به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی بررسی کتاب «پیشوای صادق» بعد از ظهر سه شنبه ۲۶ اردیبهشت توسط انتشارات انقلاب اسلامی در سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با حضور محمدحسین رجبی دوانی؛ پژوهشگر تاریخ اسلام و اجرای حجتالاسلاموالمسلمین حمید سبحانی صدر برگزار شد.
محمدحسین رجبی دوانی در پاسخ به سوال مجری مبنی بر روش تاریخ پژوهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی) گفت: رهبر معظّم انقلاب اسلامی از معدود صاحبنظران برجسته در مسائل تاریخی هستند و از معدود علمایی هستند که در این عرصه مطالعات عمیقی دارند.
وی افزود: باعث تأسف است که در حوزه علمی شیعی ما، تاریخ اسلام مغفول واقع شده و به درس تاریخ اسلام به عنوان یک درس اساسی و محوری نگاه نمیشود و در کشور ما علیرغم گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی، کرسی تاریخ اسلام در دانشگاههای ماست نه در حوزههای علمیه و برخی از اساتید دانشگاههای ما نیز به تاریخ اسلام به عنوان یک راهنما نگاه نمیکنند بلکه به آن به عنوان علمی مانند سایر علوم نگاه میکنند.
رجبی دوانی گفت: اکثر علمای ما که در تاریخ اسلام صاحب نظرند یا غیرایرانی هستند یا در خارج از ایران مثل عراق، لبنان و سوریه تحصیل کردهاند.رهبر انقلاب اسلامی از معدود صاحبنظرانی هستند که تاریخ اسلام را به خوبی خواندهاند و در این زمینه حرف برای گفتن دارند؛ مطالعات و اطلاعات ایشان محدود به تاریخ اسلام نیست بلکه در تاریخ ایران قبل از اسلام، تاریخ معاصر و تاریخ جهان نیز تبحّر دارند. حضرت آقا با نگاه تحلیلگرانه به عرصهی تاریخپژوهی وارد شده و در سیرهی اهل بیت (ع) دقّت کردهاند.
وی با اشاره به اینکه تصور بسیاری از افراد این است که ائمهی اطهار به سبب حاکمیت سلاطین و خلفای جبّار در فشار بودند و مجبور بودند تقیّه کنند و به بیان نکات شرعی میپرداختند، افزود: در حالی که حضرت آقا با یک نگاه تیزبینانه با توجه به رسالت انبیا (ص) و وظیفهی امامان (ع) بحث جالبی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه امامان همه در صدد تشکیل حکومت بودهاند زیرا ائمه، رسالت پیامبر اسلام (ص) را ادامه میدادند و پیغمبر اسلام (ص) نیز برای نشر دین خود دولت و حکومت تشکیل داد و بنابراین امامت نیز باید دارای حکومت و دولت میبود؛ چرا که بدیهی است اگر امامی در رأس حکومت باشد بهتر میتواند دین را ترویج کند.
پژوهشگر تاریخ اسلام در پاسخ به سوال مجری مبنی بر رویکرد سیاسی ائمهی اطهار (ع) گفت: نگاه حاکم بر حوزههای علمیه و علمای ما این بود که بعد از شهادت امام حسین (ع) امامان ما دیگر وظیفهای برای عرصههای سیاسی نداشتند و عمدتاً برای حفظ فقه شیعه از خطر نابودی تلاش میکردند اما مقام معظّم (مدّظلّهالعالی) نظریهی بینظیری را مطرح میکنند و معتقدند ائمه در صدد تشکیل حکومت بودهاند و تعبیری نیز دارند مبنی بر اینکه خلفای جبّار با زهد و تقوا و ایمان ائمهی اطهار (ع) مشکل نداشتند بلکه به دلیل فعالیت ائمه در عرصهی سیاسی، احساس خطر میکردند. به همین جهت نیز امامان ما عمرهای کوتاهی داشتند و در سنین پایین به شهادت میرسیدند؛ امام صادق (ع) معروف بودند به شیخ الائمه زیرا ایشان ۶۵ سال داشتند و به عنوان یکی از امامانی بودند که در سن بالاتری به شهادت رسیدند و سایر ائمه در سنین پایینتر به شهادت رسیدند.
