به گزارش خبرنگار مهر، فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» به کارگردانی و نویسندگی لیلی عاج و تهیهکنندگی جلیل شعبانی در حالی در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر اکران شده است که به دلیل سوژه متفاوت، واکنشهای مختلفی را در بر داشته است. عاج و شعبانی به همراه ثریا عبداللهی که فیلم برگرفته از زندگی واقعی او است، در برنامه تلویزیونی «شبنشینی» شبکه جهانی جامجم حاضر شدند و به سوالات علیرضا امیراحمدی پاسخ دادند.
سرهنگ ثریا برای همه جهان قابل درک است
شعبانی تهیهکننده «سرهنگ ثریا» با تاکید بر اینکه زبان فیلم، بینالمللی است، گفت: داستان «سرهنگ ثریا» درباره مادرانی است که از دیدن فرزند خود محروم هستند و این حس مشترک مادرانه در تمام جهان قابل درک و فهم بوده و یک زبان بینالمللی است. لذا در تلاش هستیم تا اکران این فیلم سینمایی علاوه بر ایران در کشورهای آسیایی و اروپایی نیز صورت گیرد چون پتانسیل دیده شدن در سطح بینالمللی را دارد.
جلیل شعبانی با اشاره به اینکه فیلمهای زیادی درباره سازمان منافقان ساخته شده، اما «سرهنگ ثریا» با زاویه و نگاه جدید به این ماجرا پرداخته است، افزود: همیشه تصور بر این بوده که منافقان اسلحه دست گرفته و به صورت مستقیم آدم میکشند و ترور میکنند. در حالی که آنها علاوه بر این کار با ورود به فکر و ذهن جوانان، زندگی آنها را نیز نابود میکنند. در سینما هیچ وقت به این موضوع اشاره نشده که آنها زندگیها را نابود میکنند. این فیلم بیشتر به این زاویه میپردازد و میخواهد بگوید کار این گروهها مهلکتر از کسانی است که با اسلحه روبروی شما میایستند و شلیک میکنند. در این فیلم به این زاویه از سازمان منافقان پرداخته شده که یک زاویه جدید و نو در سینماست.
او ادامه داد: وقتی سازمان اوج به عنوان سرمایهگذار، تئاتر «بابا آدم» را از نزدیک دید متوجه شد نمایشنامه پتانسیل این را دارد که تبدیل به سینمایی شود و خانم عاج هم این قابلیت را دارد از بازیگر طوری بازی بگیرد که باورپذیر باشد.
شعبانی با بیان اینکه «سرهنگ ثریا» سوژهای جهانی دارد گفت: واقعیت این است این قصه میتوانست در هر کجای دنیا رخ دهد. اینکه مادری را از دیدار فرزندش محروم کنند، به نظر من موضوع قابلیت بینالمللی شدن را دارد. لذا تلاش میکنیم برای اکران در کشورهای دیگر نیز اقداماتی انجام دهیم تا در کشورهای آسیایی و اروپایی دیده شود.
تلاش برای اکران جهانی
این تهیه کننده با اشاره به تصمیم برای اکران بینالمللی فیلم، افزود: حداقل تاثیری که اکران جهانی میتواند داشته باشد این است که سازمانهای بینالمللی با ماهیت گروهک منافقین آشنا شوند و از حمایت آنها دست میکشند. اینطور میشود که اسرای آنجا راه گریزی خواهند یافت تا به آغوش خانوادههای خود برگردند. البته مخالفان هم پروپاگاندا و تبلیغات خود را دارند و تلاش میکنند تا فیلم دیده نشود. اما باید بگویم در ایران کسی نیست که از منافقین متنفر نباشد. من با یکی از بازیگرها برای بازی در این فیلم مذاکره میکردم گفت وقت ندارم که بیایم وگرنه حتماً بازی میکردم. چون اگر من روزی قصد مهاجرت داشته باشم زمانی است که منافقان وارد این کشور شوند.
شعبانی خطاب به بینندههای شبکه جام جم گفت: روی صحبت من با برخی ایرانیهای مقیم اروپاست. با چه رویی پرچم منافقان را در دست میگیرید و مقابل در سازمان ملل میایستید و از این سازمان حمایت میکنید؟ آنها بچههای کشور را گروگان گرفتهاند.
فیلم ایدئولوژی زده نیست
لیلی عاج، کارگردان «سرهنگ ثریا» هم درباره چگونگی ساخت فیلم اول خود گفت: سال گذشته وقتی در جشنواره تئاتر فجر تئاتر «بابا آدم» را بر روی صحنه بردم آرزو داشتم سرمایهگذاری پیدا شود تا نسخه سینمایی آن را بسازم. چون به نظرم میرسید این موضوع ظرفیت بالایی برای درام دارد. وقتی با خانم عبدالهی آشنا شدم دیدم مادرهایی که در انجمن نجات هستند همگی عضوی از خانواده من شدهاند. از این رو تمام تلاش خودم را در این زمینه کردم تا اینکه مسولان سازمان اوج و آقای جلیل شعبانی تئاتر را دیدند و به این باور رسیدند این موضوع ظرفیت تبدیل شدن به فیلم سینمایی را دارد.
