رئیس دانشگاه تهران گفت: انتساب ناکارآمدی‌ها به گفتمان انقلاب اسلامی ناشی از غرض‌ورزی یا ناآگاهی از نقش کارکردها و ساختارهاست.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از دانشگاه تهران، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در همایش «انقلاب اسلامی و جامعه معاصر؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» که در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران برگزار شد، گفت: امروز برخی مغرضان به صورت آگاهانه و برخی نیز ناآگاهانه با مشاهده مشکلات اقتصادی در کشور، این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا انقلاب اسلامی کارآمدی خود را از دست داده است؟ اینکه عده‌ای، برخی ناکارآمدی‌ها را به انقلاب اسلامی نسبت می‌دهند، ناشی از عدم تفکیک بین دو مقوله «کارکرد» و «ساختار» است. عده‌ای هم با دستاویز قرار دادن مشکلات اقتصادی، می‌گویند گفتمان انقلاب اسلامی نیاز به اصلاح دارد؛ این هم از غرض یا عدم شناخت کافی این افراد از گفتمان انقلاب اسلامی است؛ چون این گفتمان قابل تغییر نیست و تاریخ مصرف ندارد، چراکه با فطرت بشری سرشته شده است.

استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در خصوص الزامات قضاوت درباره کارآمدی نظام سیاسی در ایران اسلامی، به قواعد رایج در علم مدیریت اشاره کرد و اظهار داشت: در بحث‌های مدیریتی وقتی صحبت از کارآمدی نهادها و سازمان‌ها می‌شود، لازم است دو مقوله «کارکردها» و «ساختارها» را از یکدیگر تفکیک کنیم. کارکردها ناظر بر عناصری هستند که مأموریت یک سازمان، نهاد، کشور یا نظام را در قالب یک سری مولفه‌ها پیگیری می‌کنند. برای تحقق این کارکردها، ساختارها شکل می‌گیرند و قوانین، مقررات و ضوابطی تعیین و نهادسازی‌هایی صورت می‌گیرد تا کارکردها در بستر آنها محقق شود.

وی توضیح داد: شعارهای انقلاب اسلامی همچون آزادی، استقلال، عدالت، معنویت، عقلانیت و برادری با فطرت بشری آمیخته‌اند و دارای ارزش همیشگی هستند. این شعارها به دنبال محقق کردن معنویت‌گرایی و حاکمیت ارزش‌های الهی بوده و تمام‌شدنی نیستند. با پیروزی انقلاب اسلامی، ساختارهایی را در کشور ایجاد کرده‌ایم تا این شعارها را محقق کنند که ممکن است این ساختارها ناکارآمد باشند و در طول زمان کارآمدی خود را از دست داده باشند. لذا برخی ناکارآمدی‌های عناصر ساختاری را نباید به کارکردهای انقلاب اسلامی نسبت دهیم. بنابراین دو مقوله «کارکرد» و «ساختار» را باید از هم تفکیک کنیم و آنچه اصالت دارد شعارها و کارکردهای انقلاب اسلامی است.

استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با بیان اینکه در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، کارکرد انقلاب اسلامی به خوبی تبیین شده است؛ گفت: منظور از مضمون تصحیح خطاها و اشتباهات که در بیانیه گام دوم آمده است، تجدیدنظر در شعارها نیست بلکه اصلاح در روش‌ها و ساختارها است. متأسفانه در برخی موارد، نمونه‌هایی سراغ داریم که ساختارها تقدس پیدا کرده‌اند و به اشتباه جای اصالت کارکردها را گرفته‌اند و این تصور نادرست را ایجاد نموده‌اند که اگر این عناصر ساختاری تغییر پیدا کنند به اصل مأموریت و رسالت انقلاب اسلامی خدشه وارد خواهد شد.

