خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بار دیگر سطح تنش‌ها در فلسطین اشغالی، به‌ویژه حوزه قدس شرقی میان فلسطینیان و صهیونیست‌ها افزایش یافته است. نظامیان و نیروهای امنیتی اسرائیل با ورود به صحن مسجد الاقصی ضمن حمله با گاز اشک‌آور و بمب صوتی به نمازگزاران، عده‌ای از فلسطینی‌ها را بازداشت کردند. همچنین با فرارسیدن «عید پسح» یهودیان و احتمال قربانی‌کردن صهیونیست‌های افراطی در صحن مقدس، احتمال شعله‌ور شدن خشم فلسطینی‌ها نه تنها در کرانه باختری و نوار غزه بلکه مسلمان سراسر منطقه تشدید شده است.
همچنین پس از تبادل آتش میان نیروهای مقاومت و ارتش رژیم اسرائیل، ناگهان حملات راکتی از مرزهای شمالی فلسطین اشغالی، موجب غافل‌گیری صهیونیست‌ها شد. با وجود تشکیل جلسه کابینه امنیتی و وزارت جنگ رژیم صهیونیستی برای بررسی ابعاد مختلف حملات مقاومت و پاسخ احتمالی به آن اما رسانه‌ها و فرماندهان اسرائیلی با رد فرضیه حضور حزب‌الله در جریان این عملیات، مواضع حماس را جنوب لبنان و نوار غزه هدف قرار دادند. کارشناسان معتقدند سیاست‌های تهاجمی دولت راست‌گرای اسرائیل در حوزه سوریه تا کرانه باختری با هدف انتقال صدور بحران به خارج از سرزمین‌های اشغالی و به حاشیه رفتن اعتراضات علیه کودتای دولت نسبت به اختیارات قوه قضائیه است.
هتک حرمت قبله نخست مسلمانان
خطای بزرگ صهیونیست‌ها در روزهای اخیر هتک حرمت نسبت به قبله نخست مسلمانان و حمله به صحن مسجد الاقصی بود. این اتفاق سبب شعله‌ور شدن آتش خشم فلسطینی‌های کرانه باختری و عرب‌های «خط سبز» شده است. علاوه بر اعتراضات جاری در قدس و حملات جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) و جهاد اسلامی، جوانان در مناطقی همچون ام‌الفحم، اردوگاه شعفاط و الجلیل نیز با نظامیان صهیونیست وارد درگیری شدند.
در این درگیری‌ها بسیاری از فلسطینیان و عرب‌های ۱۹۴۸ به‌وسیله نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی مورد حمله قرار گرفتند و زخمی شدند. به گفته کارشناسان موضوع فلسطین، اوج تنش میان مسلمانان و صهیونیست‌ها با آغاز عید پسح کلید خورد. گروهی افراطی موسوم به «جوانان هیکل» در جریان عید پاک با ورود به صحن مسجدالاقصی در تلاش برای قربانی کردن بودند. چنین اتفاقی می‌تواند سطح تنش میان رژیم صهیونیستی و مسلمانان را به اوج برساند. روز جمعه ۷ آوریل در جریان یک عملیات استشهادی در قلب تل‌آویو یک نفر کشته و پنج نفر زخمی شدند. این عملیات واکنشی نسبت به تجاوزات اخیر صهیونیست‌ها و هشدار جدی در خصوص تداوم سیاست‌های الحاق‌گرایانه رژیم اسرائیل در کرانه باختری ارزیابی می‌شود.
روندنگاری سلسله حوادث مسجد الاقصی حاکی از آن است که هرگاه عناصر تندرو و صهیونیست‌های افراطی پای در مکان مقدس مسلمانان گذشته و به دنبال هتک حرمت به این مقام ابراهیمی هستند؛ فلسطینیان و مسلمانان قیام کرده و از حریم نخستین قبله محمدی پاسداری می‌کنند. نکته کلیدی در حوادث اخیر آن است که دولت نتانیاهو به خوبی از حساسیت‌ها نسبت به حرم شریف آگاه است و می‌داند در صورت حمله به این مکان مقدس گروه‌های مقاومت در سراسر سرزمین فلسطین نسبت به این واقعه واکنش نشان خواهند داد.
با در نظر گرفتن این پیش‌فرض، برخی کارشناسان مسائل فلسطین معتقدند که نتانیاهو برای فرار از حملات اپوزیسیون و بازگرداندن وحدت در میان صفوف صهیونیست‌ها به دنبال فعال کردن شکاف «عرب- یهودی» است تا در کوتاه مدت اختلافات میان اقشار «سکولار» و «مذهبی» در اسرائیل کاهش پیدا کند. به عبارت دیگر تل‌آویو از طریق صدور بحران به خارج از مرزهای فلسطین اشغالی به دنبال یافتن گمشده‌ای به نام «وحدت» و کاهش اختلافات میان صهیونیست‌ها است.
