خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در هشتاد و چهارمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی «اخراجیها» به آهنگسازی فریدون شهبازیان و خوانندگی محمد اصفهانی رفتیم که بدون تردید نه تنها یکی از شنیدنیترین موسیقیهای مرتبط با تیتراژ فیلمهای سینمایی حوزه دفاع مقدس است، بلکه یکی از مؤلفههای مهم و تأثیرگذاری قلمداد میشود که نقش بسزایی در هرچه بهتر دیده شدن این اثر سینمایی شد. ساختاری نظام مند که به واسطه حضور هنرمندان شناخته شده و جریان سازی چون فریدون شهبازیان و محمد اصفهانی که هرکدام بیتردید از سردمداران جریان جدید پرداخت به موسیقی پاپ ایران هستند، موجب انتقال مفهومی از موسیقی شد که به شدت در خدمت فیلم بود و تبدیل به ابزار قدرتمندی شد که بسیاری از مخاطبان با شنیدن ملودی و تیتراژ آن نام «اخراجیها» را در ذهن خود تداعی میکنند.
فیلم سینمایی «اخراجیها» به نویسندگی و کارگردانی مسعود دهنمکی و تهیهکنندگی مرحوم حبیبالله کاسهساز به نوعی اولین فیلم مسعود دهنمکی در عرصه حرفهای کارگردانی سینماست که پس از ساخت چند مستند «فقر و فحشاء»، «کدام استقلال، کدام پیروزی» وی را از روزنامه نگاری و کارگردانی مستند، وارد جریان ساخت فیلمهای حرفهای حوزه سینما کرد. شرایطی که در نهایت منجر به ساخت فیلم اخراجیهایی شد که در اواسط دهه هشتاد حتی تبدیل به یکی از پرفروشترینها و پرمخاطبترینهای تاریخ سینمای ایران شد و طبیعتاً به دلیل پیشینه مسعود ده نمکی در سینما و البته مضامینی که در این فیلم مطرح شد، این اثر را تبدیل به یکی از پرحاشیهترین فیلمهای سینمایی دوران خود کرد.
داستان فیلم «اخراجیها ۱» که به گفته ده نمکی براساس یک داستان واقعی، تبدیل به اثری سینمایی شد، حول محور شخصیتی به نام مجید (مجید سوزوکی) است که عاشق دختر پیرمرد عارفی به نام میرزا میشود. میرزا شرط ازدواج مجید و دخترش را سر به راه شدن او میداند. مجید تصمیم میگیرد برای اثبات سر به راه شدن خود به جبهه برود که بقیه دوستانش نیز همراه او میشوند. برای حضور آنها در جبهه، مخالفتهایی وجود دارد اما با ضمانت میرزا و یکی دیگر از رزمندهها آنها به پادگان آموزشی میرسند …مجید به همراه دستهای از دوستان خودش به جبهه میروند. هدف هر کدام از افراد گروه به نوبه خود بامزه و با توجه به زمانی که فیلم داستان خودش را روایت میکند عجیب هستند؛ شرایطی که در مسیر داستان آنها را وارد جریاناتی میکند که حتی موجب ساخت فیلم اخراجیها ۲ هم میشود و قصههای دیگری برای مسعود ده نمکی باز میکند.
کامبیز دیرباز، اکبر عبدی، امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، منوچهر آذر، فخرالدین صدیق شریف، علی اسیوند، ارژنگ امیرفضلی، نگار فروزنده، مینا جعفرزاده، نیوشا ضیغمی، مازیار لرستانی، جواد هاشمی، ابوالفضل همراه، قاسم زارع، محمود مقامی، عبدالرضا اکبری، حسین نقوی، هادی نقوی، مخدی نقوی نیز بازیگران این فیلم سینمایی بودند که مشاور فیلمنامه اش هم در شرایطی جالب توجه پیمان قاسم خانی بود. انگار همه چیز دست به دست هم داده بودند که اخراجیهای مسعود ده نمکی با تمام اما و اگرهایش، با تمام ضعفهای ساختاری و محتوایی اش، ایجاد کننده جریان جدیدی در سینمای دفاع مقدس باشند. جریانی که اگرچه پیش تر با فیلمی چون «لیلی با من است» کمال تبریزی جلوهای از ساختارشکنی در این حوزه را تجربه کرده بود، اما آنچه در اخراجیهای ده نمکی دیده شد، گویی میبایست متفاوتتر و جسورانه تر از سینمایی میشد که در کمدی کمال تبریزی دیده بودیم. چارچوبی که اگرچه به لحاظ محتوا در اخراجیهای ۲ و ۳ به قدرت اخراجیهای ۱ تجربه نشد، اما چه بخواهیم و چه نخواهیم در همه مؤلفه ها رنگ و بویی از تفاوت را میداد که پذیرش آن با در نظر گرفتن تمام نکاتی که میتوان روی آن تمرکز کرد، امری اجتناب ناپذیر است.
