خبرگزاری مهر - گروه هنر- زهرا منصوری: پیش از انتشار جدول سینماهای مردمی بود که زمزمههایی از حذف یک سیمرغ شنیده میشد، سیمرغی که به گواه سینماگران مهمترین جایزه جشنواره فیلم فجر به شمار میرود، هم در گیشه راهگشاست هم سرنوشت اکران بدون قید و بند یک فیلم سینمایی را برای فصل طلایی نوروز تعیین میکند،.
همین شد که همزمان با انتشار این جدول گمانهزنیها قوت پیدا کرد. جشنواره فیلم فجر در دوره چهل و یکم اساساً روزهای پر التهابی را شاهد است همان چیزی که دستاندرکاران فجر را بارها و بارها بر آن داشته تا به موضعگیری صریح بپردازند و از خطدهی و تحریک رسانههای معاند و برخی دشمنیها هم سخن به میان بیاورند.
قصه حذف سیمرغ مردمی اما از آنجایی آغاز میشود که فیلمهای این دوره از جشنواره با وقفهای در زمینه تولید آماده نمایش شدند این موضوع تا جایی است که حتی خبر رسیده برخی از فیلمها هنوز و در نیمه راه برگزاری جشنواره هم آماده نمایش نیستند و مراحل فنی را طی میکنند.
به موازات همین موضوع مجتبی امینی دبیر این رویداد در نشست خبریاش درباره ابهامات این جایزه عنوان کرد که «با توجه به تأخیر مراحل فنی برخی فیلمها و آماده نبودن آنها برای اکران در سینماهای مردمی، امکان اخذ عادلانه آرای مردمی وجود نداشته و به همین دلیل هم باید درباره این سیمرغ تصمیمگیری شود.» موضوعی که باعث شده سیمرغ مردمی همچنان یکی از جوایز بلاتکلیف این دوره باشد.
آنچه اما رفتهرفته حذف سیمرغ مردمی را قطعیتر میکند این است که پیش از این و در دوره گذشته با به پایان رسیدن نیمه نخست جشنواره، اولین فهرست از اسامی فیلمهای برتر از نظر آرای مردمی اعلام میشد اما حالا با گذشت ۶ روز از جشنواره خبری از این موضوع نیست.
یک مرور؛ سیمرغ مردمی چگونه متولد شد؟
سال ۷۶ و همزمان با دوره شانزدهم جشنواره فیلم فجر بود که عنوان تازهای به فهرست جوایز این رویداد سینمایی اضافه شد؛ سیمرغ بلورین «بهترین فیلم از نگاه تماشاگران». سیمرغی که در دورههای نخست رأیگیری، فیلمهایی همچون «آژانس شیشهای»، «رنگ خدا»، «عروس آتش» و… موفق به تصاحبش شدند و در دورههای متاخرتر «ابلق»، «شنای پروانه»، «متری شیش و نیم» و… آن را به دست آوردند. همان جایزهای که ابراهیم حاتمی کیا، رضا میرکریمی و اصغر فرهادی بارها موفق به شکارش شدند تا همزمان با ارزیابی آثارشان به لحاظ فنی و کیفی، بتوانند از سوی تماشاگران جشنواره هم رتبه نخست را دریافت کنند.
با نگاهی به سیر کسب این جایزه میتوان دریافت که رفته رفته عطش دستیابی به این سیمرغ از سوی صاحبان فیلمها تا جایی بالا گرفته که آن را مهمترین جایزه در میان جوایز متعدد این رویداد سینمایی قلمداد میکنند. تجربههای سالیان گذشته نشان داده که اهمیت این جایزه از این منظر است که از سویی تا حدی فروش گیشه را تضمین میکند و از سوی دیگر از دردسر رقابت برای نمایش در بهترین فصل اکران یعنی عید نوروز می کاهد.
گرچه این یک قانون و قاعده نیست اما بر اساس قانون نانوشتهای که بین سینماداران و صاحبان آثار وجود دارد فیلمی که بتواند جایزه مردمی را دریافت کند میتواند بدون قید و بند به اکران نوروزی دست پیدا کند قاعدهای که البته در دورهای «مغزهای کوچک زنگ زده» از آن پیروی نکرد و در میان همه تقلاهای سینماگران ترجیح داد اکرانش را به تعویق بیندازد تا به فراخور مضمون فیلم بتواند طیف بیشتری از مخاطبان را به دست بیاورد.
