برخی کارشناسان منطقه بر این باورند که فروپاشی سیاسی رژیم صهیونیستی رخ داده و تداوم تظاهرات کنونی نیز نشان‌دهنده آغاز فروپاشی اجتماعی جامعه صهیونیستی است.

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: رژیم اسرائیل در پانزده هفته گذشته شاهد اعتراضات خیابانی گسترده‌ای بوده؛ اعتراضاتی که در واکنش به «کودتای قضائی» بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر این رژیم شکل گرفته است. طرح اصلاحات قضائی نتانیاهو که مخالفان از آن با عنوان کودتا یاد می‌کنند، مخالفت‌های زیادی را به دنبال داشته است. مخالفان معتقدند که حیات سیاسی نتانیاهو به پایان رسیده و باقی ماندن وی در رأس هرم قدرت بزرگ‌ترین تهدید برای رژیم اسرائیل است؛ اما این اعتراضات خیابانی در واکنش به اصلاحات قضائی تنها بحران رژیم صهیونیستی نیست، در سمت مقابل نیز مطرح‌شدن ایده «اتحاد میدان‌ها» و اتحاد جبهه مقاومت تبدیل به یک کابوس و بحران بزرگی برای رژیم صهیونیستی شده است؛ اتحادی که رژیم اشغالگر قدس همواره از آن واهمه داشته است.

نمود عینی این اتحاد میدان‌ها شلیک راکت‌های است که به دست گروه‌های مقاومت فلسطینی و از سمت جنوب لبنان به سمت شمال اسرائیل شلیک شد که از سال ۲۰۰۶ به بعد بی‌سابقه بوده است. این موضوع تبدیل به یک زلزله سیاسی و کابوس بزرگ برای رژیم صهیونیستی شد، چراکه در سال‌های گذشته رژیم اسرائیل تلاش‌های زیادی کرد تا حملات گروه‌های مقاومت در جنوب لبنان را خنثی کند. همه این‌ها نشان می‌دهد که رژیم اسرائیل هم‌اکنون در حال محاصره توسط گروه‌های مقاومت است، گروه‌هایی که به انواع سلاح‌ها اعم از راکت، پهپاد، انواع موشک‌ها و سایر تسلیحات مدرن مجهز هستند. مجموعه این بحران‌های داخلی و خارجی در آستانه روز قدس که درواقع تبدیل به یک نماد و یوم القدری در جهان اسلام شده که مسئله فلسطین را همواره برای جهان اسلام زنده نگه دارد، رژیم اشغالگر قدس را تا مرز فروپاشی برده است.

با توجه به این تحولات بنیادین و بحران‌های بی‌سابقه‌ای که رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند، گروه بین‌الملل خبرگزاری مهر درصدد برآمد تا در نشستی با عنوان «بحران اسرائیل از شورش‌های خیابانی تا اتحاد مقاومت» با حضور آقای دکتر منصور براتی، کارشناس ارشد مسائل اسرائیل و سید جعفر رضوی، کارشناس ارشد مسائل فلسطین و اسرائیل به واکاوی این بحران‌های داخلی و خارجی رژیم صهیونیستی و چشم‌اندازه و آینده این بحران‌ها بر موجودیت سیاسی رژیم اشغالگر قدس بپردازیم.


رژیم اشغالگر قدس در ۱۵ هفته گذشته شاهد اعتراض‌ها و شورش‌های فراگیری بوده که یک دوقطبی بی‌سابقه‌ای را در رژیم صهیونیستی به وجود آورده است؛ به‌نحوی‌که مقامات اسرائیلی به‌صراحت اعلام می‌کنند که این رژیم هیچ زمانی به‌اندازه شرایط کنونی به فروپاشی نزدیک نشده است. نمود عینی این فروپاشی برگزاری ۵ انتخابات در کمتر از ۴ سال است که به‌زحمت ائتلاف‌های لرزان و شکننده‌ای را تشکیل داده‌اند که نتوانسته‌اند از این بحران‌ها عبور کنند. تحلیل شما از این اعتراض‌های خیابانی و شورش‌های که رژیم اشغالگر قدس را فراگرفته است چیست؟ آیا در اسرائیل شاهد نوعی فروپاشی سیاسی هستیم؟

براتی: برای تحلیل اعتراضاتی که در ۱۵ هفته گذشته رژیم اشغالگر قدس را فراگرفته است ما باید مقداری به عقب برگردیم. ریشه‌های بحران کنونی اسرائیل به سال ۲۰۱۹ برمی‌گردد؛ بحران تشکیل کابینه سال ۲۰۱۹ که منجر به برگزاری ۵ انتخابات شد؛ تا درنهایت دو جناح که یکی از آن‌ها مخالف نتانیاهو بود، موفق شدند یک ائتلاف نسبتاً باثبات‌تری را ایجاد کنند. در طول ۴ سال یعنی از سال ۲۰۱۹ تا سال ۲۰۲۲ جامعه اسرائیل درگیر رقابت‌های انتخاباتی بود؛ در این بازه زمانی ۵ انتخابات برگزار شد و برگزاری انتخابات پیاپی و فضای مبهم سیاسی درنتیجه رقابت‌های انتخاباتی باعث شده تا آن مدارای سیاسی که بین طرفداران جناح‌های مختلف وجود داشته، کم‌کم فروکش کرده و جای خود را به تندروی و افراط‌گرایی بدهد. نه‌تنها رژیم اشغالگر قدس، بلکه هر نظام سیاسی دیگری که دچار چنین وضعیت شکننده و بلاتکلیفی شود قاعدتاً سخت می‌توانست این شرایط سیاسی را مدیریت کند.

