به گزارش خبرگزاری مهر، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در یادداشتی در واکنش به اقدام اخیر پارلمان اروپا علیه سپاه پاسداران نوشت: تروریستی خواندن سپاه پاسداران به عنوان بخش حاکمیتی در ایران، عواقب حقوقی و سیاسی در پی خواهد داشت که کشورهای اروپایی باید مسئولیت عواقب آن را بر عهده بگیرند.
متن ترجمه فارسی یادداشت حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان به شرح زیر است:
اروپا در نتیجه فضای امنیتیِ ایجاد شده پس از بحران اوکراین توجّهی خارج از عرف و نامتناسب به تحولاتِ اخیر در ایران که به بهانه درگذشت مهسا امینی آغاز شده بود، نشان داد. همین فضا باعث شد که اروپاییها به سمت موضعگیریهای جانبدارانه و عجولانه و گزینههای غیرموجّهِ مبتنی بر سیلِ اطلاعاتِ غلط، منطق معیوب و اخبار ساختگی حرکت کنند. در محافل سیاست خارجی اروپا صحبتهایی در خصوص احتمالِ تعیین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان تروریستی جریان دارد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زمانی که شهروندان اروپایی دسته دسته به عضویت گروههای تروریستی رنگارنگ میپیوستند و روانه غرب آسیا میشدند، به درخواست دو دولت عراق و سوریه، دست همکاری با آنها برای مبارزه با تروریسم را به گرمی فشرد و تا زمان شکست کامل داعش و پاکسازی این کشورها از وجود گروههای تروریستی در کنار آنها ماند! در صورتی که چنین سناریویی تحقق یابد، به مثابه یک بیدرایتی امنیتی برای اروپاییها خواهد بود. قطعاً اروپا نمیتواند انتظار داشته باشد که چنین اقدامی بدون واکنش ایران باشد.
چنین اقدامی شدیداً غیرمسئولانه و فاقد هرگونه مشروعیت است زیرا با تعرض به حاکمیت جمهوری اسلامی ایران ناقض حقوق بینالملل و منشور ملل متحد محسوب میشود. جمهوری اسلامی ایران چنین اقدامی را به مثابه تشدیدِ وضعیّت از سویِ اروپاییها تلقی خواهد کرد و جمهوری اسلامی ایران را بیش از گذشته نسبت به قابلاعتماد بودن و قابلیت شراکتپذیری اروپا در مسائل امنیت جهانی دچار تردید خواهد نمود. این امر تبعاتی عمیق برای منافع کشورهای اروپایی در منطقه غرب آسیا خواهد داشت. ضروری است عقلانیت در دستگاه سیاست خارجی اروپا بر فضای کنونی غلبه یابد تا از یک بحران دیگر جلوگیری شود، اما سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درون و بیرونِ منطقه مبتنی بر ارزیابیهای فانتزی و گذرا از وضعیّت نیست و به هر اقدام خصمانه واکنشی متناسب به لحاظ ماهیت و دامنه نشان خواهد داد..
جمهوری اسلامی ایران در سه دهه گذشته پرآشوبترین فضایِ سیاسی و امنیتی را در خاورمیانه تجربه کرده است؛ فضای سیاسی و امنیتی پرآشوبی که تمام به دلیل اشغالگری و دخالتهای قدرتهای فرامنطقهای ایجاد شدند؛ دورانی که طی آن سه جنگ رخ داد و تحولات سیاسی عمدهای را شاهد بود و ثابت کرد که سیاستِ ایران مطابق پارامترهای خصمانه خارجی تغییر نمیکند. همه شواهد حاکی از آن است که سیاستهای هراسافکنانه در برابر ایران و گرایشهایی که به سمت جنگطلبی وجود دارند محتوم به شکست است.
مداخلاتِ نظامی آمریکا در منطقه در واقع حد و مرز قدرت نظامی و ظرفیتِ خودخوانده آمریکاییها برای دولت-ملّتسازی را نشان داد. تداوم سیاستهای آمریکاییِ منبعث از رویکرد مداخلهجویانه محکوم به شکست فضاحتبار در غرب آسیا است. تارهای بیشمارِ تحریمهایی که توسط آمریکا تنیده شده، دستوپای آنها را در بسیاری از زمینهها بسته است که یکی از مثالهای بارزِ آن روی آوردن به تعیینِ سپاه به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی در اوجِ اجرای سیاستِ شکستخورده فشار حداکثری است.