مقیمی خاطرنشان کرد: برخی ساختارها در برخی دوره‌های زمانی مختلف کارکرد خاص خود را داشته‌اند و دلیلی ندارد که همیشه برای تحقق مأموریت‌ها دست‌نخورده باقی بمانند. مطالعات در حوزه مدیریت شرکت‌ها نشان می‌دهد که برخی شرکت‌ها که به توفیقاتی دست پیدا کرده‌اند، فکر می‌کنند این سبک و روش در همه ادوار جواب می‌دهد و باید روش‌های موفق گذشته را تثبیت کنند؛ که این یک عارضه است. وقتی این عارضه را در سطح ملی و انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار می‌دهیم، نتیجه‌اش در این موضوع نمودار می‌شود که گاهی اوقات به برخی ساختارها تقدس می‌دهیم و آنها را به کارکردهای انقلاب اسلامی گره می‌زنیم و به آنها اصالت می‌بخشیم. به خاطر این رویکرد و تصور اشتباه، برخی فرصت‌طلبانه و یا به خاطر جهل به موضوع، مشکلات و ناکارآمدی‌ها را به اصل گفتمان انقلاب اسلامی نسبت می‌دهند.

استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در بخش دوم سخنانش که به تبیین چرایی ضرورت بردباری در برابر مشکلات اقتصادی جاری کشور و امیدواری نسبت به آینده اختصاص داشت، گفت: سازمان‌ها سه هدف عمده بقا، سودآوری و رشد را دنبال می‌کنند که اینها قابلیت تعمیم به انقلاب اسلامی به عنوان یک سازمان و نهاد معظم را دارند و می‌توانیم از آن به عنوان یک استعاره استفاده کنیم. سازمان‌ها برای تحقق این اهداف سه گانه در محیط رقابتی که به لبه رقابتی هم تعبیر می‌شود، دائماً سعی می‌کنند گوی سبقت را بربایند و بر رقبا در بازار فائق آیند. مشابه این رقابت‌ها در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی نیز وجود دارد و چه بسا گاهی این رقابت‌ها در عرصه سیاسی شدت بیشتری دارد و تبدیل به دشمنی می‌شود. جمهوری اسلامی در مرحله بقا با دشمنی‌های مکرر مواجه بوده است. جنگ تحمیلی نقطه اوج دشمنی‌ها بود و همه رقبای سیاسی و اجتماعی ما دست به دست هم داده بودند که موجودیت نظام اسلامی را ناپدید کنند. لذا انقلاب اسلامی در آن مقطع ناچار بود که ساختارهایش را متناسب با هدف بقا شکل دهد و مهمترین هدف ما این بود که بتوانیم انقلاب اسلامی را حفظ کنیم.

مقیمی ادامه داد: در مرحله بعد از جنگ، همانند مرحله سودآوری در چرخه بلوغ شرکت‌ها، بحث انتفاع و بهره‌برداری از انقلاب اسلامی و اینکه انقلاب اسلامی در راستای شعارهای خود، رفاه و آسایش مردم را در دستور کار خود قرار دهد، برجسته شد. امروز نیز انقلاب اسلامی در مرحله تکاملی رشد قرار گرفته است و این مرحله الزامات متفاوتی را نسبت به دوره بقا و انتفاع می‌طلبد. اینکه ضعف‌های مدیریتی وجود داشته و دارد و باید در جهت اصلاح آنها اقدام عاجل صورت بگیرد، شکی وجود ندارد، ولی این طور نیست که مدیران و سیاستگذاران در بن‌بست قرار داشته باشند و ندانند چه اقداماتی باید صورت گیرد تا مشکلات حل شود. همانگونه که شرکت‌های موفق برای ورود از مرحله بقا و سودآوری به مرحله رشد، بجای توزیع سود شرکت بین سهامداران، بخش عمده را صرف سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و رشد شرکت می‌کنند تا دستاوردهای مهم‌تر و گسترده‌تری نصیب شرکت و سهامداران خود کنند؛ مدیران در عرصه ملی برای حرکت از یک مرحله تکاملی انقلاب به مرحله دیگر، بایستی برای کسب دستاوردهای بلندمدت و پایدار، از برخی انتفاعات کوتاه‌مدت صرف‌نظر کنند و حتی برخی ریسک‌ها و مخاطرات مرتبط با بقا را بپذیرند تا از رقبا پیشی گرفته و وضعیت کشور را در عرصه بین‌المللی تثبیت کنند. بنابراین بخشی از جامعه ما این آمادگی ذهنی را به خوبی پیدا نکرده است که در مرحله‌ای از انقلاب اسلامی هستیم که نگاه ما صرفاً نباید انتفاع کوتاه‌مدت از انقلاب باشد و برای بهره‌مندی و انتفاع همیشگی از انقلاب در این شرایط رقابتی و دشمنی، ضروری است که جهت تثبیت انقلاب اسلامی و استمرار بقا و انتفاع از آن و دستیابی به رشد و بلوغ، اقدامات اساسی صورت پذیرد.

