به گزارش خبرنگار مهر، دوازدهمین چاپ کتاب «ارمغان مور؛ جستاری در شاهنامه» اثر شاهرخ مسکوب بهتازگی در ۲۷۵ صفحه و بهای ۱۳۰ هزار تومان منتشر شده است. اینناشر نخستین چاپ خود از این کتاب را سال ۱۳۸۴ به بهای ۳ هزار تومان منتشر کرده بود.
ارمغان مور جستاری است درباره چند مفهوم بنیادی شاهنامه. این جستارها شامل زمان، سخن، جهانداری، تاریخ و آفرینشاند که شاهرخ مسکوب از گذرگاه آنان، شاهکار حکیم ابوالقاسم فردوسی را میکاود و به سهم قلم خود که با فروتنی آن را به مور تشبیه کرده، ارمغانی را به این پادشاه ادبیات و شاهنامهاش تقدیم میدارد. مسکوب، «ارمغان مور» را کوششی برای دریافتی نو از شاهنامه قرار داده و آن را جستجویی برای دست یافتن به حقیقتی جدید از این اثر جاودان میداند.
خواننده در ارمغان مور با خلاصهای از داستانهای شاهنامه رو به رو نیست. با وجود اینکه مثالهای بیشماری از داستانهای شاهنامه مطرح شده اما هدف شاهرخ مسکوب آشکار ساختن دلیل عظمت این اثر بزرگ است. این کتاب با تشریح ساختارهای شاهنامه و فضایی که سرایش اثر در آن صورت گرفته، امکان درک بهتر شاهنامه را فراهم کرده است و نویسنده هنر بی بدیل حکیم ابوالقاسم فردوسی را در گذار از جنبه اسطورهای به حماسی و سپس به بعد تاریخی شاهنامه برای خوانندگان شرح و بسط داده است. شاهنامه اثری است که باید علاوه بر خواندن، در آن تأمل و تعقل شود و حالا مسکوب با «ارمغان مور» نه تنها فانوسی برای قدم گذاشتن در این مسیر به دست خوانندگان میدهد، بلکه خود نیز اثری آفریده که نیازمند تفکر و درک اندیشه نویسنده است.
در مقدمه کتاب آمده است: «این کتاب بیش از تاریخ، اثری شاعرانه است و کار شعر گردآوری دانش گذشتگان نیست، برگذشتن از بینش و دانش، اعتلای «خودآگاه و ناخودآگاه» اهل زمانه و آفرینش دید و دریافتی دیگرتر است. شاهنامه تاریخ پیروزی در شکست، یا به زبان دیگر تاریخ پیروزیِ شکست است. زیرا در برابر مرگ «گزینشی» در کار است و نیروی اراده بر غریزه بقا فرمان میراند. شاهنامه تاریخی آرمانی است، آنگونه که میپنداشتیم و آرزو داشتیم. و فردوسی با گزینشی که میکند این آرزو، این آرمان را به سرمنزل عافیت میرساند… در داستانهای شاهنامه، با خواندن «تاریخ»، هر بار حقیقت متعالی و زیبایی را —که ویژگی هر اثر والای هنری است— در روح خود میآزماییم و اینگونه بازیابی خاطره جمعی، توأم است با موهبت شادی فرخندهای که دیدار زیبایی به ما ارزانی میدارد. و لذت این شادی، اگرچه از گذشته میآید، دیگر از آنِ ماست که هستیم و آنها که پس از ما خواهند بود.»