خبرگزاری مهر، گروه استانها – عادله جوادزاده: «ایل شاهسون» یک اتحادیه طوایف است که از ادغام تعدادی از طایفه های مغان ایجاد شد.
طایفه های ایل شاهسون و گروههای کوچرو بیش از ۴۰ طایفه شامل «قوجابیگلو»، «پلاتلو»، «فولادلو»، «طالش میکائیل لو»، «عربلو»، «پیرآیواتلو»، «قاراقاسملو»، «گوشلو»، «علی بابالو»، «مستعلی بیگلو»، «عیسی لو»، «دمیرچی لو»، «ساری خانلو»، «نورزعلی بیگلو» و.... هستند.
رشادتها، دلاوریها روحیات جنگنده و عرق به میهن باعث میشد که عشایر در رویدادهای سیاسی حکومتهای پیشین بسیار مهمی داشته باشند به طوری که بسیاری از خاندان حاکم در ایران از ریشه عشایر بودند.
در فرهنگ فارسی واژه عشایر را بیشتر برای آن دسته از اقوام ایرانی به کار میبرند که فرهنگ کوچ در زندگی شأن اهمیت بسیار بالایی دارد این اقوام را اصطلاحاً عشایر کوچنده میگویند.
جمعیت عشایر استان از دو ایل بزرگ به نام ایل شاهسون با ۹۳.۴ درصد و «ایل قره داغ» با ۵.۱ درصد جمعیت و دو طایفه مستقل «شاطرانلو» با ۳.۸ درصد و طایفه مستقل «فولادلو «با ۱.۳ درصد تشکیل شده است.
این تعداد عشایر در ۵۷۲ قشلاق، ۷ زیست بوم، ۲۲ کانون توسعه و ۱۵۲۷ «اوبه» زندگی میکنند و در مجموع عشایر استان از ۴۵ طایفه تشکیل شده است.
عشایر شاهسون ۶ درصد جمعیت استان و در کل ۶.۵ درصد جمعیت عشایری کشور را تشکیل میدهد.
لباس زنان ایل شاهسون
در دوره معاصر پوشاک مردان و زنان شاهسون همانند پوشاک یکجانشینان روستایی منطقه مشگین شهر، مغان و ارسباران بوده و هرگونه تغییر و تحول که در نوع و شکل لباس روستاییان به وجود آمده است.
دامنه تغییرات آن به تدریج شکل، ترکیب و نوع لباس شاهسونها را نیز در برگرفته است به طوری که در اوایل سده شمسی معاصر، مردان منطقه نیز دارای لباس مخصوصی بودهاند که امروز حتی در دورافتادهترین نقطه آذربایجان نیز هیچ اثری از آن پوشش مشاهده نمیشود.
در حال حاضر پوشاک مردان شاهسون نیز همانند لباس مردان روستایی و شهری بوده و اگر چه بنا به مقتضیات شغلی، شیوه معیشت و عادات و سلیقه، پوشاک آنها رنگ و جلای لباس مردان شهری را ندارد ولی ترکیب لباس در تابستان یا زمستان یا انواع کلاه و کفش مورد استفاده با اندک تفاوتی در نوع جنس آنها، با هم یکی هستند.
لباس بانوان ایل شاهسون که نمادی از فرهنگ جاری، سنتها و باور این ایل است از ۹ تکه مجزا تشکیل میشود و زنان عشایر همواره تمامی این ۹ تکه را به تن دارند.
«عرقچین» که روی سر میبندند، «کلاغه» که روسری رنگی کوچکی به شکل دایره بر روی «یایلیق» میبندند که به» «شته» یا «دینگه» معروف است، «یایلیق کوینک» که پیراهنی بلند است و تا روی قوزک پا میرسد، «جلیقه و یل» که به عنوان کت در زمستان میپوشند، «تنبان»، «خوروم» که همان کفش معمولی زنان است که پاشنه کوتاه دارد و تمام پا را میپوشاند و به آن «خوروم باشماق» میگویند.
موسیقی عاشیقلار زاییده فرهنگ عشایر
موسیقی متداول در میان عشایر شاهسون «موسیقی عاشیقی» است.
«عاشیقها» راوی فرهنگ شفاهی، تاریخ و بیانگر حماسهها، رزمها، و رویدادهای مهم تاریخی ایل در منطقه آذربایجان هستند.
اشعار عاشیقها هجائی است و از روی تعداد هجاها و مفهوم نام گذاری شده است و از مشهورترین اشعار و نوع موسیقی آن میتوان از «گرایلی»، «قوشی»، «تجنیسی»، «بایاتی»، «باغلاما»، «دیوانی»، «خلق ماهنسی» و غیره را نام برد.
انواع دیگر موسیقی را در این میان میتوان در جشنها و سرودهای ملی و مذهبی، عروسیها، تعزیه و لالاییهای مادران و یا نی لبک «توتک» چوپان شنید.
