به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله سید محمدمهدی حسینیهمدانی عصر یکشنبه در جلسه شرح دعای ۴۹ صحیفه سجادیه اظهار کرد: خوشگمان بودن به خدا یک فضیلت برای انسان است، وظیفه هم داریم البته که به خدا خوشگمان باشیم که در سفارشهای اهل بیت (ع) وجود دارد.
وی بیان کرد: خوشگمانی اختصاص به آخرت ندارد که گمان ما این باشد که در آخرت خدا دستگیری میکند؛ بلکه در دنیا هم انسان باید به خدا خوشگمان باشد. همه مسائلی که انسان در دنیا دارد مدبر آن خدا است. خوشگمانیِ در دنیا، اثر آخرتی دارد. اینطور نیست که فقط مربوط به آخرت باشد.
حسن ظن به خدا انسان را نجات میدهد
نماینده ولی فقیه در استان البرز تصریح کرد: حسن ظن به خدا یعنی خدا را بشناسی و بدانی که غفار است، رحیم است، کریم است، ستار است، میپوشاند بدیها را، خوبیها را افشا میکند. کریم است؛ انسان نزد کریم که میخواهد برود هرچه دستش خالی باشد اتفاقاً بهتر است.
وی خاطرنشان کرد: حسن ظن به خدا انسان را نجات میدهد. اگر اینگونه به خدا گمان داشته باشیم باعث نجات انسان است. هم در مسائل دنیایی آرامش دارد هم در مسائل آخرت سعادتمند میشود. اگر کسی پردهدری نکرده باشد و اعتراف به گناه داشته باشد که خدایا من بد کردم و شیطان او را گولزده و نفس غلیان کرده و خطایی کرده، اگر پردهدری خدای تعالی و هتک حرمت نکرده به معنای اینکه نعوذبالله بگوید خدا کیست و از اینجور چیزها نگفته باشد و پشیمان باشد بعد وقتی میخواهند او را به آتش ببرند بگوید «مَا ذلِکَ الظَّنُّ بِکَ» خدایا گمان من این بود که اگر توبه کنم و پشیمان باشم تو مرا به آتش نمیبری. خدا هم میگوید برش گردانید. این باور را باید در دنیا داشته باشیم تا در آخرت دستگیر ما باشد و اثر داشته باشد.
آیتالله حسینیهمدانی گفت: این هم بگویم که به زبان نیست که بگوییم ما به خدا حسن ظن داریم. حسن ظن به خدا باید در جان انسان نشسته باشد. باور واقعی و حقیقی انسان باید باشد. ما خیلی حرفها را میزنیم که فقط روی زبانمان است؛ بعد یک اتفاقی که میافتد پایش نمیایستیم. باید با جان ما عجین شده باشد که خدا اینگونه است. اگر اینطور شد وقایعی که توقع داریم انجام میشود.
۵ اثر ترجیح خواسته خدا بر خواسته خود
وی اظهار کرد: روایتی از امام صادق علیهالسلام برای شما بخوانم. امام صادق از قول رسول خدا فرمودند که خدای تعالی فرمود: «به عزت و عظمتم سوگند هیچ بندهای خواسته مرا بر خواسته خود مقدم نمیدارد…»؛ گفتن این عبارات ساده است ولی دقت در معنا کنید و بعد در عمل ببینید که چقدر مطلب سختی است. انسان باید خیلی تمرین داشته باشد. امر دائم میشود به اینکه خدا میگوید این کار را بکن و دل میگوید نکن یا خدا میگوید نکن، دل میگوید بکن؛ میفرماید به عزت و عظمتم سوگند هیچ بندهای نیست که کاری که من گفتم انجام بده را انجام داده باشد و کاری که من گفتم انجام نده را انجام نداده باشد مگر اینکه ۵ فضیلت را در او قرار میدهم. او از پنج فضیلت بهره میبرد. پنج ویژگی در او به وجود میآورد.