وی با بیان اینکه ائمه در یک دوران ۲۵۰ ساله بین مردم حضور داشتند، افزود: پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) و آغاز سال ۱۱ هجری تا سال ۲۶۰ که امام عسگری (ع) به شهادت میرسند و دوران امامت امام زمان عج آغاز میشود، ائمه در بین مردم حضور داشتند و به تناسب زمان خود، ظهور میکردند و اگر عملکرد متفاوتی دارند به دلیل تفاوت در شرایط زمانه بوده است یعنی اگر امام صادق (ع) در زمان خود بیشتر به علوم پرداختهاند به دلیل شرایط زمانی بوده است و این زمان ۲۵۰ ساله شرایط مختلفی داشته و عملکرد ائمه را دگرگون کرده است.
وی با بیان اینکه مقام معظّم رهبری (مدّظلّهالعالی) دوران امامت ائمه را به چهار مقطع تقسیم کردهاند، گفت: مقطع اول را دورهی سکوت و همکاری با حاکمیتها نامیدهاند که ۲۵ سال اول بوده و در زمان امامت امیرالمومنین (ع) واقع شده بود. امیرالمؤمنین علی (ع) بعد از اقدامی که علیه غاصبان انجام دادند، به سبب بیبصیرتی جامعه یاری نشدند و به همین دلیل بخاطر مصالح اسلام سکوت کردند تا جان و مال و آبروی مسلمانان از بین نرود و اسلام به انحراف کشیده نشود.
رجبی دوانی افزود: مقطع دوم، مقطع حاکمیّت امام است که ۵ سال و سه ماه طول کشیده است. این مقطعی است که امام قدرت را در دست گرفته اما وقتی ائمهی ما به قدرت رسیدند جامعه به قدری از راه پیامبر (ص) منحرف شده بود که در طول این ۵ سال و ۳ ماه، جامعه فتنههای زیادی ایجاد کرد و بحرانهای فراوانی به امیرالمومنین علی (ع) وارد کردند و درنهایت حضرت علی (ع) به شهادت رسیدند و امام حسن مجتبی (ع) نیز مجبور به کنارهگیری از قدرت شدند؛ امام مجتبی (ع) حکومت را رها و قربانی کردند تا اصل اسلام حفظ شود لذا به تعبیر آیتاللهالعظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی) استقرار حکومت اسلامی اگرچه هدف بزرگی است اما حفظ اصل اسلام، از آن مهمتر بوده است.
وی با بیان اینکه مقطع سوّم، تلاش سازندهی کوتاه مدت برای بازگشت به قدرت و ایجاد حکومت اسلامی بوده است؛ گفت: این مقطع زمانی ۲۰ ساله از زمان امامت امام حسن (ع) تا امامت امام حسین (ع) را دربر میگیرد که تلاشی صورت گرفت تا برگردند وحکومت الهی برای سعادت بشر ایجاد کنند. در همین راستا در کتاب عنوان شده که ابوحمزهی ثمالی از امام باقر نقل میکند که حضرت فرمودهاند «خدا اراده کرده بود که در سال ۷۰ حکومت ائمه محقق شود اما فاجعهی کربلا باعث شد این امر به تأخیر بیفتد. ما این راز را به شیعیانمان گفتیم اما برخی از شیعیان رازداری نکردند و آن را افشا کردند و آن فرصت نیز از دست رفت.»
رجبی دوانی افزود: مقام معظّم رهبری مقطع چهارم را نیز تداوم تلاش سازندهی درازمدت برای تشکیل حکومت اسلامی نامیدهاند که امام صادق (ع) متعلق به این مقطع زمانی بودهاند. مقام معظّم رهبری توضیحی راجع به امامت امام سجاد (ع) در کتاب «پیشوای صادق» دارند که برای امروز ما بسیار عبرت آموز است و میفرمایند تجدید یک انقلاب به مراتب مهمتر و سختتر از ایجاد همان انقلاب است.