و صد البته که یکی از مؤلفههای مهم این متفاوت بودن، موسیقی متن و تیتراژی است که به واسطه حضور یک هنرمند تمام عیار و کاربلدی چون فریدون شهبازیان که از او به عنوان یکی از مهمترین هنرمندان در فرآیند احیا و بازسازی موسیقی پاپ ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یاد میشود، رنگ و شکلی گرفت که با صدای خاص و فنی محمد اصفهانی حال هوای خوبی را به سینمای «اخراجیها» داد. ملودی که همان به کار گرفتن سازدهنی به عنوان یکی از تم ها و محورهای اصلی ملودی طراحی شده شهبازیان برای اخراجیها، خود به تنهایی حس و حال عجیب و غریبی را در گوش شنیداری مخاطب القا میکرد که به گمان بسیاری از شنوندهها و علاقه مندان موسیقی فراموش شدنی نیست.
چارچوبی که حتی د راین سالها تبدیل به موسیقی پیشواز زنگ تلفنهای همراه شده و اصلاً نمیتوان به راحتی از آن عبور کرد. موسیقی که انگار تصمیم داشت از مرز موسیقی متن «اخراجیها» خارج شود، چرا که انگار این ملودی از همان ابتدا در ذهن فریدون شهبازیان متولد شده بود، تا بماند به یادگار؛ موسیقی جذابی که هنوز و هنوز در بسیاری از برنامهها و مراسم مربوط به هفته دفاع مقدس و سایر مناسبتهای مرتبط، مورد استفاده قرار میگیرد … ارزشی که در سال ۱۳۸۶ منجر به تولید یک آلبوم ویژه شده و در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
این آلبوم دربرگیرنده دو بخش بود که قسمت اول آن مرتبط با موسیقی فیلم «اخراجیها» و قسمت دوم نیز به مجموعهای با نام «ریشهها» اختصاص داشت که در قالب چند قطعه بی کلام به انضمام قطعه تیتراژ اثر با ترانهای از ناصر فیض و صدای محمد اصفهانی به بازار موسیقی عرضه شد. جالب اینکه فریدون شهبازیان نیز در ادامه حاشیههای ریز و درشت فیلم روی یکی از مواد تبلیغاتی آلبوم نوشته بود: «این مجموعه را با مهر به همه عوامل فیلم اخراجیها که مورد بیمهری قرار گرفتند تقدیم مینمایم.»
موسیقی تیتراژ «اخراجیها» بدون تردید نه تنها یکی از شنیدنیترین موسیقیهای مرتبط با تیتراژ فیلمهای سینمایی حوزه دفاع مقدس است، بلکه یکی از مؤلفههای مهم و تأثیرگذاری قلمداد میشود که نقش بسزایی در هرچه بهتر دیده شدن این اثر سینمایی شد فریدون شهبازیان که طی سالهای گذشته با فیلمهای «شیر سنگی»، «وکیل اول»، «در مسیر تندباد»، «هیوا» و «آروزهای زمین»، نامزد دریافت جایزه بهترین آهنگسازی از جشنواره فیلم فجر و جشن خانه سینما شده و تاکنون با موسیقی متن فیلمهای «نامزدی»، «خاموشی دریا» جوایزی را نیز دریافت کرده، در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر بود که به تفاوت آهنگسازی برای دو فیلم «گوشواره» و «اخراجیها» اشاره کرد و گفت: به دلیل تفاوتهای اساسی که در دو فیلم گوشواره و اخراجیها وجود داشت از دو نوع موسیقی متفاوت نیز استفاده شد؛ در فیلم «گوشواره» که اقتباسی از یکی از داستانهای هوشنگ مرادی کرمانی و در ژانر کودک و نوجوان ساخته شده است نوعی از موسیقی کم حجم با حال و هوای کودکانه و البته عمیق را میطلبید اما در اخراجیها فضا کاملاً متفاوت بود در این فیلم با نوعی طنز اجتماعی در ژانر دفاع مقدس مواجه شدم که به خاطر داشتن فضای خاص و بر خلاف فیلم گوشواره موسیقی باید شنیده میشد و در نتیجه وقت و انرژی بیشتری میبرد.
