داوری در دهه اول انقلاب کاملاً یک نگاه سیاسی داشت و این سیاست را اراده گرایی تعریف می‌کرد و در دوره متاخر بحث‌های وی بیشتر رویکرد هستی شناختی پیدا کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، روحانی در نشست «داوری» که به مناسبت نودمین سال روز تولد دکتر داوری اردکانی از سوی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد اظهار داشت: مارتین هایدگر در بند آخر کتاب هستی زمان به جای روش از کلمه راه استفاده می‌کند و حتی از واژه اثر هم برای آثار خود بهره نمی‌برد. اندیشیدن یک ماجراجویی است ماجراجویی که حد یقف ندارد.

وی افزود: بهتر است برای اتلاق واژه فیلسوف برای داوری از واژه تفکر برای ایشان استفاده شود چرا که تفکر یک ویژگی در راه بودن را دارد درحالی که فلسفه چنین معنایی را ندارد. بنابراین تفکر داوری به معنای در راه بودن است که در گذر زمان دچار تتور و دگر دیسی می‌شود. آیا این گردیدن و شدن به معنای باری به هر جهت است؟ اصلاً چنین نیست. داوری متفکری است که به بنیاد فکری باور دارد ایده اصلی ایشان در باب مواجه با جهان غرب و فلسفه غربی است.

این پژوهشگر و محقق با بیان اینکه اندیشه داوری را می‌توان به دو مرحله متقدم و متاخر تقسیم کرد گفت: داوری متقدم داوری است که از آثار هایدگر برای پردازش افکار خویش بهره می‌گیرد و این به معنای مقلد بودن نیست بلکه خوانشی به معنای از خود کننده است. اگر هایدگر می‌آید کانت را در خدمت پروژه فکری خود می‌گیرد داوری هم در زمان خود چنین می‌کند تا جایی که داوری بسیار خط کشیده شده صحبت می‌کند و می‌گوید باید به جنگ عالم غرب رفت تا عالم دیگری را جایگزین غرب کنیم. اگر داوری در یک مواجهه اراده گرایانه به جنگ می‌رود این سوال مطرح می‌شود آیا او گرفتار غرب می‌شود؟ داوری را نمی‌توان به ساکریب تویز محکوم کرد.

آقای روحانی ادامه داد: نکته بعدی که مطرح است آیا داوری اندیشه اش در دوره متقدم به صورت آنی متولد می‌شود یا به اصطلاح دیگر اندیشه‌ای است که در خلأ متولد می‌شود؟ اصلاً چنین نیست اندیشه داوری در دوره متقدم فرزند زمان و زمانه خودش است. در اوایل انقلاب اسلامی که گفتمان انقلابی است دیدگاه داوری متأثر از زمانه خود دیدگاهی اراده گرایانه است بر همین اساس سعی می‌کند با همین دیدگاه بر جهان غرب فائق آید.

وی افزود: داوری در دوره متاخر نیز اندیشه اش تحت زمانه خود بود تا جایی که در دوره سازندگی و اصلاحات داوری از فضای دوره متقدم فاصله گرفته و در فضای دوره متاخر قرار می‌گیرد در این دوره بیشتر مواجهه منتظرانه است. اندیشه و منظومه داوری در این دوره دچار تتور و دگر دیسی می‌شود. اگر داوری در دوره متقدم غرب را تجسم دیو سیرت می بیند اما در دوره سازندگی و اصلاحات لحنش نسبت به غرب ملایم‌تر می‌شود و دیگر مواجهه انتقادی ندارد.

این پژوهشگر و محقق در پایان خاطرنشان کرد: در نهایت این اتهام که داوری از سیاست دور بوده است باید گفت این اتهام کاذب بوده و اندیشه‌های او متأثر از سیاست است. داوری در دهه اول انقلاب کاملاً یک نگاه سیاسی داشت و این سیاست را اراده گرایی تعریف می‌کرد و در دوره متاخر بحث‌های وی بیشتر رویکرد هستی شناختی دارد. شاید یک متفکر بدون اینکه خودش متوجه باشد تابع زمانه باشد و داوری نیز چنین بود.