به گزارش خبرگزاری مهر، آئین رونمایی کتاب «جولان جوانمرد»؛ تاریخ شفاهی احمد خالدی با حضور سعید جلیلی، محمدعلی زمانیان، محمدمهدی رحیمی عوامل کتاب و همچنین خانواده و همکاران مرحوم خالدی در خانه اندیشه ورزان برگزار شد.
سعید جلیلی در ابتدای این مراسم طی سخنانی گفت: نکته اولی که درباره آقای خالدی که رحمت خدا بر ایشان باد باید گفت، این است که ایشان در تمام عمرشان به دور از تشریفات و خودنمایی بودند. پس این جلسه چه سنخیتی میتواند با چنین شخصیتی داشته باشد، نکتهای را که تذکرش واجب هست این است که این رونمایی، صرفاً کار شکلی و نمایشی نباشد. از ابتدایی که فکر تهیه چنین کتابی به ذهن دوستان رسید، بر اساس یک کار شکلی نبود، بر اساس یک کار محتوایی واقعی و پاسخ به یک ضرورت بود. ما در کشور در کنار نارساهایی که وجود دارد و موجب دوری از اندیشه انقلابی اسلامی است، اما صحبت از پیشرفت کشور هم فراوان میشود که در این چهل و چند سال کشور توانسته است پیشرفتهای ارزشمندی را در عرصههای مختلف داشته باشد. این سوال که اگر بعضی از نارساییها و رفتارهای غلط برخی از کارگزاران وجود دارد، پس این پیشرفتها و موفقیتها کجا رقم خورده و به دست چه کسانی به وجود آمده است، بسیار مهم است. در برخی از عرصهها این سوال رو توانستهایم به خوبی جواب بدهیم، در دفاع مقدس، اگر میبینید موفقیتی شکل گرفته، حاصل یک تفکر، منش متفاوت و مجاهدتهای ارزشمندی بوده است شکل گرفته.
مدیریت دکتر خالدی، نمونه یک مدیریت و تفکر بسیجی است
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: شما اگر در دفاع مقدس توانستید موفقیتی را به دست بیاورید، به خاطر توپ و تانک بیشتر نبود بلکه به خاطر یک نرم افزار و نگاه دیگری به اسم تفکر بسیجی است ظهور و بروز پیدا میکرد، اگر موفقیت بزرگی در دفاع مقدس رقم خورد برای این بود که یک نرم افزار متفاوت وجود داشت. اما آیا در پشت جبهه، در ساختار اجرایی اداری که در دستگاههای دولتیمان داریم چنین چیزهایی میتواند بروز و ظهور کند یا نه. اولین سوال این هست که که موفقیتهایی در پیشرفت کشور داشتیم در کدام نرمافزار رقم خورده، با چه تفکری رقم خورده، این موفقیتهایی که در عرصههای مختلف داریم، ضرورت آن، چنین کتابی و جلساتی هست که اینها باید شناسایی و روایت بشود که اگر شما موفقیتهایی را میبینید، اتفاقی نبوده بلکه مرهون مردانی بوده است که در این عرصه، شبانهروز تلاش و مجاهدت داشتند، مرهون نرمافزاری از جنس دفاع مقدس و تفکر بسیجی است که اتفاقاً در یک عرصه سختتر که شاید چنین تفکری را راحت نتوان در آن آورد و دنبال کرد. چون دفاع مقدس، عرصه جهاد و شهادت است و طبیعی است خیلی از دنیاخواهیها کنار میرود، اما اگر در عرصهای تعلقات مادی پررنگتر خودش را نشان میدهد، آنجاست که اتفاقاً این خیلی مهم هست چنین تفکری بتواند غلبه پیدا کند.
