صداوسیما در سالی که گذشت درگیر اتفاقاتی از جمله هک شبکه‌ها، نامه‌نگاری پیمان جبلی به رییس جمهور، پوشش جام‌جهانی ۲۰۲۳، حواشی تعیین بودجه و ساخت برنامه درباره بحران‌های روز بوده است.

خبرگزاری مهر- گروه هنر- عطیه موذن: «تحول»؛ این پرتکرارترین کلیدواژه‌ای بود که پیمان جبلی رییس صداوسیما و به تبعیت از او مدیران رسانه ملی در سال ۱۴۰۱ بارها مطرح کردند. کلیدواژه‌ای که فصل الخطاب مدیران، تهیه کنندگان و برنامه سازان شد و گاه با تغییرات بنیادین و ساختاری و گاه به شکل ویترینی و شعاری تلاش شد آنتن رسانه ملی را با تحولات جدید مواجه کند.

این تغییرات بخش عمده‌ای از بدنه سازمان را درگیر کرد. از انتصاب‌هایی که در ابتدای سال ۱۴۰۱ منجر به تغییر معاون سیما و مدیر شبکه‌های تلویزیونی شد تا اتفاقات ساختاری‌تر مثل «حذف» شبکه‌های شما و ایران کالا و یا تغییر ساختاری باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری صداوسیما که از ابتدای ورود جبلی به صداوسیما غزل ادغام و چابکسازی شان خوانده می‌شد و حالا به تحقق رسیده بود.

صداوسیما در سال گذشته بیش از همه سال‌های پیش درگیر حواشی و جنجال‌های رسانه‌ای و فضای مجازی هم بود؛ عام و خاص هم نداشت و همه را درگیر کرد.

همه سوژه‌هایی که این چند سال صداوسیما را سیبل کنش‌ها و واکنش‌ها قرار داده بود گویا در این سال به اوج خود رسید؛ از نبود مجریان و حاشیه‌سازی برای غیبت چهره‌ها که با پایان «عصر جدید» احسان علیخانی یا «خندوانه» رامبد جوان راه افتاد تا واکنش به نبود دیگر چهره‌ها مثل فردوسی پور و سروش صحت و… که امسال باز هم در معرض سوال‌های رسانه‌ای و حتی مخاطب عام قرار گرفت.

از مهمترین پدیده‌های مورد انتقاد هم افت کمی و کیفی برنامه‌ها و سریال‌ها بود که این بار نه فقط توسط مخاطب که خود رییس صداوسیما هم در جلسات و نشست‌هایی با برنامه سازان بر آن صحه گذاشته بود و چند باری هم در پرسش‌های خبرنگاران عنوان شد که برای به خروجی رسیدن تولیدات تیم جدید مدتی زمان می‌برد.

در این گزارش مهمترین حواشی و اتفاقات یک ساله رسانه ملی را در پنج روایت مرور می‌کنیم.

قاب اول؛ هک یا اختلال

آنتن صداوسیما در ۲ سال گذشته دو بار با اختلال مواجه و هک شد. یک بار در اولین سال حضور پیمان جبلی بر مسند ریاست صداوسیما که در بهمن ماه ۱۴۰۰ به وقوع پیوست و چند شبکه تلویزیونی دچار اختلال شد و بار دیگر در شامگاه ۱۶ مهرماه سال ۱۴۰۱ که در میان بخش خبری شبکه خبر اتفاق افتاد.

مساله مهم اما سرنوشت و سرانجام اطلاع رسانی نسبت به این اتفاقات است که کمتر از شفافیت لازم برخوردار بوده است. در مورد اول که سال ۱۴۰۰ رخ داد از طرف خود صداوسیما هم اطلاع رسانی شد. خبرگزاری صداوسیما در خبری اعلام کرد «افراد یا گروهی ناشناس دقایقی قبل تلاش کردند تا چند شبکه صداوسیما را هک کنند.» و اولین فردی که حاضر به توضیحاتی ابتدایی از ماجرا شد رضا علیدادی معاون توسعه و فناوری صدا و سیما بود که در توضیح این اتفاق به شبکه خبر گفت: باتوجه به اینکه زیرساخت‌های مد نظر از قبل در نظر گرفته شده بود، به نظر می‌رسد این اتفاق، کار ساده ای نیست.

