تراکم بالا و بلندمرتبه سازی‌های خارج از چارچوب و بی‌اندازه، کلان‌شهرهای کشور را با مشکلات زیادی از جمله آلودگی، ترافیک و ازدحام جمعیت و شهروندان را با مشکلات عدیده اجتماعی روبه‌رو کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، بلندمرتبه سازی و تراکم بالا یکی از سرنخ‌های مهم مشکلات کلان‌شهرهای کشور است که تاکنون از سوی کارشناسان زیادی مطرح شده است. رشد شتابان جمعیت و مهاجرت از روستاها به سمت شهرهای بزرگ باعث شد تا بلندمرتبه سازی به عنوان یک راه‌حل برای این مسئله مطرح شود، به‌طوری‌که حالا به عنوان نمادی برای کلان‌شهرها خودنمایی می‌کند.

در برخی موارد سازه‌های بلند و آسمان‌خراش‌ها به عنوان جاذبه‌های مدرن و دیدنی در کشورهای توسعه یافته مطرح شدند و ساختن آن‌ها برای کشورهای جهان‌سومی تبدیل به آرزو شد. به همین دلیل این کشورها با رفتن به سمت ساخت سازه‌های بلند به دنبال این بودند که به جرگه کشورهای متمدن و مدرن بپیوندند.

شهرسازی مدرن در ایران و کشورهای توسعه‌یافته

در همین زمینه رامین خورسند پژوهشگر اندیشکده شهر اسلامی- ایرانی دانشگاه امام حسین (ع) می‌گوید: انگیزه اصلی و ابتدایی از بلندمرتبه سازی در کشور ایران حرکت به سمت مدرنیزاسیون و بعد به عنوان راهکاری برای توسعه کیفی ساختمان، بهبود فضاهای شهری در کلان‌شهرها، از بین بردن ساختمان‌های فرسوده، استفاده بهینه از زمین و … بود که متأسفانه به مرور زمان به انگیزه‌های صرفاً اقتصادی تقلیل یافت و با توجه به سابقه فرهنگی، تمدنی، سنت کالبدی شهری و… آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و زیست‌محیطی را بر شهرها تحمیل کرد.

در واقع مدرنیته در حوزه معماری و شهرسازی نیز همچون دیگر حوزه‌ها با شکل و پیامدهای منفی زیادی وارد ایران شد به‌طوری‌که این شکل از شهرسازی مدرن حتی در کشورهای توسعه یافته و مهد پیدایش مدرنیته نیز دیده نمی‌شود.

همچنین به گفته پیروز حناچی، شهردار پیشین تهران؛ در شهری چون نیویورک بلندمرتبه سازی در یک منطقه خاص محدود شده و به شکلی انجام شده است که از دور که نگاه می‌کنید مانند یک لکه کنار آب می‌ماند اما وقتی نزدیک می‌شوید مشاهده می‌کنید در فضای بسیار متراکم ساختمان‌ها با ارتفاع بلند ساخته شده‌اند که بر زیبایی آن منطقه افزوده است. از این مثال‌ها در دیگر شهرهای دنیا هم بسیار داریم این در حالی است که در کشور ما نظارت‌های لازم وجود نداشته و بلندمرتبه‌سازی در تمام شهر پخش شده است و همان‌طور که گفتم به ایجاد مزاحمت برای دیگران یعنی شهروندان منجر شده است.

آلودگی هوا، ترافیک و شلوغی، پیامدهای منفی بلندمرتبه سازی

یکی از پیامدهای منفی بلندمرتبه سازی در کلان‌شهرهای کشور، برهم زدن جریان طبیعی هوا و بسته شدن کریدور هوایی آن‌هاست. جانمایی ساختمان‌های بلند در مناطق نامناسب شهرها و در مسیر جریان باد باعث می‌شود جریان هوا ساکن شود و ذرات آلاینده حاصل از فعالیت‌های جمعیت زیاد شهرها امکان حرکت نداشته باشند. در این حالت آلاینده‌ها در هوا انباشته شده و باعث آلودگی شدید و مشکلات تنفسی برای انسان‌ها می‌شوند.

طبق مطالعات انجام شده سرعت باد در سطح شهر و خیابان، تحت تأثیر عناصر طراحی شهری از جمله ارتفاع و تراکم ساختمان‌ها و همچنین پراکندگی ساختمان‌های مرتفع، دچار تغییر قابل‌توجهی می‌شود به‌طوری‌که سرعت باد در برخورد با سطح ناهموار که در اثر ساخت‌وساز در شهر ایجاد شده است دچار افت و کاهش می‌شود؛ بنابراین ساختمان‌های بلندی که در مسیر جریان ورود باد در شهرها قرار دارند به طور قابل توجهی آلودگی هوا را تشدید می‌کنند.