این کاهش رواداری سیاسی نه‌تنها در جریان رقابت‌های انتخاباتی، بلکه پس از پایان رقابت‌های انتخاباتی نیز مشهود بوده است و باعث شده تا زمانی که یکی از دو جناح نیز قدرت را در دست گرفته، مخالفان پیروزی آن‌ها را به چالش بکشند. بعداز این بحران انتخابات پیاپی، زمانی که نتایج انتخابات نوامبر ۲۰۲۲ رژیم صهیونیستی منتشر شد و جناح هوادار نتانیاهو با ۶۴ کرسی پیروز انتخابات شد، کمتر کسی فکر می‌کرد که نتانیاهو در دو سال آینده مشکل خاصی در عرصه قدرت داشته باشد و به نظر می‌رسید که یک دوره آسانی را ازنظر حکمرانی پیش رو خواهد داشت؛ چراکه اختلاف جناح پیروز انتخابات با جناح اپوزیسیون به ۸ کرسی رسیده بود و به نظر می‌رسید اپوزسیون برخلاف سال‌های قبل، توانی برای ایجاد اجماع علیه نتانیاهو ندارد؛ اما چند روز بعد از تشکیل کابینه و وقتی یائیر لوین وزیر دادگستری کابینه نتانیاهو طرح اصلاحات دیوان عالی را در رسانه‌ها مطرح کرد و مشخص شد که نتانیاهو و کابینه‌اش چه طرحی برای اصلاحات قضائی در سر دارند، جرقه اعتراضات یک هفته پس از تشکیل کابینه نتانیاهو (۲۹ دسامبر ۲۰۲۲) آغاز شد.

علی‌رغم اقداماتی که کابینه نتانیاهو انجام داد این اعتراضات خیابانی هم عمیق‌تر شد و گسترش پیدا کرد و هم به مدت ۱۵ هفته تداوم یافت. گرچه در روزهای آغازین مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی و رسانه‌های نزدیک به جناح راست، مثل همیشه این اعتراضات را به گروه‌های چپ‌گرای مخالف نتانیاهو نسبت می‌دادند، اما رفته‌رفته این اعتراضات خیابانی و شورش‌ها گسترش پیدا کرد و گروه‌های طرفدار جناح راست رژیم صهیونیستی نیز در این تظاهرات خیابانی شرکت کردند؛ یعنی اعتراضات خیابانی اسرائیل نه‌تنها از محدوده همیشگی فراتر رفت بلکه الگوی آن نیز تغییر پیدا کرد و برخی از افرادی که به حزب لیکود و جناح راست رژیم صهیونیستی نیز رأی دادند در تظاهرات و اعتراضات شرکت فعالی داشتند؛ به‌نحوی‌که در برخی شب‌ها بیش از ۷۰۰ هزار نفر در این اعتراضات خیابانی شرکت می‌کردند که این تعداد شرکت‌کننده به نسبت جمعیت حدود ۱۰ میلیون نفری رژیم صهیونیستی، عدد قابل‌توجهی است.

نقطه عطف این اعتراضات روز ۲۷ مارس ۲۰۲۳ است که مشخص شد گالانت وزیر جنگ اسرائیل که هم‌حزبی نتانیاهو نیز هست مخالف اصلاحات قضائی نتانیاهو است. علت مخالفت وزیر جنگ با لایحه اصلاحات قضائی این بود که درنتیجه این اعتراضات یک وضعیت بغرنجی در درون ارتش اسرائیل به وجود آمد؛ به‌نحوی‌که گروه بزرگی از ارتش اسرائیل که مخالف این اصلاحات قضائی بودند و در پاره‌ای از موارد از دستورات سرپیچی و تمرد کردند و گروهی از خلبانان ذخیره اسرائیل نیز گروهی تحت عنوان «برادران مسلح» تشکیل دادند و اعلام کردند که چنانچه این لایحه به تصویب برسد دیگر در ارتش اسرائیل خدمت نخواهند کرد. بعد از مدتی مشخص شد که تعداد نیروهای ارتشی مخالف اصلاحات قضائی که با گروه برادران مسلح نیز همدل هستند، به چندین هزار نفر می‌رسد. این دوقطبی شکل گرفته در درون ارتش رژیم صهیونیستی وزیر دفاع نتانیاهو را مجاب کرد که تصویب این اصلاحات قضائی، موجب یک دوقطبی در درون ارتش و تضعیف ارتش این کشور به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های امنیت رژیم اشغالگر قدس خواهد شد که برای موجودیت این رژیم بسیار خطرناک است.

