خبرگزاری مهر - گروه استانها: زحمات و تلاش معلمان برای تربیت نسل جدید بر کسی پوشیده نیست و این زحمات در مناطق مرزی و عشایری نمود بیشتری دارد.
آموزگارانی که وظیفه پرورش و تربیت نسل آینده این کشور را برعهده دارند و هر فراخور موقعیت جغرافیای در یکی از مدارس و یا مراکز آموزشی مشغول تعلیم و تربیت هستند. معلمانی که گاهی در پایتخت، گاهی در سیستان و بلوچستان، گاهی در کرمانشاه و گاهی در مناطق مرزی شمال استان گلستان مشغول به خدمت هستند.
«حسن رئوفی» یکی از معلمانی است که حدود ۶ سال در مناطق مرزی شمال گلستان مشغول تدریس به عشایر و روستانشینان این منطقه است و توانسته با کمک خیران و مساعدتهای دولت بخشی زیادی از نیازمندیهای آموزشی کودکان ترکمن ساکن در مناطق مرز نشین گلستان را برآورده سازد، برای آشنایی با اقدامات این معلم پای حرفهایش مینشینیم.
*لطفاً خودتان را معرفی کنید و سابقه خدمت خود را بگویید؟
من حسن رئوفی، ۴۰ ساله و حدود ۱۷ سال است که به شغل معلمی مشغول هستم؛ در ۶ سال اخیر در مناطق روستایی مرزی و عشایری گنبدکاووس مشغول خدمت هستم.
*روستایی که در آن مشغول تدریس هستید را بیشتر معرفی کنید؟
روستای «اوزین بوغاز» حدود ۴۵ کیلومتر با شهر گنبدکاووس فاصله دارد، این روستا یکی از روستاهای بخش مرزی و عشایری داشلی برون محسوب میشود که با مرز ایران و ترکمنستان حدود ۳۰ کیلومتر فاصله دارد.
اوزین بوغاز جزو روستاهای عشایری استان گلستان تلقی میشود که دارای ساکنان ثابت است، من برای حضور در محل کار روزانه ۹۰ کیلومتر با خودروی شخصی رفت و آمد میکنم.
*چند دانش آموز در اوزین بوغاز تحصیل میکنند؟ شرایط مدرسه چگونه است؟
در مدرسه روستای اوزین بوغاز ۲۵ دانش آموز در پایههای اول تا ششم ابتدایی در حال تحصیل بوده که ۱۴ دانش آموز پسر و ۱۱ دانش آموز دختر هستند.
تلاش کردیم محیط شاد و مفرح را برای دانش اموزان ایجاد کنیم و مدرسه از امکانات سخت و نرم افزای بهره مند شود بنده از سال ۱۳۹۶ وارد این روستا شدهام و در آن زمان صرفاً یک ساختمان با دو اتاق کوچک که دارای میز و صندلی فرسوده و مستهلک بود را تحویل گرفتم؛ یک سال بعد، همسرم، فاطمه انوری پور که او هم معلم است برای تحصیل و تدریس بچهها به این روستا آمد.
پس از چند سال تلاش و رایزنی موفق شدیم تا امکانات مدرسه این روستا ارتقا داده و آن را به یک مدرسه هوشمند تبدیل کنیم. در این مسیر کمکهای شایان دولتی و وزارت آموزش و پرورش و همچنین همراهی بی نظیر خیران راهگشای بسیاری از مشکلات بود.
در حال حاضر الزامات سخت افزاری و نرم افزاری یک مرکز و مدرسه هوشمند در روستا ایجاد شده است. در هفتههای پایانی سال گذشته تخته هوشمند به مدرسه ما تحویل داده شد.
تلاش کردیم با همراهی والدین خیران و متولیان حوزه آموزش و پرورش مدرسه روستای اوزین بوغاز به یک محیط شاد و مفرح برای دانش آموزان این منطقه تبدیل شود تا بچهها این روستا همانند سایر دانشآموزان این مرز و بوم از حضور در مدرسه لذت ببرند.
طی سالهای اخیر تلاش کردیم تا از همه جلسات و محافلی که شرکت میکنیم، نهایت استفاده را برای این مرکز آموزشی حاصل کنیم. خوشبختانه بین خانوادههای دانشآموزان و بنده و آموزش و پرورش ارتباط خوبی ایجاد شده و با تقسیم وظایف و تعامل مطلوب توانستیم یک جمع صمیمی و دوستانه در این روستا ایجاد کنیم.
با تلاش همگانی در حال حاضر این مدرسه دارای کامپیوتر، لپ تاپ، مودم و تخته هوشمند است.
