خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه، بیش از ده سال است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اجرایی شده است. در چهار دولت؛ سه رئیس جمهور، هفت وزیر و سه سرپرست وزارت آموزش و پرورش بر اجرای این سند تاکید کردند و برای تحقق این سند اقدامات زیادی صورت دادند.
حال پس از گذشت حدود دوازده سال از اجرای این سند و به بهانه سخنان اخیر رهبر انقلاب پیرامون اجرای این سند مهم و راهبردی در عرصه تعلیم و تربیت، تلاش داریم تا در این گزارش به بررسی ابعاد و میزان تحقق سند تحول بپردازیم.
مقام معظم رهبری سه شنبه دوازدهم اردیبهشت در دیدار با جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور با اشاره به وضعیت اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش پنج توصیه خطاب به مسئولان بیان کردند:
«اول، سند تحول به صورت مستمر تکمیل و به روز رسانی شود». «دوم، از سند تحول حمایت قاطع و به اجرای آن کمک شود». «سوم، برای سند تحول که سندی متقن و خوب است بدیل و رقیبی درست نشود». «چهارم، نقشه راه دقیق اجرای سند تحول از ستاد تا مدارس، تهیه و در دولت و مجلس از آن حمایت شود» و «پنجم، در نقشه راه، شاخصهای قابل اندازهگیری معین شود که بر اساس آنها پیشرفت اجرای سند دائماً رصد شود».
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به عنوان سند راهبردی نظام تعلیم و تربیت در هشت فصل تنظیم شده است. در ابتدا به تبیین ارزشها پرداخته و پس از آن به مأموریتها و چشم انداز میپردازد.
بر اساس سند تحول، مدرسه در افق ۱۴۰۴ باید برخوردار از قدرت تصمیم گیری باشد؛ تفاوتهای فردی دانش آموزان را درک کند و بتواند برای هر یک از آنان یک شیوه تربیتی جدا اتخاذ کند.
سند تحول در فصل پنج و شش در ابتدا اهداف کلان خود را ترسیم و سپس برای تحقق هر یک از آنان راهبردهای کلان معرفی میکند. به عنوان مثال افزایش مشارکت نهادها در امر تعلیم و تربیت یک هدف کلی در نظر گرفته شده و به عنوان راهبرد کلی مشارکت جویی وزارت آموزش و پرورش و دعوت از سازمانها و نهادها برای امر مدرسه داری را به عنوان راهبرد معرفی میکند.
همچنین در سند تحول به صراحت تاکید شده است که دانش آموزان پس از فراغت از تحصیل باید دارای حداقل یک مهارت مفید برای تأمین معاش حلال باشند به گونهای که در صورت جدایی از نظام تعلیم و تربیت رسمی در هر مرحله، توانایی تأمین زندگی خود و اداره خانواده را داشته باشند.
از همین رو در سالهای اخیر به هنرستانها و توسعه مهارتهای کارگاهی در آموزش و پرورش توجه زیادی شده است.
دانش آموزان پس از فراغت از تحصیل باید دارای حداقل یک مهارت مفید برای تأمین معاش حلال باشند
مهدی کاظمی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در گفتوگوی تفصیلی با مهر تعداد دانش آموزان هنرستانی را یک میلیون و ۷۹ هزار نفر اعلام کرد که این عدد بی سابقهترین عدد از زمان آموزش نوین در ایران است.
کاظمی تاکید کرده بود: زمانی که دوره آموزشهای فنی و حرفهای چهار سال بود و در چهار پایه دانش آموزان تحصیل میکردند تعداد دانشآموزان ما حدود ۹۰۰ هزار نفر بود و این یک میلیون و ۷۹ هزار هنرجو در سه پایه تحصیلی عدد قابل توجه و قابل قبولی است و تاکنون چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب این عدد به دست نیامده بود.
سند تحول بنیادین؛ پنج توصیه رهبری و چشم انداز پیش رو
سند تحول بنیادین در حالی دهمین سال اجرای خود را طی میکند که به اعتقاد بیشتر کارشناسان تعلیم و تربیت آنچنان که باید و شاید در این مدت به اهداف خود نرسیده است.