کابوس نبرد هم‌زمان در جبهه شمالی- جنوبی
پس از هتک حرمت صهیونیست‌ها به ساحت مسجد الاقصی واکنش «سخت» از سمت حماس و جهاد اسلامی در نوار غزه امری قابل پیش‌بینی بود؛ اما حملات عصرگاه پنج‌شنبه از مرزهای شمالی تمام محاسبات را در تل‌آویو تغییر داد. گروه‌های مرتبط با حماس از جنوب لبنان مناطقی را در شمال سرزمین‌های اشغالی از جمله شهرک‌های صهیونیست نشین شلومی، ماتزوفا، هانیتا، آدمیت، علیون و حیلا با راکت‌های کاتیوشا و گراد هدف قرار دادند که منجر به فعال شدن سامانه گنبد آهنین شد. منابع صهیونیستی نیز در حالی اخبار پرتاب بیش از ۳۰ راکت به سرزمین‌های اشغالی را مخابره می‌کردند که دامنه این حملات موشکی از سال ۲۰۰۶ تاکنون بی‌سابقه اعلام شده است.
پس از این حمله کم‌سابقه رسانه‌های اسرائیلی همچون «تایمز اسرائیل»، «جروزالم پست» یا شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی سعی کردند تا با نسبت دادن این حملات به حزب‌الله فضای افکار عمومی رژیم را برای پاسخ احتمالی آماده کنند. با این حال به نظر می‌رسد کابوس درگیری هم‌زمان در جبهه شمالی- جنوبی موجب آن شد تا مقامات ارتش صهیونیستی با گرفتن انگشت اتهام به سوی حماس از درگیری با حزب‌الله اجتناب کرده و به هدف قراردادن سه نقطه در جنوب لبنان (با حداقل خسارت) بسنده کنند. به عبارت دیگر اسرائیل با آگاهی از توان نظامی حزب‌الله به خوبی از این موضوع آگاه است که جنگ با حزب‌الله به معنای توان رهگیری روزانه ۴۰۰ موشک نقطه‌زن همچون فاتح ۱۱۰ در آسمان فلسطین اشغالی است. چنین کابوسی سبب شد تا فرماندهان اسرائیلی از جنگ با جبهه شمالی طفره رفته و به بمباران هوایی مردم مظلوم غزه اکتفا کنند.
به حاشیه‌رفتن پروژه صلح آبراهام و نشست النقب
دیگر رخداد قابل توجه در جریان رویایی مقاومت و رژیم صهیونیستی، ایجاد صدای واحد در جهان اسلام برای حمایت از آرمان قدس بود. پس از بی‌حرمتی صهیونیست‌ها به مسجد الاقصی رهبران کشورهای یمن، ترکیه، پادشاهی عربی سعودی، مصر، امارات و اردن با محکوم کردن سلسله جنایات نیروهای امنیتی اسرائیل، خواستار اتحاد جهان اسلام در برابر اسرائیل شدند. بلافاصله پس از این وقایع امارات عربی متحده و چین به صورت مشترک خواستار تشکیل جلسه شورای امنیت برای بررسی آخرین وضعیت فلسطین اشغالی شدند؛ که البته دولت آمریکا با اتخاذ مواضع جانبدارانه نسبت به رژیم صهیونیستی مانع از صدور بیانیه در محکومیت یورش نظامیان صهیونیست به صحن مسجدالاقصی شد.
یکی از پروژه‌های اصلی دولت نتانیاهو در حوزه سیاست خارجی، پس از ایجاد کمپین جهانی علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، سرعت بخشیدن به روند الحاق کشورهای اسلامی به پیمان «صلح آبراهام» است. در حالی که رسانه‌ها از آمادگی سعودی به عنوان رهبر محور محافظه‌کار سنی برای سوار شدن بر قطار عادی‌سازی خبر می‌دادند؛ اما مجموع تحولات جاری در فلسطین اشغالی نه تنها سبب عقب‌نشینی موقت سعودی شد، بلکه موجب واکنش شدید کشورهایی همچون امارات و اردن نسبت به اقدامات صهیونیست‌ها گردید. روی دیگر سکه فاصله گرفتن تدریجی کشورهای عرب منطقه از محور آمریکا و گسترش روابط با روسیه و چین است. با در نظر گرفتن این متغیرها به نظر می‌رسد حداقل تا زمانی عناصر افراطی کابینه نتانیاهو دست از افعال غیرقانونی برندارند، پروژه «صلح آبراهام» در وضعیت «تعلیق» باقی خواهد ماند.
بهره سخن
سیر تحولات دو ماه اخیر در سرزمین‌های اشغالی، دولت نتانیاهو را وارد شرایط بحرانی کرده است. از یک سو اعتراضات داخلی نسبت به طرح جنجالی اصلاح اختیارات دستگاه قضائی و از سوی دیگر تداوم حملات نیروهای امنیتی و صهیونیست‌های تندرو به مسجد الاقصی موجب قیام فلسطینی‌ها و کشورهای جهان اسلام شده است. البته برخی کارشناسان معتقدند که هتک حرمت به حرم شریف با هدف فعال کردن شکاف «عرب- یهودی» برای ایجاد اتحاد مجدد در میان صفوف صهیونیست‌ها دنبال شده است.