فریدون شهبازی آن روز در پاسخ به این سوال که آیا به سیمرغ بهترین موسیقی فیلم فکر کرده یا خیر گفت: طبیعی است که سیمرغ میتواند عاملی برای تشویق باشد اما واقعاً به سیمرغ فکر نکردم و آنچه برای من اهمیت دارد این است که دوست دارم موسیقی فیلمهایی که امضای من پای آن میخورد؛ در جریان کلی فیلم تأثیرگذار باشد و همچنین بتواند گرههای دراماتیکی و یا جزئیات دیگر فیلم را بیان کند.
این آهنگساز جریان ساز موسیقی پاپ ایران در مصاحبه دیگری درباره نحوه ورودش به پروژه «اخراجیها» و همکاری با مسعود دهنمکی گفته بود: «من از سال ۸۰ که بازنشستهی صدا و سیما شدم، ارتباطم با سینما کمتر شد و کمتر فیلم سینمایی کار کردم. شاید در کل ۳ الی ۴ فیلم. بعد از «گوشواره»، آقای طالبی که مدیر تولید اخراجیها هستند، با من تماس گرفتند و به اتفاق ایشان سر لوکیشن فیلم رفتیم تا با کارگردان کار آشنا بشوم. صحبتهای اولیه ما همانجا انجام شد و بعد از اتمام فیلمبرداری و مراحل تدوین، ساخت موسیقی فیلم را آغاز کردیم. […] من فقط مستندهای آقای دهنمکی را دیده بودم. این اولین فیلم سینمایی آقای دهنمکی بود و فضای جالب فیلمنامه و لوکیشنی که از فیلم در شهرک دفاع مقدس دیدم من را برای همکاری با این پروژه علاقهمند کرد. ولی در هر حال هر کسی پیشینهای دارد که به خودش مربوط است. من آدم سیاسی نیستم اما آقای دهنمکی آدم سیاسی هستند و فعالیت سیاسی داشتهاند که بیشتر به خودشان مربوط است. برای عدم همکاری من با اخراجیها خیلیها پیغام دادند ولی هیچکدام از این مسائل برای من اهمیتی نداشت. من به دهنمکی به عنوان کارگردان نگاه میکنم.
شهبازیان درباره شکل گرفتن فضای موسیقی فیلم هم بیان کرد: چون آقای دهنمکی پیشینه سینمایی نداشت، پیدا کردن فضای مورد علاقه ایشان کمی سختتر بود. برای این موضوع در مورد موسیقیهایی که دوست دارند صحبتهای زیادی کردیم. حتی آقای دهنمکی چند تا از آلبومهای مورد علاقهشان را در اختیارم گذاشتند. در نهایت بعد از اینکه با روحیه هم آشنا شدیم با توجه به محتوا و فضای فیلم این موسیقی شکل گرفت. هدف ما یک موسیقی بر پایه تم و ملودی زیبا و ماندگار بود.
