یک پروژهشگر گفت: این نشانه خیلی هولناکی است که در بناهایی که در سمرقند می‌سازند شعر و ادبیات ما را می‌آورند، اما در اینجا، حتی در بنایی مانند حرم امام‌رضا (ع) اثری از شعر و ادبیات نیست.

به گزارش خبرگزاری مهر، بیست‌ویکمین نشست از سلسله‌نشست‌های زبان‌شناخت با موضوع «ارائه و بررسی کتیبه‌های فارسی در آناتولی و فرارود» و نمایش آثار و تصاویر و خواندن متن‌های مربوط به این کتیبه‌ها، توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری و با حضور محمدرضا محمدی نجات، پژوهشگر و مستندساز، محمدجعفر محمدزاده، رئیس شورای پاسداشت زبان فارسی در رادیو، دکتر سجاد صفار هرندی، رئیس پژوهشکده حوزه هنری، هادی بابایی فلاح، پژوهشگر هنر و استاد دانشگاه، و مهدی صالحی، مجری کارشناس این سلسله‌نشست‌ها، عصر روز دوشنبه ۱ خرداد در سالن طاهره صفارزاده در حوزه هنری برگزار شد.

مهدی صالحی، مجری‌کارشناس این سلسله‌نشست‌ها، ثبت و ضبط گستره حضور و فعالیت زبان فارسی در طول تاریخ را موضوع مهمی برای شناخت زبان فارسی عنوان کرد و گفت: بسیاری از جریان‌های سیاسی سعی می‌کنند این پیشینه را حذف و کشورهای مختلفی هم به‌دنبال تغییراتی در آن هستند. از نمونه این قبیل حرکات می‌توان به برداشتن کتیبه‌های فارسی از آرامگاه نظامی گنجوی و جایگزین‌کردن کتیبه‌های ترکی به جای آن‌ها اشاره کرد؛ ولی نظامی شاعری فارسی‌زبان است و به ترک‌سرایی شهره نیست. بنابراین اگر این خطوط تاریخی را حفظ کنیم، جلوی تاریخ سازی‌های جعلی گرفته می‌شود.

صالحی خاستگاه نظریه‌پردازی‌ها برای جعل تاریخ را به دوره ملت‌سازی‌های جدید نسبت داد و گفت: این قبیل نظریه‌ها در این دوره به قوم‌ها تحمیل شده و انتخاب خودشان نبوده است. از این رو مرور این کتیبه‌ها در کشورهای مختلف، نشان‌دهنده این است که آن نظریه‌سازی‌ها برای محو چنین سابقه‌ای بوده است.

وی ادامه داد: اندیشه وهابیت به‌طور خاص و به‌طور علنی مکان‌هایی تاریخی را در شهر مکه و مدینه حذف و تخریب کرده است؛ چراکه این اندیشه با ریشه‌داربودن ما مشکل دارد. صالحی در ادامه با اشاره به سفرهای پژوهشی محمدرضا محمدی نجات، پژوهشگر و مستندساز، به ترکیه برای شناسایی و ثبت و ضبط کتیبه‌های تاریخی فارسی، به استقبال از سخنان وی رفت.

قدیمی‌ترین کتیبه در شهر قونیه دل‌نوشته‌ای از یک معمار قدیمی ایرانی است

در ادامه محمدرضا محمدی نجات، پژوهشگر و مستندساز، در ادامه، کتیبه‌هایی به زبان فارسی را معرفی کرد که در سفرهایش به آناتولی و فرارود با آن‌ها مواجه شده است و گفت: قدیمی‌ترین آثاری که در حوزه آناتولی با آن‌ها مواجه شده‌ام، سنگ‌قبرهایی در قبرستان شهر «اخلاط» است که محل دفن کشتگان جنگ معروف «ملاذگرد» است. این سنگ قبرها بر قبر سربازان و افرادی است که در آن جنگ کشته شده‌اند، و پر از نقوش ایرانی و بعضی با اشعار فارسی است.

وی مستندنگاری این سنگ‌قبرها را بسیار ضروری و ارزشمند عنوان کرد و با اشاره به قدیمی‌ترین کتیبه‌ای که در شهر قونیه و مربوط به دوره سلجوقی است، گفت: این کتیبه دل‌نوشته‌ای از یک معمار قدیمی ایرانی است و بارها در موزه‌های کشورهای مختلف دست‌به‌دست شده است.