زندگی قبیلهای عشایر
عشایر کوچنده سه ویژگی بسیار مهم در سبک زندگی خود دارند؛ اول اینکه ساختار اجتماعی آنها به صورت قبیلهای است، دوم اینکه معیشت این اقوام به دامداری متکی است و سوم اینکه زندگی آنها مبتنی بر فرهنگ کوچ نشینی است.
اما گروهی دیگر از اقوام هستند که با وجودی که کوچ نمیکنند در شمار عشایر اردبیل قرار میگیرند، این اقدام که به آنها «عشایر نیمه کوچنده» میگویند در یکی از قطبهای اصلی اسکان عشایر یعنی در منطقه ییلاقی یا قشلاقی خود یک سکونتگاه دائمی دارند و برخی از اعضای خانواده همیشه در آن سکونت گاه قرار دارد.
گروه دیگری از عشایر هستند که همه اعضای خانواده ایشان در یکی از قطبهای اصلی ییلاق و یا قشلاق ساکن هستند و هرگز کوچ نمیکنند اما از آنجایی که زندگی آنها متکی بر دامداری است دامهای خود را همراه چوپانان و برخی از افراد خانواده که غالباً پسران خانواده هستند به کوچ میفرستند که به آنها از «عشایر رمه گردان» میگویند.
ایل شاهسون مهمترین و منسجمترین ایل آذربایجان
در ساختار تاریخ اجتماعی کشور عشایر از قوی تاریخ و بیشترین ساختار برخوردار بودند. گرچه عشایر روزی بیشترین جمعیت را تشکیل میدادند اما در حال حاضر این جمعیت به تعداد بسیار کم رسیده است.
استان اردبیل یکی از استانهایی است که از ایلها و عشایر متعددی برخوردار است که مهمترین و منسجمترین آنها ایلهای شاهسون و ارسباران هستند که در نقاط گوناگون استان پراکنده شدند.
ایل شاهسون از مهمترین و معروفترین ایلهای استان اردبیل و آذربایجان شرقی به شمار میرود که دارای پیشینه تاریخی زیادی بوده و از ویژگیهای خاص اجتماعی و فرهنگی برخوردار است.
اعضای این ایل دامدار هستند و از مراتع سرسبز کوههای خطه اردبیل استفاده میکنند.
عشایر شاهسون در نواحی کوهستانی به سر میبرند و قلمرو عمده آنها دشت مغان است اما در فضای تابستان و بهار این عشایر به دامنه سبلان کوچ میکنند.
زنان عشایر ایستاده چون کوه
زنان نقش مهمی در اقتصاد خانواده ایفا میکنند. زنان پرتلاش، ساده و بی ریا و باتجربه که از دیرباز تا به امروز همواره همراه و پشتیبان مردان خود در تمام سختیها و مشکلات زندگی بودند.
آنها به هنگام کوچ چنان شیفته کارند و کوه را مانند فرزند خود نوازش میکنند که فراموششان میشود غروب سرخ خورشید تماشایی ترین لحظه شهرنشینان شده است.
کوچ برای آنها تحرک است، چرخهای که می چرخد تا نان از عمل خویش خورند، کوه که با همه عظمتش با کوچکترین بارش رانش میکند و به حرکت میافتد در برابر اینان سر فرود میآورد، باید حرکت کرد چرا که ایستادن و ماندن در اینجا مرداب میزاید، حتی اگر آب رونده باشد درست مثل رودی که از کنار پای تو میگذرد و نم پس نمیدهد.
زنان عشایر استراحت ندارند آنها بعد از استراحتی در شب بعد از سپیده دم چادر به کمر میبندند «یایلوق» به سر میاندازند و شروع به خمیر درست کردن میکنند.
این زنان زحمتکش علاوه بر کارهای روزانه با درست کردن انواع محصولات لبنی از شیر گوسفند خود مانند ماست، دوغ، روغن و کشک و فروش آن در به دست آوردن معاش روزانه به همسر خود کمک میکنند و در اقتصاد خانواده و جامعه خود نقش بهسزایی دارند.
آنان لحظهای از تلاش دست نمیکشند و زمان فراغت خود را با پشم گوسفند «جاجیم»، «نمد»، «خورجین» و «پشتی» می بافند و از این طریق بر اقتصاد خانواده کمک میکنند.
زندگی در کوهستان از یک سو و به سر بردن در دشتهای آزاد و پهناور از سوی دیگر عشایر را مردمانی دلیر و سلحشور به بار آورده و روحیه سخاوت و جوانمردی به آنان بخشیده است.
عشایر بر محور دامداری کشاورزی در سال دو بار به صورت کوچ برون استانی و منطقهای و کوچ درون استانی محل زندگی خود را تغییر میدهند و در ابتدای بهار از مناطق گرمسیری یا قشلاقی به طرف مناطق سردسیری و ییلاقی به کوچ میروند.