نشر مروارید کتاب «شیرین: ملکه مسیحی، اسطوره عشق» نوشته ویلهلم باوم و ترجمه مهناز بابایی را منتشر کرد. در این کتاب با شواهد تاریخی اثبات شده که «شیرین» برخلاف نظر نظامی گنجوی، ارمنی نبود.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «شیرین: ملکه مسیحی، اسطوره عشق» نوشته ویلهلم باوم به‌تازگی با ترجمه مهناز بابایی، در ۱۶۱ صفحه و بهای ۹۵ هزار تومان توسط نشر مروارید منتشر شده است.

«شیرین» از شهبانوهای پرنفوذ عصر ساسانی بود که بعدها بدل به یکی از معشوقه‌های مشهور و کامروا در ادبیات کلاسیک فارسی شد. او محبوب‌ترین همسر خسرو پرویز شاهنشاه مقتدر ساسانی بود. نظامی، شیرین را شهبانوی ایرانی ارمنی‌الاصل معرفی کرده است که خسروپرویز از جوانی دلباخته او شده بود. به نوشته منابع دیگر شیرین اصالتاً اهل شوش یا خوزستان و از مذهب مونوفیزیت (تک‌سرشت باوران در دیانت مسیحی با محوریت کلیسای ارتدوکس سریانی شرقی) بوده است.

با توجه به منابع شیرین در ابتدای پادشاهی خسرو با وی در ارتباط بود و با اینکه مقامی پایین‌تر از شاهدخت مریم دختر موریس امپراتور روم که همسر نخست خسرو بود داشت اما از جهت علاقه وافری که خسرو به وی ابراز می‌کرد نفوذش در خسرو بی‌اندازه بود. گویا خسرو پرویز در ایام ولیعهدی به عشق شیرین دچار شده بود بود تا آنکه آشوب بهرام چوبین گریبانش را گرفت و مدتی شیرین را از یاد برد، اما بعد از اینکه تخت شاهی را پس گرفت وی را بلافاصله به زنی اختیار کرد و همه جان و دلش را بدو سپرد و او را چون مردمک چشم عزیز می‌داشت و شاهدخت مریم را از یاد برد و در نهایت نیز شاهدخت مریم با دسیسه شیرین به قتل رسید.

ویلهلم باوم، فیلسوف و تئولوژیست اتریشی در کتاب «شیرین: ملکه مسیحی، اسطوره عشق» به این بحث نشسته است که در قرن دوازدهم میلادی داستان‌های عاشقانه‌ای مملو از الگوهایی با چهره‌هایی از دوران کهن وجود داشت. سنت شعر سرایی اسلامی عمدتاً پیشینه مسیحی این ملکه را نادیده گرفت و شیرین، که عضوی از کلیسای سریانی شرق بود، به شیرین «ارمنی» تبدیل شد. این داستان حماسی عاشقانه نه تنها از ایران تا عثمانی گسترش یافت، بلکه به هند و ازبکستان و همچنین به کشور مسیحی گرجستان نیز رسید. تاکنون هیچ تلاشی برای درک پیشینه تاریخی این افسانه صورت نگرفته است. این کتاب قبل از هر چیز سعی در تحلیل ریشه‌های تاریخی داستان شیرین دارد.