او ادامه داد: من در این فیلم سینمایی از زاویهای کاملاً مادرانه به قصه نگاه کردم که اصلاً ایدئولوژی زده نیست. در کنار این مادرانگی، تلاش من این بوده هر آن چیزی که باید درباره سازمان منافقین دانسته شود را اشاره کنم. عجیبترین آن این است چگونه میشود یک فرزند نخواهد مادرش را ببیند! پدری نخواهد دخترش را ببیند! چه اتفاقی در اشرف میافتاد که ابتداییترین عواطف انسانی را آنجا از دست میدهی و تبدیل به آدم آهنی میشوی؟! دیالوگی در فیلم است که میگوید «اینها جواب ما را نمیدهند؛ اینها سنگ شدهاند.»
عاج درباره بازی ژاله صامتی در نقش ثریا گفت: «انتخاب اول و آخر من برای این نقش خانم صامتی بود. من برای این نقش یک مادر کاملاً ایرانی میخواستم که همه او را باور کنند. ایشان خیلی بازیگر خوب و همراهی است و این برای کسی که تجربه ساخت نخستین فیلم خود را دارد بسیار عالی است. او جانانه تلاش کرد تا ثریا عبداللهی را بر روی پرده سینما زنده کند. تست گریم عجیب و غریبی نداشت و میخواستیم از لحاظ روحی و حس و حال مادرانه، شبیه خانم عبداللهی باشد.
عاج همچنین درباره دیگر بازیگران گفت: تمام بازیگرهای فیلم تئاتری هستند و از این انتخاب راضی هستم. چون فکر میکنم بازیگرهای تئاتر ظرفیتهای درجه یکی دارند. چون در شرایط سختی نیز فیلم ساخته شد. از لحاظ آب و هوایی بسیار کار سختی بود و در کمپ آزادی مادرها باید این شرایط سخت را طاقت میآورند.
او ادامه داد: مادرهایی که در فیلم هستند علاقمند به بازیگری بودند و چندان تجربه نداشتند. برای همین در پیش تولید با آنها تمرین داشتیم و خوشبختانه آنقدر خوب از پس کار برآمدند که در حال حاضر هر کدام از آنها میتوانند بازیگرهای بالقوهای برای این سن باشند.
عاج همچنین بیان کرد: کار کردن با سالمند کار سختی است. در کنار این موضوع کار کردن در بیابانهای قم آن هم در ماه آخر پاییز هم بسیار دشوار است. باد، باران، خاک، سرما، شب و… تمام اینها به سختی کار اضافه میکرد. با این حال فکر میکنم موفق عمل کردیم. چون بزرگترین آزمون برای من زمانی بود که مادرها به پردیس ملت آمدند و فیلم را دیدند. آنقدر گریه کردند و حالشان بد شد که قابل تصور نیست. مادری از زنجان آمده بود و ۴۱ سال میشود پسرش را ندیده است و بسیار تحت تاثیر فیلم قرار گرفت. در کل برای من مهم این بود مادرها راضی باشند.
روایت ۲۰ سال چشم انتظاری
در ادامه برنامه «شب نشینی» ثریا عبداللهی، شخصیت واقعی فیلم سینمایی «سرهنگ ثریا» درباره سرنوشت فرزند خود توضیح داد: سال ۱۳۸۱ فرزند ۲۱ سالهام امیراصلان حسنزاده که برای شرکت در مسابقات بدنسازی به کشور ترکیه رفت. پس از ۴ سال بیخبری متوجه شدیم که او اسیر دست منافقان است و در حال حاضر بعد از گذشت ۲۰ سال نیز در کمپ تیرانای آلبانی همچنان اسیر است و من هنوز بعد از گذشت این همه سال موفق نشدهام او را ببینم.
عبداللهی با بیان اینکه به جز او دهها هزار خانواده دیگر سرنوشتی مشابه او دارند، ادامه داد: سال ۸۸ من با گروه منافقان آشنایی خاصی نداشتم و وقتی فهمیدم امیر اسیر آنها شده است و بعد از آن به همراه ۱۰ خانواده دیگر عازم عراق شدیم. با این حال فرمانده ارتش عراق گفت فرماندهان منافقان در اشرف اجازه ملاقات به ما نمیدهند؛ یک هفته بمانیم شاید به ما اجازه دادند. آن زمان آمریکا به اشرف حمله کرده و خودش کمپ داشت و مراقب اشرف بود. برای همین ارتش عراق کانکسی برای ما آماده کرد تا آنجا اسکان بگیریم به این امید که فرزندانمان را ببینیم.
عبداللهی با بیان اینکه امیدوار است با اکران این فیلم بتواند فرزند خود را بعد از ۲۰ سال از نزدیک ببیند، گفت: سالهاست فرزندم را ندیدهام و دیگرانی که از فرقه جدا شدهاند از او به من خبر میدهند. من نمیخواهم فقط از بچه خودم صحبت کنم. من نماینده همه مادران هستم و در انجمن نجات فعالم. من از این باب خوشحالم که بعد از ۴۰ سال بغض خانوادهها و صدایشان به جشنواره رسید. ما حدود ۱۲ هزار امضا، عکس، فیلم، صدا و… را جمع آوری کردیم؛ اما هیچ نهادی به ما جوابی نداد. تا سازمان ملل رفتم. پیش احمد شهید رفتم و گفتم مادرها چه میخواهند. ما سیاسی نیستیم، فقط مادر هستیم؛ اما هیچکس به ما جوابی نمیدهد که باید چه کار کنیم.» او در پایان بیان کرد: «من ممنون خانم عاج هستم که پای ما را به جشنواره رساند. چند سال ما اشرف بودیم و هیچ رسانهای پیدا نشد. خودمان هم خودمان را پنهان میکردیم چون از صحبتهای طعنه آمیز فراری بودیم. برای همین خودمان را پشت پرده پنهان میکردیم.»