به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا هدایتی در دومین روز از نشست «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در تالار تمدن این پژوهشگاه آغاز به کار کرد، گفت: زندگی انسان با همه روابط و مناسبات و اشیا پیرامونش شکل میگیرد. اما در همه اینها تمام نمیشود.
وی افزود: چیزی غیر از این کثرات وجود دارد آنها را برای انسان معنادار میکند و وحدت و نظم میبخشد و انسان با آن در جهان حاضر میشود و در آن سکنا میگزیند اما آن چیز به امر بیرونی از زندگی و ناچیزی در کنار بقیه اشیا و روابط است.
هدایتی تاکید کرد: در آرای داوری تفکر چنین شأن و مقامی دارد بنای شهر ما و آبادانی جهان با تفکر صورت گرفته است پس بدون تفکر زندگی و سیاست به خطر میافتد و سامان امور از هم میپاشد تفکر فلسفی با پرسش از هستی آغاز میشود هستی انضمامی ترین و مبناییترین و نزدیک ترین چیز به انسان است لذا پرسش فلسفه پرسشی عادی از جنس پرسشهای معمولی روزمره نیست پرسش از هستی زندگی را به تعلیق در میآورد و به خطر میاندازد اما انسان با طرح این پرسش است که موقعیت خود را به یاد میآورد و در جهان میایستد و از تن دادن به بیهودگی و پراکندگی روزمره میگریزد یافت و طرح این پرسش کار فلسفه نمیتواند پرسشی شخصی و دلبخواهی باشد.
وی افزود: داوری به دنبال طرح این پرسش است که به سراغ فلسفه فارابی میرود. فلسفه فارابی در تاریخ ما نمایانگر یک رخداد است ما در وجود آرای فارابی در تلاشیم تا معنای این رخداد و کشاکشی را که فارابی در نقطه تأسیس فلسفه اسلامی با آن روبه و است دریابیم و در این تلاش و پرسش فلسفی امروز ما نزدیک شویم فارابی در نقطه تأسیس فلسفه اسلامی متوجه میشود انسانی که با اسلام به ظهور رسیده زندگی و سیاستش جز با فلسفه شکل پیدا نمیکند و دوام نمییابد بر همین اساس است که فلسفه فارابی آغاز تلاشی پرتنش برای تحقق فلسفه اسلامی است.
هدایتی ادامه داد: در فلسفه زمانی که با متفکران و متون کلاسیک فلسفی روبه رو میشویم از لحن و نحوه متفکر میتوان آموخت و فیلسوفان مؤسس که در نقطه اساسی تاریخ فلسفه قرار گرفته، اهمیت بیشتری پیدا میکند. افلاطون بیش از آنکه در نظریات خود قابل دسترسی باشد در لحن و بیان افلاطون است که میتوان با آن هم سخن شد آثار داوری نیز که به عنوان متفکر امروز میخوانیم به سادگی اسم و نظریه پیدا نمیکنیم لحن دکتر داوری آن چیزی که در کار او اهمیت دارد لحن داوری است که متفاوت از چیزی است که در فلسفه مرسوم است. لحن ایشان بیش از محتوای آثارش درس آموز است و این مساله به گفتار نزدیک میشود و نزدیک شدن لحن به گفتار توجه به انسان امروز است که امروز زندگی میکند.
وی تصریح کرد: این نحوه پرداختن و کار فلسفی کردن برای یک استاد فلسفه کار شجاعانه است و در ذات فلسفه این شجاعت را میطلبد گویا فیلسوف در ذات حقیقت در گفتوگو با زمان قمار میکند و میپذیرد که با زمان و الزام جهان طرح مساله و پرسش کند و ما این را از داوری میپذیریم شجاعت در خطر کردن طرح مساله، خصوصیت دکتر رضا داوری است.