یکی از وظایف مهم مردم در دوران غیبت کبری، داشتن روحیه اصلاح گری در سطح جامعه است، هر فردی باید در برابر آحاد جامعه اسلامی احساس مسئولیت کرده، در راه اصلاح و ساختن افراد تلاش نماید.

به گزارش خبرنگار مهر، امروز نیمه شعبان سالروز میلاد باسعادت امام زمان (عج)است.از جمله مسائلی که همواره شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم السلام در دوران غیبت کبری خواهان فهم آن هستند، شناخت وظایفی است که در این دوران به عهده آنان گذاشته شده است.

معرفت نسبت به حضرت ولی عصر علیه السلام

از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده است که: روزی امام حسین علیه السلام بر اصحاب خود وارد شدند، بعد از حمد خدا و درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

«یا ایها الناس ان الله ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه، فقال له رجل: بابی انت وامی یابن رسول الله ما معرفة الله؟

قال: معرفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته (۱) ;

ای مردم! خداوند بندگان را نیافرید مگر برای اینکه او را بشناسند، زمانی که او را شناختند، او را پرستش کنند و هنگامی که او را پرستش کردند، با عبادت و پرستش او از بندگی غیر او بی نیاز گردند . مردی عرض کرد: ای پسر پیامبر! پدر و مادرم فدای شما باد، معرفت خداوند چیست؟ فرمود: شناخت اهل هر زمانی نسبت به امامشان، امامی که طاعت او بر آنان واجب است .»

همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة (۲) ;

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است .»

توجه به مضامین دعاهایی که خواندن آن ها در عصر غیبت توصیه شده است نیز ما را به اهمیت مساله شناخت حضرت ولی عصر علیه السلام راهنمایی می کند . در یکی از دعاهای معروف و معتبری که شیخ صدوق آن را در کتاب کمال الدین نقل کرده است، می خوانیم:

«اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرف نبیک، اللهم عرفنی نبیک فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرف حجتک، اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی (۳) ;

بارالها! خودت را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبرت را نخواهم شناخت . بارالها! پیغمبرت رابه من بشناسان که اگر پیغمبرت را به من نشناسانی حجت تو را نخواهم شناخت . بارالها! حجت خود را به من بشناسان که اگر حجت خود را به من نشناسانی از دینم گمراه می گردم .»

تمسک به ریسمان ولایت اهل بیت علیهم السلام

ولایت اهل بیت علیهم السلام دو گونه است: ا . ولایت تکوینی ۲ . ولایت تشریعی .

ولایت تکوینی بدین معناست که حضرات معصومین علیهم السلام به اذن و اراده الهی، می توانند در مقام تکوین و عینیات خارجی، دخل و تصرف کنند، مانند معجزات انبیاء علیهم السلام و کرامات اولیاء علیهم السلام، و ولایت تشریعی، به معنای ولایت و سرپرستی جامعه و مؤمنین است . امامان معصوم علیهم السلام، هر کدام در زمان خود، ولی و سرپرست جامعه بوده و مردم را هدایت تشریعی می کنند .

از جمله وظایف مهم منتظران در زمان غیبت، چنگ زدن به ریسمان ولایت اهل بیت علیهم السلام است . امام صادق علیه السلام فرمودند:

«طوبی لشیعتنا المتمسکین بحبلنا فی غیبة قائمنا (۴) ;

خوشا به حال شیعیان ما! آنان که در زمان غیبت قائم ما به ریسمان [ولایت] ما تمسک می جویند .»

همچنین امام سجاد علیه السلام فرمودند:

«من ثبت علی موالاتنا «ولایتنا» فی غیبة قائمنا اعطاه الله عزوجل اجرالف شهید من شهداء بدر و احد (۵) ;

هر کس در غیبت قائم ما بر دوستی [و عقیده به امامت ما] ثابت قدم باشد، خدای متعال اجر هزارشهید از شهدای بدر و احد به او عطا می کند .»

و نیز امام صادق علیه السلام فرمود:

«یاتی علی الناس زمان یغیب عنهم امامهم;

زمانی بر مردم فرا رسد که پیشوایشان از آنان غایب گردد .»

