خبرگزاری مهر؛ گروه سیاست – زینب رجایی: اواسط تعطیلات نوروزی ۱۴۰۲ خبر جدیدی درباره «طرح شفافیت» منتشر شد و بار دیگر این وعده خبرساز مجلس یازدهم را به تیتر رسانهها تبدیل کرد. وعدهای که پس از آغاز به کار مجلس یازدهم، جایگاه آن در جامعه از یک «وعده انتخاباتی» به یک «مطالبه مردمی» تغییر پیدا کرد.
چهارشنبه نهم فروردین ماه «مالک شریعتی» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی خود در توئیتر خبر از آغاز به کار «سامانه شفافیت آرای نمایندگان» داد. بنا بر آنچه شریعتی نوشت این سامانه به صورت آزمایشی فعالیت خود را آغاز کرده است.
شریعتی در ادامه این توئیت میگوید: «به تدریج آرای نمایندگان بیشتری اضافه خواهد شد و انشاءالله پس از ابلاغ قانون شفافیت قوای سه گانه، رسماً فعالیت خواهد کرد و آرای مهمی همچون برنامه هفتم، اصلاح قانون انتخابات، مالیات سوداگری و… شفاف میشود.»
اگرچه انتشار این خبر باعث شد بار دیگر نام شفافیت بر سر زبانها بیفتد، اما آغاز به کار «سامانه شفافیت آرای نمایندگان» در ایام تعطیلات نوروزی، تا حدی مانع از انعکاس اخبار مربوط به آن شد.
طرحی که مجلس دهم از پس آن برنیامد
شفافیت، موضوعی بود که از همان روزهای اول توجه نگاه مردم را جلب کرد و مورد استقبال رسانههای بسیاری قرار گرفت که از منظرهای مختلف به آن پرداختند. اما بر خلاف تصور غالبی که این روزها شفافیت را وعده انتخاباتی مجلس یازدهم میشناسد، باید یادآوری کرد که این موضوع تنها از سوی مجلس یازدهم مطرح نشده است.
پیشینه طرحی مبنی بر «شفافیت آرای نمایندگان» به مجلس قبل برمیگردد؛ مجلس دهم! دورهای که نمایندگانش علیرغم چکشکاریهای بسیار، بر سر این موضوع به اتفاق نظر نرسیدند. پیشینه طرحی مبنی بر «شفافیت آرای نمایندگان» به قبل برمیگردد؛ مجلس دهم! دورهای که نمایندگانش علیرغم چکشکاریهای بسیار، بر سر این موضوع به اتفاق نظر نرسیدند و در نهایت در جریان رسیدگی به این طرح، که با «یک فوریت» مورد بررسی قرار گرفته بود، آن را به تصویب نرساندند.
در پی آنکه شفافیت در صحن رأی نیاورد، نمایندگان مجلس دهم طرح جدیدی نوشتند و برای اولین بار موضوع «شفافیت تمام نهادهای تصمیمگیر» را مورد بحث قرار دادند؛ به دنبال تدوین طرح جدید، بررسی طرحی تحت عنوان «شفافیت آرای نظام تقنینی» آغاز شد؛ اما شرط و شروط مجلس دهم برای سایر دستگاههای قانونگذار هم نتوانست شفافیت را به متن قانون تبدیل کند.
پس از آنکه «معاونت تطبیق قوانین مجلس»، طرح شفافیت آرای نظام تقنینی را مغایر با اصول ۱۰۸ و ۱۱۲ قانون اساسی اعلام کرد، مجلس دهم دیگر نتوانست گامی در این مسیر بردارد. شفافیت پشت درب اجرایی شدن باقی ماند تا دور جدیدی از نمایندگان، سکّان قانونگذاری را در دست بگیرند.
اگرچه مجلس یازدهم نیز همچون سایر دورهها با تکیه بر چندین وعده در بهارستان، کار خود شروع کرد، اما این «شفافیت» بود که به تدریج به عنوان اصلیترین وعده شناخته شد، به طوری که به تدریج نام شفافیت همتراز با مجلس یازدهم در رسانهها و محافل سیاسی به گوش میرسید.
