خبرگزاری مهر، گروه بین الملل -پیمان یزدانی: مردم ترکیه امروز برای انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی این کشور به پای صندوقهای رأی رفته اند. کارشناسان بر این باورند که این انتخابات سختترین آزمون در طول دوره بیست ساله ریاست جمهوری رجب طیب اردوغان برای حزب حاکم عدالت و توسعه خواهد بود.
آنچه برای کشورهای منطقه و همسایگان اهمیت دارد، سیاست خارجی ترکیه و تغییرات احتمالی آن در صورت پیروزی مخالفان این کشور در انتخابات پیش رو است. از این رو، خبرگزاری مهر گفتگویی با دکتر «عثمان فاروق لوغ اوغلو»، یکی از اعضای حزب جمهوری خلق (CHP ) که کمال قلیچداراوغلو، نامزد اصلی آن، رقیب اصلی انتخاباتی رجب طیب اردوغان است، انجام داده است تا در مورد تغییرات احتمالی در سیاست خارجی آنکارا در صورت پیروزی مخالفان در انتخابات گفتگو کند.
پارامترهای اصلی که سیاست خارجی ترکیه را شکل میدهد چیست؟
مؤلفههای اصلی و پیشینه سیاست خارجی ترکیه عبارت اند از:
الف) موقعیت - جغرافیای استراتژیکی که اروپا و آسیا؛ همچنین شمال سرد با آبهای گرم جنوب را به هم متصل میکند.
ب) تاریخ - به عنوان وارث امپراتوری عثمانی، ترکیه پیوند و میراث پایداری با اروپا و جهان عرب دارد.
ج) فرهنگ – ترکیه دارای سنتهای مشترک با آذربایجان و کشورهای ترک آسیای مرکزی است و ارزشهای دینی مشترکی با جهان عرب و کشورهای شامل جمعیت اکثریت مسلمان دارد.
د) موقعیت کنونی – این کشور در مرکز مناطقی قرار دارد که درگیر برخی مشکلات حل نشده و طولانی مدت هستند: قفقاز، بالکان، خاورمیانه [آسیای غربی]، دریای سیاه، شمال آفریقا. دریای مدیترانه.
آیا در صورت پیروزی مخالفان اردوغان در انتخابات آتی، این پارامترها تغییرخواهند کرد و یا اینکه مهم نیست که چه کسی بر ترکیه حکومت میکند و آنها بدون تغییر باقی میمانند؟
اهمیتی ندارد چه کسی در رأس قدرت باشد، این پارامترها همواره تعیین کننده و پس زمینه روابط خارجی ترکیه خواهند بود. اما آنچه در صورت پیروزی اپوزیسیون در انتخابات ۱۴ مه (۲۴ اردیبهشت) تغییر خواهد کرد، تغییر در پارامترهای عملیاتی سیاست خارجی ترکیه خواهد بود.
بیش از یک دهه است که ترکیه تحت ریاست حزب عدالت و توسعه اردوغان شاهد فرسایش مداوم زیربناهای سکولار دولت و جامعه بوده است. سیاست خارجی نیز به طور فزاینده ای تحت سلطه ذهنیتی قرار گرفت که توسط اولویتهای مذهبی تعریف میشد.
عشق و تعلق خاطر به اخوان المسلمین، رویکرد حزب عدالت و توسعه به سوی جهان عرب را هدایت کرد و در میان آنها، منجر به فروپاشی فاجعه بار روابط این کشور با مصر (تحت ریاست جمهوری سیسی) شد. علاوه بر این، حزب عدالت و توسعه همچنین با این فرض پیش رفت که رهبر معین شده جهان اسلام است؛ فرضیهای که توسط ایالات متحده در پی حملات ۱۱ سپتامبر در حمایت از آنچه ترکیه را نماینده «اسلام میانه رو» میدانست، به آن دامن زده شد. حزب عدالت و توسعه سعی کرد از مسائل سیاست خارجی برای اهداف و دستاوردهای سیاسی داخلی استفاده کند که این امر منجر به سردرگمی، غیرقابل پیش بینی بودن و از دست دادن اعتماد از سوی همتایان ترکیه شد.