به دور از اغراق و تملق و با بررسی مشکلات و موانع موجود در نظام تعلیم و تربیت میتوان گفت که پنج توصیه رهبری در خصوص سند تحول دقیقاً ناظر به اشکالات موجود در سند و موانع اجرای آن است. در این گزارش تلاش خواهیم کرد به صورت موردی به بررسی هر یک از پنج توصیه رهبر معظم انقلاب در راه اجرایی سازی سند تحول بپردازیم.
۱- سند تحول به صورت مستمر تکمیل و به روزرسانی شود
یکی از مهمترین ویژگیهای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، ایجاد قابلیت اصلاح و به روز رسانی آن در بازههای زمانی پنج ساله است.
حمیدرضا حاجیبابایی وزیر وقت آموزش و پرورش که آغازگر اجرای این سند بود؛ اردیبهشت سال ۱۳۹۱ وعده داد این سند قطعاً هر پنج سال بازنگری خواهد شد.
مهدی نوید ادهم دبیر کل وقت شورای عالی آموزش و پرورش هم در سال ۱۳۹۴ بر مساله بازنگری این سند در هر دوره پنج ساله تاکید کرده و گفته بود: به دنبال این خواهیم بود که چه کارهایی در سالهای ۹۴، ۹۵ و ۹۶ باید انجام شود و سازمانها، نوع فعالیت، زمانبندی و مجریان هم مشخص شده است تا چگونگی انجام کارها را به عنوان نقشه راه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دنبال کند.
این مقامات البته دیگر مسئول نیستند و مسئولان پس از آنها نیز هیچ گاه به صورت رسمی اقدامی برای تغییر و بازنگری در سند نکردند.
پیرامون برخی از مطالب سند به این دلیل که هیچ بررسی کارشناسانهای صورت نگرفته است حتی نمیتوان به قطع نظر داد که آن مورد باید اصلاح شود یا خیر.
به عنوان مثال در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نظام دوری اشاره شده است اما وزارت آموزش و پرورش حداقل به صورت رسمی تاکنون اعلان نکرده است که این نظام دوری تا چه میزان موفق بوده است.
نظام دوری عبارت است از نظامی که یک معلم با دانشآموزانش در چند پایه تحصیلی همراه باشد. این نوع نظام تحصیلی البته در مناطقی که با کمبود معلم مواجه بوده به صورت اجباری اجرایی شده است اما از میزان موفقیت و کارآمدی این نظام آمار دقیقی در دست نیست.
همچنین در سند تحول مدرسه باید مستقل و برخوردار در تصمیم گیری باشد و بتواند تصمیم ساز باشد. متأسفانه پس از ده سال از اجرای سند، مدارس هنوز به چنین قابلیتی دست پیدا نکردهاند تا ما بتوانیم در خصوص این سیاست استقلال مدرسه، نظر داده و مزایا و معایب آن را بررسی کنیم.
یا به عنوان مثال در سند آمده است که ارائه آموزش زبان خارجی در چارچوب بخش انتخابی (نیمه تجویزی) برنامه درسی و با رعایت اصل تثبیت و تقویت هویت اسلامی- ایرانی باشد.
در سند تحول مدرسه باید مستقل و برخوردار در تصمیمگیری و بتواند تصمیم ساز باشد
یعنی مدارس با اختیار خود و حسب علاقهمندی دانش آموزان اقدام به آموزش یک یا چند زبان خارجی کرده و یا دانش آموزان را برای یک زبان خارجی خاص به مراکز کانون زبان ایران (که زیر نظر کانون پرورش فکری است) معرفی کنند.
این طرح اختیاری بودن تحصیل در یک زبان خارجی دلخواه به تازگی در شورای عالی آموزش و پرورش شکل گرفته و هنوز به صورت قطعی در مدارس اجرایی نشده است. طبیعی است که در صورت بازنگری در سند تحول هم هنوز نمیتوان به صورت مشخص در خصوص این سیاست نظر داد.