اما و اگر برخی نمایندگان برای تحقق وعده انتخاباتی
با جان گرفتن دوباره شفافیت، منتقدان و مخالفان این طرح نیز موانع، معایب و چالشهای جدیتری درباره این طرح را عنوان کردند، نگرانیهای آنها درباره تبعات شفافیت در بسترهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفت اما نتیجه نشان میدهد شفافیت حامیان و موافقانی دارد که به مراتب سرسختتر از مخالفت و منتقدانش هستند.
«مجتبی رضاخواه» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر در این باره میگوید: «موضوع شفافیت از ابتدای آغاز به کار مجلس یازدهم در دستور کار قرار داشت. مجلس یازدهم قصد داشت این تابو را بشکند که آرا باید به صورت مخفیانه اخذ شوند. مسیر شفافیت، چالشهای بسیار زیادی داشت، البته برخی چالشهایی که مطرح میشد نیز کارشناسی شده بود.»
مخالفان و منتقدان شفافیت، کسانی که به وقت انتخابات، با وعده شفافیت از مردم رأی گرفتهاند؛ حالا که بر کرسی بهارستان تکیه زدهاند، با اما و اگرهای بسیار، دست رد به سینه این مطالبه اجتماعی میزنند وی تصریح میکند: «اختلاف نظرهایی بسیاری درباره شفافیت وجود داشت، از جمله آنکه شفافیت آرا به چه نحو باید اجرایی شود؟ آیا اجرای این طرح عوارضی در پی خواهد داشت؟ همچنین این سوال مطرح بود که ممکن است شفافیت مجلس را به سمت پوپولیستی شدن بکشاند یا بالعکس، منجر میشود که کارشناسی بیشتری روی تصمیمات صورت بگیرد؟!»
به نظر میرسد آنچه رضاخواه درباره نگرانیها و چالشها میگوید، همان موضوعاتی است که مخالفان و منتقدان شفافیت، از بطن مجلس درباره این طرح عنوان میکنند. کسانی که به وقت انتخابات، با وعده شفافیت از مردم رأی گرفتهاند و حالا که بر کرسی بهارستان تکیه زدهاند، با اما و اگرهای بسیار، دست رد به سینه این مطالبه اجتماعی میزنند.
آنها گرچه خود را حامی شفافیت معرفی میکنند؛ اما در موضعگیریها و اظهار نظرها، با نادیده گرفتن مزایای این طرح، صرفاً به بیان تبعات احتمالی آن میپردازند.
شفافیت کیفیت حکمرانی را افزایش میدهد
رضاخواه نگرانی برخی منتقدان مبنی بر تبعات پوپولیستی شفافیت این گونه پاسخ میدهد: «شفافیت میتواند کمک کند که از لحاظ کارشناسی آرای پختهتری داده شود. وقتی آرا شفاف باشد نمایندگان میدانند نظر آنها زیر ذرهبین رسانهها و فضای مجازی قرار میگیرد، بنابراین باید قابلیت دفاع محکم و مستدل داشته باشد. چنین شرایطی کمک میکند که از منظر کارشناسی شاهد آرای با اجرای شفافیت و کنکاش روی موضوع در رسانهها، میتوان منجر به روشن شدن افکار عمومی شد. قطعاً به مرور این اصل در جامعه جا میافتد که حتی اگر جمع کثیری مطالبهای داشته باشند، ممکن است آن موضوع بر خلاف منافع ملی باشد، بنابراین نباید صرفاً به علت عوامگرایی، از آن حمایت کرد پختهتری باشیم.»
او تصریح میکند: «البته همانطور که گفته شد در این مسیر چالشهایی خواهیم داشت. برای مثال ممکن است مطالبهای از سوی قشر یا گروهی از مردم مطرح شود و نماینده احساس کند اگر با این مطالبه همراهی نکند، روی محبوبیت یا آرای او در انتخابات بعد تأثیر منفی بگذارد.»
رضاخواه درباره چالش دیگری از اجرای شفافیت توضیح میدهد: «حتی ممکن است مطالبهای از سوی جمع کثیری مطرح شود اما مخالف منافع ملی باشد یا حقوق بخشی از جامعه را تضییع کند، در چنین صورتی این نگرانی وجود دارد که نمایندگان با مطالبه مذکور، علیرغم تعارض با منافع ملی با توجه به آنکه از سوی جمع کثیری مطرح میشود، موافقت کنند.»