اپوزیسیون بیانات مفصلی در مورد آنچه که قصد دارند در صورت رسیدن به قدرت انجام دهند، ارائه کرده است. آنچه به عقیده من باید در نهایت ادارک شود این است که قانون اساسی ترکیه ذاتاَ دربردارنده پارامترهای عملیاتی سیاست خارجی جمهوری است: حاکمیت قانون، دموکراسی و سکولاریسم. این بدان معنی است که روابط خارجی تحت یک دولت جدید بر اساس قوانین بین المللی هدایت میشود و با آن سازگار است. این روابط شفاف و مبتنی بر برابری ملتها خواهند بود. مذهب، متغیر تعیین کننده در مسائل سیاست خارجی نخواهد بود. و مهمتر از همه، سیاست خارجی بر اساس ارزش خود اداره میشود و در سیاست داخلی استفاده نمیشود.
علاوه بر این، این پارامترهای عملیاتی در زمینه میراث بنیانگذاران ترکیه مدرن، به ویژه همانند گفته مصطفی کمال آتاتورک، نیز نقش خواهند داشت. این میراث ترکیه را به سیاست خارجی "صلح داخلی، صلح جهانی" متعهد کرده، جهت گیری غربی را برای کشور تعیین و عدم مداخله در امور بین عربی و بین العربی را تأیید میکند. بنابراین آنچه در دوره جدید میتوانیم انتظار داشته باشیم یک سیاست خارجی مدون، قابل پیش بینی، منطقی و صلح آمیز است.
لطفاَ توضیح دهید در صورت وجود تغییرات، چه زمینههایی و تا چه حد شامل تغییر خواهند بود؟
جهت گیری منطقهای ترکیه تغییر خواهد کرد و کمتر مداخله گرانه خواهد شد و بیشتر مبتنی بر قدرت نرم خواهد بود. احیای روابط با سوریه و بهبود بیشتر روابط با عراق در صدر دستور کار خواهد بود. پیشنهاد حزب اصلی مخالف CHP برای ایجاد یک سازمان صلح و همکاری در خاورمیانه مانند OSCE در اروپا نیز در این زمینه قابل توجه است. همچنین ممکن است فرصتی برای مشارکت دادن یونان در مذاکرات نتیجه محور در مورد اختلافات طولانی مدت در دریای اژه و تراکیه غربی وجود داشته باشد.
پس از حمله آمریکا به عراق و ضرورتهای ژئوپلیتیکی، ترکیه سعی کرد سیاست خارجی مستقلتری داشته باشد و همین امر باعث ایجاد شکافهایی بین این کشور و متحدان قدیمی اش در آمریکا و اروپا شد. اگر مخالفان اردوغان پیروز شوند، آیا میتوان شاهد تغییراتی در سیاست ترکیه در قبال متحدانش بود؟
در کوتاه مدت، افق دیدی برای پیشرفت در مذاکرات الحاق ترکیه با اتحادیه اروپا وجود ندارد. اما در طول زمان، تلاشهای دوجانبه برای از سرگیری مجدد روابط انجام خواهد گرفت که جهت گیری غربی ترکیه را تأیید میکند. به همین ترتیب، انتظار چندانی برای پیشرفت فوری در حل و فصل انبوهی از مسائل دوجانبه و منطقهای با ایالات متحده وجود ندارد. اما با صبر و دیپلماسی میتوان مشکلات را با در نظر گرفتن منافع مشترک دو کشور حل کرد.
در مجموع، ترکیه تحت رهبری جدید، با پیگیری یک سیاست خارجی واقع بینانه، غیرتقابلی و صلح آمیز، احترام و اعتمادی را که شایسته آن در منطقه و در سطح بین المللی است، باز خواهد یافت.