 این پژوهشگر در ادامه کتیبه‌ای دیگر را با ۸۰۰ سال قدمت معرفی کرد و گفت: این کتیبه مربوط به  دوره سلجوقیان روم است که بر سردر آرامگاه سلطان کیکاووس سلجوقی نصب شده است.

محمدی نجات درباره این کتیبه گفت: نقوش و خطوط در این کتیبه ایرانی است و محتوایش هم از ادبیات ارزشمند فارسی و شعری زیبا از حکیم سنایی غزنوی بر آن نقش شده است که می‌گوید: در جهان شاهان بسی بودند کز گردون‌ملک / ‏تیرشان پروین‌گسل بود و سنان جوزافگار / ‏بنگرید اکنون بنات‌النعش‌وار از دست مرگ / ‏نیزه‌هاشان شاخ‌شاخ و تیرهاشان پارپار / ‏می‌نبینید آن سفیهانی که ترکی کرده‌اند / ‏همچو چشم تنگ ترکان گور ایشان تنگ‌وتار

در ادامه محمدجعفر احمدزاده به روایت ناصرخسرو از سفر به شهر اخلاط سخن به میان آورد و گفت: ناصرخسرو هم درباره این شهر می‌گوید که مردم آن به سه زبان عربی و فارسی و ارمنی حرف می‌زنند که البته کردها هم در آنجا هستند.

بر مسجد سبز «بورسا» شعری از «سلمان ساوجی» نقش شده است

در ادامه، محمدرضا محمدی نجات با اشاره به تلاش‌های سلطان محمد چلبی در حمایت از هنر و هنرمندان گفت: پس از این حمایت‌ها، پای هنرمندان ایرانی به آناتولی بیشتر باز می‌شود و هنرهای معماری و کاشی‌کاری و خط و ادبیات فارسی را با خود به آنجا می‌برند.

این مستندساز ادامه داد: بر مسجد سبز «بورسا» شعری از «سلمان ساوجی» و همچنین شعرهایی از سعدی و نظامی گنجوی بر مقبره سلطان محمد چلبی نقش شده است.

وی در ادامه به کتیبه‌های مربوط به کاخ تیمور در شهر سبز اشاره کرد و گفت: شهر «سبز» یا «کَش» محل تولد تیمور است در ۸۰ کیلومتری سمرقند. کتیبه‌های این شهر هم به زبان فارسی است.

محمدی نجات، سپس به عظمت معماری دوره تیموری اشاره کرد و گفت: مسجد بی‌بی‌خانم از جمله آثار مهم معماری این شهر است. خطوط، چه در کتیبه‌های کاشی‌کاری‌شده و چه کتیبه‌های سنگی، صبغه‌ای کاملاً ایرانی دارند. اهالی شهر سبز بادیه‌نشین و صحراگرد بوده‌اند و هنر و هنرمند چندانی نداشته است. بنابراین رنگ‌ها و کاشی‌ها و مقرنس‌های این بناها ایرانی است و معمارانی از شهرهای اصفهان و کرمان و تبریز آن‌ها ساخته‌اند.

وی افزود: هنرهایی همچون نگارگری و معماری به‌شدت به سفارش‌دهنده و حمایت‌کننده نیازمند بوده است و بنا باید به سفارش والی هر ولایت یا سلطان ساخته می‌شد. در آن دوره به معماران به عنوان هنرمند نگاه نمی‌کردند؛ اما خطاطان را برخلاف هنرمندان دیگر هنرها، همیشه در زمره هنرمندان برشمرده‌اند.

در ادامه محمدزاده با اشاره به اینکه کتیبه برای ماندن است، به انتقاد از غفلت‌ها در خصوص حفظ و نگهداری و ثبت و ضبط کتیبه‌ها پرداخت.

کتیبه‌ها باید ثبت و ضبط شوند

همچنین در ادامه هادی بابایی، پژوهشگر حوزه هنرهای تجسمی گفت: کتیبه‌ها باید ثبت و ضبط شوند و از آن‌ها عکس گرفته شود و با کاغذ گلاسه در قالب کتاب منتشر شوند. به‌عنوان نمونه کتیبه‌های بسیاری در مرقد مطهر امام‌رضا (ع) موجود است که از لحاظ پیچیدگی و رمزگونگی خیلی ارزشمندند؛ اما حتی اجازه عکس‌گرفتن از آنها را نمی‌دهند. درصورتی‌که باید به سرعت عمل کرد و از آن‌ها عکس گرفت و در قالب کتاب آن‌ها را منتشر کرد.