وی درباره جزییات بیشتر این اتفاق به همین بسنده کرده بود که «کار فوق‌العاده پیچیده‌ای است که به احتمال خیلی زیاد کسانی که صاحب این تکنولوژی هستند می‌توانند از بک دورها و امکاناتی که خودشان از قبل روی سیستم‌ها در نظر گرفتند، بهره برداری کنند و بتوانند به زیرساخت‌ها صدمه بزنند.»

با این حال ماجرای هک ۱۴۰۰ تقریباً به همین توضیحات متوقف ماند و بعد از آن چند باری رییس صداوسیما صرفاً در پاسخ به خبرنگاران از پیگیری‌ها و بررسی‌های هک صداوسیما سخن گفت. سال ۱۴۰۱ اما این اتفاق یک بار دیگر تکرار شد. این بار در جریان وقایع پاییز و در شامگاه ۱۶ مهرماه تصویری وسط بخش خبری ساعت ۲۱ پخش شد که نوعی اختلال در جریان صحبت‌های رهبر انقلاب به وجود آورد و برای لحظاتی تصویر غیرمتعارف جایگزین سخنرانی ایشان کرد.

رییس صداوسیما اگرچه گزارشی رسمی و رسانه‌ای از کم و کیف این اتفاق ارائه نکرد اما همان روزهای ابتدایی ماجرا برای توضیح به مجلس رفت. حتی خبر همین اتفاق را هم سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس اعلام کرده بود که با اشاره به حضور رئیس صدا و سیما در نشست یکی از کمیسیون‌ها گفته بود: «جبلی گزارشی از اقدامات این سازمان در جریان تحولات اخیر اجتماعی و امنیتی روزهای گذشته ارائه کرد. همچنین سوالاتی در خصوص خرابکاری اخیر در حوزه خبر سازمان مطرح کردند و جبلی گفت که این موضوع با جدیت در سازمان در حال بررسی است و نتایج آن اعلام خواهد شد.»»

ابعاد و کم و کیف ماجرا برای خبرنگاران اما همچنان شفاف سازی نشد. به ویژه که در زمان هر دو هک هم آنچه بیشتر گمانه زنی می‌شد و به صورت غیررسمی روی آن صحه گذاشته می‌شد ماجرای «نفوذ» بود. به ویژه که رضا علیدادی معاون توسعه سازمان به فاصله‌ای کوتاه بعد از هک دوم کنار رفت و شخص دیگری جایگزین او شد.

خود جبلی البته تنها در یک واکنش رسمی در جمع خبرنگاران این چنین بیان کرد که «گروه‌های خرابکار هکری در دنیا که می‌خواهند تمرین و یا ابراز قدرت کنند، دست به این کارها می‌زنند. تمام همکاران ما عزمشان را جزم کردند که تمام امکانات زیر ساختی و شبکه‌ای خودمان را ایمن سازی کنیم. با اتفاقی که در بهمن ماه پارسال افتاد عزم خوبی به راه افتاد هم در سازمان و هم دستگاه‌هایی که مسوولیت‌هایی بر عهده دارند و بسیاری از حفره‌ها گرفته شد این اتفاق تلخ اخیر هم باعث می‌شود ما لکه‌گیری‌های باقی مانده را هم انجام دهیم و آسیب پذیری را به حداقل برسانیم.»

این در حالی است که بعد از هک اولیه در سال ۱۴۰۰ سخت‌گیری‌های زیادی هم در پروسه‌های کاری سازمان رخ داد که مهمترین آن حذف آرشیو تلوبیون و محدودیت دسترسی به این آرشیو بود.