روایت اول؛ همه معترضان به یک سیمرغ!
سیمرغ مردمی جشنواره فیلم فجر به همان اندازه که محبوب سینماگران بوده، در دورههایی مغضوب هم بوده است تا جایی که طیفی از سینماگران، آن دیگری را به رعایت نکردن اخلاق و اختلال در روند جاری و عادی آن متهم میکردند.
با شدت گرفتن رقابت بر سر به دست آوردن این جایزه، در دورههایی صاحبان فیلمهایی که آمار رضایت مخاطبانشان تنه به تنه یکدیگر میزد راههای میانبری را میآزمودند تا این جایزه را از آن خود کنند. این روند چه در زمانی که این آرا به صورت دستی و توسط خانه سینما جمع آوری و چه زمانی که به صورت مکانیزه ثبت میشد، ادامه داشت.
تا دوره سی و پنجم جشنواره فیلم فجر متولی اخذ آرا، خانه سینما بود به طوری که در دورههای آخری که این نهاد مسئولیت ثبت و ضبط این آرا را بر عهده داشت برای آنکه شبهات به حداقل برسد مسئولانش آرا را به تفکیک و به تعداد در سن اختتامیه جشنواره قرائت میکردند آنچه اما اعتراض سینماگران را نسبت به روند اخذ رأیگیری برمیانگیخت شفاف نبودن مراحلش بود تا جایی که در دورههایی صاحبان آثار صندوقهای رأی را عاری از صداقت و مملو از تقلب میدانستند، این یعنی دخل و تصرف در این صندوق و وارونه کردن رأی مردم.
سینماگران، دخالت در رأی مردم را تا جایی میدانستند که گاه مستندانی از خرید بلیتها به صورت عمده و هدایت آنها در جهت یک فیلم خاص ارائه میکردند همین موضوع مسئولان سازمان سینمایی را بر آن داشت تا شکلی تازه از رأیگیری را بیازمایند.
به همین واسطه بساط فرایند اخذ رأی به شکل فیزیکی برچیده و رأیگیری مکانیزه جایگزین آن شد اما این شیوه هم تنها ۴ دوره دوام آورد و با گذر زمان همان اتهاماتی که متوجه روش سنتی بود در شیوه جدید هم عنوان شد؛ باز هم همان قصه تکراری خرید بلیتهای عمده و بر هم زدن خط جاری آرای مردم.
این موضوع در دوره چهلم به اوج خود رسید و در نهایت به کوتاه ماندن دست و نظر مردم از ترکیب جوایز دوره چهلم منجر شد.
روایت دوم؛ نظر مردم یا نظر داوران؟
یکی از مهمترین نکتهها درباره سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران که در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر مورد توجه رسانهها هم قرار گرفته، میزان انطباق آرای مردمی جشنواره با رأی هیأت داوران بوده است.
سیمرغ مردمی درست در سالی متولد شد که مخاطبان جشنواره در اشتراک نظری کامل با هیأت داوران فیلم «آژانس شیشهای» را برگزیدند و این انتظار ایجاد شد که احتمالاً فیلمی که از نظر هیأت داوران شاخصهای کیفی را برای دریافت جوایز اصلی داشته باشد، در جلب نظر مخاطبان هم موفق عمل خواهد کرد. این گزاره اما خیلی زود نقض شد و طی ۱۱ دوره بعدی اهدای سیمرغ مردمی جشنواره به فیلمهای حاضر در جشنواره شاهد اشتراک نظر داوران و تماشاگران نبودیم.
نکته جالب اینکه بعد از ۱۱ سال بازهم این ابراهیم حاتمیکیا بود که در سال ۸۸ توانست با فیلم «به رنگ ارغوان» همزمان سیمرغ بهترین فیلم از نگاه داوران و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را شکار کند. چند سال بعدتر هم این ابوالحسن داوودی بود در سال ۹۳ توانست برای فیلم «رخ دیوانه» این دو سیمرغ را بهصورت همزمان دریافت کند.