وی این چالشها را در نهایت کارساز میداند و معتقد است: «حتی در چنین شرایطی نیز، با اجرای شفافیت و کنکاش روی موضوع در رسانهها میتوان منجر به روشن شدن افکار عمومی شد. در این پروسه، قطعاً به مرور این اصل در جامعه جا میافتد که حتی اگر جمع کثیری مطالبهای داشته باشند، ممکن است آن موضوع بر خلاف منافع ملی باشد، بنابراین نباید صرفاً به علت عوامگرایی، از آن حمایت کرد. بنابراین در نهایت پروسه شفافیت کیفیت حکمرانی را افزایش خواهد داد.»
رسانهها؛ تعیینکننده نتیجه شفافسازی
به نظر میرسد رسانههای رسمی و غیررسمی، اهرمی هستند که بعد از اجرای تمام و کمال شفافیت میتوانند با آگاهیسازی، از تبعات پوپولیستی آن جلوگیری کنند یا در نقطه مقابل، با ایجاد امواج شفافیت، در مجمع تشخیص مصلحت در دست بررسی است. بهترین کاری که مجلس در این شرایط میتوانست انجام دهد این بود که آرای نمایندگان داوطلب در اختیار مردم قرار دهد خبری و فشار بر نمایندگان ممکن است شفافسازی را از یک عنصر مولد اعتماد اجتماعی به یک تخریبگر تبدیل کنند.
رضاخواه با تاکید بر اهمیت نقش رسانهها میگوید: «قطعا چالشهای بسیاری در این مسیر وجود دارند اما فکر میکنم رسانهها و فضای مجازی میتواند به آن بپردازند و این رسیدگی قطعاً به تنویر افکار عمومی کمک میکند. در این صورت است که آنچه به عنوان چالش و نگرانی مطرح میشود، میتواند در فضای مجازی و رسانهای مورد بحث قرار بگیرد و از این طریق منجر به کارشناسی بیشتر شود.»
وی عنوان میکند: «اینها موضوعاتی بود که در جلسات متعدد، در کمیسیونهای مختلف به ویژه در کمیسیون آئیننامه داخلی مورد بحث قرار گرفت و در صحن علنی مجلس نیز بررسی شد. همانطور که میدانید بار اول که طرح به صحن آمد از آنجا که منجر به تغییر آئیننامه داخلی مجلس میشد به دو سوم آرا نیاز داشت و تنها با اختلاف سه رأی نتوانست تصویب شود. بعد از این مرحله، طرح جایگزینی به جای شفافیت آرای نمایندگان مطرح شد که شفافیت را صرفاً مختص به مجلس نمیدانست و معتقد بود که همه تصمیماتی که در زندگی مردم تأثیرگذار است باید مشمول شفافیت شوند.»
رضاخواه جزئیات شرایط کنونی شفافیت را اینطور بازگو میکند: «این طرح در حال حاضر در مجمع تشخیص مصلحت در دست بررسی قرار دارد و هنوز نهایی نشده است. در هر صورت بهترین کاری که مجلس در این شرایط میتوانست انجام دهد این بود که آرای نمایندگان را به صورت داوطلبانه در اختیار مردم قرار دهد.»
چه کسی به دنبال تبلیغات است؟
بنا بر آمار، در حال حاضر بیش از هفتاد نفر از نمایندگان به صورت داوطلبانه آرای خود را روی سایت trvotes.parliran.ir به اطلاع عموم رساندهاند. به نظر میرسد هدف مجلس یازدهم از این اقدام داوطلبانه برای شفافسازی آن است که قدم دیگری در مسیر شفافیت بردارد. با این وجود گروهی از منتقدان و مخالفان مجلس یازدهم بر این عقیدهاند که برپا کردن دوباره سرمایهداری و صدای شفافیت، اقدامی تبلیغاتی برای انتخابات پیش رو است.
