عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران معتقد است روند جامعه رو به نهادینه کردن مدرنیزاسیون است و از این رو ما گریز و گزیری از اخلاقی کردن نداریم. طرح این مباحث نشانگر آن است که ما باید در کشور خودمان ضمن آشنایی با این ادبیات اخلاقی بومی تولید کنیم؛ اخلاقی که عقلانی باشد و بتواند در شاخه‌های مختلف فکری و حرفه‌ای به کار ما بیاید.

به گزارش خبرنگار مهر، دکتر سروش دباغ، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در گفتگو با برنامه "سوفیا" رادیو گفتگو درباب بایسته های تحقق فلسفه اخلاق گفت: فلسفه اخلاق کند و کاو عقلانی درباره علم اخلاق است که سابقه‌ای طولانی از زمان سقراط تا به امروز دارد. اما امروزه رشته ای که به نام فلسفه اخلاق نامیده می شود، با کتاب "اصول اخلاق" جورج ادوارد مور، در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم آغاز شد و به تحلیل مفهومی مفاهیم اخلاقی پرداخت.

وی افزود: البته در باب دلیل اهمیت یافتن اخلاق باید به تحولاتی اشاره کرد که در دوران مدرن بعد از رنسانس و کم قدرت شدن مقوله ای به نام دین در عرصه عمومی رخ داد. اما در هر صورت فلسفه اخلاق به معنای مورد نظر ما، رشته ای است که قدمتی نزدیک به بیش از یکصد سال دارد. در این میان باید به تاثیر حوادثی که پس از جنگ جهانی دوم رخ داد نیز اشاره کرد که تاثیر عمیق و ژرفی بر تفکر غربی گذاشت و تامل فلسفی در مورد مقوله اخلاق یا علم توصیفی اخلاقی شکل گرفت و در سه شاخه یعنی فرااخلاق، اخلاق هنجاری و سوم اخلاق کاربردی که می توان به این سه شاخه هایی را نیز افزود.

دکتر دباغ به تعریف این سه شاخه اخلاق پرداخت و گفت: در این میان فرااخلاق در باب مسائل فلسفی‌تر اخلاق است. اخلاق هنجاری متضمن توضیح خوبی ها و بدی ها و بایسته ها و نبایسته هاست که در اینجا نحله هایی چون اخلاق کانتی، اخلاق مسیحی، اخلاق بودایی، اخلاق فایده گرا و اخلاق شهودگرایانی چون راس را می یابیم. در اخلاق کاربردی نیز تئوری های اخلاق هنجاری را در مواجهه با مسائل مختلف به کار می برد، مثل اخلاق جنگ، اخلاق محیط زیستی، اخلاق پزشکی یا اخلاق حرفه ای و ... .

دکتر دباغ در ادامه این گفتگوی رادیویی و در پاسخ به این پرسش که در سنت ما چه جریان های فلسفه اخلاق می توانیم بیابیم گفت : در میان فلاسفه ما کمابیش بحث های اخلاقی بوده است، به خصوص بحث مشهور حسن و قبح عقلی و ذاتی در میان اشاعره و معتزله است که اشاعره به حسن و قبح ذاتی و معتزله به حسن و قبح عقلی قائل بودند. البته انگیزه اشاعره در این امر کلامی بوده است و می خواستند خداوند را به هیچ محدود نکنند. این بحث در هر صورت یک بحث فرااخلاقی است، این که آیا حسن و قبح اخلاقی وجود دارد یا خیر، این که داوری های ما شان کاشفیت از خارج دارند یا صرفا بر آمده از احساس و عواطف ما هستند در سر فصل هایی چون شناخت گرایی اخلاقی بحث می شود، گرچه با انگیزه های کلامی پدید آمده اند.

وی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا به نظر شما دین متکفل اخلاق در جامعه ما بوده است گفت : بله، به نحو اکثری.

دکتر دباغ در ادامه در پاسخ به این پرسش که وقتی فردی عملی مرتکب می شود، عمل او دینی است یا اخلاقی؟ گفت : می تواند هر دو باشد، البته در نگاه تاریخی ما بیشتر به انگیزه های دینی عمل اخلاقی صورت می گرفته است، اما منحصر در این نبوده است، اما در هر صورت این دو قابل جمع اند، یعنی یک بار با داعیه های دینی عمل اخلاقی انجام می دهیم و یک بار همین عمل را به با کاربست تئوری های اخلاقی می کنیم. تفکیک میان این دو مفهومی است.

عضو هیات علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران همچنین در پاسخ به این پرسش که چرا دغدغه فیلسوفان ما تحقق دانشی به نام فلسفه اخلاق به صورت مستقل نبوده و صرفا به حکمت عملی محدود شده است. آیا این امر به دلیل هیمنه دین است، گفت : البته تا حدودی به همین دلیل است و به دلیل دغدغه های دینی متکلمان اکثرا نیازی نیز به این حوزه حس نمی کرده اند.

وی در ادامه به علامه طباطبایی اشاره کرد و گفت : علامه سید محمد حسین طباطبایی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم در اقدامی بی سابقه در تاریخ فلسفه اسلامی برای اولین بار به بحث از ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری پرداخته اند که امروزه با عنوان درباره واقع گرایی یا ناواقع گرایی اخلاقی در حوزه فلسفه اخلاق می گنجد. اما این راه کم رهرو ماند. اما در غرب این مباحث بسیار گسترده بود. تا حدودی این امر به دلیل رشد علم تجربی در غرب نیز بود.

دکتر دباغ همچنین در پاسخ به این پرسش که برخی اذعان دارند که ما باید نگاهی بینارشته ای به اخلاق و فلسفه اخلاق داشته باشیم، به این معنا که از یکسو به فرآورده ها و محصولات اندیشه غربی نظر کنیم و از سوی دیگر به حل مسائل کشور خودمان را بپردازیم. نظر شما چیست اظهار داشت: مباحث گسترده ای مثل اخلاق حرفه ای، اخلاق پزشکی و ... نشان می دهد که مسائلی از این دست به دلیل روند اخیر در جامعه ما در حال شتاب گرفتن است و به نحوی نهادینه کردن مدرنیزاسیون است و از این رو ما گریز و گزیری از اخلاقی کردن نداریم و بنابراین باید از محصولات فکر غربی مثل جامعه شناسی، روانشناسی، انسان شناسی استفاده کنیم.

وی افزود: طرح این مباحث نشانگر آن است که ما باید در کشور خودمان ضمن آشنایی با این ادبیات باید اخلاقی بومی تولید کنیم. اخلاقی که عقلانی باشد و بتواند در شاخه های مختلف فکری و حرفه ای به کار ما بیاید، باید در دستور کار ما باشد. بومی کردن به این معنا که باید به چه قیود اخلاقی عقلانی را در دستور کارمان قرار دهیم تا بتوانیم اخلاق را در مقام عمل نهادینه کنیم.