خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: در راستای تصمیم محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر انتصاب سید محمد هاشمی به عنوان جانشین خود، علی موسوی محقق و پژوهشگر، یادداشت زیر را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.
با ابلاغ بخشنامه سازمان اداری و استخدامی درخصوص انتصاب جانشین برای وزرا و رؤسای سازمانهای مستقل زیر نظر رئیس جمهور مصوب ۲۴ فروردینماه ۱۴۰۱ محدودیت انتصاب قائم مقام در بخشنامه ابلاغی شماره ۲۹۹۸۶ مورخ ۲۸/۰۱/۱۳۹۷ سازمان اداری و استخدامی کشور لغو شد.
بخشنامه فروردین سال ۹۷ که در بند نخست آن بر «تأکید و دستور» رئیس جمهور وقت اشاره داشت، متضمن آن بود که از تاریخ ابلاغ، «کلیه پستهای سازمانی مصوب در دستگاههای اجرایی و واحدهای استانی آنها تحت عنوان "قائممقام"، به غیر از مواردی که مجوز ایجاد پست مربوطه به موجب قانون یا اساسنامه مصوب صادر شده باشد، حذف و استفاده از این عنوان در مکاتبات اداری مجاز نیست». استناد این بخشنامه به بندهای ج و د ماده ۲۹ قانون مدیریت خدمات کشوری بود که برمبنای آن سطوح عمودی مدیریتی در وزارتخانه حداکثر میبایست چهار سطح باشد و پست قائممقام بدون داشتن توجیه کافی به سطوح مدیریتی وزارتخانهها افزوده شده است.
هاشمی جوانترین معاون وزیر ارشاد و متولد نیمه دهه شصت است و پیش از این مسئولیت معاونت حقوقی، امور مجلس و استانهای وزارت ارشاد را برعهده داشت. در میان سوابق او حضورش در بنیاد فرهنگی خاتم و مدیریت مجموعه سرچشمه بیشتر در خاطر فعالان عرصههای فرهنگی کشور باقی مانده است اما آنچه بعد از ابلاغ این بخشنامه شکل گرفت، مقاومت دستگاههای اجرایی در حذف پست قائممقام از ساختار سازمانی خود بود، بهگونهای که استفاده از عنوان جانشین برای تبعیت ظاهری و در عین حال استفاده از ظرفیت قائممقامی در سطوح مختلف مدیریتهای اجرایی مرسوم شد و به عارضهای در برابر اجرای این بخشنامه بدل گشت. روزنامه شرق در یادداشتی به قلم محمدرضا دعایی در شماره ۳۴۸۴ پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۸ ضمن تقبیح مقاومت سازمانی شکلگرفته، بخشنامه مزبور را در راستای تحقق قانون خدمات کشوری خواند، مقاومت در برابر اجرای آن را موجب کاهش کارآمدی و قانونمداری دانست و استحصال درآمد با عنوان جانشین را به منزله کسب درآمد نامشروع نامید.
با وجود اصرار ساختاری بر اجرای بخشنامه، حذف پست قائممقام به دلیل تنوع و گستردگی فعالیت دستگاههای اجرایی بهویژه وزارتخانهها، نه تنها موجب چابکی سازمانی نمیشد بلکه وزرا را بیشتر درگیر روزمرگیهای سازمانی میساخت و فرصت تحول و پیگیری پیشرفت برنامهها را از ایشان میگرفت. همین مسأله باعث شد با آغاز به کار دولت سیزدهم مطالعه کارشناسی اصلاح این بخشنامه در دستور کار قرار گیرد.
براساس استدلال فوق و «با توجه به گستردگی وظایف و تعدد عضویت وزرا و رؤسای سازمانهای مستقلِ زیر نظر رئیسجمهور در شوراها و کمیسیونها و به منظور افزایش سرعت و دقت در ایفای امور محوله»، به آنها اجازه داده شد «بخشی از وظایف قابل واگذاری خود را به یکی از معاونان یا مقامات همتراز آنها با عنوان "جانشین" تفویض کنند». با امکان ایجاد شده از ابلاغ بخشنامه انتصاب جانشین، همه وزارتخانهها و دستگاههای مشمول میتوانند به نحو مقتضی از ظرفیت آن بهرهمند شوند. فرصتی که در برخی وزارتخانهها مورد استفاده قرار گرفته است و از ابتدای سال ۱۴۰۲ تاکنون، در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (۲۷ فروردین ماه) و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۲۰ اردیبهشت ماه) یکی از معاونین به عنوان جانشین معرفی شدهاند.
