فقدان برگزاری کنسرت‌های جدی در فصل جدید برگزاری اجراها، یکی از نکات مهمی است که استمرار آن می‌تواند تبدیل به بحرانی جدی و هشداردهنده در فرآیند ارائه محصولات موسیقایی کشورمان شود.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: شش ماهه دوم سال ۱۴۰۱ فعالیت‌های موسیقایی کشورمان شرایط ویژه‌ای را تجربه کرد که به واسطه اتفاقات و التهاباتی که در کشورمان رخ داد، موجب تعطیلی کامل برنامه‌ها و اجراهای زنده این حوزه در تهران و دیگر شهرهای کشورمان شد، فرآیندی آسیب‌زننده به نظام اقتصادی موسیقی کشور که طبیعتاً دربرگیرنده عواقب زیادی بود و موجب شد که غیر از تعدادی اندک از هنرمندان این حوزه که عمده آنها در ژانر موسیقی پاپ فعالیت می‌کردند، دیگر هنرمندان فعال در این حوزه با بحران‌های جدی در فعالیت‌های خود مواجه شوند.

این شرایط موجب شد تا بسیاری از فعالان حوزه موسیقی در تمامی بخش‌ها به لحاظ معیشتی دچار مشکلات زیادی شوند و در برخی موارد موجب شد تا تعدادی از هنرمندان این عرصه که محل ارتزاق آن‌ها از موسیقی بود، به مشاغل دیگری روی بیاورند که طبیعتاً برای آنها مشتمل بر لطمات روحی و معنوی فراوانی هم بود.

به هر حال با تمام اما و اگرهایی که در این زمینه وجود داشت، از اسفند ماه سال ۱۴۰۱ فصل تازه اجرای کنسرت‌ها از پس التهابات و اتفاقات جامعه در تهران و شهرستان‌ها آغاز شد و این خوانندگان موسیقی پاپ بودند که با برگزاری بیش از ۵۰۰ کنسرت در تهران و شهرستان‌ها ظرف مدت زمانی بالغ بر دو ماه، تا حدی فقدان کنسرت‌های مردم‌پسندتر و سرگرم‌کننده را پر کردند. آماری که اگرچه از میزان فروش آن‌ها فعلاً خبری نیست و اهالی رسانه فقط می‌توانند در حوزه تعداد کنسرت‌ها نسبت به ارزیابی این اجراهای زنده به آن بپردازند، اما هرچه بود دربرگیرنده جوشش و خروشی بود که حداقل در موسیقی سرگرم‌کننده توانست طیف زیادی از مخاطبان را به سمت سالن‌های برگزاری کنسرت بکشاند.

البته در این چارچوب بودند خوانندگان و گروه‌هایی هم هستند که همچنان ترجیح می‌دهند سیاست سکوت و کم‌کاری را در پیش بگیرند و قصدی برای برگزاری کنسرت ندارند. خوانندگانی که اگر آنها نیز وارد بازار برگزاری کنسرت‌های پاپ می‌شدند، طبیعتاً اوضاع و احوال اقتصادی موسیقی پاپ ایران از شرایط فعلی بهتر می‌بود.

اما یکی از نکات قابل توجهی از آغاز فصل تازه کنسرت‌ها به شدت خودنمایی می‌کند، فقدان برگزاری اجراهای زنده در ژانرهای غیر از موسیقی پاپ است که به غیر از اجراهای زنده سی و هشتمین جشنواره موسیقی فجر و چند اجرای انگشت شمار، فرآیند اجراها و کنسرت‌های در ژانر «موسیقی جدی» در مقایسه با کنسرت‌های موسیقی پاپ در بدترین و کمترین وضعیت آماری قرار گرفته است.

تجربه نشان داده وقتی کنسرت‌های با کیفیتی در حوزه‌های «موسیقی ردیف دستگاهی»، «موسیقی نواحی»، «موسیقی کلاسیک» و «موسیقی تلفیقی» پیش روی مخاطبان این حوزه‌ها قرار گیرد، می‌توان غوغای موجود در موسیقی پاپ را در نجوای این گونه‌های مهجور موسیقی هم پیدا کرد طبیعتاً استقبال مخاطبان از کنسرت‌هایی که وجوه سرگرمی آن‌ها بیشتر از دیگرگونه‌های موسیقایی بیشتر است، اتفاقی معمول و منطقی است کمااینکه در تمام دنیا هم این جنس از موسیقی اغلب دربرگیرنده مخاطبان بیشتری است، اما در این راستا آنچه می‌تواند مورد توجه قرار گیرد، توجه همزمان به گونه‌های جدی موسیقی است که می‌بایست در تمامی بخش‌ها مورد حمایت قرار گیرد.

در حال حاضر غیر از چند تهیه‌کننده و کنسرت گذار انگشت شمار، ماجرای برگزاری کنسرت‌های جدی در فصل تازه کنسرت‌ها پس از اتفاقات و التهابات اخیر به حالت تعطیلی کامل درآمده است و این کنسرت‌های موسیقی پاپ هستند که به دلیل گردش مالی تضمین‌شده، حرف اول و آخر را می‌زنند.