قاب دوم؛ ماجرای یک نامه به رییس جمهور

بهمن ماه امسال بود که دعوای ساترا و برخی پلتفرم‌ها مثل فیلیمو به اوج رسید. ساترا از بی‌قانونی این پلتفرم‌ها در نگرفتن مجوز برای پخش سریال‌ها انتقاد می‌کرد و این پلتفرم هم نقدهایی به کم و کیف مجوزهای ساترا داشت. این میان پخش بدون مجوز برخی از سریال‌ها مثل «سقوط» هم ماجرهای تازه ای را در رسانه‌های رسمی و شبکه‌های اجتماعی رقم می‌زد.

در همین جنجال‌ها بود که خبر نامه نگاری رییس صداوسیما به رئیس جمهور در صدر اخبار غیررسمی شبکه‌های اجتماعی قرار گرفت. ابتدا خبر این نامه منتشر شد و کمی بعد هم محتوای آن در شبکه‌ها قرار گرفت.

رییس صداوسیما که به فاصله کوتاهی از این خبر در یک مراسم حضور یافته بود در پاسخ به خبرنگاران درباره چرایی نگارش این نامه گفته بود: «همه پلتفرم‌ها برای تولید محتوا و برای انتشار محتوای‌شان باید بیایند یک فرآیند قانونی را طی کنند و از ساترا مجوز بگیرند. الان داریم مشخصاً درباره یک پلتفرم صحبت می‌کنیم. اگر پلتفرمی از این فرآیند تبعیت نکند و در واقع از این سیر قانونی تبعیت نکند ظلم به بقیه پلتفرم هاست و این حق را دارند به ما اعتراض کنند که شما چرا اجازه می‌دهید یک پلتفرم بدون مجوز اقدام به تولید محتوا و انتشار کند و ما باید مقید به گرفتن مجوز از شما باشیم.»

جبلی درباره اینکه چقدر این اتفاق نشات گرفته از فضای رقابتی صداوسیما با پلتفرم هاست از نبود رقابت سخن گفت و با تاکید بیان کرده بود: «احساس کردیم بی‌توجهی به این قاعده و روالی که همه پلتفرم‌ها از آن پیروی می‌کنند وجود دارد و متاسفانه فقط یک پلتفرم از آن تبعیت نکرده است، لازم دیدیم گزارش‌هایی را به مراجع ذی صلاح منعکس کنیم.»

سازمان ساترا که در حوزه نظارت و تنظیم گری تولیدات سریال‌ها و برنامه‌ها در شبکه نمایش خانگی فعالیت دارد در چند سال گذشته با چالش‌های زیادی مواجه بوده است که بخش ابتدایی آن نپذیرفتن قوانین این سازمان در تعامل با برخی پلتفرم‌ها بوده است. همچنین بخش دیگری از این چالش‌ها که در یک سال اخیر به اوج خود رسید نبود ضمانت اجرایی برای قوانین و ابلاغیه هایش بوده است.

ساترا در یک سال اخیر تلاش زیادی هم داشت تا نقش خود را در حوزه شبکه خانگی تثبیت کند و از اتهام انحصارگری که در قامت سازمانی زیر نظر صداوسیما بارها به آن متهم شده بود برائت جوید. از جمله همین تلاش‌ها صدور مجوز برای پلتفرم‌های مختلف است که در پایان ۱۴۰۱ اعلام شد حدود ۴۰۰ سرویس از ساترا مجوز گرفته‌اند.

قاب سوم؛ پوشش مسابقات جام‌جهانی در سیما

از مهمترین رویدادهایی که سال گذشته صداوسیما را زیر ذره بین عام و خاص، رسانه‌ای و غیررسانه ای برد جام جهانی ۲۰۲۲ قطر بود. اهمیت این رویداد و پوشش و مخاطبان آن تا جایی بود که باعث شد خود سازمان هم میزان مخاطبانش در ایام جام جهانی و تماشای رقابت‌ها را معیاری برای نظرسنجی و اقبال به خود بگیرد.