در یکی از آخرین اظهارنظرها در خصوص بازنگری در سند تحول، علی پارسانیا مشاور وزیر در اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اسفند سال گذشته در نشست خبری گفته بود: طبق خود سند باید هر پنج سال این سند بازنگری شود اما متأسفانه تاکنون سند بازنگری نشده است. ما هم پیشنهاداتی برای بازنگری به شورای عالی آموزش و پرورش دادیم و این موضوع در شورا در دست بررسی است. البته حداقل نود درصد نیازهای ما هنوز هم با اجرای همین سند برطرف میشود.
۲- از سند تحول حمایت قاطع و به اجرای آن کمک شود
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش یک سند بالادستی و جامع برای آموزش و پرورش است. این سند آنچنان جامع و گسترده است که با مطالعه سریع آن میتوان به وضوح دریافت که اجرای آن به تنهایی از عهده آموزش و پرورش ساخته نیست.
به عنوان مثال بهینه سازی نظام پرداختها، مبتنی بر شایستگیها و بر اساس رویکرد رقابتی به عنوان راهکار ۱- ۱۲ در سند تحول مطرح شده است که میتوان از قانون رتبه بندی معلمان به عنوان قانونی برای تحقق این راهکار اشاره کرد.
مشخصاً اجرای قانون رتبه بندی معلمان بدون حمایت و همکاری هیئت دولت، مجلس، سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور اداری و استخدامی ممکن نبوده و نیست. چه بسا اگر نهادهای یادشده قویتر با یکدیگر همکاری کرده و از آموزش و پرورش در راه اجرای این راهکار سند حمایت میکردند شاهد تأخیر در اعمال رتبه بندی و واریز دیرهنگام حقوق اسفند فرهنگیان نبودیم و این مساله به استعفای یوسف نوری منجر نمیشد.
اجرای سند تحول در بسیاری از راهکارهای دیگر نیز نیازمند همکاری و حمایت سایر ارگانهاست.
به عنوان مثال ایجاد موزهها و نمایشگاههای علمی در هر یک از شهرستانها تا پایان برنامه ششم توسعه کشور که به عنوان راهکار ۳- ۶ در سند تحول آمده است؛ حمایت نهادهایی همچون بنیاد ملی نخبگان، شهرداریها و رسانههایی همچون صدا و سیما را میطلبد.
توسعه ضریب نفوذ شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات (اینترانت) به عنوان راهکار ۱- ۱۷ در سند تحول یکی دیگر از همین موارد است که نیازمند یک طراحی دقیق از ستاد تا مدرسه است. باید به این سوال پاسخ داده شود که دانش آموزان به تفکیک مقاطع و پایههای تحصیلی میتوانند تا چه میزان به اینترنت دسترسی داشته باشند و شبکه ملی اطلاعات تا چه حد برای تحصیل هر یک از آنان توانمند است. تحقق این بخش از سند بدون حمایت قاطع وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ممکن نیست.
۳- برای سند تحول که سندی متقن و خوب است بدیل و رقیبی درست نشود
شاید موضوعی که در خصوص اجرای سند تحول کمتر به آن توجه میشود همین مسئله رقیب تراشی است. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش سندی بالا دستی بوده که شامل بایدها و نبایدهای اساسی است و لازم است تمام اجزا و مؤلفههای نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی هماهنگ با آنها بوده و همه سیاستگذاران و کارگزاران نظام ملتزم و پای بند به آ نها باشند.
با این حال اعمال برخی سیاستها و دستورات در نظام اجرایی کشور گاه برخلاف مسیر تحقق سند بوده و مانعی در راه رسیدن به اهداف سند است.
برخی از کارشناسان معتقدند تعدادی از بخشهای سند انتظار دولت از آموزش و پرورش متفاوت با اهداف و چشم اندازهای سند تحول است.
در این زمینه لازم است نهادهایی همچون هیئت دولت، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش و پرورش همه سیاستهای فرهنگی ابلاغی خود را در راه رسیدن به اهداف سند تحول بنیادین تعریف کنند.
۴- نقشه راه دقیق اجرای سند تحول از ستاد تا مدارس تهیه و در دولت و مجلس از آن حمایت شود
یکی دیگر از مشکلات موجود در مسیر اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدم وجود نقشه راه و مسیر اجرا از ستاد تا مدرسه است. عمده سیاستهای کلان مطرح شده در سند، برای اجرا هنوز راهی به مدارس پیدا نکردند.