در ادامه سجاد صفار هرندی، دکترای جامعه‌شناسی و مدیر پژوهشگاه حوزه هنری انقلاب اسلامی، هم که از حاضران در نشست بود، به اهمیت این کتیبه‌ها و نسخ از لحاظ تمدنی اشاره کرد و گفت: پرداختن به این آثار، نوعی نشانه‌گذاری‌کردن و بازیابی‌کردن هویت و موجودیتی است که به مرزها و حدود ناسیونالیستی پوزخند می‌زند.

وی ادامه داد: وقتی که معمار تبریزی، ذیل مدیریت حکومت مغولی، شعر فارسی را بر در بنای اسلامی حکاکی می‌کند، بسیار معنادار است و دلالت بر موقعیت امروز زبان فارسی در جهان اسلام دارد. در واقع، چنین کاری، پررنگ‌تر از یک کار میراثی است و به معنای متعالی کلمه، ماجرایی سیاسی است. دکتر صفارهرندی در پایان سخنانش گفت: امیدوارم که با تکمیل‌کردن این کارها و انتشارشان، اتفاقی مثبت و بزرگ نه‌تنها در عرصه علمی و فرهنگی ما بلکه در حوزه فرهنگی ایران و اسلام پدید آید.

در ادامه این نشست، مهدی صالحی با اشاره به اینکه حکومت‌ها در دوره‌هایی تلاش کرده‌اند خود را با معماری و فلسفه و ادبیات شاخص کنند و آثاری ماندگار از خود به جا بگذارند گفت: به نظر می‌رسد که در دوره معاصر آن‌چنان‌که شایسته است این آثار را نشناخته‌ایم و حتی نفی کرده‌ایم.

نادیده‌گرفتن زبان و خط و ادبیات فارسی در هویت بصری شهری

صالحی بر لزوم ریشه‌دار بودن و اصیل‌بودن هویت بصری شهرها تأکید کرد و گفت: با بازیابی و بازخوانی سنت است که می‌توان توقع شکل‌گیری اتفاقی را داشت، درحالی‌که هویت بصری ما ملهم از بعضی شرکت‌های خارجی مانند گوگل است. باید تدبیری کرد و چندین مجموعه راه انداخت تا این هویت‌های بصری ریشه‌دار را بسازند.

وی با رویکردی انتقادی گفت: خط و زبان فارسی از معماری اسلامی حذف شده است و در بناهای معماری دوره ما، خط فارسی محو است و اثری از شعر و ادبیاتمان نیست و فقط نقش‌ونگارها باقی مانده است. کار به جایی رسیده که بنرهایی مقطعی و تولیدی می‌گذارند تا این خلأ را پر کنند.

صالحی ادامه داد: این نشانه خیلی هولناکی است که در بناهایی که در سمرقند می‌سازند شعر و ادبیات ما را می‌آورند، اما در اینجا، حتی در بنایی مانند حرم امام‌رضا (ع) اثری از شعر و ادبیات نیست. دست‌کم مرکز معماری حوزه هنری و دانشگاه سوره باید فکری برای استفاده از خطوط و ادب فارسی در بناها بکنند.

در پایان، محمدزاده پرداخت به خط و زبان را بدون تردید یک کار حاکمیتی تلقی کرد و گفت: حاکمیت‌ها در طول تاریخ باعث محفوظ‌ماندن این کتیبه‌ها شده‌اند و ما هم در قانون اساسی‌مان داریم که اسناد و مکاتبات باید با خط فارسی باشند. اما متأسفانه در بناهای معروف همین تهران مثل برج میلاد و برج آزادی اثری از خط فارسی نیست.

سلسله‌نشست‌های «زبان‌شناخت» در حوزه هنری واقع در خیابان سمیه، نرسیده به حافظ، روبه‌روی کوچه پورموسی برگزار می‌شود و عموم علاقه‌مندان و پژوهشگران می‌توانند در این نشست‌ها حضور یابند.