این تاریخ پژوه دین اسلام با ارائهی مثالی گفت: مثلاً زبیر و طلحه زمان پیامبر (ص) مشرک بودند و حضرت آنها را هدایت کردند تا مسلمان شوند اما آنها بعد از دوران پیامبر (ص) منحرف شدند؛ زمانی که امام علی (ع) به خلافت رسیدند میخواستند آنها را هدایت کنند اما این کار سخت بود. بعد از شهادت امام حسین (ع) نیز همه به گونهای مرتد شده بودند و مسلمان واقعی کم بود و امام سجاد (ع) در چنین فضایی قصد احیای اسلام را داشتند و بنابراین به مراتب زحمات بیشتری متحمل شدند. لذا امام سجاد (ع) در آن زمان تلاش گستردهای میکنند و میراث ارزشمندی را به امام باقر (ع) میدهند و ایشان با بهرهبرداری از این میراث گرانقدر راه پدر را ادامه میدهند و میراث ارزشمندی تحویل امام صادق (ع) میشود و ایشان که به تعبیر پدر بزرگوارشان میتوانند قائم آل محمد (ص) باشد با یک شبکهی گسترده تبلیغاتی از سوی بنی عباس مواجه شدند. مقام معظّم رهبری میفرمایند بنی عباس با فرصت طلبی مانع تحقق اهداف امام صادق (ع) شدند.
وی در پاسخ به این سوال مجری که تلاش علمی و فقهی امام چه تأثیری در مبارزهی سیاسی ایشان داشته است؟ افزود: در زمان امامت حضرت امام صادق (ع) به سبب اینکه حاکمیتها مانع آشنایی جامعه با اهل بیت میشدند و تحلیلها و تفاسیر نادرستی از روایات پیامبر (ص) و قرآن داشتند و اسلام را واژگونه جلوه میدادند لذا امام صادق (ع) روشی را در پیش گرفتند تا علمای درباری را خنثی کنند. برای مثال منصور عباسی افرادی مانند ابوحنیفه را برای مقابله با امام صادق (ع) میآورد تا امام را نقد کنند و امام صادق (ع) تلاش گستردهای کردند تا معارف اصیل اسلامی از منظر اهل بیت (ع) را به درستی به جامعه منعکس کنند که این تلاش اثر کرد و نتیجه داد.
رجبی دوانی با اشاره به دیدگاه مقام معظّم رهبری (مدّظلّهالعالی) در این باره، گفت: در تعبیر مقام معظم رهبری، زندگی امام صادق (ع) در هالهای از ابهامهاست و این ابهام دلایلی دارد و یکی از دلایل بزرگ آن، این است که حکومتها اجازه نمیدادند فصیلتهای امام صادق (ع) شناخته شود؛ از سوی دیگر، امام صادق (ع) تشکیلاتی مخفی برای شناساندن اهل بیت (ع) ایجاد کردند و حکومت عباسیان بر جامعه تسلط داشت و در تلاش بود تا فضیلتهای اهل بیت (ع) مشخص نشود. حضرت آقا میفرمایند در تاریخی که پر از ابهام است و دادههای دقیقی نداریم. با استفاده از اصول تفکّر امام صادق (ع)، میتوان با همین دادهها خطوط اصلی ایشان را تحلیل کرد.
وی با اشاره به اینکه به تعبیر مقام معظم رهبری، اساس حرکت امام صادق (ع) در پنج محور قابل بیان است، افزود: یکی از این محورها، تبلیغ و تبین جایگاه امامت در سعادت بشری است که طاغوتیان سعی کرده بودند این موضوع از مردم مخفی بماند. دوم تبلیغ و بیان احکام دین به شیوهی فقه شیعی و تفسیر قرآن به روش شیعی بود. سومین محور، وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک سیاسی بود که امام صادق (ع) تشکیلات پیچیده گستردهای را ایجاد و به صورت مخفی رهبری میکردند تا دستگاه خلافت به آنها دسترسی نیابد. چهارمین محور، برکنار نبودن امام در جنبشهای نظامی علویان بوده است و پنجمین محور، گفتارها، نامهها و اشعار منصوب به امام صادق (ع) است که خطوط اصلی امامت حضرت را روشن میکند و ما میتوانیم آموزهها را از آن دریابیم.
