به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری سریال «گیلدخت» به کارگردانی مجید اسماعیلی و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی امروز دوشنبه هشتم خرداد در اداره کل روابط عمومی صداوسیما برگزار شد.
مجید آسودگان نویسنده سریال در سخنانی عنوان کرد: این را من میشنیدم که مردم میگفتند ما مدتها بود تلویزیون نمیدیدم و این کار را دیدند. قسمت اولش البته ضعف است و امیدوارم سریالهای فاخر و جذابی ساخته شود که مردم آنها را ببینند.
در آن دوران زنان پیشرویی داشتیم
وی درباره قصه نیز گفت: مهر ۹۲ طرح داستانیاش نوشته شد. هدف ما هم قصه گویی بود. تیم پژوهش قدری داشتیم. از نکات دیگر این بود که خواستیم درام الیزابتی داشته باشیم و فکر کنم این بخش یعنی رنگ و لعاب هم مورد توجه مخاطب قرار گرفته است. وقتی آن مقطع زمانی را میخوانیم زنان پیشرویی زیادی داشتهایم. من هم اینجا انتخاب دیگری نداشتم و باید سمت چنین زن پیشرویی میرفتم.
رضا اکبرپور بازیگر سریال در سخن کوتاهی گفت: حضور در این سریال برای من یک دانشگاه بازیگری بود.
میترا رفیع بازیگر نقش اصلی سریال درباره این مجموعه بیان کرد: مولفان و سازندگان گیلدخت به بازیگران جوان و ناشناخته اعتماد کردند. ما بررسی شدیم و از طرف این عزیزان انکار نشدیم. خوب است که جوانان را انکار نکنیم. این شجاعت است که ریسک کنید و اعتماد کنید.
پربینندهترین سریالهای نمایش خانگی میتواند چهار یا پنج میلیون مخاطب داشته باشد
محمدرضا شفیعی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر درباره اینکه چرا کمتر درباره سریالی که چند سال برای آن زحمت کشیده شده است در فضای رسانهای و مجازی سخن گفته میشود، بیان کرد: یک پز رسانهای وجود دارد وقتی اثری در تلویزیون پخش میشود نوعی گارد نسبت به آن شکل میگیرد.
وی ادامه داد: جریان رسانهای کشور برخی نگاهشان به کار هنری نیست. پربینندهترین سریالهای نمایش خانگی میتواند چهار یا پنج میلیون مخاطب داشته باشد اما آماری که سازمان به ما میدهد به این معناست که همین سریال حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون بیننده داشته است.
شفیعی تصریح کرد: ما سریال از جنسی که میسازیم مخاطب عموم برایمان مهم است گاهی از خواسته هنری خود به نفع مردم کوتاه میآییم. من سالها پیش سریالی فاصلهها را داشتم و شاید برخی شخصیتهای اصلی را دوست نداشتم اما دیدم مردم همان شخصیتها را دوست دارند.
این تهیه کننده یادآور شد: ما الان در جنگ به تمام معنای رسانهای هستیم. جنگ رسانهای بخش زیادی مربوط به کانون خانواده است. تعارف نداریم سریالهایی که بخشی را در داخل و بخشی در خارج میسازند و برخی از اصول انسانی و ایرانی ما را زیر سوال میبرد. ما موظفیم سریالی بسازیم که هم جذاب باشد و هم براساس خاستگاه اعتقادی و دینی ما باشد.
در چارچوب کار کردن سخت است
وی اضافه کرد: برخی از دوستان از هر کاری میخواهند استفاده میکنند ولی دیده نمیشوند. اما در «چارچوب» کار کردن و فیلم و سریال ساختن و با نگاه به مفاهیمی که اعتقاد ماست انجام دهید سخت است. جریان روشنفکری و رسانهای به آن معنا حتماً خاستگاه ما نیست و نیازی به آن جریان نداریم.