دو سال بعد هم محمدحسین مهدویان با «ماجرای نیمروز» همزمان رضایت تماشاگران جشنواره و داوران را به دست آورد و هر دو سیمرغ را از آن خود کرد. سعید روستایی هم دیگر فیلمساز جوانی است که در دوره سیوهفتم با فیلم «متری شیش و نیم» توانست سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین فیلم جشنواره از نگاه داوران را همزمان کسب کند.
در تمام سالهای اهدای سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران تنها همین ۵ فیلم بودهاند که همزمان توانستهاند نظر هیأت داوران را هم جلب کنند و در باقی دورهها شاهد اختلاف سلیقه و رأی میان داوران و تماشاگران جشنواره فجر در انتخاب بهترین فیلم بودهایم. این گزاره از آن جهت حائز اهمیت است که به یاد داشته باشیم سیمرغ بهترین فیلم جشنواره از نگاه تماشاگران به رغم اهمیتی که برای تعیین سرنوشت اقتصادی یک فیلم در چرخه اکران دارد، اساساً یک جایزه فنی بهحساب نمیآید و فیلمهایی که این سیمرغ را تا به امروز شکار کردهاند، الزاماً از نظر استانداردهای سینمایی بهترینهای فجر نبودهاند.
روایت سوم؛ گامهای لرزان یک سیمرغ
حالا همه شواهد نشان میدهد برای دومین سال متوالی جایزه مردمی از جشنواره فیلم فجر حذف شده است. برای کنکاش درباره چگونگی این حذف کافی است اتفاقات دوره قبل را به یاد بیاوریم.
سال گذشته بود که یک روز قبل از آئین اختتامیه ناگهان ستاد برگزاری اعلام کرد جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران حذف میشود و مسعود نقاش زاده دبیر آن دوره عنوان کرد: «بررسی تیمهای کارشناسی نشان میدهد به دلیل پارهای اشکالات و از جمله اشکال فنی در ارسال پیامک که باعث شده است بعضی از مخاطبان دریافت نکنند، و نیز قطعی و اختلال اینترنت در بعضی سینماها، نتایج نظرسنجی مردمی برای ستاد جشنواره اطمینانبخش نیست.»
زمزمههای این حذف اما از روزهای قبلترش آغاز شده بود، همان زمانی که چند تهیهکننده ۵ فیلم برتر آرای مردمی نسبت به شیوه رأیگیری و عدم صداقت در آرا نسبت به این روند معترض شدند و اعتراض خود را بارها در محافل غیررسمی و البته نزد مدیران اعلام کردند به همین ترتیب فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» که در چند قدمی کسب این سیمرغ بود دستش از این جایزه کوتاه ماند.
پس از این اعلام اما امیر بنان تهیه کننده این فیلم در واکنشی صریح عنوان کرد «این تصمیم جشنواره فجر پس از اتفاقاتی که در این چند روز شاهد بودیم، موید وقوع یک تخلف از سوی جشنواره است. باید مصداق این تخلف اعلام شود نه اینکه اصل صورتمسئله را پاک کنند. این عمل ناجوانمردانه است که نسبت به آن ناراحت هستم.»
او پس از این گفتگو اعلام کرد به دلیل اثر وضعی این تصمیم، از داوری فیلمش در بخشهای دیگر هم کنارهگیری میکند.
امسال اما آنچه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را در معرض حذف از ترکیب جوایز قرار داد، دیر رسیدن بخشی از فیلمها برای اکران در سینماهای مردمی جشنواره است.
شرایط خاص ماههای اخیر فرآیند تولید بسیاری از فیلمها را با چالش مواجه کرد و به همین دلیل برخی از فیلمهای مهم راهیافته به بخش سودای سیمرغ هنوز آماده اکران نیستند. به همین دلیل امکان مساوی برای ثبت آرای مردمی وجود نداشت و به گفته دبیر جشنواره به همین دلیل گزینه حذف این سیمرغ روی میز قرار گرفته است.
سیمرغ مردمی جشنواره فیلم فجر قطعاً از جوایز مهم این رویداد به حساب میآید اما به نظر میرسد فرآیند جمعآوری آرا و احصای نظر مخاطبان برای اهدای این جایزه مهم نیاز به بازنگری جدی دارد. این دوره هم که گذشت اما باید برای دورههای بعدی جشنواره فکری بهحال نظرات مخاطبان حرفهای فجر کرد.