وی افزود: آن چیزی که اهمیت دارد این است که این نرمافزار متفاوت را که میگوئید که میتوان در محیط اداری، اجرایی کرد آیا یک الگو هم دارید یا نه، آیا عملاً این موضوع میتواند محقق بشود یا یک حرفهای خوبی است که سخت میشود اجرا کرد، به نظر من پرداختن به سیره زندگی و رفتار مرحوم آقای خالدی، نشان دادن چنین الگویی است. میتوان نشان داد که اتفاقاً در سختترین و لغزندهترین محیطها از جنبههای اقتصادی، سیاسی، امنیتی و… هم این تفکر و الگو میتواند بروز داشته باشد، این کتاب از این لحاظ، به نظر من، بسیار در نوع خودش کم نظیر هست و جا دارد که معرفی بشود.
جلیلی گفت: اگر کسی اینگونه توانسته هم صداقت، هم صلابت و هم کارآمدی را با هم جمع کند و نشان بدهد، یک الگوی بسیار ارزشمند هست که میشود آن را معرفی کرد. این یک الگویی هست که اگر به مردم ما به جوان ما معرفی بشود من فکر نمیکنم کسی باشد که جذب چنین شخصیتی نشود، پس میتوان این حرکت را که میگوئیم از یک حرکت درست، تفکر بسیجی را در ساحتهای اداری و مدیریتی هم آورد. مرحوم آقای خالدی، چنین الگویی هست. این بسیار مهم است که بتوانیم در توزیع این تصویر زیبا از مدیریت بسیجی در ساحت مدیریتی کشور، یک تکثیر صورت بگیرد برای اینکه بتواند یک الگویی بشود.
جلیلی افزود: خیلی از بحثهایی که در این کتاب به تصویر کشیده شده، بسیار اهمیت دارد، ما برخی از اوقات، برخی فضائل و ویژگیهای خوب را برای یک مدیر بیان میکنیم و همراهش بعضاً اینگونه القا میشود این چیزها خوب است اما یک عوارضی هم دارد یعنی اگر مثلاً بگویید فلانی در تمام طول دوران مدیریتی یک فرد کارآمد و بیادعا بوده، این بیادعا بودن بعضاً متبادر میشود با اینکه آدم منفعل هست نه اتفاقاً آن چیزی که اهمیت دارد در سیره مدیریتی و رفتاری مرحوم آقای خالدی این هست که در عین بیادعا بودن هیچ گاه منفعل نبود.
رسیدن به قلهها، مدیرانی مثل خالدی را نیاز دارد
نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی با اشاره به یکی از خاطرات کتاب گفت: موقعی که ما از آقای خالدی خواهش کردیم به عنوان معاونت اقتصادی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی خدمتشان باشیم، دوستان روابط عمومی میگفتند ما یک عکس از ایشان پیدا نکردیم که اعلام کنیم، ایشان هم عکس نمیدهد گفتم در اینترنت جستجو کنید بالاخره ایشان سالها معاون وزیر و در سازمانهایی بودند که به هر حال بسیار در معرض رسانهها هستند، دوستان میگفتند ما هر چه گشتیم حتی یک عکس از ایشان پیدا نکردیم، کسی که سالها در مسئولیتهای مختلف بوده است، این یک ویژگی است که کسی این قدر خودش را نبیند، کارهای بسیار مهمی را عهدهدار بشود.
وی افزود: نکته مهمتر این است که این عدم خودنمایی، به معنای باری به هر جهت انجام دادن کارها نبود بلکه ایشان در اوج جدیت، کارها را پیگیری میکرد، در اوج اینکه کار را به هدفش برسانند، بود. اینها مهم است که فردی بتواند در اوج تواضع و فروتنی قاطعیت در کارش را داشته باشد.
جلیلی گفت: خاطرم هست یک بار ایشان کاری را دنبال میکردند، بعد برنامه کاریشان را آوردند، احتیاج به مصوبهای داشت، یکی از این آقایانی که اسم ببرم، من بیان کرد که آقا این کار را ما قبلاً انجام دادیم، هیچ وقت نتیجه نگرفتیم، خوب رفتیم شما زحمت بیخود میکشید. بعد از یک مدت همان آقا سوال کرد چی شد، گفتم کار به نتیجه رسید، گفت به این گزارشها اکتفا نکنید، گفتم نه این دقیق است. چون آقای خالدی دیگر نگاه نمیکرد که من فلان مسئولیت را دارم، اگر بخواهم این را پیگیری کنم به شأن من برمیخورد نه مثل یک کارمند ساده، تا انتهای فرایند را دنبال میکرد و نتیجه را به دست میورد.
