به گزارش خبرگزاری مهر، نشست معرفی و بررسی کتاب «قصه ننه علی» با حضور مرتضی اسدی؛ نویسنده اثر و زهرا همایونی؛ راوی کتاب مادر شهیدان شاه آبادی یکشنبه ۲۴ اردیبهشت در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی در سیوچهارمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
زهرا همایونی، مادر شهیدان علی و امیر شاهآبادی گفت: من به یاری خدا وقتی به سختیها میافتادم، به امر جهاد فکر میکردم و همیشه به علی میگفتم نگران من نباش. وقتی شما در جبهه با دشمن میجنگید، من داخل مملکتم با شیاطین میجنگم و مطمئن باشید که آخر به پیروزی خواهیم رسید.
وی ادامه داد: همیشه آرزو داشتم قبل از اینکه سر من زیر خاک برود، این خاطرات مکتوب شود و بعد از من جوانها بدانند با سختی زندگی کردن هنر است. زندگی با تلخی است که به شیرینی میرسد. خداروشکر دو فرزند من هم با من هم عقیده و همراه بودند و من این سختیها را در عبادت و خداشناسی این بچهها حل میکردم و معتقد بودم اگر من سختی نکشم آنها به سعادت نمیرسند.
همایونی گفت: شهدا لذت خوردن و خوابیدن و پوشیدن را نچشیدند ولی لذت شهادت را نوشیدند؛ چرا که خدای خود را خوب شناختند و میدانستند عاقبت دنیا آمدن و رفتن است.
مادر شهیدان شاهآبادی گفت: با همه این سختیها به من میگفتند نگذار بچهها بروند؛ ولی من فریاد میزدم که من هیچ وقت جلوی پسری که لباس رزم پوشیده را نمیگیرم.
راوی کتاب در بیان چگونگی تحمل سختیها و صبوری در زندگی گفت: آدم زمانی به صبر میرسد که به آنچه خداوند مارا به آن مقدر کرده راضی باشد. با خدا بودن همه مسائل را حل میکند. نماز اول وقت یاریگر من در صبوریها بود.
همایونی در سخنان پایانی گفت: من از همه شما دختران و پسران عاجزانه میخواهم پشت رهبر را خالی نکنید و آنی و کمتر از آنی از اهل بیت جدا نشوید و در برابر مشکلات سعه صدر داشته باشید و اخلاق حسنه و صداقت در خانواده را سرلوحه زندگی قرار دهید.
راوی کتاب، با وجود سختیهایی که از طرف همسر متحمل میشدند هیچ وقت به طلاق فکر نکردند
در ادامه مرتضی اسدی، نویسنده کتاب «قصه ننه علی»، در ابتدای این جلسه از نحوه آشنایی خود با سوژه کتاب گفت: تقریباً ۷ سال پیش من در موزه بهشت زهرا تصویری از شهید و مقداری از وسایل ایشان را مشاهده کردم که پشت یکی از نامهها آدرس منزل شهید بود. این شد که من خدمت حاج خانم رسیدم و از همان ابتدا که ایشان شروع به خاطرهگویی کردند، متوجه متفاوت بودن این سوژه شدم.
نویسنده با اشاره به رفتار نامناسب پدر خانواده گفت: در همان جلسه اول من دیدم که با خانوادهای مواجه هستیم که با تصویری که از خانواده شهدا در ذهن داریم کاملاً متفاوت است. به طوری که بعد از چند جلسه گفتوگو برای ادامه دادن دچار تردید شدم و کار را رها کردم.
اسدی در توضیح چگونگی حل چالشها و موانع نوشتن درباره این کتاب ادامه داد: با توجه به ارتباطی که بعد از گذشت چند سال با حاج خانم داشتم، برای حل گره نوشتن این کتاب از آقای سرهنگی و تعدادی از اساتید بزرگ ادبیات پایداری کمک گرفتم و با راهنماییهای آنها بود که دوباره همت کردم و این کتاب را نوشتم.
اسدی ضمن تأثیرگذار دانستن اینموضوع که زهرا همایونی، راوی کتاب، با وجود سختیهایی که از طرف همسر متحمل میشدند هیچ وقت به طلاق فکر نکرد، اصلیترین مخاطبان این کتاب را خانمها دانست.