رقابت‌های جام جهانی تقریباً توسط همه شبکه‌های سیما به نحوی پوشش داده شد برخی با یکی دو برنامه اصلی و برخی چند برنامه مفرح و مستند و ورزشی. صداوسیما هم بنا داشت برای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر سنگ تمام بگذارد. با این حال بیشتر از این برنامه‌ها خود رقابت‌ها بود که بیشترین زمان تماشا را به خود اختصاص داد که علی القاعده نتیجه طبیعی یکی از مهمترین رقابت‌های فوتبالی جهانی است.

با این حال حواشی پوشش این رقابت‌ها از قاب تلویزیون نیز از تیررس نگاه مخاطبان دور نماند. از همان زمانی که به صورت غیررسمی گزارشگران رقابت‌های ایران و تیم طرف مقابلش انتخاب شدند قضاوت‌ها شروع شد تا زمانیکه برنامه‌ها به صورت رسمی روی آنتن رفتند.

نکته ویژه پوشش رقابت‌های این دوره از رقابت‌های جام جهانی هم این بود که صداوسیما گزارشگری برای پوشش مستقیم رقابت‌ها به قطر نفرستاد و همه گزارشگران و برنامه سازان برای پوشش حواشی و اتفاقات رقابت‌ها به قطر رفتند. جواد خیابانی، محمدرضا احمدی و پیمان یوسفی که رقابت‌های ایران را گزارش کردند هر سه از استودیوهایی در ایران به گزارش این دیدارها پرداختند. خود رقم دستمزدهای گزارشگران و حتی مجریان برنامه‌های جام جهانی حاشیه‌هایی را به دنبال داشت که تا مرز شایعه دستمزدهای نیم میلیاردی پیش رفت.

یک نکته هم امسال توانست به‌عنوان دستاورد ویژه ای برای صداوسیما محسوب شود که شبکه فراتر با قابلیت پخش ۴k بازی‌ها را با همین قابلیت نمایش داد. صداوسیما برای اولین بار حق پخش بازی‌ها را به صورت ۴k خریداری و از طریق این شبکه پخش کرد. امکانی که باعث شد شایعه نخریدن حق پخش نیز زیر سوال برود. قبل از شروع جام جهانی ماجرای خرید حق پخش رقابت‌ها یکی از اصلی‌ترین چالش‌های صداوسیما بود. چالشی که اگرچه مدیران بر حل آن تاکید می‌کردند اما به طور مشخص و صریح بیان نمی‌شد که جزئیات آن چیست و چگونه یا چه زمانی حق پخش دیدارهای جام جهانی ۲۰۲۲ قطر خریداری خواهد شد. به ویژه که یک لیست اولیه از کشورهایی که حق پخش بازی‌ها را خریداری کرده بودند در آستانه شروع جام جهانی منتشر شد که نامی از ایران در میان آنها نبود و این گمانه را تقویت می‌کرد که صداوسیما حق پخش بازی‌ها را خریداری نکرده است. با این حال مواردی از جمله پخش ۴k بازی‌ها و بعدتر انتشار برخی اسناد نشان داد که به صورت مستقیم حق پخش خریداری شده است.

قاب چهارم؛ بودجه و دردسرهایش

بودجه صداوسیما هر ساله جزو مباحث بحث‌برانگیز لایحه بودجه است. سال گذشته هم رقم اعلامی جنجال به پا کرد به ویژه که در کنار آن ارقام دیگری هم مرتبط با پروژه‌های کلان صداوسیما مطرح شد و حتی عنوان شد که قرار است برای این پروژه‌ها بودجه جداگانه‌ای دیده شود.