برای تحلیل ریشه‌های بحران کنونی اسرائیل باید به سال ۲۰۱۹ برگشت؛ نقطه عطف تظاهرات ۱۵ هفته گذشته روز ۲۷ مارس ۲۰۲۳ است، یعنی زمانی که گالانت وزیر جنگ رژیم صهیونستی که هم‌حزبی نتانیاهو نیز هست، مخالفت خود را با اصلاحات قضائی نتانیاهو اعلام کرد. علت مخالفت گالانت این بود که در نتیجه این اعتراضات یک وضعیت بغرنجی در درون ارتش اسرائیل به وجود آمده است. همه این عوامل باعث شد تا گالانت در یک سخنرانی مخالفت خود را با طرح اصلاحات قضائی نتانیاهو علنی کند. نتانیاهو در پاسخ به این موضوع گیری وزیر جنگ، وی را از کابینه اخراج کرد و این اقدام نتانیاهو چند ساعت بعد باعث شعله‌ور شدن اعتراضات شد و مردم خشمگین اسرائیل را شبانه به خیابان‌ها کشاند، بسیاری از اتحادیه‌های کارگری و اتحادیه‌های اصناف نظیر معلمان، هتلداران و … نیز برای یک اعتصاب سراسری آماده شدند و همین خطر فرورفتن جامعه اسرائیل در یک اعتصاب عمومی باعث شد تا نتانیاهو به‌طور موقت از تصویب لایحه اصلاحات قضائی عقب‌نشینی کند و اعلام کند که تا پایان دوره استراحت پارلمان یعنی تا آخر ماه مه و انجام مذاکره با اپوزیسیون، تصویب این لایحه را به عقب خواهد انداخت.

با آغاز مذاکرات نتانیاهو با اپوزسیون مخالف اصلاحات قضائی، ما هم شاهد ادامه روند اعتراضات هستیم چرا که ازیک طرف هیچ چشم‌انداز و مخرج مشترکی برای دستیابی به یک توافق در زمینه اصلاحات قضائی بین دولت نتانیاهو و احزاب مخالف وجود ندارد و از طرف دیگر یائیر لاپید، نخست‌وزیر پیشین اسرائیل و رهبر اپوزیسیون دولت کنونی اعلام کرده است که برای محافظت از دموکراسی این رژیم نیاز به یک قانون اساسی مدون است؛ درحالی‌که حزب و دولت حاکم تمایل دارند که همین قوانین پایه‌ای که در حال حاضر به ۱۵ مورد می‌رسد و بسیار کلی و مبهم نیز هستند ادامه پیدا کند و اختیارات دیوان عالی نیز که بر اساس همین قوانین پایه‌ای زیاد هست نیز محدود نمایند. این شکاف فراگیر بین دولت نتانیاهو و احزاب مخالف باعث شده تا چشم‌انداز مذاکرات چندان مطلوب نباشد.

دولت نتانیاهو همچنان اصرار به تصویب لایحه اصلاحات قضائی دارد و به نظر می‌رسد که در اواخر ماه مه و پس از جشن موسوم به «روز استقلال» که پارلمان دوباره آغاز به کار خواهد کرد تصویب این لایحه دوباره در دستور کار قرار گیرد؛ ابتکاری که کابینه نتانیاهو در طی این ۱۵ هفته به خرج داده از این بوده که موافقان و طرفداران خود را تشویق به حضور اعتراضات خیابانی کردند تا نشان دهند که انجام اصلاحات قضائی در رژیم اسرائیل طرفداران خود را دارد و با این اقدام هم از فشار افکار عمومی و کشورهای خارجی برای پیشگیری از اصلاحات کاستند و هم یک توازنی را در عرصه اردوکشی خیابانی برقرار نمودند. ناگفته نماند که این موازنه سازی در اردوکشی خیابانی در صورت حل نشدن اختلافات از طریق مذاکره، رژیم صهیونیستی را در بحران عمیق‌تری فرو خواهد برد و زمینه یک جنگ داخلی تمام‌عیار داخلی را فراهم خواهد کرد.

درحالی‌که در ماه‌های گذشته رسانه‌های غربی و عِبری تمرکز زیادی روی ناآرامی‌های ایران داشتند و دم از فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران می‌زدند؛ اما روزنامه هاآرتص در تاریخ ۲۱ فروردین در گزارشی اشاره کرده که تنها نظامی که در خاورمیانه درخطر فروپاشی است، رژیم صهیونیستی است. علاوه بر این، مقامات سیاسی رژیم صهیونیستی مخالف نتانیاهو، نیز فروپاشی داخلی اسرائیل و نفرین دهه هشتاد را مطرح می‌کنند که موجب یک ترس و نگرانی در درون رژیم و مردم اسرائیل شده است. تحلیل شما از مسئله فروپاشی که این روزها در رسانه‌ها و افکار عمومی رژیم صهیونیستی مطرح است و به نظر می‌رسد با شتاب زیادی در حال وقوع هست؛ چیست؟

رضوی: نکته قابل‌توجهی که در پاسخ به این سوال باید به آن توجه کرد این است که فروپاشی سیاسی در درون اسرائیل اتفاق افتاده است و از سال ۲۰۱۹ که لیبرمن در اعتراض به حمله به نوار غزه کابینه نتانیاهو رو ترک کرد، ما شاهد این فروپاشی سیاسی هستیم و زمانی که نتانیاهو برخلاف مخالفت‌ها، «عملیات سپر شمال» را اجرا کرد، فروپاشی سیاسی در درون اسرائیل اتفاق افتاد و پس‌ازآن هیچ ائتلافی نتوانست به‌صورت کامل قدرت را در دست بگیرد. ائتلافی که در سال ۲۰۲۰ تشکیل شد و نتانیاهو به بهانه کرونا، گانتس را متقاعد کرد که با وی اتلاف تشکیل دهد نیز با خلف وعده نتانیاهو برای نخست‌وزیری گانتس فروپاشید.