در این بین وزارتخانههای متولی فرهنگ نیز بایستهاست به منظور افزایش انسجام و یکپارچگی سازمانی، با تدوین شرح وظایف مشخص برای جانشین، اهتمام به پیگیری طرح تحول وزارتخانه خود و دولت سیزدهم را افزایش دهند، چرا که حوزههای فرهنگی به دلیل ماهیت کیفی فعالیت، نیازمند ممارست مشارکتی بیشتری میان مدیران، کارشناسان و ذینفعان است و به همین دلایل نقش جانشین در همکاری و پیشبرد امور بارزتر است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقش بسیطی در حوزههای فرهنگی، هنری و رسانهای کشور دارد و در دولت سیزدهم که داعیهدار استفاده از ظرفیت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است، جایگاه راهبردی آن در نیل به اهداف قوه اجرایی کشور برجستهتر است. علاوه بر نقش انکارناپذیر و کلیدی فرهنگ در تقویت سرمایههای اجتماعی که امروزه به شدت مورد هجمه قرار گرفته، برای استقرار نظام مستمر پیشرفت نیز، جامعه به برنامهریزی و پایش و اصلاح مؤثر در این حوزه نیازمند است.
از جمله سوابق اجرایی او میتوان به جانشینی بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء (عج)، مدیر عاملی مجموعه فرهنگی سرچشمه (یادمان شهدای هفتم تیر)، جانشین سازمان بسیج هنرمندان کشور، معاون توانمند سازی و امور استانهای سازمان هنری رسانهای اوج اشاره کرد با درک اهمیت فرهنگ تردیدی نیست که بازطراحی نظام اختیار و مسئولیت و کنترل مدیریت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متناسب با شرایط امروز کشور، از نگاه متولیان آن به ویژه شخص وزیر مخفی نمانده است و به نظر میرسد انتصاب سید محمد هاشمی به عنوان جانشین با این درایت صورت گرفته باشد. جانشین وزارتخانه براساس حکم وزیر مسئولیت «هدایت ستاد هماهنگی و پیشرفت محتوایی برنامههای تحول دولت مردمی»، «برنامه هفتم توسعه کشور»، «برنامه تحولی وزارتخانه»، «پیشبرد اجرای اولویتهای ابلاغی سال ۱۴۰۲»، «راهبری و فعالسازی گروههای اندیشهورز و راهبردی در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه» و «هدایت حوزه برنامهریزی راهبردی وزارتخانه» را بر عهده خواهد داشت.
سوال مهم این است که آیا سید محمد هاشمی گزینه مناسبی برای انجام وظایف ارجاع شده از سوی وزیر ارشاد هست؟ مرور سوابق و عملکرد او معیار مناسبی برای پاسخ به این پرسش است. آنگونه که در سایت وزارت ارشاد آمده، از جمله سوابق اجرایی او میتوان به جانشین بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء (عج)، مدیر عامل مجموعه فرهنگی سرچشمه (یادمان شهدای هفتم تیر)، جانشین سازمان بسیج هنرمندان کشور، معاون توانمندسازی و امور استانهای سازمان هنری رسانهای اوج اشاره کرد. هاشمی همچنین در مقطعی مسئول ستاد رسانهای روایت جهاد جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی قرارگاه بقیه الله الاعظم (عج) و عضو شورای طرح و برنامه بنیاد روایت فتح بوده است. عضویت در شورای راهبردی معاونت استانهای حوزه هنری کشور و عضو شورای مرکزی سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی کشور از دیگر سوابق او است. هاشمی جوانترین معاون وزیر ارشاد و متولد نیمه دهه شصت، پیش از این مسئولیت، معاونت حقوقی، امور مجلس و استانهای وزارت ارشاد را برعهده داشته است.