وی توضیح داد: نگاه به انتفاع ناظر بر نگاه کوتاه‌مدت است اما نگاه بلندمدت که رشد را مدنظر قرار می‌دهد، می‌خواهد سهم خود را از عرصه بین‌المللی افزایش دهد. در مرحله انتقالی باید یک مقدار از نگاه انتفاعی صرف چشم‌پوشی کنیم. هیچ ملتی بدون اینکه سختی‌های این دوره انتقالی را تحمل کند، مردمش را به جایی نرسانده است. به عنوان مثال ژاپن و کره جنوبی و مالزی دوره گذار را با ویژگی‌های خاص خودش سپری کرده‌اند و مردمان‌شان دوران سختی را پشت سر گذاشته‌اند. اینکه فقط انتظار داشته باشیم انقلاب در مرحله رشد هم انتفاع بی حد و حصر برای مردم در پی داشته باشد، متناسب با مصلحت کشور برای دوره رشد نیست.

رئیس دانشگاه تهران در زمینه شرایط دوران انتقالی و راه حل برای مدیریت این شرایط، بیان کرد: در سیاست‌ها، مدیران در یک دوگانگی گیر می‌کنند و دچار پارادوکس تصمیم‌گیری هستند و بین بقا و انتفاع و رشد نمی‌توانند تعادل مناسبی ایجاد کنند و در پاسخ به اینکه آیا می‌شود در دوران انتقالی، انتفاع را به حداقل رساند، با تردید روبرو هستند. به نظر می‌رسد مکانیسم مدیریتی «دوسوتوانی» می‌تواند این پارادوکس‌ها و تعارضات را مدیریت کند. یعنی اینکه یک نهاد یا یک مدیر بتواند همزمان از مکانیسم‌های مختلف برای مدیریت موضوعاتی که ذاتاً با هم متناقض هستند، استفاده کند. به عبارت دیگر، هنر مدیران باید این باشد که در مسیر رشد و بالندگی کشور، همزمان با بقای انقلاب اسلامی و انتفاع و بهره‌مندی از دستاوردهای انقلاب اسلامی، کام مردم را شیرین کند.

وی خاطرنشان کرد: ما در دوره‌ای به سر می‌بریم که رقابت‌ها بسیار شکننده و بسیار قوی هستند و در لبه رقابتی در حال حرکت هستیم. یک اشتباه کوچک باعث می‌شود که یک نهاد و سازمان و حتی یک کشور از دور رقابت خارج شود. باید از فرصت‌ها بهره‌برداری کنیم و با برگزاری جلسات علمی مانند همایش بین‌المللی «انقلاب اسلامی و جامعه معاصر؛ فرصت‌ها و چالش‌ها» بستر هم‌اندیشی برای یافتن سازوکارهای رشد را فراهم کنیم و گام‌هایمان را به گونه‌ای برداریم تا ضمن تضمین بقای اسلامی و انتفاع جامعه از دستاوردهای ارزشمند انقلابی اسلامی، رشد و تکامل انقلاب اسلامی متناسب با بیانیه گام دوم با موفقیت محقق شود و زمینه برای ظهور حضرت ولی‌عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف فراهم گردد.