*مدرسه روستای اوزین بوغاز چند نفر کادر آموزشی دارد؟
در این مدرسه تا سال گذشته من به اتفاق همسرم کارهای آموزشی و اداره مدرسه را انجام میدادیم اما به سبب برخی مشکلات و علیرغم میل باطنی همسرم برای ادامه خدمت به گنبد بازگشت. با این وجود همچنان دانش آموزان این روستا با همسر بنده که چند سال معلم آنها بود ارتباط مستمر و دوستانهای دارند.
*در خصوص چگونگی تحصیل دانش آموزان این روستا در دوران کرونا توضیح دهید؟
کار کردن در مناطق کم برخوردار سختیهای بیشتری نسبت به مناطق شهری دارد که این سختیها در دوران کرونا بیشتر هم شد.
عدم امکان آموزش حضوری و برخی کمبودهای زیرساختی مانند نداشتن گوشی هوشمند، ناشی از درآمد اندک اهالی روستا فرایند تحصیل و آموزش را پیچیده و بغرنج کرده بود.
من و همسرم در منزل با استفاده از تجهیزات شخصی، لوحهای فشرده تهیه و آن را بین دانش آموزان روستا تقسیم میکردیم و در برخی مواقع اضطراری با پهن کردن زیلو و زیرانداز در محیطهای آزاد، کلاسهای چند نفره برای جبران برخی عقب ماندگی تحصیلی برگزار میکردیم.
*با توجه به اینکه اهالی روستا به زبان ترکمن صحبت میکنند، مشکلی در خصوص تدریس ندارید؟
البته تدریس در مناطقی که زبان مادری بومیان زبان غیرفارسی است سختیهای دو چندانی دارد. با توجه به اینکه اهالی منطقه به زبان ترکمنی صحبت میکنند فرایند آموزش برای دانش آموزان پایه اول ابتدایی که به زبان فارسی مسلط نیستند بسیار سخت است به ناچار و با کمک و مساعدت دانش آموزان پایه پنجم و ششم و برخی از والدین زبان ترکمنی را فرا گرفتم تا بتوانم فرایند آموزش تسهیل شود.
* خاطراتی از سالهای حضور در این مدرسه روستایی را برای خوانندگان بیان کنید؟
چند سال گذشته کودکی وارد مدرسه روستا شد که نامش «مرضیه» بود. مرضیه به دلیل برخی مشکلات و چالشهای جسمانی حین تولد نمیتوانست به راحتی راه برود. متأسفانه جراحی که در سالهای قبل از مدرسه انجام شده بود، شرایط جسمانی وی را بدتر کرد تا جایی که توانایی راه رفتن از این کودک ساقط شد.
به همراه همسرم به دنبال تهیه ویلچر برای این دانش آموز نیازمند رفتیم و با کمک خیران ویلچری برای مرضیه تهیه شد. البته تا زمانی که بتوانیم ویلچر تهیه کنیم من و همسرم به نوبت با حضور در منزل مرضیه به کارهای آموزشی وی رسیدگی میکردیم.
روزی که با کمک خیران ویلچر را به مرضیه تحویل دادیم لبخند رضایت مرضیه تا آخر عمر در ذهن من و همسرم ماندگار شد لبخندی که نمیتوان برای آن قیمت گذاشت.
بچههای روستا برای آنکه مرضیه را با ویلچر به مدرسه بیاورند یا به منزل برگردانند از هم پیشی میگرفتند و حتی دعوا میکردند. خوشبختانه در سال گذشته جراحی دوم روی پای مرضیه شرایط وی را مساعدتر کرد و این دانش آموز میتواند خودش به صورت پیاده به مدرسه بیاید.
*به عنوان معلمی که در مناطق مرزی در حال خدمت هستید چه انتظاری از مسئولان دارید؟
طی ۶ الی هفت سال اخیر با کمک خیران و مساعدتهای آموزش و پرورش تلاش کردیم مدرسه به محیط مفرح برای کودکان مرزنشین تبدیل کنیم. بازیهای فکری و فوتبال دستی در مدرسه مستقر کردیم. از مسئولان تقاضا داریم برای تحقق بیشتر عدالت آموزشی و تحصیلی توجه بیشتری به مناطق مرزی و محروم داشته باشند و اگر قرار است دید و بازدید از مدارس شهرستانی انجام شود این روستاهای کم برخوردار را در اولویت قرار دهند.
هم اکنون دانش آموزان پس از فارغ التحصیلی در پایه ابتدایی برای ادامه تحصیل مجبور به حضور در اینچه برون هستند که حتی برخی از خانوادهها هزینه حمل و نقل و ایاب و ذهاب فرزندانشان را ندارند. باید با اختصاص اعتبار و ویژه بینی شرایط تحصیل مناسب برای مرزنشینان را فراهم کنیم.