قمار اروپا برای تکرار تجربه شکستخورده آمریکاییها در برابر نیروی نظامی رسمی ایران به دلایل زیادی به ضدِ خودش تبدیل خواهد شد و شانس هرگونه نتیجهای برای آن متصور نیست. بنابراین، دوست دارم نکاتی را به همکاران اروپایی متذکر شوم:
منافع امنیتی ایران در منطقه تفاوتی با هیچکدام از کشورهای دیگر در منطقه ندارد. آنچه وضعیّت ایران را خاص کرده، «استقلال»، «دموکراسی» و «امنیت» درونزای این کشور است که منجر به خصومت و محاصره آن توسط پایگاههای آمریکایی در منطقه، تحریمهای غیرانسانی و عملیاتهای خرابکاری و ترور و اشکال دیگر تهدید به استفاده از زور است که در قالب «گزینههای روی میز» تجلی یافتهاند. در این شرایط تحکیمِ «امنیت درونزاد» و تقویتِ قوای دفاعی و ظرفیت بازدارندگی در مقابل تهدیدات نقشی کلیدی در حفظِ امنیّت ملّی ایران دارد که تصمیم ایران ادامه این روند است. سپاه پاسداران در هر دو زمینه نقشی محوری ایفا میکند، بنابراین، چنین اقدامی علیه سپاه به مثابه آن است که همه اقدامات ملّی ایران در زمینه دفاعی و بازدارندگی را به تروریسم مرتبط بدانیم.
جالب است در حالی که سپاه، به عنوان یکی از مؤثرترین نیروهای ضد تروریسم در جهان در حال مبارزه با تروریستها در غرب آسیا است، اروپاییها به دنبال این هستند که آن را به عنوان یک سازمان تروریستی تعریف کنند. نقش سپاه در مهار داعش و گروههای افراطیِ وابسته به آن، و در نهایت شکست آنها، غیر قابل انکار است حتی اگر آمریکاییها و اروپاییها نخواهند به آن اذعان کنند. بسیاری از اعضای سپاه، از فرماندهان گرفته تا سربازان، در نبرد با تروریسم در منطقه به شهادت رسیدهاند. نقش فرماندهان ایرانی، نظیر سردار سلیمانی، در جلوگیری از گسترش داعش در سرتاسر منطقه و ممانعت از ارتکاب جنایات بیشتر توسط آنها، که به طور بالقوّه نسلکشی در برابر اقلیتهای دینی و قومی را نیز شامل میشد را نمیتوان نادیده گرفت. علت ترورِ سردار سلمانی توسط آمریکا این بود که او مانند سدی محکم در برابر تروریسم ایستاده بود و مانعی در برابر سیاستهای سلطهطلبانه آمریکا محسوب میشد. اگر اروپا تصمیم بگیرد راهی را که آمریکا رفت ادامه دهد و سیاستهای ترامپی در پیش گیرد، چه چیزی از جامعه بینالمللِ مبتنی بر قانون باقی خواهد ماند؟ آیا این حرکت در تعارض با گفتمانِ استقلال سیاسی اروپا نیست و اروپا را به صورت رسمی و آشکار رعیت آمریکا نمیکند؟
منافع امنیتی اروپا در منطقه به شکلی نزدیک به منافع ایران گره خورده است. هدف قرار دادن سپاه که موتور امنیّت ایران محسوب میشود، منافع اروپا در منطقه را متزلزل خواهد کرد. لفاظی جای ابزارهای واقعی اعمال قدرت در منطقه را نمیگیرد.
تعیین سپاه به عنوان یک سازمان تروریستی از سوی اروپا، به مثابه پیوستن اروپا به جبهه خصمانهای است که آمریکا در ۴ دهه گذشته علیه ایران ایجاد کرده است. تروریستی خواندن نهاد نظامی رسمی یک کشور مستقل، تلاشی نابخردانه است که فقط از سوی یک رهبر کاملاً غیرعادی همچون ترامپ بر میآمد. تصوّر اینکه اروپاییها هم اینقدر سقوط کنند، دور از ذهن مینماید.
یادآوری میکنم که شورای وزیران خارجه اروپا به درستی در جمعبندی مورخ ۱۲ دسامبر خود ایران را محور امنیّت در منطقه توصیف کرده بود. آنچه آنها متوجه نمیشوند این است که ساختارِ امنیتی منطقه با یک ایرانِ نا امن از هم فرو میپاشد. تروریستی خواندن سپاه خلاف منافع امنیتی جمعی در منطقه است و موهبتی برای جنگطلبانی است که سالها برای رویارویی نظامی با ایران و قطع روابط و همکاریهای تاریخی و همیشه سازنده ایران و اروپا لابی کردهاند. این وضعیّت به نفع هیچکس نخواهد بود.
تروریستی خواندن سپاه پاسداران به عنوان بخش حاکمیتی در ایران، عواقب حقوقی و سیاسی در پی خواهد داشت که کشورهای اروپایی باید مسئولیت عواقب آن را بر عهده بگیرند. ما معتقدیم دیپلماسی و گفتگو بهترین مسیر است. همکاری سازنده اروپا و ایران برای یافتنِ راهحلهای پایدار در جهت رفع سوءتفاهمات موجود یک ضرورت اساسی است. ما پاسخ تعامل سازنده را در مسیر تعامل خواهیم داد اما پاسخ رفتار تهدیدآمیز اروپا را به همان زبان خواهیم داد.