همدان-مجاهد دوران نهضت انقلاب اسلامی در تویسرکان گفت: یادآوری گذشت ها و فداکاری های ملت بزرگ ایران و ثبت و ضبط این خاطرات برای جوانان و نوجوانان از اهم وظایف امروز ما است.

محمود صلواتی در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: در دهه پنجاه، تویسرکان با نهضت امام خمینی (ره) آشناتر شد در سال ۱۳۵۳ مرحوم شیخ نعمت الله صالحی نجف آبادی صاحب کتاب شهید جاوید که به تویسرکان تبعید شده بودند در مسجد امام سجاد یا همان مسجد نو کلاس‌هایی برپا می‌کردند.

وی افزود: ایشان آیات قرآن و احادیث را شرح و تفسیر می‌کردند که بعد از چند روز مأمورین جلسه را تعطیل و ایراد می‌گرفتند که مگر مسجد مدرسه است که تخته سیاه آورده‌اید.

وی تصریح کرد: ایشان هر چند در آن زمان بخاطر نوشتن کتاب شهید جاوید در شهرستان موافقان و مخالفانی داشتند اما در روشنگری سهمی بزرگی ایفا کردند، در همین دهه پنجاه سه نفر از جوانان تویسرکان به خاطر تشکیل جلسات ضد رژیم و ارتباط با مجامعی در شهرهای دیگر دستگیر شدند و مدتی در بازداشت ساواک قرار داشتند که می‌توان بنام‌های سهرابی، باقرپور و علی آبادی اشاره کرد و آنان بعد از مدتی آزاد شدند و به زندگی بازگشتند در همین سال‌ها عده‌ای از جوانان دانشجو و بازاریان و فرهنگیان کتابخانه ی مذهبی مسجد امام حسین را راه اندازی کردند اتاقی در ضلع شرقی حیاط مسجد را به این امر اختصاص دادند و با گردآوری کتاب‌های مذهبی و روشنگری به آگاهی بخشی پرداختند و بعد از این کتابخانه، کتابخانه های دیگری هم در مساجد راه اندازی شد.

مردم مقلد امام خمینی شدند

این مبارز انقلابی ادامه داد: در همین دوران حضرت آیت الله مؤمن قمی عضو فقهای شورای نگهبان به تویسرکان تبعید شدند و ایشان در مسجد باغوار نماز جماعت می‌خواندند و بعد از نماز سخنرانی می‌کردند مسجد باغوار به محل تجمع نیروهای مذهبی و آگاه به ویژه مقلدان امام خمینی (ره) تبدیل شده بود چون در آن دوران تقلید از امام گرفتاری‌های خاص خود را داشت، اکثر قریب به اتفاق مردم مقلد حضرت آیت الله گلپایگانی و مراجع دیگر بودند و مقلدان امام تعدادشان کم بود در یک دهه آقای مؤمن از آیت الله محمدی ریشهری هم دعوت کرده بودند و ایشان در مسجد باغوار به منبر رفته سخنرانی کردند.

صلواتی گفت: چند روزی حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در روضه صبحگاهی مرحوم آقای محمد باقر امامی منبر رفتند و البته حرکت‌های اجتماعی که نوعی دهن کجی به رژیم بود در شهرستان انجام می‌گرفت مثلاً در مقابل گرانی اجناس و کالاها حرکت‌هایی خود جوش صورت می‌گرفت و ثابت می‌کردند که حکومت حتی نمی‌تواند کوچک‌ترین امور معیشتی را کنترل کند گاه عده‌ای در وسط چهار سوق بازار دست به قصابی می‌زدند و گوشت را با نرخ ارزانی به حراج می‌گذاشتند.

صلواتی یادآور شد: مسجد صادقیه که در سال ۱۳۵۱ تازه افتتاح شده بود میزبان حجت الاسلام آقای احمدی بود که در آنجا نماز جماعت می‌خواند و بین دو نماز منبر می‌رفت و مسائل روز را بیان می‌داشت.

رونق مجالس و محافل مذهبی در سال ۱۳۵۶

وی افزود: در سال ۱۳۵۶ مجالس و محافل مذهبی رونق بیشتری گرفت، هیأت‌های مذهبی غالباً جنبه‌ی سیاسی هم گرفته و در کنار قرائت قرآن و بیان احکام، مخفیانه، رساله‌ی امام را هم رد و بدل می‌کردند و گاهی نوار سخنرانی‌های مذهبی دست به دست می‌گشت، مجلات روزآمد مذهبی مانند مکتب اسلام مشترکانی یافت، کتاب‌های شهید مطهری مخصوصاً آنهایی که جنبه‌ی اجتماعی بیشتری داشت مانند کتاب نظام حقوق زن در اسلام مورد توجه بود روی هم رفته زمینه‌هایی در شهرستان ایجاد می‌شد که حتی افراد مذهبی سیاسی کم کم از افراد مذهبی عادی قابل تشخیص بودند.

شعار مرگ برشاه در سال ۱۳۵۷ به صورت علنی داده شد

صلواتی ادامه داد: در ابتدای سال ۱۳۵۷ جوانان بعد از خروج از مسجد شعارهایی می‌دادند، برای سلامتی امام (ره) صلوات می‌فرستادند، نام امام را علنی بر زبان می‌آوردند، اندک اندک شعار مرگ بر شاه رایج شد. در ماه مبارک رمضان ۵۷ که مصادف با تابستان بود بعد از نماز جماعت مسجد جامع، حجت الاسلام آقای آل طاها منبر می‌رفتند و بدون استثنا هر روز بعد از سخنرانی اجتماعات و تظاهرات تشکیل می‌شد و به میدان اصلی شهر کشیده می‌شد در ۲۶ رمضان آن سال جوانان با شعارهای مرگ بر شاه وارد خیابان شدند و با مأموران درگیر شده، درگیری به مسجد جامع هم کشیده شد ابتدا گاز اشک آور شلیک شد و سپس به تیر اندازی هوایی و زمینی مبدل شد و گلوله‌هایی هم به شیشه‌ی شبستان و دیوار مسجد اصابت کرد.

وی ادامه داد: در این درگیری اسلحه یکی از مأموران توسط جوانی انقلابی به نام شهید محمد حسین سوری مصادره شد و بعد از این امر مأموران هر چند کوشیدند و عده‌ای را احضار کرده و آزار و اذیت کردند نتوانستند اسلحه را پیدا کنند.