کنسرت‌هایی غیر از کنسرت‌های پاپ اغلب، بازگشت اقتصادی و سوددهی ندارد، بنابراین کمتر تهیه‌کننده و صاحب سرمایه این انگیزه را پیدا می‌کند تا وارد فرآیند اجرای زنده در این حوزه‌ها شود. این در حالی است که تجربه همین چند ساله نشان داده اگر برنامه‌ریزی و نقشه راه مناسبی برای ژانرهای جدی موسیقی طراحی شود، می‌توان شاهد حضور حداکثری مخاطبان در سالن‌های برگزاری این گونه‌های موسیقی هم بود.

تجربه نشان داده وقتی کنسرت‌های با کیفیتی در حوزه‌های «موسیقی ردیف دستگاهی»، «موسیقی نواحی»، «موسیقی کلاسیک» و «موسیقی تلفیقی» پیش روی مخاطبان این حوزه‌ها قرار گیرد، می‌توان غوغای موجود در موسیقی پاپ را در نجوای این گونه‌های مهجور موسیقی هم پیدا کرد.

این فرآیند زمانی شکل غم‌انگیزتری پیدا کرده که متأسفانه ارکسترهای دولتی هم در این چند ماه فعالیت چندانی غیر از چند اجرای ارگانی و خصوصی نداشته‌اند. فرآیندی که به دلیل صرف هزینه‌هایی که برای دستمزد و حقوق ماهانه نوازندگانش می‌شود، می‌تواند دربرگیرنده ابهاماتی باشد که می‌بایست برای آن توضیحی وجود داشته باشد. در این راستا ارکستر ملی ایران و ارکستر سمفونیک تهران دو بازوی مهم اجرایی دولت در عرصه ارکسترها و اجراهای زنده هستند که می‌توانند طی روزهای پیش رو، مسیر کند و کم رونق اجرای موسیقی‌های جدی را کمی هموار کنند.

در حال حاضر نه درباره نحوه فعالیت این ارکسترها اطلاعات چندانی در اختیار رسانه‌ها قرار می‌گیرد و نه از برنامه‌های آتی این دو مجموعه مهم و تأثیرگذار خبری هست. موضوعی که امید می‌رفت با حضور هنرمندان شناخته شده و صاحب نام در شورای ارکسترها، مسیر بهتری را پیش روی این ارکسترها در راستای جلب توجه مخاطب به موسیقی جدی روشن کند.

دیگر نکته‌ای که می‌توان در زمینه فقدان کنسرت‌های جدی روی آن تمرکز کرد، نادیده گرفتن تلاش هنرمندانی است که چه در عرصه خوانندگی و چه در عرصه نوازندگی حرف‌های زیادی برای گفتن داشتند و می‌توانستند به واسطه توانایی‌ها و مهارت‌هایی که در ژانر فعالیت خود دارند، بخش زیادی از ارتقای کیفی آثار موسیقایی در ایران را به عهده گرفته و معیاری برای تمیز دادن موسیقی خوب از بد باشند.

متأسفانه ماجرا به سمت و سویی کشیده شده که به واسطه ظهور و بروز خوانندگان رنگارنگ موسیقی پاپ که اگرچه در لزوم حضورشان شکی نیست، اما نام‌های بزرگی در عرصه خوانندگی و نوازندگی آثار جدی در میان انبوه کنسرت پاپ گم شوند و موجب ایجاد جریانی شوند که به شدت در حوزه کیفیت به موسیقی ایران لطمه وارد کرده است.

قطعاً نهادهای دولتی مانند دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بنیاد فرهنگی هنری رودکی، انجمن موسیقی ایران، مرکز موسیقی حوزه هنری، دفتر موسیقی و شعر و سرود سازمان صدا و سیما می‌توانند با حمایت‌های برنامه‌ریزی شده در این حوزه فکر عاجلی برای بهبود اوضاع فعلی کنند.

به هر حال اکنون نظام اقتصادی موسیقی ایران به طور کامل در اختیار موسیقی سرگرم‌کننده قرار گرفته است. درباره لزوم حضور این گونه موسیقی برای بهبود شرایط روحی جامعه هم هیچ شکی وجود ندارد، اما باید این نکته را هم در نظر داشت که الزام حضور دیگر گونه‌های موسیقایی برای ارتقای سطح فرهنگی جامعه ایرانی که تا همین چند وقت پیش نقش غیرقابل انکاری در تقویت بنیه فرهنگی و آگاهی مردم ایفا می‌کردند هم ضرورتی است که می‌بایست نه در ماه‌های پیش رو، بلکه در روزهای پیش رو فکر عاجلی درباره‌شان شود و با ارائه راهکارها و برنامه‌ریزی‌های منطقی و متناسب با بودجه، شرایطی را برای اجرای آثار موسیقایی در حوزه‌هایی غیر از موسیقی سرگرم کننده فراهم سازد.

در صورت استمرار تعطیلی و توقف این گونه‌های موسیقایی باید منتظر عواقب خطرناک و بحران ساز آن بود. در این راه به طور حتم تعامل میان مجموعه‌های دولتی با تهیه‌کنندگان و مؤسسات برگزارکننده کنسرت می‌تواند نقطه آغازی برای برپایی کنسرت‌های موسیقی در ژانرهای جدی‌تر باشد.

برچسب‌ها