بادامچی در نشست «داوری» در ترازوی داوری گفت: از نظر داوری که بر اساس فلسفه فارابی مطرح کرده «فرهنگ» بدون فلسفه از نشانگان زوال تمدنی است.

به گزارش خبرنگار مهر، محمد حسین بادامچی در دومین روز از نشست «داوری» در ترازوی داوری که به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صبح امروز هفتم خرداد ماه در تالار تمدن این پژوهشگاه آغاز به کار کرد، گفت: فارابی مهم‌ترین فیلسوف سیاسی مسلمان و سطح فکری او پیشرفته‌تر از وضع کنونی است و کتاب «فارابی» رضا داوری اردکانی به احتمال مهمترین خوانش معاصری که از فارابی به زبان فارسی تألیف شده است.

وی ادامه داد: بنظر من فارابی اصلش تأسیس سیاست عقلی بود و توفیقی بود که فارابی پیدا کرد اما همین سیاست عقلی موضوعی است که در حال حاضر وجود ندارد و از فقدان آن رنج می بریم. فارابی زمانی است که از هسته جهان انسانی خارج شده است.

بادامچی افزود: فلسفه سیاسی فارابی بر روی دو گسل بنا شده است. «نزاع فلسفه با دین» و «نزاع فلسفه با سیاست» که به آن کمتر توجه داشتیم این دو گسل هستند.

این پژوهشگر اظهار داشت: با این حال این کتاب بیش از آنکه در دفاع از فلسفه سیاسی باشد ادعانامه ای عرفانی علیه فلسفه سیاسی است با وام گرفتن دوگانه بنیادین «زندگی نظری» و «زندگی عملی از هانا آرنت کتاب فارابی داوری اردکانی را می‌توان تلاشی عذرخواهانه برای جبران توجه فارابی به عمل و بازگرداندن فلسفه سیاسی متقدم اسلامی به دامان متافیزیک نظری متأخر اسلامی قلمداد کرد.

بادامچی ادامه داد: داوری اردکانی به تأسی از اشتراوس معتقد به تضاد فلسفه و سیاست است و حوزه متناقض «فلسفه «سیاسی» را تنها از حیث نسبت آن با پنهان نگاری یا به تعبیر بهتر تقیه فیلسوف در جامعه پرخطر دینی می‌تواند توجیه کند، اما درعین حال بر خلاف اشتراوس به نزاع آتن و اورشلیم قائل نیست؛ نمی‌تواند برتری فلسفه بر و فلسفه اسلامی را در مسیر دینی شدن می‌خواند.

وی با طرح این پرسش که چرا در تمدنی که به تعبیر داوری در آتن است توجه به عقل شده است؟، افزود: داوری به این موضوع پاسخ نمی‌دهد و تلاش می‌کند صورت مساله را تحلیل کندو بنابر در روایتی در داوری مواجهیم که همان روایت دینی شدن فلسفه در تمدن اسلامی است. تفسیری که داوری از آن دارد به آن افتخار می‌کند و به ذات شرقی آن اشاره می‌کند.