عضو مجموع تشخیص مصلحت نظام افزود: امثال محروم خالدی و تکثیر چنین شخصیتهایی نیاز امروز مسیر پیشرفت کشور به سوی قلههاست، این را همه به آن اذعان داریم که انقلاب اسلامی به حداقلها اکتفا نمیکند به قلهها نگاه میکند رسیدن به آن قلهها هم نیازمند افرادی هست که بتوانند آن قله را بشناسند و این توانایی را داشته باشند که به آن برسند. مرحوم آقای دکتر خالدی چنین شخصیتی بود، در هر جا که بود این امید را ایجاب میکرد که حرکت به سمت آن قله شتاب خواهد گرفت. این کتاب از این جنبه به نظر من بسیار ارزشمند هست بسیار ضرورت دارد که به دور از کارهای تشریفاتی که مرحوم خالدی نیز این کارها را نمیپسندید، معرفی بشود. انشاالله که همه ما بتوانیم در حد خودمان از چنین الگوهایی تأسی بگیریم و در عملکردمان هم بتوانیم تا حدودی که چنین الگوهایی را در کار خودمان پیاده بکنیم. من از اینکه این جلسه و چنین کتابی شکل گرفت اگر چه باز هم نمیتواند حق مطلب ادا بشود، از همه عزیزانی که در این زمینه کار کردند، تشکر میکنم.
بهترین دوره وزارت نفت، زمان معاونت خالدی بود
فرنگیس قاسمی، همسر مرحوم خالدی نیز در سخنانی در این برنامه گفت: موضوعی که از دکتر خالدی در خاطرم باقی مانده، این است که در طول این مدت ۳۹ سال زندگی، «صداقت» ایشان در کنار علاقه مفرطی که به انقلاب، امام رحمتالله و مقام معظم رهبری داشتند، بسیار زیاد بوده و از دیدگاه من یک ارزش است. زیرا خود من نیز با ایشان هم نظر و هم عقیده بودهام و همواره شاهد تلاش و زحمت ایشان بودم. به همین خاطر بسیار خوشحال بودم و از خداوند سپاسگزارم که چنین همسری را به من هدیه کرده است.
وی افزود: مرگ ایشان شوک بزرگی برای من بود و اصلاً برایم باورپذیر نبود. ولی در روز تشیع جنازه ایشان، من قرار شد که در آمبولانسی که جسد ایشان را به بهشت زهرا منتقل میکرد، ایشان را همراهی کنم. در آنجا به لطف خدا احساس کردم که نباید این حالت را داشته باشم و با خود گفتم به جای اینکه غصه بخورم، هر چند غصه اجتناب ناپذیر است، ولی آن حالت ناشکری که پیدا کرده بودم، همانجا طلب عفو کردم از خداوند و گفتم به جای این من باید شکرگزار باشم که خداوند چنین همسری را نصیب من کرده که انقدر مخلص و صمیمانه در راه خدا قدم برداشته و من خیالم راحت بود از تمام زندگی و هر کاری که ایشان کرده بودند، خوشحال بودم که هیچ وقت به ایشان اعتراض نکرده بودم، چون در اکثر مواقع ایشان به خاطر مشغله کاری که داشتند از همان ابتدای زندگی، خیلی منزل نمیآمدند، ولی من با کمال میل قبول میکردم چون خودم ایمان و اعتقاد به این مسائل داشتم که برای اینکه این انقلاب پایدار بماند، این از خود گذشتگیها را لازم میدانستم و وظیفه خود میدیدم که همراه ایشان باشم.