پیامد منفی دیگر بلندمرتبه سازی، افزایش ترافیک و ازدحام جمعیت و وسایل و حمل‌ونقل است. اگر ساختمان‌های بلند خیابان‌های شهر را احاطه کنند به‌طوری‌که انواع مجتمع‌های تجاری، اداری و مسکونی بر آن‌ها بار شوند، گنجایش و ظرفیت خیابان‌ها کمتر از جمعیت ورودی و خروجی آن‌ها خواهد بود. در این شرایط ترافیک و شلوغی اولین مهمان این مناطق خواهد بود و استفاده‌کنندگان از آن‌ها به انواعی از مشکلات ترافیکی همچون کمبود جای پارک، ازدحام جمعیت، آلودگی صوتی و نیز مشکلات روحی و روانی دچار خواهند شد.

همچنین مشکلات پدافندی و عدم ایمنی در برابر حوادثی چون زلزله نیز از دیگر پیامدهای بلندمرتبه سازی است که در روزهای گذشته و در جریان زلزله سهمناک ترکیه و سوریه به خوبی مشاهده شد.

انواع آسیب‌های بلندمرتبه سازی؛ از آسیب‌های فیزیولوژیکی تا تجاوز به حقوق همسایه

خورسند همچنین درباره آسیب‌هایی که بلندمرتبه سازی با خود به همراه می‌آورد گفت: آسیب‌های بلندمرتبه سازی را می‌توان در ۶ دسته کلی تقسیم کرد که شامل «آسیب‌های فیزیولوژیکی، اقتصادی، حمل‌ونقلی و ترافیکی، اجتماعی، زیست‌محیطی و کالبدی- بصری» می‌شود؛ اما اگر بخواهیم بخشی از مهم‌ترین آسیب‌های بلندمرتبه سازی را ذکر کنیم، مواردی چون «افزایش بیماری‌های تنفسی و افزایش احتمال انتقال بیماری‌های واگیر، افزایش تصادفات و مرگ‌ومیر ناشی از آن، افزایش چشم‌گیر قیمت زمین و مسکن در مجاورت بلندمرتبه‌ها، احتکار زمین و ملک و قرار گرفتن آن در اختیار دلالان و سرمایه‌داران، تأثیر منفی ساختمان‌های بلند بر تراکم ساختمانی و مصرف زمین و کاربری زمین‌های اطراف، افزایش تراکم ترافیک در معابر، عدم تجانس فرهنگی ساکنان در بلندمرتبه‌ها و افزایش تنش‌های اجتماعی، کم رنگ شدن روابط همسایگی، کاهش نشاط کودکان، تخریب مقیاس انسانی و از بین رفتن تناسبات کالبدی، محدود کردن دید افقی، کاهش وزش باد، تغییر غیرطبیعی دمای شهر» و برخی موارد دیگر را شامل می‌شود.

تراکم جمعیتی تهران چند برابر پایتخت‌های مهم جهان

با وجود پیامدهای منفی بسیار زیادی که تراکم بالا و بلندمرتبه‌سازی در شهرها ایجاد می‌کند، اما اغلب کلان‌شهرهای کشور با بی‌توجهی، شاهد رشد قارچ گونه سازه‌های بلند و بی‌قواره است که آن‌ها را در مقایسه با سایر کلان‌شهرهای جهان با افت کیفیت زندگی مواجه کرده است.

تراکم یکی از پارامترهای مهم و تأثیرگذار در شاخص‌های کیفیت زندگی شهری است که همواره در مطالعات کارشناسی به آن پرداخته شده است. تراکم یا به صورت تراکم جمعیتی و با واحد نفر در هکتار و یا به صورت تراکم ساختمانی و با واحد درصد بیان می‌شود.

مقایسه تراکم جمعیتی تهران با پایتخت اقتصادهای برتر دنیا همچون پاریس، پکن، رم، واشنگتن و لندن نشان می‌دهد که تعداد نفر در هکتار شهر تهران نسبت به شهرهای گفته شده بیشتر است به‌طوری‌که تراکم آن در مقایسه با پکن و پاریس بیش از ۵ برابر است.

در همین زمینه منان رئیسی، رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهرداری تهران گفت: ما در مرکز مطالعات شهرداری تهران پژوهشی داشتیم و دریافتیم که تراکم جمعیت در هکتار پایتخت نشان داد که متوسط آن چند برابر خیلی از پایتخت‌ها یا کلان‌شهرهای دیگر در سایر کشورهاست. مثلاً تراکم تهران دو برابر شهر لندن، استانبول، دوبی یا برخی دیگر از کلان‌شهرهای مطرح دنیاست؛ یعنی تهران متراکم‌تر از بسیاری شهرهای بزرگ است.