در چند ماه اخیر آموزش و پرورش با فعال کردن قرارگاه اجرای سند تحول، ویرایش اول مدرسهای سند تحول را رونمایی کرد.
علی پارسانیا مشاور وزیر در اجرایی سازی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با اشاره به این ویرایش و دستورالعملهای مدرسهای گفت: در این طرح نشان داده شده است که در مدرسه باید چگونه عمل شود. محیط مدرسه در راستای سند تحول چه ویژگیهایی دارد.
پارسانیا معتقد بود با این طرح الگوی مفهومی برای اجرای سند در مدرسه تعریف شده است.
با این حال هنوز هیچ طرحی برای اجرای سیاستهای کلی و جزئی سند تحول در مدارس اجرایی نشده است. مدرسه که در سند تحول باید مستقل و برخوردار از قدرت تصمیمگیری باشد هنوز چشم انتظار سیاستهای ابلاغی است.
۵ - در نقشه راه، شاخصهای قابل اندازهگیری معین شود که بر اساس آنها پیشرفت اجرای سند دائماً رصد شود
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش شامل اهداف کمی و کیفی بسیاری است. اگر برای بررسی میزان تحقق اهداف کمی، شاخصهای قابل اندازه گیری وجود دارد؛ برای رصد میزان تحقق اهداف کیفی، راهی جز تعریف یک سری شاخصهای قابل اندازه گیری نداریم.
در طول ده سال اخیر تمامی مقامات آموزش و پرورش بر اجرای سند تحول تاکید داشتند اما همانطور که رضامراد صحرایی سرپرست وزارت آموزش و پرورش بر آن اذعان کرده است؛ بسیاری از این سیاستها در کف مدرسه قابل مشاهده نیست.
همین مساله نشان میدهد تعیین شاخصهای قابل اندازه گیری تا چه حد میتواند اجرای سند را به دور از شعارزدگی و ادعای مسئولین و در عمل محقق سازد.
از جمله اهداف کیفی مطرح در سند که لازم است برای آن شاخص در نظر گرفت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ایجاد مسئولیت پذیری همه جانبه در میان دانش آموزان، رشد روحیه ایثار، تربیت انسانی موحد، مؤمن و معتقد به معاد، گسترش و تعمیق فرهنگ پژوهش و ارزشیابی، توسعه فرهنگ نماز و پرورش درک مفاهیم اقتصادی در میان دانش آموزان
نظیر این موارد فوق در سند تحول بسیار است و بدون در نظر گرفتن شاخصهای قابل اندازه گیری به هیچ وجه نمیتوان میزان موفقیت نظام تعلیم و تربیت در اجرای سند را بررسی کرد.
همچنین برخی از اهداف کمی هم با اینکه برخوردار از شاخصهای کمی هستند با این حال تاکنون رصد و بررسی دقیقی در مورد آنها نشده است.
به عنوان مثال تعمیم دوره پیش دبستانی به ویژه در مناطق محروم یکی از همین اهداف بوده که هنوز مشخص نیست چه تعداد کودکستان ذیل اهداف سند در مناطق محروم و کمتر برخوردار ایجاد شده و یا قرار است تا پایان سال به چه تعداد برسد.
مشارکت فعال آموزش و پرورش در مواجهه با نیازهای فوری و عمومی جامعه از قبیل شیوع بیماریهای فراگیر و زلزله از دیگر اهداف مطرح در سند است. با این حال هیچ آماری از میزان مشارکت مدارس در زمان بروز بحرانها در دست نیست.
سند تحویل بنیادین در نظام تعلیم و تربیت اگر چه سندی جامع و کامل بوده، همواره نیاز به تعالی و رشد دارد و تحقق صد درصدی آن هدف همیشگی نظام تعلیم و تربیت است؛ اما به نظر میرسد بدون برطرف کردن نقاط ضعف و بدون عمل به پنج توصیه رهبری در خصوص سند، هیچ گاه سند در مسیر اجرا از ایستگاههای ابتدایی عبور نخواهد کرد.