ائتلاف بعدی که بین لاپید و نفتالی بنت رخ داد نیز درنتیجه شکست در تمدید قانون آپارتاید و تصویب پیش‌نویس قانون مرتبط با شهرک‌نشینان صهیونیست و تصمیم «نیر اورباخ» (از حزب یمینا) برای خروج از ائتلاف حاکم، فروپاشید و زمینه برگزاری پنجمین انتخابات را در کمتر از ۴ سال فراهم کرد. این انتخابات پیاپی از سال ۲۰۱۹ نشان می‌دهد که فروپاشی سیاسی در درون اسرائیل اتفاق افتاده است و آن چیزی که هم‌اینک در حال رخ دادن است یک فروپاشی اجتماعی هست و آن اختلافی که بین ۱۱۰ اقلیت قومی و نژادی و مذهبی رژیم صهیونیستی وجود دارد؛ کم‌کم در حال آشکار شدن است. انتخابات پیاپی از سال ۲۰۱۹ تاکنون نشان می‌دهد فروپاشی سیاسی در درون اسرائیل اتفاق افتاده و آن چیزی که هم‌اینک در حال رخ دادن است یک فروپاشی اجتماعی هست و آن اختلافی که بین ۱۱۰ اقلیت قومی و نژادی و مذهبی رژیم صهیونیستی وجود دارد، کم‌کم در حال آشکار شدن است. در این میان اختلاف اصلی بین سکولارها و افراط‌گراها اعم از مذهبی‌ها (حریدی ها) و صهیونیست‌هاست.

سکولارها گرچه در اقلیت قرار دارند اما فعالانه وارد میدان می‌شوند و اجازه قدرت گرفتن به مذهبی‌ها و افراطی‌ها را نمی‌دهند. این شاخص‌های فروپاشی گرچه در رژیم صهیونیستی وجود داشت، اما تحت اتفاقات چند سال اخیر بیشتر عملیاتی شده است. این روند کنونی زیاد نمی‌تواند تداوم داشته باشد و ما یا شاهد فروپاشی کامل رژیم صهیونیستی خواهیم بود که گرچه ممکن است زمان‌بر باشد اما شاخص‌های آن در حال آشکار شدن است و یا یکی از این دو جناح غلبه خود را بر عرصه سیاسی و اجتماعی رژیم صهیونیستی تثبیت می‌نماید که در تاریخ رژیم جعلی اسرائیل نیز سابقه دارد و در سال ۱۹۷۷ جناح راست بر عرصه اقتصادی که قبلاً در اختیار چپ‌گراها بود حاکم شد و از عرصه اقتصادی وارد عرصه سیاسی شدند و هم‌اکنون نیز از عرصه سیاسی وارد عرصه اجتماعی شدند.

آینده و موجودیت رژیم صهیونیستی بستگی به این دارد که آیا جامعه رژیم صهیونیستی کشش این را دارد که راست افراطی را که مجموعه از افراطی‌های مذهبی و سیاسی هستند را در عرصه اجتماعی نیز تحمل کند؛ اگر این اتفاق بیفتد و راست‌های افراطی در حوزه اجتماعی مسلط شوند کم‌کم جامعه از افراد معتدل و میانه‌رو خالی می‌شود و این افراد که خواهان رژیم سکولار هستند به کشورهای خود بازمی‌گردند و ما شاهد خواهیم بود جامعه اسرائیل به یک جامعه افراطی تبدیل خواهد شد، اگر این اتفاق نیفتد و راست‌های افراطی نتوانند بر عرصه اجتماعی مسلط شوند نیز رژیم اسرائیل دچار یک منازعه و جنگ داخلی و یک فروپاشی سیاسی خواهد شد.

با شروع ماه مبارک رمضان و هم‌زمانی آن با عید پسح یهودیان، شاهد حملات و جنایت‌های رژیم اشغالگر قدس به مسجدالاقصی هستیم به‌نحوی‌که این جنایت‌ها، صدای کشورهای غربی را نیز درآورده است؛ هدف رژیم صهیونیستی از حملات مکرر به مسجدالاقصی چیست؟ آیا به دنبال یهودی‌سازی کردن این مکان مقدس هستند؟

براتی: موضوع شدت گرفتن حملات رژیم صهیونیستی به مسجدالاقصی در ماه رمضان یک موضوعی است که همه‌ساله تکرار می‌شود و دلیل آن این است که منطق تقویم قمری و تقویم عبری یکی است و هم‌زمانی برخی مناسبت‌های یهودی‌ها و مسلمان‌ها باعث افزایش درگیری‌ها می‌شود. در ماه مبارک رمضان تعداد مسلمانانی که برای نماز و اعتکاف در مسجدالاقصی حاضر می‌شوند افزایش پیدا می‌کند؛ در سمت مقابل نیز شمار یهودیانی که برای انجام مناسبت‌های مذهبی نظیر عید پسح وارد مسجدالاقصی می‌شوند، افزایش پیدا می‌کند و این هم‌زمانی مناسبت‌ها در تقویم قمری و عبری اوج بحران بین رژیم صهیونیستی و فلسطین است.