شفیعی درباره مدل پخش هفتگی سریال و اینکه کمک کرد بهتر دیده شود یا خیر گفت: اولین بار از آقای جبلی که این مدل هفتگی را شنیدم نگرانی داشتم. خواهشم این بود که فقط یک بار و محصور به جمعهها نشود و خواستم دو نوبت باشد که پذیرفتند. بعد از «مختارنامه» و «یوسف پیامبر» سالها بود که از این مدل پخش سریال استفاده نمیشد اما نگرانی من بعد از چند هفته رفع شد. مردم سریال خوب را پیدا میکنند و میبینند. چه در تلویزیون باشد و چه در جریانهای رسانهای دیگر هم باشد میبینند.
مجید آسودگان نویسنده سریال در سخنانی درباره اینکه چقدر انتقادات به سریال را درست میداند، تصریح کرد: خود من هم انتقاداتی به کار دارم با اینکه در پروژه حضور داشتم اما با آدمهای مختلفی آن را دیدم و نقدهایی هم دارم. درباره طولانی بودن قبول دارم برخی جاها ریتم افتاد اما این اتفاق در همه سریالهای طولانی کمی طبیعی است. برخی به من برمیگردد و برخی به مشکلات به اجرا برمیگشت. الان بعد از شصت قسمت که بخواهیم تحلیل کنیم گافهای بزرگی نبود. آمار ۳۵ میلیون که آقای شفیعی داد خیلی زیاد است و به نظرم اتفاق خوبی است.
مجید اسماعیلی کارگردان نیز گفت: من قبول ندارم باگ های داستان خیلی بزرگ بود. ما ۴۶ قسمت فیلمنامه داریم و در پخش به ۶۰ قسمت تبدیل شد از طرفی به یک عیب تبدیل شد. واقعاً در بارندگی و سختیهای که داشتیم در پانصد جلسه یک صحنه هم اگر نقطه ضعف بوده است، پیش میآید. بازیگر نقش اسماعیل یک بار از اسب افتاد مهره کمر او آسیب دید. ما یکی از بازیگران را بعد از افتادن از اسب مدتی نداشتیم و شاید باعث شد در داستان هم قصه تغییراتی داشته باشد.
چالشهای تولید سریال
وی اضافه کرد: من اصلاً نمیگویم گیلدخت ایراد ندارد ولی میگویم هیچکس برای سریال کم نگذاشت. ما در دوره کرونا کار میکردیم. شاید ۴۵ روز فقط کار را تعطیل کردیم. یک آتش سوزی مهیب داشتیم که بخشی از لوکیشن ما از دست رفت. به انتقادها واقف هستیم اما همه خودمان را گذاشتیم. ما از بدلکار خیلی کم استفاده کردیم. گلنار خودش سوار بر اسب به تاخت میرود.
اسودگان در ادامه درباره بازه ده ساله نگارش سریال عنوان کرد: سال ۹۳ تا ۹۵ نسخه اولیه فیلمنامه نوشته شد که در دوره آقای سرافراز بود و بعد به مرکز گسترش فیلمنامه نویسی رفت اما این مرکز منحل شد. به دلیل پرهزینه بودن سریال، دو سال هم طرح، متوقف شد و درنهایت از ۹۷ با آقای شفیعی مذاکراتی داشتیم و قرار شد بازنویسی کنیم و تازه اوایل سال ۹۸ تیم اضافه شد.
شفیعی درباره ساخت سریال در بخش برون مرزی نیز گفت: معاونت برون مرزی سیما یک مرکز فیلم و سریال دارد که تولیداتی هم دارد. ما در گیل دخت آموزههایی داریم از تاریخ گرفته تا لباس و اینها که برای دنیا جذاب است. جذب توریسم در دنیا براساس معماری زیبا، جنگلها و قابها و… رخ میدهد و ما هم این نکات را در سریال داشتیم.
اسودگان درباره دلیل ساخت چندین سریال در دوره قاجار بیان کرد: دلایل مختلفی دارد اما شاید به این دلیل است که قاجار نه آنقدر دور است که چیزی نداشته باشیم از عکس، لباس، و حتی لوکیشن و نه آنقدر نزدیک است که تکراری شده باشد.