وی گفت: قبل از اینکه این کتاب را بخوانم میگفتم که اگر مملکت ما صد تا از مدیران اینچنینی را داشت، اینجا به گلستان تبدیل میشد هرچند که در حال حاضر هم به لطف خداوند بسیاری از مدیران گمنام هستند که با وجود آنان، بسیاری از مشکلات مملکت به یاری خداوند برطرف شده است و انشاءالله به قله پیروزی برسیم.
فاطمه مشایخی، از همکاران مرحوم خالدی در وزارت نفت و راویان کتاب نیز در ادامه گفت: بنده ۴ سال خدمت آقای دکتر بودم و چیزهای زیادی را از ایشان آموختم. خیلی از دوستان حاضر در جمع با روحیات آقای دکتر آشنا بودند و اینکه در واقع ایشان به عنوان یک استاد بزرگ در تمام زمینهها روی همه همکاران کار میکردند. یکی از مسائلی که همیشه مدنظر ایشان بود، بحث آموزشی بود و اهمیتی که به نیروی انسانی میدادند. زمانی که کتاب را مطالعه کردم دیدم که ایشان در هر دو وزارتخانه و هر سازمانی که حضور داشتهاند این خط مشی و تفکر استراتژیک ایشان بوده که در واقع در جایگاهی که مسئولیتی داشتند به عنوان یک استاد، مکتبی را در مجموعه ایجاد کردهاند که همکاران بتوانند در زمینههای مختلف از وجود پر برکت ایشان بهرهمند شوند.
وی افزود: زمانی که آقای دکتر از شورای امنیت با حفظ سمت به وزارت نفت آمدند، با توجه به حساسیت شورای امنیت، در روزهای اول همکاران کمی تردید داشتند که آیا میتوان راحت با ایشان کار کرد؟ با گذشت زمان، شاید کمتر از ۱۰ روز پس از آنکه با روحیهای که ایشان داشتند آشنا شدیم دیدم که تک تک همکاران را جذب خود کردند و همگی از اینکه چنین مدیر لایقی بر مسند سمت معاونت امور بینالملل قرار گرفتند، جزو افتخاراتشان قرار دادند.
مشایخی گفت: بنده هم با توجه به شرایط کاری که داشتم ابتدا رئیس دفتر ایشان و پس از آن با تصمیم ایشان، مدیرکل شدم، ایشان مسیر بالندگی و رشد را برای تک تک کسانی که در معاونت بینالملل بودند، لحاظ میکردند، به طوری که همه از مدیران وزارت نفت شدند و یا بسیاری از این افراد به سازمانهای دیگر رفتند و در ردههای بالاتری به کار گرفته شدند که همگی تلاش جناب آقای دکتر بود. آقای دکتر خالدی هم در معاونت بینالملل وزارت نفت و هم معاونت اقتصادی شورای امنیت ملی بودند، ولی با درایتی که ایشان داشتند، نتایجی که در دوران ایشان حاصل شد از بهترین موارد تصمیمگیریهایی بود که در وزارت نفت لحاظ شد.