مقایسه تهران با پایتخت ترکیه نیز نشان می‌دهد که آنکارا با ۲ هزار و ۷۶۷ کیلومترمربع مساحت جمعیتی در حدود ۵ میلیون و ۶۶۳ هزار نفر جمعیت دارد حال آنکه تهران با یک‌چهارم این مساحت بیش از ۱۰ میلیون نفر را در خود جای داده است.

ارتباط تراکم جمعیتی و شاخص‌های کیفیت زندگی

طبق برآوردهای کارشناسی در تراکم مطلوب ۴۰ درصد اراضی به طور خالص به بخش مسکونی تعلق دارد و ۶۰ درصد آن‌ها متعلق به معابر و بخش‌های خدمات عمومی است. بنابراین از هر هکتار به طور میانگین ۴۰۰۰ مترمربع قابل استفاده است که با توجه به درنظر گرفتن ۲۵۰ مترمکعب برای زیربنای هر واحد و رقم ۳.۳ بعد خانوار فعلی، تراکم ۵۲.۸ نفر در هکتار تراکم جمعیتی مطلوب است.

مطالعه‌ای در یکی از دانشگاه‌های کشور، تأثیر تراکم بر شاخص‌های کیفیت زندگی شهری را در منطقه ۳ تهران بررسی کرده است. نتیجه حاصل نشان می‌دهد از میان ۲۲ شاخص سنجشگر کیفیت زندگی، رضایتمندی از روابط همسایگی در محل سکونت، رضایتمندی از قیمت خرید مسکن، رضایتمندی از کیفیت خدمات اتوبوس‌رانی، رضایتمندی از وضعیت و امکانات فضاهای باز شهری و رضایتمندی از کیفیت خدمات ورزشی بیشترین تأثیرپذیری را از تراکم جمعیتی دارند.

با بالا رفتن تراکم، رضایتمندی از امکانات و خدمات شهری کاهش پیدا می‌کند چراکه محیط مناسب برای برآوردن نیازهای انسان‌ها و رشد و بالندگی آن‌ها از بین می‌رود. لذا تراکم جمعیتی باید متناسب با خصوصیات اجتماعی، اقتصادی و محیطی محله باشد و به هر میزان که از وضعیت بهینه فاصله بگیرد، نارضایتی‌هایی را در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و خدماتی به همراه خواهد داشت.

شورای عالی شهرسازی همچنان بر مدار گذشته

با وجود تراکم بالا و پایین بودن کیفیت خدمات شهری در تهران، خرداد ماه سال گذشته شورای عالی شهرسازی و معماری ایران مکان‌یابی و ضوابط و مقررات ساخت بناهای بلندمرتبه در محدوده شهر تهران را تصویب کرد.

به گفته منان رئیسی، کارشناس شهرسازی در حال حاضر شهر تهران در شرایط موجود متراکم است و آسیب‌های اجتماعی، ترافیکی، کالبدی و … دارد که نشان می‌دهد امکان جمعیت‌پذیری بیش از این را ندارد؛ ولی با مصوبه‌ای که شورای عالی شهرسازی و معماری صادر کرده که قرار است از این به بعد در برخی پهنه‌های شهری امکان بلندمرتبه سازی باشد، اجازه افزایش بیشتر تراکم داده شده است.

وی بیان کرد: این مصوبه شورای عالی شهرسازی در خصوص بلندمرتبه سازی به این معنی است که شهر متراکم‌تر، ترافیک آن بیشتر و آسیب‌های اجتماعی فعلی افزایش یابد. جدا از این مسائل، تأثیرات زیست‌محیطی نامطلوبی بر روی شهر داشته باشد.

بنابراین به نظر می‌رسد قرار است شورای عالی شهرسازی همچنان مردم را قربانی بی‌مسئولیتی و بی‌تدبیری خود کند و نه تنها گذشته را چراغ راه آینده‌اش قرار ندهد بلکه با چشمانی بسته مسیر گذشته را ادامه بدهد.

همچنین لازم است مسئولین دولتی در کنار ارائه آمارهای تأمین زمین و پیشرفت نهضت ملی مسکن، به طور شفاف و صریح حداقل و حداکثر تراکم مدنظرشان را نیز اعلام کنند تا کیفیت زندگی در این واحدها که رابطه عکس با تراکم بالا دارد، برای مردم مشخص شود.