زراره پرسید: در آن زمان مردم چه کنند؟ امام علیه السلام فرمود:

«یتمسکون بالامر الذی هم علیه حتی یتبین لهم (۶) ;

به همان امر [ولایتی] که برآنند چنگ زنند، تا برایشان آشکار شود .»

انتظار فرج

یکی از وظایف مهم مردم در عصر غیبت، انتظار فرج است . رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج (۷) ;

با فضیلت ترین اعمال امت من، انتظار فرج است .»

امام صادق علیه السلام فرمود: «اقرب ما یکون العباد من الله جل ذکره و ارضی ما یکون عنهم اذا افتقدوا حجة الله جل و عز و لم یظهر لهم و لم یعلموا مکانه و هم فی ذلک یعلمون انه لم تبطل حجة الله جل ذکره و لا میثاقه، فعندها فتوقعوا الفرج صباحا و مساء (۸) ;

زمانی بندگان به خدای بزرگ نزدیک ترند و خدا از ایشان راضی تر است که حجت خدای متعال از میان آنان ناپدید گردد و ظاهر نشود و آنان جایش را [هم] ندانند . با این همه بدانند که حجت و میثاق خدا باطل نشده است . در آن زمان، هر صبح و شام چشم انتظار فرج باشید .»

آنچه در روایات مربوط به انتظار فرج حضرت ولی عصر علیه السلام بسیار به آن پرداخته شده، مساله صبر در این انتظار و پاداش صابران در این دوران است . در ذیل به چند نمونه از این روایات اشاره می شود .

الف: امام صادق علیه السلام به نقل از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «سیاتی قوم من بعدکم، الرجل الواحد منهم له اجر خمسین منکم، قالوا: یا رسول الله! نحن کنامعک ببدر و احد و حنین و نزل فینا القرآن؟ فقال: انکم لو تحملوا لما حملوا لم تصبروا صبرهم (۹) ;

پس از شما کسانی بیایند که یک نفر از ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد [ . اصحاب] گفتند: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! ما در جنگ بدر و احد و حنین با تو بودیم و درباره ما آیه نازل شده است؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر آنچه [از حوادث ایام] به ایشان می رسد، به شما رسد، صبر آنان را ندارید .»

ب: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «انتظار الفرج بالصبر عبادة (۱۰) ;» انتظار فرج با صبر، عبادت است .»

ج: امام رضا علیه السلام فرمود: «ما احسن الصبر و انتظار فرج (۱۱) ; چه نیکوست شکیبائی و انتظار فرج .»

د: امام حسین علیه السلام فرمود: «له غیبة یرتد فیها اقوام و یثبت فیها علی الدین آخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متی هذا الوعد ان کنتم صادقین » اما ان الصابر فی غیبته علی الاذی و التکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله (۱۲) ;

برای او [مهدی] غیبتی است که اقوامی در آن از دین خارج شوند و گروهی بر دین ثابت قدم بمانند و آزار و اذیت می کشند و به آن ها گفته می شود: این وعده [ظهور] چه وقت عملی می شود، اگر راست می گویید؟ بی تردید صبر کننده در زمان غیبت در برابر آزار و تکذیب [مخالفان]، به منزله جهاد کننده با شمشیر در رکاب رسول خدا صلی الله علیه و آله است .»

تهذیب نفس و اصلاح فردی

یکی از وظایف مهم منتظران دولت حق، پارسائی و آراستگی به اخلاق خوب و پسندیده است . امام صادق علیه السلام فرمود: «من سره ان یکون من اصحاب القائم، فلینتظر ولیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر (۱۳) ;

هر کس شادمان می گردد از اینکه از یاران حضرت مهدی علیه السلام باشد، باید منتظر باشد و به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید و او منتظر [واقعی ] است .»

همچنین امام صادق علیه السلام فرمود: «ان لصاحب هذا الامر غیبة فلیتق الله عبده ولیتمسک بدینه (۱۴) ;

به یقین برای صاحب این امر غیبتی است، پس بنده خدا باید تقوای الهی پیشه کند و به دینش چنگ زند .»