در سال جاری نیز درگیری‌ها از نوامبر ۲۰۲۲ و قبل از پیروزی نتانیاهو آغاز شده بود و آن‌ها نتوانستند این درگیری‌ها را مدیریت کنند و هم‌زمانی عیدی یهودیان با ماه مبارک رمضان و برنامه‌ای که کابینه نتانیاهو برای آینده سرزمین‌های اشغالی باعث افزایش این درگیری‌ها شده است. کابینه نتانیاهو از زمان تشکیل یک برنامه سیاسی ۱۲ گانه‌ای را منتشر کرد که بسیار چالش‌برانگیز است. یکی از محورهای آن همین اصلاحات قضائی است که منجر به شکل‌گیری شرایط و بحران‌های فعلی در رژیم صهیونیستی شده است، یکی دیگر از رئوس این برنامه الحاق رسمی کرانه باختری به اسرائیل است و رسماً اعلام کرده‌اند که در این دولت این کار انجام خواهد شد؛ نکته‌ای که در اینجا وجود دارد این است که کابینه فعلی اسرائیل چه تمام کرانه باختری و یا شهرک‌های رژیم صهیونیستی واقع در کرانه باختری را به خاک اسرائیل اضافه کند، در هر دو صورت زیربنای پیمان اسلو که بر اساس منطق دو دولت انجام شده است را نقض خواهد کرد. برنامه سیاسی ۱۲ گانه‌ای کابینه نتانیاهو از عوامل اصلی بحران کنونی است؛ برنامه‌ای که محورهای اصلی آن اصلاحات قضائی، برنامه الحاق رسمی کرانه باختری به اسرائیل، اقدامات علیه پیمان اسلو، یهودی‌سازی مناطق عرب‌نشین، احیای قانون اعدام، تسهیل آتش‌گشودن نیروهای نظامی و مصونیت قضائی آنها، و تغییر قوانین به نفع نژادپرستی است.

رژیم اشغالگر قدس در دو دهه گذشته علیه بندهایی این پیمان اقدامات زیادی ازجمله شهرک‌سازی‌هایی انجام داده است. در دو دهه گذشته بیش از ۱۲۰ شهرک ایجادشده و بیش از ۷۰۰ هزار نفر در این شهرک‌ها اسکان داده شدند، اما این تصمیم جدید دولت نتانیاهو تیر خلاصی به توافق اسلو است، چراکه یکی از محورهای اصلی توافق اسلو، تشکیل دولت مستقل فلسطین در کرانه باختری و غزه است و اگر قرار باشد که کرانه باختری و یا بخش بزرگی از آن به رژیم صهیونیستی ملحق شود دیگر چیزی از توافق صلح اسلو باقی نمی‌ماند؛ بنابراین یکی از علل تشدید تنش‌ها در ماه‌های اخیر همین سیاست‌ها و برنامه‌های اعلامی رژیم صهیونیستی و کابینه نتانیاهو است.

مسئله دیگری که حساسیت‌ها را برانگیخته است، طرح بن گویر در مورد یهودی‌سازی مناطق عرب نشین رژیم اشغالگر قدس ازجمله نقیب و الجلیل و همچنین احیای قانون مجازات اعدام برای افرادی است که اقداماتی را علیه دولت اسرائیل انجام می‌دهند، این قانون در تاریخ اسرائیل وجود نداشته فقط یک‌بار در مورد آیشمن اجرا شده که وی را از آرژانتین ربوده و در اسرائیل مجازات کردند. پیشنهاد بحث‌برانگیز دیگر تسهیل آتش گشودن نیروهای نظامی و مصونیت‌های قضائی است که برای نیروهای نظامی و نیروهای امنیتی در نظر گرفته شده است. مورد دیگر پیشنهاد تغییر قوانین مربوط به نژادپرستی است، بر اساس قوانین پایه‌ای رژیم صهیونیستی هرکسی که به اقدامات نژادپرستانه علیه هر یک از اقلیت‌های این رژیم شهره باشد، حق مشارکت در انتخابات را ندارد و پیشنهاد بن گویر حذف قوانین و قبح زدایی از نژادپرستی است.

درمجموع این برنامه‌ای که توسط کابینه نتانیاهو اعلام شده است خود یکی از عامل‌های تشدید بحران است و باعث شده تا حدود دو میلیون مسلمانی که در سرزمین‌های قدس اشغالی و ۵۰۰ هزارنفری که در قدس سکونت دارم خیلی بی‌دفاع‌تر از قبل شوند. سیاستی که دولت نتانیاهو در حال اجرا علیه مسلمانان قدس اشغالی است به‌نوعی یک پوست‌اندازی جدید رژیم صهیونیستی و سطح جدیدی از نژادپرستی و تبعیض است که تاکنون بی‌سابقه و یا کم‌سابقه بوده است. درمجموع شرایط به‌گونه‌ای پیش رفته است که خود سیاست کابینه نتانیاهو باعث تشدید و گسترش این بحران شده است به‌نحوی‌که بر اساس گزارش برآورد استراتژیک مؤسسه مطالعات امنیتی رژیم صهیونیستی که در پایان سال ۲۰۲۲ تهدیدات اصلی را برای اسرائیل در سال ۲۰۲۳ پیش‌بینی کرده بود، اولین تهدید آن‌ها فلسطینی‌ها هستند و اعلام کرده که به خاطر این سیاست‌های که دولت نتانیاهو دنبال می‌کند باید منتظر انتفاضه سوم باشیم و این پیش‌بینی است که هم‌اکنون در حال رخ دادن هست و ما داریم هم سمت حرکت می‌کند.