روح بینیازی
نماینده ولی فقیه در استان البرز بیان کرد: یک؛ روح بینیازی را در او زنده میکنم. دیدهاید بعضیها ثروتمند هستند اما گداصفت هستند. روح بینیازی فضیلتی است در انسان. بعضیها گداصفت هستند. تمام حالاتشان حالات فقرا است. بعضی از فقرا حالت بینیازی را دارند. یک عده دائم هول و هراس دارند. میگوید نکند فلان چیز که خریدم گران خریدم ارزان شود من بدبخت شوم. یا آن چیزی که من خریدم چند برابر شود. دارد ولی تمام فکر و ذکرش فقر است و زندگیاش در هراس نداری و فقر سپری میشود. میگوید تو اگر خواسته من را بر خواسته خودت غلبه دادی من حالتی در تو به وجود میآورم که بینیاز میشوی. بود مصرف میکنی نبود شکر میکنی.
از جوانی باید تمرین کرد
وی تصریح کرد: اینها را باید تمرین کرد. تمرینش هم این نیست که بگویید خب حالا ما جوان هستیم ۵۰ سالمان که شد این حالت در ما به وجود میآید. اتفاقاً حالتهای بد در ۵۰ سالگی ۵۰ ساله است. خیلی قویتر از اولش است. انسان باید از همان اوایل جوانی و نوجوانی شروع کند. در سن نوجوانی و جوانی تمرین کند صفات خوب را در خودش به وجود بیاورد. اینطور نیست که الان نماز شب خوان نیست بگوید انشاءالله بزرگ که شدم، دکتر که شدم، حجتالاسلام که شدم، نماینده ولیفقیه شدم، آن موقع نماز شب میخوانم. اینطور نیست. باید تمرین داشته باشد از جوانی.
آیتالله حسینیهمدانی خاطرنشان کرد: اینطور نیست که بگویی دو سه تا غیبت میکنم، بعد دیگر غیبت نمیکنم. علمای اخلاق نکته قشنگی را میگویند. میگویند گیاهی که تازه کاشته شده مثلاً نهال سیبی را میکارید در وقتی شما ۲۰ سالت است، این درخت یکساله است. جوان ۲۰ ساله این درخت یکساله راحت بیرون میکشد. ۱۰ سال که گذشت درخت شده ۱۰ ساله و جوان شده ۳۰ ساله؛ اینجا دیگر نمیتواند با دست راحت بیرون بکشد. باید دودستی به جانش بیفتد و با بیل دورش را خالی کند. ۵۰ سالش که شد این درخت شده ۳۰ ساله و ریشهدار شده و دیگر توان ندارد که این درخت را تکان بدهد. او ضعیف شده و درخت قوی.
وی گفت: علمای اخلاق میگویند صفات بد در انسان همینطور است. اینطور نیست که هر چه سن بالاتر رفت قوت بیشتر شود برای ریشهکن کردن این صفت بد. صفت بد را باید همان اول خفه کرد. اگر دیدید دارید مشکل اخلاقی نگاه به نامحرم پیدا میکنید، از همان اول باید جلویش را بگیری. داری دروغ میگویی! از همان اول باید جلوی دروغ را بگیری. اگر تمرین نداشته باشی و توجه نداشته باشی آرامآرام با تو بزرگ میشود و دروغهای طراحیشده با برنامهریزی میگویی.
امام جمعه کرج متذکر شد: این نکته که علمای اخلاق به ما یاد دادند را در ذهنتان داشته باشید. هرچه انسان سنش بالاتر رفت ضعیفتر میشود و آن نهال گردنکلفت تر میشود. امام رضوان خدا بر او اینطور نبود که وقتی رهبر انقلاب شد دیگر غیبت نمیکرد. یکوقت به خمین رفته بودم یکی دو تا از همبازیهای امام را پیدا کردم. میگفتند وقتی ایشان سیزده سالش بود میآمد همه ما خودمان را جمعوجور میکردیم که روحالله آمد نمیگذارد غیبتکنیم. از همان ۱۳ سالگی با غیبت مخالف بود؛ نه اینکه بعدازاینکه رهبر انقلاب شد.