این آهنگساز که در همه ادوار فعالیتهای خود در عرصه موسیقی یکی از تأثیرگذارترین مدیران و تصمیم گیرندگان موسیقی پاپ ایران نیز بوده است، درباره استفاده از صدای محمد اصفهانی برای خوانندگی در تیتراژ «اخراجیها» توضیح داده بود: متن یک ترانه که شعری از ناصر فیض بود از طریق آقای دهنمکی در اختیار من قرار داده شد تا بر مبنای آن موسیقی تیتراژ ساخته بشود. در مورد علاقه آقای دهنمکی به خوانندهها هم صحبتهایی شد و ایشان افرادی که دوست داشتند را نام بردند که آقای اصفهانی هم در بین اینها بود و قرار شد آقای اصفهانی به واسطه من قبول کنند تا ترانه مورد نظر را بخوانند. […] ضبط موسیقی نیز با ارکستر در استودیو ضبط شد و به جز صداهایی که در ایران نوازنده ندارند همه صداها زنده ضبط شد. خود من از کار راضی هستم و فکر میکنم از نظر پردازش به جذابیتهای فیلمنامه موسیقی موفق بوده است.
شهبازیان در این مصاحبه بود که در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر ماجرای نامزد نشدن برای موسیقی متن فیلم «اخراجیها» تاکید میکند: مسئولان جشنواره ثابت کردند که هیچ علاقه و شناختی در مورد موسیقی ندارند. من قبلاً بارها گفته بودم که کارگردانهای ما به دلیل عدم شناخت موسیقی هم انتخابهای درستی ندارند و هم نظرات درست. در جلسهای رسول ملاقلیپور (که همینجا یاد و خاطرهاش را گرامی میدارم و از دست رفتنش را به خانوادهاش و بچههای سینمایی تسلیت میگویم) که از دوست صمیمی من بود گفت همه را به یک چوب نران. گفتم چشم اما واقعاً اکثر کارگردانهای ما مطلع نیستند. امسال هیأت داوری هم نشان داد که هیچ شناختی از موسیقی ندارند. علاوه بر همهعوامل سینمایی، بچههای موسیقی هم شاکی شدند. واقعاً از هیأت داوران باید بپرسیم بر چه مبنایی قضاوت کردند و با کدام تخصص؟ برای مسئولین جشنواره هم متأسفم که دقت نمیکنند افرادی را برای هیئت داوران انتخاب نکنند که در حین جشنواره مرتکب تسویه حساب شخصی شوند. این بدترین توهین به آهنگسازها بود که هیچ موسیقیای را شایسته سیمرغ ندانستند. آقایان ادعا دارند ما موسیقی گوش میکنیم و لذت میبریم ولی چنین توهین بزرگی به جامعه موسیقی صورت گرفت. درباره موسیقی اخراجیها هم حتماً غرضورزی یا کوتهنظری شده بود چون مطمئنم موسیقی من کامل و درست بود. در مورد بقیهی عوامل هم این نظر را دارم. اما مثلاً در مورد بازیگری چون در هیأت داوران کارشناس بازیگری بود، میشود گفت این نظر شخصی من است. جشنواره ما اعتبار خودش را از دست داده و تبدیل شده به جایی برای تسویه حسابهای شخصی و…
به هر ترتیب از قصه ساخت موسیقی فیلم «اخراجیها» نزدیک به دو دهه میگذرد، اما به نظر میآید گذر زمان هنوز موجب فراموشی ملودی ماندگار این فیلم سینمایی پرطرفدار مسعود دهنمکی نشده و همچنان توانسته با وجود موج سهمگین ملودیها و قطعات ماندگار در حوزه سینمای دفاع مقدس یکی از آثار شاخص و خاطره ساز این گونه سینمایی به واسطه هنرنمایی فریدون شهبازیان معرفی شود. شرایطی که اکنون لازم است بررسی و نگاه دوبارهای روی آن داشت تا در ماندگاری آثار موسیقایی مرتبط با سینمای دفاع مقدس کارهای بهتری کرد تا از پس آن به موسیقی تیتراژهای ماندگار هم دست پیدا کرد.
آثاری که اکنون در آنها نه از خوانندگان مطرح و جریان ساز آن دوران خبری هست و اگر از چند اثر انگشت شمار بگذریم، نه از آهنگسازان و ملودیهایی که میتواند در تلطیف فضای موجود جامعه نقش ایفا کند، اثری یافت میشود.