سریال‌های «موسی» و «سلمان فارسی» دو پروژه الف فاخر صداوسیماست که هر یک روندی چندین ساله طی کرده‌اند تا به تصویب و ساخت برسند. «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری این روزها در مرحله ساخت است و اواخر سال گذشته اعلام شد که یک فصل از سه فصل این سریال به سرانجام رسیده است. پروژه‌ای که می‌توان از الان امیدوار بود میراث ماندگار دیگری از میرباقری خواهد شد به گونه‌ای که خودش هم اشتیاق زیادی برای سریالش عنوان کرده است.

اما سریال «موسی» که از کارگردانی به کارگردانی منتقل شد تا به ابراهیم حاتمی‌کیا رسید هنوز به مرحله ضبط و تصویربرداری نرسیده است. سال گذشته بودجه تخمینی برای این سریال از طرف یکی از رسانه‌ها جنجال زیادی پیدا کرد. رقمی که حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان را تا پایان ساخت این مجموعه محاسبه کرده بود. این رقم اگرچه به صورت رسمی تکذیب نشد اما محمود رضوی تهیه کننده سریال به طور ضمنی و در توئیتی به آن کنایه زد. رضوی در واکنشی که به شایعه ۱۰ هزار میلیاردی سریال داشت نوشت: «یا سریال نساختید یا ۱۰ هزار میلیارد نمی‌دانید چقدر است! ‏شما که می‌خواستید دروغ بگید لااقل ۱۰ هزار میلیارد دلار می‌گفتید که باکلاس باشه و بتونید فحش آبدارتر بدید!»

بودجه پیش بینی شده برای سازمان صداوسیما حدود هشت هزار میلیارد تومان اعلام شد رقمی که حدود دو هزار میلیارد از بودجه سال گذشته صداوسیما بیشتر بود. بعد از آن صبحت های حجت الاسلام میرتاج الدینی نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس درباره بودجه حمایتی برای دو سریال «سلمان فارسی» و «موسی» هر کدام به میزان دو هزار میلیارد و جمعاً چهار هزار میلیارد حواشی مختلفی را رقم زد و واکنش‌هایی را برانگیخت. واکنش‌هایی که باعث شد که مجلس درنهایت از اختصاص بودجه حمایتی جداگانه برای دو سریال فاخر تلویزیون منصرف شود.

صداوسیما هم در واکنشی انتقادی نسبت به این بودجه و حذف اعتبار حمایتی، اطلاعیه‌ای را صادر کرد که لحنی گلایه‌آمیز داشت. این اطلاعیه در تاکید یا تهدیدی جدی اعلام کرده بود که با چنین بودجه‌ای «عملاً آنتن صداوسیما با افت جدی کمیت و کیفیت مواجه خواهد شد» و حتی به نوعی درباره حذف بودجه حمایتی دو سریال موسی و سلمان فارسی پیش بینی کرده بود که با این رویکرد، «انتظار می‌رود روند تولید این دو مجموعه نیز متوقف یا به شدت کند شود»

یک نکته را هم باید نسبت به رقم درآمدی صداوسیما از آگهی‌های بازرگانی لحاظ کرد. این سازمان این سال‌ها اگرچه کمتر سراغ اسپانسرها می‌رود و اسپانسرها بیشتر در برنامه‌های بیگ پروداکشن حضور دارند اما باز هم بخش زیادی از درآمد خود را از تبلیغات و آگهی‌های بازرگانی به دست می‌آورد. نکته‌ای که هیچ گاه توسط خود صداوسیما شفاف سازی نشده است اما چند باری روی رقم‌هایی که به نسبت ثانیه‌های پخش آگهی‌ها در برنامه‌ها و سریال‌های پربیننده مطرح شده است واکنش نشان داده است.

سال گذشته پیمان جبلی درباره یکی از این رقم‌های نجومی از آگهی‌های بازرگانی که در زمان جام جهانی مطرح شده بود این چنین پاسخ داد که «شما می‌توانید به سایت آگهی بازرگانی اداره کل بازرگانی صداوسیما مراجع کنید. رقمی که روی سایت می‌بینید یک رقم خام است. ما قراردادهای طولانی مدت یک ساله داریم و به دلیل حمایت از صنعت، تخفیف‌های ویژه می‌دهیم. هیچ گاه آن ارقام جداول محقق نمی‌شود. رقم خنده دار ده هزار میلیارد تومان از بودجه یک ساله صداوسیما هم بیشتر و قاعدتاً باورپذیر نیست.»

