدت سیاستهای مالی بر متغیرهای بخش کشاورزی، بیشتر از سیاستهای پولی بود.
هوشیارفرد با بیان اینکه گاهی بی نظمیهای دولتها نیز در اعلام قیمت تضمینی و نرخ مصوب آن، ناپایداری شدید در بازار محصولات کشاورزی ایجاد کرده است، افزود: حذف یارانههای بخش کشاورزی باعث کاهش اشتغال، کاهش سرمایهگذاری، افزایش قیمت عوامل تولید، تضعیف کشاورزان خردهپا و… شد و میزان شاخص رضایت و رفاه کشاورزان بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانهها، کاهش یافت. اگرچه، بنابر آمارها، استفاده از نهادههای شیمیایی (کود و سموم شیمیایی) روند نزولی پیدا کرد.
وضعیت کشاورزی در گیلان
این پژوهشگر همچنین درباره جایگاه توسعهیافتگی استان گیلان و میزان توسعهیافتگی شهرستانهای آن در شاخصهای عمده بخش کشاورزی در طول این سالها گفت: بخش کشاورزی استان در اقتصاد استان و کشور به لحاظ دارا بودن قابلیتها و ظرفیتهای قابل توجه از اهمیت خاصی برخوردار است.
وی با اشاره به اینکه توسعه کمی و کیفی بخش کشاورزی استان به عنوان یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی و به عنوان پیش نیاز ضروری برای تحقق توسعه پایدار امری حیاتی است، ادامه داد: طی ۵۰ سال گذشته تغییرات عمدهای در روستاهای گیلان به لحاظ جمعیتی، کارکردها و فرهنگ یا روش زندگی رخ داده است اما واقعیت این بوده که سند راهبردی توسعه کشاورزی استان باید واجد چشم انداز، مأموریتها و نقشه راه تحقق آنها باشد.
هوشیارفرد تأکید کرد: زیرا سطوح توسعه و یا محرومیت، نابرابریهای منطقهای و تنظیم برنامههای متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه به میزان تفاوتهای موجود بین مناطق مختلف در سطح استان از نظر میزان برخورداری آنها از شاخصهای گوناگون و در واقع بیشتر به مسائل مدیریت منابع شهرستانها در زمینه کشاورزی بستگی دارند.
وی با بیان اینکه اعتقاد بر این است، توسعه روستاهای گیلان باید در ابعاد متعدد شامل کشاورزی، صنعت و خدمات انجام بگیرد، تصریح کرد: اگرچه ممکن است، برخی شهرستانها از درجه توسعه یافتگی کشاورزی بالاتری نسبت به دیگر شهرستانها برخوردار باشند اما شکاف و نابرابری بین شهرستانها در زمینه فعالیتهای کشاورزی چندان عمیق نیست ولی با این وجود بر توسعه زیرساختی، نهادی و نیروی انسانی بخش کشاورزی استان تاکید میشود.
هوشیارفرد ادامه داد: از طرف دیگر، همه میدانیم که زندگی بخش زیادی از هموطنان گیلانی در روستاهای استان با کشاورزی گره خورده و چرخ اقتصاد زندگی آنها با کاشت و تولید انواع محصولات زراعی و باغی میچرخد. و از طرف دیگر دلالان و واسطهها با تعیین نرخ ناچیز برای خرید این محصولات، شیرینی برداشت محصولات را به کام کشاورزان و باغداران تلخ میکنند. در این میان باید توجه داشت که تعاون و تعاونیهای روستایی نقش مهمی در فرایند تولید و نهایتاً توسعه روستایی دارند.
دستیابی به استقلال اقتصادی
تحقق استقلال اقتصادی با دستان زحمتکش کشاورزان محقق میشود و باید زمینه لازم برای فروش بیواسطه محصولات باغی توسط دولتمردان از قبیل ایجاد تعاونیهایی جهت مدیریت فروش محصول، هموار شود.
هوشیار فرد ادامه داد: تعاون روستایی باید نقش آموزشی و هدایتی داشته باشد نه ایجادی. البته به نظر میرسد اتحادیهها و تعاونیهای بخشهای کشاورزی تا رسیدن به اهداف مطلوب پیشبینی شده فاصله دارند.
وی تأکید کرد: بهبود زیرساختهای اساسی روستاها در حوزه راه، آب روستایی، گاز رسانی و نیز ایجاد شهرک گلخانهای و اجرای شبکه پایاب سد تا حدود زیادی به توسعه پایدار روستاها کمک کرده است. البته باید توجه داشت که راه توسعه روستاها، ایجاد صنایع تبدیلی در خود روستاها است.
پژوهشگر حوزه کشاورزی با بیان اینکه عدم اشتغال کافی، بیکاری پنهان، پایین بودن سرانه زمین کشاورزی، پایین بودن درآمد و مانند آنها، با ایجاد صنایع فرآوری محصولات کشاورزی بهبود مییابند، ادامه داد: باید شرایطی فراهم شود تا سرمایهگذاران با تزریق سرمایه خود به بخش کشاورزی زمینه فرآوری محصولات کشاورزی را در روستاها فراهم سازند.
وی تصریح کرد: باید اعتبارات صندوق توسعه ملی به صورت تسهیلات بانکی در بخشهای صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی به طور کامل تخصیص یابند و همچنین، تحکیم روابط مراکز پژوهش کشاورزی و دانشگاهی با شرکت شهرکهای صنعتی استان گیلان و تشکیل شورایی تحت عنوان «شورای اقتصاد دانش بنیان و سرمایه گذاری استان» با هدف ساماندهی تولیدات و فرآوری محصولات کشاورزی باغی و و ارز آوری بیشتر از صادرات این نوع محصولات، برای استان گیلان الزامی است.