چرا آقای خالدی نباید معاون رئیس جمهور میشد
در بخش دیگری از این برنامه محمدرضا یاورزاده، همکار مرحوم خالدی در سازمان حمایت از تولیدکنندگان و از راویان کتاب گفت: به عنوان شاگرد کوچک آقای دکتر خالدی، از ایشان یاد گرفتیم که از عکس و میکروفون و اینها فراری باشیم. در آن مقطع زمانی که قرار بود ایشان وزیر بازرگانی شوند، یک لابی مفسد و فاسدی اجازه نداد ایشان وزیر شود، این وظیفهی شورای عالی امنیت ملی هست که این را پیگیری کند یا نه؟ اگر ایشان وزیر بازرگانی شده بود، چه اتفاقی میافتاد؟ این شبکهی توزیع بیمار و فاسدی که الان داریم، آیا اصلاح میشد یا نه؟ همه میدانستند که اگر ایشان وزیر بازرگانی بشود، خیلی چیزها به هم خواهد ریخت. ایشان سازمان بازرسی و نظارت را را با ۱۰-۱۲ نفر راه انداخت. در همان مقطع هم اجازه نمیدادند کار کند. در سازمان بازرسی که تازه به دوران بلوغ سازمان رسید که ایشان را تغییر دادند، در سازمان حمایت، ایشان دو سال و نیم زحمت کشید، مطالبات معوق را پیگیری کرد و بعد به خاطر همین پیگیریها دوباره ایشان را تغییر دادند؛ یعنی شأن ایشان این بود که مدیرعامل سروش شوند،؟ ایشان چرا نباید رئیس دفتر رئیس جمهور میشد؟ ایشان چرا نباید معاون اقتصادی رئیس جمهور میشد؟
وی افزود: آقای جلیلی فرمودند که ایشان مسئولیت گریز بود. بله یکی از ویژگیهای آدم حسابیها این است که شو نمیکنند، خودشان را مطرح نمیکنند، ولی آیا نباید یک سیستمی آنها را بشناسد، آنها را پیدا کند؟ آنها را مجبور بکند که تو باید این مسئولیت را قبول بکنی؟ عجیب است و درد آور است، دو نفر، سه نفر در مجلس اجازه نداند ایشان وزیر بشود. غیر از این است که ایشان اهل مماشات و لابی نبود، به هر صورت به عنوان کسی که از ۷۳ تا ۷۵ دو سال مستقیم، از ۷۶ تا ۷۹ سه سال در سازمان حمایت و بعدش هم حداقل یک ماه و نیم یکبار، دو ماه یک بار، تلفنی از ایشان راهنمایی میگرفتم، دلمان خیلی تنگ شده است. خدا رحمتشان کند. حتماً آنهایی که ارتباط دارند با ایشان، این را بگویند، البته آقای دکتر جلیلی هم که به آقای دکتر خالدی ارادت دارد، به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی، ایشان باید یکی از کسانی باشد که این مسئله را بررسی و پیگیری کند که چرا نگذاشتند آقای خالدی وزیر بشود؟ قطعاً مثل آقای دکتر خالدی باز هم هستند؛ کسانی که همین الان اجازه اینکه اینها نفر اول وزارتخانه باشند، نمیدهند.
چرا امثال احمد خالدیها در سیستم ماندگار نمیشوند
محمدمهدی رحیمی، از محققان کتاب «جولان جوانمرد» نیز گفت: ثبت تاریخ شفاهی دکتر خالدی را چهار روز بعد از درگذشت ایشان شروع کردیم. این موضوع را به تأکید دکتر سعید جلیلی که آن مقطع مطرح کردند، شروع کردیم. در واقع ایشان این مسئله را به دوستانمان معرفی کرده بودند. اولین جلسهای که ما برای رصد و سوژهیابی رفتیم، مراسمی بود که در دانشگاه امام صادق برگزار شد. آن روز فقط قرار بود که کار را رصد کنم، ولی واقعاً شگفت انگیز بود. مصاحبه با دوستان مرحوم خالدی مثل کار کردن با ایشان واقعاً سخت بود؛ یعنی همهی آن چیزهایی که در کتاب است و مرحوم خالدی را توصیف میکند، واقعاً در دوستان ایشان هم بود. همان فرار از دوربین و فرار از صحبت کردن کار ما را خیلی سخت میکرد. با همه این سختیها کار شیرینی بود؛ اما بار اصلی روی دوش آقای زمانیان قرار گرفت که لطف کردند مسیر را ادامه دادند و شاید اگر ممارست ایشان نبود، کار به این نقطه نمیرسید.
محمدعلی زمانیان، نویسنده کتاب «جولان جوانمرد» نیز در پایان مراسم گفت: با بیش از ۵۰ نفر از دوستان و نزدیکان و خانواده آقای خالدی مصاحبه کردیم و خاطرات و گفتههایشان را ثبت و ضبط کردیم. در اواخر این پروژه تحقیق چند تا از راویان و دوستان نزدیک آقای خالدی هم از ماجرا خبردار شدند و قرار بود ما با آنها مصاحبه کنیم، که توفیق نشد و امیدوارم در چاپهای بعدی کتاب این عزیزان از جمله آقای ضیغمی حضور داشته باشند.