محور مقاومت در سال‌های اخیر در چارچوب راهبرد «اتحاد میدان‌ها» تلاش زیادی کرده تا به‌صورت یکپارچه علیه اسرائیل وارد عمل شود و در چارچوب همین راهبرد ما شاهد هستیم که اخیراً انصارالله یمن هم از فلسطین و هم از سوریه حمایت کرده است و حملات اخیر از جنوب لبنان به رژیم صهیونیستی نیز موجب یک کابوسی برای رژیم صهیونیستی شده است؛ این راهبرد اتحاد میدان‌ها به چه میزان می‌تواند تهدیدی جدی برای رژیم صهیونیستی قلمداد شود؟

رضوی: مهم‌ترین خطری که در حال حاضر رژیم صهیونیستی را تهدید می‌کند همین اتحاد میدان‌ها است. رژیم صهیونیستی از همان ابتدای اشغال قدس و حتی قبل از سال ۱۹۴۸ سیاست‌های تفرقه‌افکنانه رو بین خود فلسطینی‌ها، بین فلسطین و سایر کشورها و همسایگان دنبال می‌کرده است؛ چراکه به‌خوبی واقف بود که این اتحاد میان مسلمانان موجودیت آن‌ها را تهدید می‌کند.

اتفاق قابل‌توجهی که در چندروزه اخیر افتاده است این بوده که جبهه مقاومت فلسطین یک جبهه جدید را در جنوب لبنان باز کرده است و شلیک قریب ۱۰۰ موشک به شمال فلسطین اشغالی که ظرف کمتر از یک ساعت صورت گرفته است نشان‌دهنده یک تهدید و چالش جدی برای رژیم صهیونیستی است. درحالی‌که برآوردها نشان می‌داد که اگر این شلیک‌ها از طرف حزب‌الله لبنان باشد، می‌تواند زمینه‌ساز یک جنگ تمام‌عیار منطقه‌ای باشد؛ اما مشخص شد که این حملات از سوی گروه‌های جهادی فلسطین است که در جنوب لبنان مستقر هستند.

قابل‌ذکر است که رژیم اسرائیل تهدیدات خود را به چهار جبهه تقسیم کرده است. یکی از تهدیدات جبهه شمالی شامل جنوب لبنان و سوریه می‌شود، یکی جبهه کرانه باختری، دیگری جبهه غزه به یک جبهه نیز ایران است. در این تقسیم‌بندی جبهه تهدیدات، جبهه شمال تغییرات جدیدی را به خود می‌بیند و آن حضور گروه‌های مقاومت فلسطینی در این جبهه است و این به معنای گسترش گروه‌های مقاومت به جبهه شمالی و به معنای این است که خود گروه‌های مقاومت فلسطین به‌صورت گازانبری از سمت شمال و جنوب در حال فشار به رژیم اشغالگر قدس هستند رژیم اسرائیل تهدیدات خود را به چهار جبهه تقسیم کرده است. یکی از تهدیدات جبهه شمالی شامل جنوب لبنان و سوریه می‌شود، یکی جبهه کرانه باختری، دیگری جبهه غزه به یک جبهه نیز ایران است. در این تقسیم‌بندی جبهه تهدیدات، جبهه شمال تغییرات جدیدی را به خود می‌بیند و آن حضور گروه‌های مقاومت فلسطینی در این جبهه است و این به معنای گسترش گروه‌های مقاومت به جبهه شمالی و به معنای این است که خود گروه‌های مقاومت فلسطین به‌صورت گازاننبری از سمت شمال و جنوب در حال فشار به رژیم اشغالگر قدس هستند.

از طرفی رژیم اشغالگر قدس نمی‌تواند به لبنان حمله کند چرا لبنان یک کشور مستقل است و از طرف دیگر از این ناحیه در حالت تهدید است و این موجب یک استیصال در رژیم صهیونیستی شده است که این امر نتیجه همین اتحاد میدان‌هاست؛ یعنی میدان‌های مقاومت وقتی یکی شد بزرگ‌ترین تهدید را برای رژیم صهیونیستی به وجود آوردند. در کنار این اتحاد میدان‌ها نگاه صهیونیست‌ها به اقدامات منطقه‌ای محور مقاومت نیز هست؛ یعنی اتحاد میدان‌ها فقط در چارچوب مرزهای رژیم اشغالگر قدس اتفاق نیفتاده است؛ بلکه در آستانه‌های روز قدس گروه انصارالله گروه‌های مختلف حشدالشعبی پیام حمایت خود از فلسطین را مخابره می‌کنند و تعداد این گروه‌های حامی فلسطین هرسال در حال افزایش است؛ یعنی این اتحاد میدان‌ها در سطح کشورهای منطقه نیز در حال وقوع است.

رژیم صهیونیستی که محور مقاومت را محدود به بخش محدودی از نوار غزه و محور ایران می‌دانست، اما امروزه با یک تهدید گسترده اتحاد محورهای مقاومت اسلامی روبرو است که در تعبیر ملک عبدالله پادشاه اردن از هلال شیعی یاد می‌شود و ما از آن به‌عنوان جبهه مقاومت یاد می‌کنیم که شامل جنوب لبنان، جولان اشغالی، قنیطره، عراق، ایران و حتی بحرین و یمن است و بعید نیست که در همین روز قدس و در سال جاری ما صداهایی را از عربستان و یا از کویت و سایر کشورهای عربی در حمایت از فلسطین بشنویم، این همان اتحاد میدان‌هاست که بزرگ‌ترین تهدید برای موجودیت رژیم اسرائیل است.