شفافیت هزینههایی دارد و ممکن است باعث شود برخی افراد در انتخابات آینده شکست بخورند! اینطور نیست که یک کار انتخاباتی صورت گرفته باشد. پیش بردن شفافیت شهامت لازم داشت آنها با تکیه بر این استدلال که نمایندگان با عمومی کردن داوطلبانه آرای خود در صحن مجلس، آرای مردم را در دور بعدی انتخابات خریداری میکنند، انتقادات تند و تیزی را علیه وکلای ملت و طرح صیانت به میان میآورند. رضاخواه در پاسخ به این گروه از منتقدان میگوید: «اگر این کار یک اقدام انتخاباتی است چرا دورههای قبلی مجلس این کار را نکردند؟ اگر شفافیت در همین سطح شهامت و جرأت لازم نداشت، چرا نمایندگان قبلی این اقدام تبلیغاتی را انجام ندادند؟ قطعاً این اقدام هزینههایی دارد که حتی ممکن است باعث شود برخی افراد در انتخابات آینده شکست بخورند! اینطور نیست که یک کار انتخاباتی صورت گرفته باشد. پیش بردن شفافیت شهامت لازم داشت.»
وی همچنین درباره به تأخیر افتادن و طولانی شدن پروسه رسیدگی به طرح شفافیت اظهار میکند: «آیا مجلس باعث شده این تأخیر به وجود بیاید که در ایام پایانی شفافیت در این مرحله باقی بماند؟ آیا همه مشکلات به گردن مجلس است؟ یا اتفاقاتی خارج از اختیار مجلس صورت گرفته است؟ در شرایط امروز، وقتی طرح شفافیت قوای سه گانه در مجمع تشخیص مصلحت است و بر اساس روال قانونی تا زمانی که مجمع تشخیص این طرح را به مجلس نفرستد از دست مجلس کاری برمیآید؟»
او ادامه میدهد: «وقتی این پروسه طولانی شده است، نمایندگان حامی و موافق شفافیت در پی آن برآمدند با توجه به اهمیت شفافیت، آن را فارغ از بروکراسی اداری و در سطح اختیارات خودشان، به صورت اختیاری اجرایی کنند بنابراین آرای خود را داوطلبانه منتشر کردهاند.»
نگرانیها برای شفافیت گزینشی!
برخی نگران آن هستند که نمایندگان و مسئولان در حالی از شفافیت به عنوان برگی زرین از کارنامه خود یاد کنند که در موارد حساس و حائز اهمیت خبری از آن نباشد و در مسائل فاقد اهمیتی که برای پیگیری آن برای اغلب جامعه موضوعیتی ندارد، جزئیات آرا منتشر شود.
رضاخواه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا پس از قانونی شدن شفافیت شاهد رأیگیریهای کاغذی و غیرشفاف خواهیم بود؟ میگوید: «اگر قرار بر رأیگیری غیرشفاف باشد نیازی به برگزاری رأیگیری به صورت کاغذی نیست، میتواند الکترونیکی انجام شود و جزئیات آن برای عموم منتشر نشود. باید بدانیم که همیشه استثنا وجود دارد و ممکن جایی ضرورت داشته باشد که آرا منتشر نشوند؛ درباره موارد استثنا هیئت رئیسه مجلس به صورت موردی تصمیمگیری میکند که جزئیات رأیگیری منتشر شود یا خیر.»
وی معتقد است: «نمیشود و نباید به خاطر برخی استثناها، کلیت موضوع را نادیده گرفت و اهمیت و ضرورت آن را انکار کرد. البته همان موارد استثنایی نیز به مرور زمان میتواند مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد. از طرف دیگر رسانهها میتوانند به مرور به افرادی بپردازند که با استدلال کارشناسی و برای حمایت از منافع ملی، رأیی میدهند که ممکن است منجر به کاهش محبوبیت آنها شود.»
حامیان و مدافعان شفافیت کماکان بر این باورند که در سایه شفافسازی، نماینده باید استدلال کافی برای دفاع از نظر مثبت یا منفی خود داشته باشد؛ بنابراین به مرور کسانی انتخاب شوند که استدلال بهتری دارند و موضوعات را از منظر کارشناسی بررسی میکنند؛ از طرف دیگر آنها که تصمیمات غیر قابل دفاع دارند از چرخه تصمیمگیری و تصمیمسازی خارج خواهند شد.