در میان سوابق او حضورش در بنیاد فرهنگی خاتم و مدیریت مجموعه سرچشمه بیشتر در خاطر فعالان عرصههای فرهنگی کشور باقی مانده است. تغییر در ساختار بنیاد سرچشمه و تبدیل آن به پاتوق برنامههای جبهه فرهنگی انقلاب موجب شد تا ضمن افزایش هماهنگی و همدلی، امکان حضور و پیگیری موضوعات فعالان جبهه در تهران تقویت شود.
رویکرد مدیریتی وی در آن مقطع بهجای تلاش بر برگزاری برنامههای مستقل با عنوان بنیاد سرچشمه، بسترسازی برای شکلگیری و برگزاری برنامههای بخشهای مختلف جبهه فرهنگی انقلاب و تقویت نقش قرارگاهی این مجموعه بود. نقشی که با وجود نیاز محسوس آن به دلیل بازتاب رسانهای محدودی که برای فرد و جایگاهش ایجاد میکند کمتر مورد توجه مدیران فرهنگی قرار میگیرد. انتخاب پر کردن خلاءهای ساختار مدیریت فرهنگی بهجای قرار گرفتن در پیشانی عملیات و معرفی فرهنگی، با توجه به آورده رسانهای کمتری که دارد، اغلب مطلوب به شمار نمیآید و انتخاب آن داوطلبان کمتری دارد. اگر چه در میانمدت محوریت درونگفتمانی فرد و مجموعه تحت مدیریت او را تقویت میکند.
حضور هاشمی در وزارت ارشاد نیز با همین شاخصه شخصیتی شناخته میشود. او به دلیل تجربه موفق سرچشمه و اعتماد وزیر ارشاد همین رویه را در مسئولیت معاونت مجلس و استانهای وزارتخانه در پیش گرفت و بر تحول سیاستها و بافت ادارات کل ارشاد استانها براساس راهبردهای وزارتخانه و دولت سیزدهم متمرکز شد. امکان حضور فعالان جبهه فرهنگی در بدنه استانی وزارت ارشاد که از اصلیترین زمینههای بروز خلاقیت فرهنگی هنری در سطح کشور است و میتواند منبع رشد نظام محاسباتی انقلاب اسلامی باشد، فرصتی است که وزارت ارشاد دولت سیزدهم با وکالت سیدمحمد هاشمی در انجام بدون هیاهوی آن موفق عمل کرده است. هاشمی همچنین در چالشهای میاندستگاهی و در تعامل با فعالان صنایع خلاق نظیر سکوهای تولید محتوای نمایشی در فضای مجازی، اگرچه مرزبندی محتوایی روشنی دارد اما نشان داده است که مسئولیتپذیری اجتماعیِ کنشگری در عرصه فرهنگ به عنوان پیششرط حضور در این عرصه نباید در هیجانات اجرایی فراموش شود و در عین حال ایجاد فضای رشد و صبر بر خطای غیرعمد تولیدکنندگان محصولات فرهنگی لازمه مدیریت این میدان است.
در روزهای گذشته، برخی رسانهها شایعه جابجایی وزیر ارشاد و حضور او در جایگاه دیگری در دولت سیزدهم را دلیل انتصاب هاشمی به جانشینی وزارتخانه مطرح کردند؛ لیکن به نظر میرسد این مزیت شخصیتی و مدیریتی هاشمی، او را از نظر وزیر ارشاد مناسب جانشینی در پیگیری راهبردهای تحولی وزارتخانه نموده است. فردی که بدون بازنمایی شخصی خود، تلاشش معطوف بر پیگیری مأموریتها توأم با پایبندی به آرمانهای جبهه انقلاب و مصالح اجتماعی است. حکم اخیر فرصتی است که درصورت تعهد و تقید هاشمی به رویههای مدیریتی پیشین، میتواند تأثیرگذار بر تعالی سازمانی وزارت ارشاد و هم امکانی برای تقویت جبهه فرهنگی انقلاب باشد.