امام صادق (ع) تشکیلات گسترده شبه حزبی برای هدایت شیعه داشتند
پژوهشگر تاریخ اسلام در پاسخ به این سوال مجری که منظور از ایجاد تشکیلات توسط امام صادق (ع) چیست؟ گفت: مقام معظّم رهبری عنوان میکنند که امام صادق (ع) تشکیلات گسترده شبه حزبی داشتند که شیعه را در مناطق مختلف تحت هدایت داشته باشند زیرا گستره پراکندگی شیعیان بسیار وسیع بود و امام تشکیلاتی داشتند تا از طریق وکلای خود آن را هدایت کنند البته در این تشکیلات، مسائل نظامی وجود نداشت و اصل قضیه، ایجاد ارتباط بین امام و پیروان ایشان و رسیدن معارف اهل بیت (ع) به مردم و تبیین جایگاه امام در سعادت جامعه بوده است.
وی افزود: دستگاههای خلافت به این تشکیلات مخفی دست نیافتند اما متوجه گسترش جمعیت شیعیان میشدند و همین امر باعث شد که حاکمان تنها راه را قطع ارتباط مردم با امامان بدانند و به همین دلیل بعد از امام کاظم (ع) تقریباً تمام ائمه به نوعی زندانی بودند.
رجبی دوانی در پاسخ به این سوال که علّت اینکه گزارههای شفافی از مبارزههای سیاسی ائمه اطهار (ع) در مسیر تشکیل حکومت اسلامی نداریم، به علت تقیّه بوده است؟ گفت: دستگاههای جبّار خلافت با علم و تقوا و زهد ائمه مشکل نداشتند بلکه با فعالیتهای سیاسی آنها مشکل داشتند، لذا بسیاری از این فعالیتها، تقیّه شده بود و آشکار نمیشد زیرا در غیر این صورت امام را به شهادت میرساندند و حضرت نه برای حفط جان خود بلکه برای به سرانجام رساندن راه اسلام، مجبور به تقیّه کردن بودند البته امام صادق (ع) در بسیاری از مقاطع و در اوج قدرت منصور، رویکرد دیگری داشتند. برای مثال در یک مجلس، پشهای برای منصور مزاحمت ایجاد کرد و او از روی تکبر، خطاب به امام صادق (ع) گفت که چرا خداوند پشه را خلق کرده؟ امام صادق (ع) فرمودند: برای مجازات ستمگران و جبّاران.
این مورّخ افزود: برای برخی از نزدیکان امام، عناوینی مانند وکیل، صاحب سرّ و باب استفاده میشده است که این افراد کسانی بودند که از طرف امام صادق (ع) ماموریّتی و رسالتی را برعهده داشتند و مراتبشان فرق میکرد. وکلا، رابط امام با جامعهی شیعه بودند و برخی نیز راه رسیدن به امام بودند و دسترسی به علم و نظر امام راجع به مسائل شرعی بودند و برخی نیز صاحب سرّ و حاملان ماموریّتهای ویژه امام (ع) بودند که این صاحبان سرّ، معمولاً شناخته شده نیستند.
وی افزود: قاعدتاً صاحب سرّ، بیش از همه موردنظر امام بوده و باب امام نیز بسیار مقام والایی برخوردار بوده است و وکیل نیز افتخار بزرگی است و این روال در زمان امامت سایر ائمه نیز ادامه یافت اما در آغاز امامت امام رضا (ع) برخی از وکلا نتوانستند تا آخر، راه را درست طی کنند و خیانت کردند و باعث فرقه سازی در شیعه شدند که نمونهای از آن، علی بن حمزه بطائنی است که شهادت امام کاظم (ع) را انکار کرد و گفت حضرت غایب شده و انحرافی در شیعه پدید آورد.