برخی دیگر نیز معتقدند این مجلس بوده که حرف از شفافیت زده و حتی اگر قرار است همه دستگاهها و نهادها مشمول این قانون شوند، باز هم مجلس باید در این مسیر پیشگام باشد؛ نه آنکه در انتهای صف بایستد و با شرط و شروط برای سایر نهادها پس از آنها وارد این راه شود. بنابراین از نگاه این عده، اقدام داوطلبانه نمایندگان مبنی بر شفافسازی آرا گامی صحیح بوده است.
«حسین محمدصالحی» نماینده مردم فریدون شهر در مجلس شورای اسلامی نیز پیش از این به خبرنگار مهر میگوید: «اگر قرار است شفافیت محقق شود، نمایندگان باید آغازگر آن باشند و درست نیست که بگویند اگر فلان نهاد و یا دستگاه شفافیت را اجرا کنند، ما هم اجرا میکنیم» و تأکید میکند: «مجلس ابتدا باید شفافیت را از خودش آغاز کند.»
او همچنین بر این عقیده است که علت مخالفت برخی نمایندگان با طرح شفافیت آن است که آنان میخواهند آزادانه در مجلس رأی دهند و نمیخواهند تحت فشار هیچ گروهی قرار گیرند و در این باره میگوید: «برخی از گروههای فشار به دنبال آن هستند تا بعد از تصویب طرح شفافیت، نمایندگان را به جهت آرا و اقداماتی که انجام دادند، تحت فشار قرار دهند. البته این مسئله دلیل موجهی برای آن نیست که طرح شفافیت آرای نمایندگان بدون نتیجه بماند.»
مزایای شفافیت بر معایبش میچربد!
علاوه بر آنکه در حال حاضر بنا بر خروجی اخبار و رسانهها از نهادهای مختلف، بیشترین میزان شفافیت در مجلس وجود دارد که مذاکرات صحن آن به غیر از موارد خاص از طریق رادیو، تلویزیون و رسانهها به صورت زنده پخش میشود، اقدام داوطلبانه نمایندگان برای شفافسازی آرا میزان شفافیت در این نهاد قانونگذار را افزایش خواهد داد. اما همانطور که گفته شد شفافیت پس از کشمکش میان مجلس و شورای نگهبان در مجمع تشخیص مصلحت نظام، گرفتار بروکراسی اداری شده و هنوز به عنوان یک قانون اجرایی نشده است.
حامیان و مدافعان شفافیت کماکان بر این باورند که: «اگرچه ممکن شفافیت در کوتاه مدت، چالشها و معایبی داشته باشد، اما در طولانی مدت قطعاً مزایایی دارد که به معایب آن میچربد.» رضاخواه درباره زمان تعمیم شفافیت و الزام همه نمایندگان به این اقدام جزئیات مسیر را بازگو میکند: «اگر بخواهیم شفافیت به قانون تبدیل و از حالت داوطلبانه خارج شود، مجمع تشخیص مصلحت نظام باید نظر خود را نهایی کند و آن را به مجلس شورای اسلامی بفرستد. نمایندگان نیز بنا بر نیاز، ممکن است تغییر یا اصلاحاتی اعمال کنند و دوباره آن را به شورای نگهبان میفرستند تا در نهایت به صورت یک قانون به مرحله اجرایی برسد.»
مسیر پیش روی شفافیت، برای آنکه در قامت یک قانون ظاهر شود و حکمرانی در کشور را به اتاقی شیشهای مبدل سازد، مسیری پر چالش است که علاوه بر منتقدان سرسخت و مخالفان جدی، اما و اگرهای بسیاری هم دارد؛ اما با همه اینها اگر این مسیر پیموده شود و شفافیت حتی با حداکثر مخالف ممکن به مرحله اجرا برسد، سایرین موظف هستند بنا بر قانون با آن همراهی کنند. گرچه حامیان و مدافعان شفافیت کماکان بر این باورند که: «اگرچه ممکن است شفافیت در کوتاه مدت، چالشها و معایبی داشته باشد، اما در طولانی مدت قطعاً مزایایی دارد که به معایب آن میچربد.»