جای خالی تکنولوژی
موضوع مهم دیگر در بخش کشاورزی استان گیلان، نگاه سنتی و عدم بهره گیری کافی و گاهاً ناکارآمد از تکنولوژی است. هوشیارفرد در این باره اظهار کرد: قطعاً افزایش سطح دانش و فناوری و افزایش بهینه ظرفیتهای بخش کشاورزی با لحاظ فاکتورهای زیست محیطی و مصرف منابع پایه به ویژه آب میتواند منجر به افزایش ارزش افزوده و اشتغالزایی شود.
وی با بیان اینکه لازم به ذکر است که مواردی نظیر کو چک بودن و پراکندگی قطعات، تعدد کرتها، عدم وجود جادههای بین مزارع مناسب، کمبود کانالهای آبیاری و زهکشی مناسب باعث افزایش هزینههای تولید برنج و از موانع فعالیت و سرمایه گذاری در بخش کشاورزی استان محسوب میشود، ادامه داد: البته اجرای صحیح طرح یکپارچهسازی اراضی شالیزاری به عنوان عامل مهمی که میتواند از پراکندگی اراضی جلوگیری کرده و منجر به کاهش تعداد قطعات زمین، صرفهجویی در مصرف نهادهها، کاربرد ماشین آلات در مزارع و کاهش هزینهها (صرفه جویی در آب، کاهش مصرف کود، نیروی کار و …) و افزایش راندمان تولید شود و درآمد کشاورزان را بهبود دهد، باید بیش از پیش مورد توجه مسئولان ذیربط قرار گیرند.
اهمیت توجه به تولید کالاهای پرارزش و بازاریابی
هوشیارفرد با بیان اینکه در استان گیلان بزرگترین ظرفیت برای کاهش تفاوت درآمد روستایی و شهری در تولید کالاهای پر ارزش به ویژه محصولات باغی و دامی نهفته است، گفت: خوشبختانه شرایط مناسبی برای افزایش تولید این قبیل محصولات وجود دارد.
وی اضافه کرد: اما مسئله دیگری که باید از آن یاد کنیم، مشکل بازاریابی صادراتی و حفظ و ثبات بازار محصولات کشاورزی به ویژه باغی گیلان و توسعه فناوری در جهت نیازهای بازارهای هدف است. متأسفانه این نوسانات، چند سالی است که درآمد تولیدکنندگان و تجار را متأثر ساخته و باعث تزلزل در شرایط اقتصادی بخشهای تولید شدهاند.
پژوهشگر حوزه کشاورزی ادامه داد: با توجه به پتانسیلهای صادراتی و جلوگیری از خروج ارز برخی از محصولات باغی گیلان لازم است استراتژیهای بازاریابی، بازاررسانی و صادراتی مشخص و شیوههای مطلوبتر که باعث ثبات قیمت و دسترسی آسانتر به بازارها باشد، ارائه شود. در این رابطه، گسترش و توسعه بازارهای مالی از طریق توسعه اعتبارات بانکی و توانمند ساختن بورس محصولات باغی میتواند بر توسعه بخش کشاورزی استان مؤثر باشند. البته در این زمینه سایر زیر بخشها هم نقش مهمی دارند و باید به الزامات آنها نیز توجه شود.
اولویتها
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی گیلان در ادامه تصریح کرد: مهمترین مسئله الویت قائل شدن برای تحقیقات در زیر بخش محصولات باغی در استان است. زیرا بهترین راه افزایش عملکرد در واحد سطح، توجه به فعالیتهای تحقیق و توسعه و افزایش هزینههای آموزش و ترویج است. متأسفانه باید اذعان داشت که طی سالیان گذشته گرایش به سوی تغییر کاربری اراضی کشاورزی استان افزایش یافته به طوری که برخی صاحبان اراضی کشاورزی زمینهای خود را رها کرده تا به بایر تبدیل شوند.
وی با تأکید بر لزوم تمرکز بر استانداردسازی خدمات کشاورزی بیان کرد: در شرایط فعلی که با محدودیت آب و خاک مواجه هستیم خدمت رسانی به تولید کنندگان بخش کشاورزی خصوصاً در فعالیتهای آبزی پروری، گلخانه و دامپروری میتواند از طریق شرکتهای تخصصی ارائه شود و تولید کننده به صورت «خرید خدمت» به خدمات مورد نیاز دسترسی یابد.
هوشیارفرد با بیان اینکه واقعیت این است که دانش بنیان کردن برنامههای حوزه کشاورزی متکی به متخصصان، پژوهشگران و صاحب نظران مراکز و مؤسسات تحقیقاتی است، ادامه داد: انتظار میرود توجه به حوزه پژوهشهای کشاورزی گیلان به طور ویژه افزایش یابد. البته باید ضمن افزایش اعتبارات پژوهشی و جلوگیری از هدر رفت منابع مالی و بودجههای پژوهش کشاورزی در طرحهای بیهوده، بینتیجه و تبلیغاتی، مدیریتهای بخش پژوهش کشاورزی استان کارآمدتر و مسئولانهتر باشند.
اهمیت آسیبشناسی
هوشیار فرد در پایان تصریح کرد: اعتقاد بر این است که با پذیرش نواقص و ضعفهای موجود و تجدید نظر در نگرشها، تکنیکها و روال گذشته میتوان بر بسیاری از مشکلات فائق آمد. لذا، امید است که با آسیبشناسی گذشته و رویکردی کاملاً عالمانه و همهجانبه مبتنی بر محدودیتها و ظرفیتهای بومی استان گامهای موثرتری در راستای راهبرد توسعه کشاورزی استان و کشور برداشته شوند.