اصلاح اجتماعی

یکی از وظایف مهم مردم در دوران غیبت کبری، داشتن روحیه اصلاح گری در سطح جامعه است . هر فردی باید در برابر آحاد جامعه اسلامی احساس مسؤولیت کرده، در راه اصلاح و ساختن افراد تلاش نماید، تا جامعه و افراد آن آماده پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی شوند .

اصلاح جامعه از راه امر به معروف و نهی از منکر تحقق می یابد و قانون امر به معروف و نهی از منکر در متن دین اسلام بسیار مورد تاکید قرار گرفته است .

امام باقر علیه السلام در بیان وظایف شیعیان در دوران غیبت فرمودند: «لیعن قویکم ضعیفکم و لیعطف غنیکم علی فقیرکم ولینصح الرجل اخاه النصیحة لنفسه (۱۵) ;

توانمندان شما باید به ضعیفانتان کمک کنند و اغنیاء شما باید به فقرایتان مهربانی کنند، هر کس باید برادر [دینی] اش را نصیحت کند، نصیحتی که به نفع برادرش باشد .»

خداوند متعال می فرماید: «کنتم خیر امة اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر) . . . (۱۶) ;

«شما بهترین امتی بودید که به سود انسان ها آفریده شده اند; [چه اینکه] امر به معروف و نهی از منکر می کنید و . . .»

و امام صادق علیه السلام فرمود: «ان الامر بالمعروف و النهی عن المنکر سبیل الانبیاء و منهاج الصلحاء، فریضة عظیمة بها تقام الفرائض و تامن المذاهب و تحل المکاسب و ترد المظالم و تعمر الارض و ینتصف من الاعداء و یستقیم الامر (۱۷) ;

بی تردید امر به معروف و نهی از منکر راه انبیاء علیهم السلام و طریقه صالحان است [ . امر به معروف و نهی از منکر ] وظیفه ای سترگ [و خطیر] است که به وسیله آن سایر واجبات انجام می پذیرد و راه ها امنیت می یابد و در آمدها حلال [و مشروع] می گردد، مظالم باز گردانده می شود، زمین آباد می شود و از دشمنان انتقام گرفته می شود و امور سامان می یابد.»

آری اگر همه مسلمانان خود را موظف به اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی بدانند، قدم های اولیه برای نیل به جامعه ایده آل و مطلوب مهدوی برداشته می شود .

۱) بحارالانوار، ج ۵، ص ۳۱۲ و کنز الفوائد، کراجکی، ص ۱۵۱ .

۲) بحار الانوار، ج ۸، ص ۳۶۸ و ج ۳۲، ص ۳۲۱ و ینابیع الموده، القندوزی، ج ۳، ص ۳۷۲ .

۳) کمال الدین، ج ۲، ص ۵۱۲ .

۴) همان، ج ۲، باب ۳۴، ح ۵ .

۵) همان، ج ۱، ص ۴۳۹ .

۶) همان، ج ۲، باب ۳۳، ح ۴۴ .

۷) مجمع البحرین، ص ۲۹۷ .

۸) کافی، ج ۲، باب نادر فی الغیبه، ص ۱۲۷ .

۹) کافی، ج ۸، ص ۳۷ و مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۹۰ .

۱۰) الدعوات، قطب الدین راوندی، مدرسة الامام المهدی، ص ۴۱ .

۱۱) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۹ .

۱۲) کمال الدین، ج ۱، ص ۴۳۷ .

۱۳) غیبت نعمانی، ص ۲۰۰، ح ۱۶ .

۱۴) کافی، ج ۲، باب فی الغیبه، ص ۱۳۲ .

۱۵) بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، عماد الدین طبری الآملی الکنجی، چاپ نجف اشرف، ص ۱۱۳ .

۱۶) آل عمران/۱۱۰ .

۱۷) الکافی، ج ۵، ص ۵۶; التهذیب طوسی، ج ۶، ص ۱۸۰ و تحف العقول، ص ۲۲۷ .

نویسنده: حسین الهی نژاد