وی افزود: آقای ضیغمی میگفتند من قبل از انقلاب ده سال در وزارت بازرگانی بودم، بعد از انقلاب هم در وزارت بازرگانی بودم و به جرأت میگویم که هیچ مدیری مثل آقای خالدی، به پاکدستی و کارآمدی و تعهد ایشان ندیدم؛ یکی از چالشهایی که ما در بحث خاطرات آقای خالدی داشتیم، جنس خاطرات و روایتها بود. من به عنوان یک خاطره مختصر عرض کنم، ما برهه سازمان بازرسی را که با بزرگواران صحبت میکردیم، آنجا ایشان به عنوان یک نهاد ناظر که از نهادهای بالادستی نظام تشکیل شده بود تا جلوی تورم و اینها گرفته شود، حضور داشتند. آنجا تخلفات هم تخلفات چند صد هزار دلاری و بعضاً میلیون دلاری بود و زمینهی انواع و اقسام فسادها، پیشنهادها و اینطور موارد هست؛ از رئیس تا کارمند سادهای که میتواند در پایین باشد. ما در فرایند تحقیق از بزرگواران و دوستان در این برهه خیلی کنکاش میکردیم که ماجرای این فسادها، پیشنهادها و تهدیدهایی که آقای خالدی ممکن است با آنها مواجه شده باشند را برای ما تعریف کنند. در همان چند مصاحبهی اولیه خیلی چیزی نداشتیم، کم کم متوجه شدیم داستان از این قرار است که مدیریت آقای خالدی و شخصیت ایشان به گونهای است که اصلاً اجازه نمیدهد که همچنین پیشنهادهایی به سمتش بیاید، یعنی آن کسی که قرار است پیشنهاد کند، لابی کند و انواع و اقسام ترفندهایی که وجود دارد برای اینکه نظر آن مسئول برگردد، اصلاً از این فرد ناامید است و اصلاً به سمت این فرد نمیآید.
زمانیان گفت: این مساله، خیلی به نگاه ما نسبت به ایشان جهت داد و به این سمت رفت که اصلاً چطور میشود یک مدیر اگر میخواهد به معنای واقعی کلمه یک مدیر انقلابی باشد، آن ساختار و اطرافیانش را چطور میچیند و رفتار خودش چطور خواهد بود که اصلاً این امید را ایجاد نکند که بخواهند با او لابی کنند، بخواهند به او پیشنهاد بدهند. دقیقاً از همین ناشی میشود که آن جمعی که در مجلس لابی کردند و اسم ایشان را از وزارت بازرگانی خارج کردند، از همین جهت بود که هیچ امیدی نداشتند که اگر آقای خالدی بیاید هیچگونه لابی و مذاکره و اهرم فشار و این طور چیزها در ایشان کارگر نیست.
نویسنده کتاب «جولان جوانمرد» افزود: زندگی آقای خالدی از دو جهت قابل بررسی است؛ یکی از این جهت که خود رفتارها و خاطرات ایشان الگوی بسیار خوبی از جهت مدیریت و مدیریت انقلابی است. این خیلی نکته مهمی است که آدمها از هر طیف سیاسی -در کتاب به آن اشاره شده و در مقدمه هم به آن اشاره شده است- از هر طیف سیاسی، از چپِ چپ تا راستِ راست، به این نکته اذعان داشتند که ایشان پاکدست و موفق بود. نکته دیگر این جهت است که سبک آقای خالدی، از لحاظ مدیریت الگویی ارائه میدهد و در سطحی دیگر، این آسیبشناسی است که چرا امثال خالدی و خالدیها نمیتوانند در سیستم ماندگار شوند؟ یا خودشان مجبور میشوند استعفا دهند و خارج شوند یا سیستم از آنها استقبال نمیکند که سر کار بیایند. زندگی آقای خالدی از این دو جهت به نظرم درسآموز و قابل بهرهبرداری است.