نوام چامسکی، نظریه‌پرداز سرشناس آمریکایی در مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری الجزیره (۲۱ فروردین) نقدهای زیادی را به رژیم اسرائیل وارد می‌کند و اشاره کرده است که اگر آمریکا دست از حمایت رژیم صهیونیستی بردارد، این رژیم با یک تهدید بزرگ وجودی مواجه خواهد شد؛ با توجه به اوضاع کنونی رژیم اشغالگر قدس و تضعیف روابط آن با ایالات‌متحده آمریکا آیا ما شاهد فروپاشی رژیم صهیونیستی خواهیم بود و رفت‌وآمد دولت‌های ضعیف و شکننده نمودی از این فروپاشی رژیم صهیونیستی قلمداد می‌شود؟

براتی: برای ارزیابی آینده رژیم صهیونیستی شاخص‌های مختلفی از قبیل ارزش پول ملی، تولید ناخالص داخلی و جهت‌گیری افکار عمومی شهروندان نسبت به آینده سیاسی آن رژیم وجود دارد. همه این شاخص‌ها و شرایط نشان‌دهندهٔ دوران و شرایط بی‌سابقه‌ای در رژیم صهیونیستی است، به‌نحوی‌که حتی وقتی آن را با دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ یا دوران اولیه که رژیم صهیونیستی جنگ‌های پنج‌گانه را پشت سر گذاشت، مقایسه می‌کنیم درمی‌یابیم که اکنون وضعیت بسیار متفاوت است و شاهد یک ازهم‌گسیختگی اجتماعی و سیاسی در این رژیم هستیم که مدارای سیاسی را به‌شدت پایین آورده و ادامه کار دولت‌ها را مشکل کرده است.

نظرسنجی‌های که در داخل خود رژیم انجام شده گویای این فروپاشی اجتماعی هست. به‌عنوان‌مثال نظرسنجی مؤسسه دموکراسی اسرائیل که یکی از نهادهای معتبری است که در حوزه دموکراسی فعالیت می‌کند نشان‌دهنده این است که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از مردم نسبت به آینده سیاسی خود و رژیم اشغالگر قدس خوش‌بین هستند و حدود ۶۰ درصد از آن‌ها نسبت به امنیت و دموکراسی خوش‌بین نیستند. از طرف دیگر نکته‌ای که باید به آن دقت کنیم این است که این جامعه موزاییکی که رژیم اشغالگر قدس دارد بدین‌صورت نیست که برای دهه‌ها و سال‌ها این اقوام در کنار هم زندگی کرده باشند چراکه رژیم اشغالگر قدس یک رژیم و جامعه طبیعی نبوده است و افرادی از اروپا، روسیه، آمریکا و کشورهای عربی به اسرائیل مهاجرت کردند و یک جامعه موزاییکی را تشکیل دادند.

دو مؤلفه اصلی تاکنون این موزائیک قومی را در کنار هم نگه‌داشته است؛ یکی بحث یهودیت و دیگری دموکراسی بود که در بین آن‌ها به وجود آمده است؛ اما اتفاقی که اخیراً افتاده است این است که این عنصر یهودیت در حال پررنگ شدن و عنصر دموکراسی در حال کمرنگ شدن است. همین پررنگ شدن عنصر یهودیت باعث شده تا بخش عمده‌ای از جامعه رژیم صهیونیستی که عمدتاً سکولار هستند نگران آینده سیاسی و اجتماعی خود باشند به‌نحوی‌که در رسانه‌های این کشور و به‌طور مشخص شبکه ۱۱ رژیم اسرائیل از تقسیم رژیم صهیونیستی گزارش زدند. هم‌اکنون برخی از شرکت‌ها سرمایه خود را از اسرائیل خارج کردند چراکه معتقدند در صورت اجرای اصلاحات قضائی و تضعیف دیوان عالی، امنیت سرمایه‌گذاری آن‌ها به خطر خواهد افتاد. این بی‌ثباتی و ناامنی موجب تضعیف رژیم صهیونیستی شده است و روزبه‌روز آن را به لبه فروپاشی نزدیک‌تر می‌کند.

معرفی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به‌عنوان روز قدس از طرف بنیان‌گذار انقلاب اسلامی ایران به اذعان بسیاری از صاحب‌نظران منطقه‌ای نقش مهمی در زنده نگه‌داشتن مسئله فلسطین به‌عنوان مسئله اول جهان اسلام داشته است و مقاومت در برابر اسرائیل را سازمان‌یافته‌تر کرده است؛ اهمیت روز قدس در تقویت محور مقاومت و همچنین تضعیف رژیم اشغالگر قدس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

رضوی: آن چیزی که امروز به‌عنوان مقاومت، رژیم صهیونیستی را تحت‌فشار قرار داده و بعد از عملیات «شمشیر قدس» و برای نخستین بار از سال ۲۰۲۱ نوعی موازنه را در سرزمین‌های اشغالی با رژیم صهیونیستی ایجاد کرده، تحت تأثیر انقلاب اسلامی و اندیشه‌های حضرت امام (ره) به وجود آمده است. اما با ابتکار روز قدس ما شاهد تداوم جریان مقاومت و سازمان‌دهی آن برای مبارزه با رژیم صهیونیستی هستیم.