قاب پنجم؛ گفتگو به شیوه «شیوه»

صداوسیما فقط دستگاه اطلاع رسانی و خبری نیست یا قرار نیست صرفاً به ابزار و روش‌های سرگرمی سازی بسنده کند. گاهی این تنها مرجع مردم برای دیدن خودشان است گاهی باید به میدان بیاید و حس جمعی «ما» را تقویت کرده یا میانداری کند. اینها انتظاراتی است که خیلی وقت‌ها در بحران‌ها نیاز است مورد مداقه قرار بگیرد.

سال گذشته و در جریان وقایعی که از اواخر شهریورماه در طی یک بازه چند ماهه در کشور رخ داد کمتر برنامه‌ای توانست محل بحث و گفتگوهای چالشی مردم شود و برعکس حتی برخی برنامه‌ها و اظهارنظرهای مهمانان و کارشناسان بیشتر بر خشمشان افزود. اما یک برنامه این میان توانست بیشتر به بحث‌های عمقی فارغ از حواشی جنجالی آن روزها بپردازد؛ برنامه «شیوه» در شبکه چهار سیما که هر بار با مهمانان مخالف و موافق یک سوژه به گفتگو می‌پرداخت.

بخش زیادی از توفیق برنامه هم به اجرای عطاالله بیگدلی مربوط می‌شود که در آرامش و منطق و استدلال برنامه را اجرا می‌کند. آن هم سختی اجرا برای دو مهمانی که معمولاً از تفکر مخالف یکدیگر هستند و اولین چالش رعایت عدالت و میانه روی در چنین برنامه‌هایی است. او شاید در مواردی مخالف یک موضع هم بوده است اما باز هم با لبخندی که از سر نیش و کنایه نیست، نکته‌اش را مطرح می‌کرد.

نکته مهم بحث‌های محوری برنامه هم این است که صرفاً از روی هیجان گفتگوهای حاشیه‌ای و جذابیت مناظره سراغ یک سوژه نرفته است یا از چهره‌های زرد و حاشیه‌ای برای جلب توجه مخاطب دعوت نکرده است بلکه بخش عمده مهمانان را استادان دانشگاه تشکیل داده‌اند که شاید برخی شأن سال‌هاست تریبونی برای بیان حرف‌هایشان از رسانه ملی نداشته‌اند خود موضوعات هم به گونه‌ای بود که برخی برای اولین بار از تریبون‌های رسانه ملی مطرح می‌شدند مباحثی که اگرچه در ماهیت خود تابو نبودند اما پرداخت به آنها آتش زیر خاکستری بود که تلویزیون همیشه با یک ترس محافظه کارانه به سمتشان نمی‌رفت.

صداوسیما در این ماه‌ها برنامه‌های مختلف سیاسی اجتماعی و چالشی داشته است اما کمتر برنامه‌ای است که بتواند نوعی وفاق جمعی یا ملی را هم کسب کند یا به جهت‌گیری‌ها و رویکردهای یک جانبه گرایانه متهم نشود و اصلاً بخشی از مرجعیت صداوسیما به تولید چنین برنامه‌هایی بازمی‌گردد. هرچند این نکته هم لازم است که گفته شود با فروکش کردن اتفاقات و بحران‌ها دوز جدیت و فضای چالشی برنامه هم پایین آمد و در برخی قسمت‌ها هم گویی دچار محافظه کاری شده است. حتماً می‌بایست از برنامه‌ای که توانسته به دور از هیجان مباحث مهمی را طرح کند محافظت شود تا درگیر محافظه‌کاری‌های سایر برندها نشود.