اولین تأثیر این ابتکار بر محور مقاومت این بود که یک بازوی قدرتمند مردمی را در اختیار محور مقاومت قرار داده است؛ قبل از پیروزی انقلاب اسلامی گروه‌های مختلف فلسطینی بودند که اقدامات مسلحانه را علیه رژیم اشغالگر قدس انجام می‌دادند که عمدتاً زیرمجموعه گروه «ساف» بودند و معروف‌ترین آن‌ها جنبش فتح بود که تحت عنوان صاعقه شناخته می‌شدند. این گروه‌ها اگرچه دست به اقدامات مسلحانه می‌زدند اما در انزوا بودند و اقدامات آن‌ها از طرف مردم و ملت‌های منطقه پذیرفته‌نشده بود؛ اما روز قدس که از طرف حضرت امام مطرح شد بخشی از جنبش مقاومت شد و ملت‌های منطقه را در کنار مقاومت قرار داد و این یک بازوی قدرتمند در اختیار مقاومت قرار داد که با هیچ هزینه مادی نمی‌توانستند آن را فراهم نمایند.

وجه دوم روز قدس این بود که مانع از اجرای طرح‌های غرب برای فراموشی مسئله فلسطین شد. روز قدس که از طرف حضرت امام مطرح شد، بخشی از جنبش مقاومت شد و ملت‌های منطقه را در کنار مقاومت قرار داد و این یک بازوی قدرتمند در اختیار مقاومت قرار داد که با هیچ هزینه مادی نمی‌توانستند آن را فراهم نمایند. وجه دوم روز قدس این بود که مانع از اجرای طرح‌های غرب برای فراموشی مسئله فلسطین شد. غربی‌ها بعد از قرارداد صلح کمپ دیوید تلاش کردند تا مسئله فلسطین را به یک مسئله کم‌اهمیت و فراموش‌شده در تاریخ تبدیل نمایند، صلح کمپ دیوید یک تلاشی در جهت تحریف مسئله فلسطین بوده است اما ابتکار روز قدس باعث شد که در روز مشخصی همه ملت‌های مسلمان غصب یک سرزمین را فریاد بزنند و این باعث شد تا مسئله فلسطین هیچ‌گاه فراموش نشود. در کنار این مسئله فریاد زدن مسئله فلسطین به‌عنوان مسئله اول جهان اسلام، نسل‌های جدیدی در جوامع اسلامی تربیت شدند که مدافع قدس اشغالی شدند.

یکی از ابعاد اصلی روز قدس که باعث تقویت محور مقاومت و تضعیف رژیم صهیونیستی شد این بود که مسئله فلسطین را کاملاً مردمی کرد، اصولاً یکی از راهبردهای اصلی حضرت امام رحمه‌الله علیه مردمی کردن انقلاب‌ها بود؛ همان راهبردی که پیامبر اکرم (ص) در مدینه دنبال کردند. تا قبل از اعلام روز قدس، مسئله فلسطین یک مسئله‌ای در اختیار نظام‌های سیاسی بود؛ اما با روز قدس به یک مسئله کاملاً مردمی تبدیل شد که مردم به‌صورت خودجوش آن را دنبال می‌کنند و حتی اگر حکومت‌های آن‌ها نیز مخالف این موضوع باشد شعار مرگ بر اسرائیل و آزادی فلسطین و قبله اول مسلمانان را سر می‌دهند. این مردمی کردن مسئله فلسطین که محدود به ملت‌های مسلمان نیز نیست و به نماد همه آزادی خواهان جهان تبدیل شده است، باعث شد تا مسئله فلسطین همواره زنده بماند و به فراموشی سپرده نشود و میلیون‌ها نفر از آن حمایت کنند.


جمع‌بندی:

در نشست «بحران‌های اسرائیل؛ از شورش‌های خیابانی تا اتحاد مقاومت» تلاش کردیم تا به عمق تحولات و بحران‌های کنونی رژیم اشغال‌گر قدس که به‌شدت در حال افزایش است و این رژیم را به لبه پرتگاه فروپاشی سوق داده است، بپردازیم.

جمع‌بندی تحلیل‌های کارشناسان این بوده که شاید شاخص‌هایی مانند ارزش پول ملی، وضعیت اقتصادی و تولید ناخالص داخلی و …گویای فروپاشی اسرائیل نباشد، اما اگر ما شکاف و قطبی شدن سیاسی را به‌عنوان یکی از نشانه‌های عمیق فروپاشی سیاسی و اجتماعی قلمداد کنیم، درمی‌یابیم که رژیم اشغالگر قدس یکی از بی‌سابقه‌ترین بحران‌های تاریخ جعلی خویش را تجربه می‌کند که ترمیم آن در کوتاه‌مدت ممکن نیست و ترمیم این شکاف سیاسی و اجتماعی در بلندمدت نیز بستگی دارد به اراده سیاسی نتانیاهو برای دنبال کردن اصلاحات قضائی که برخی از آن به‌عنوان کودتا یاد می‌کنند و در صورت اصرار بر انجام این اصلاحات ما شاهد تداوم این شکاف و قطبی‌گرایی در رژیم اشغال گر قدس خواهیم بود که دولت و جامعه این رژیم را به سمت افراط‌گرایی و مرز فروپاشی سوق خواهد داد.