به گزارش خبرگزاری مهر، محمد نصرتی، کارشناس ژئومورفولوژی و آمایش محیط در یادداشتی اظهارداشت: همانطور که طالبان بخشی از واقعیت موجود در افغانستان است، حقآبه ایران از رود هیرمند هم بخشی از واقعیت حقآبه ایران از افغانستان است. توافقی که در سال ۱۳۵۱ مابین حاکمیت وقت ایران و افغانستان حاصل شد، یک توافق جامع و کامل نیست زیرا در این توافق نهتنها به مسائل زیست محیطی توجهی نشده، بلکه کلیت آن توافق حول محور یک رودخانه که هیرمند باشد میچرخد و با توجه به مشکلاتی که اخیراً در سیستان حادتر شده و نیز تمامیتخواهی طرف افغانستانی در موضوع آب، بایستی در این توافق بازنگری جدی صورت بگیرد.
در شمال استان سیستان و بلوچستان و نیز در شمال رودخانه هیرمند، یک رود مهم دیگر با سرچشمه گرفتن از ارتفاعات شمالی افغانستان بهسمت دریاچه هامون سرازیر میشود که فراهرود نام دارد. فراهرود همچون هیرمند، از تغذیه کنندگان اصلی تالابهای سهگانه هامون بهشمار میرود و بهدلیل آنکه هیچگونه توافقی مابین ایران و افغانستان بر سر حقآبه این رود وجود ندارد، حاکمیت افغانستان هم خواهد توانست که در آیندهای نهچندان دور با احداث سدهایی بر روی آن، از زیر بار حقآبه ایران از این رود شانه خالی کند.
تنها ۲ روز پس از هشدار ریاست جمهوری اسلامی ایران به طالبان بر سر تخصیص حقآبه ایران از هیرمند، مقامات ارشد طالبان طی یک برنامه مفصل، اقدام به آغاز اجرای فاز نخست احداث سد بخش آباد کردند که قرار است بر روی رودخانه فراه تأسیس شود. سدی که بالغ بر ۱ میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب گنجایش خواهد داشت (۲۵ برابر ظرفیت سد کمالخان که بر روی رودخانه هیرمند احداث شده است) و قرار است آب مورد نیاز بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی زراعی اطراف این سد را تأمین کند.
گفته میشود یک شرکت افغانستانی با مشارکت کشورهای ترکیه و آلمان مسئول احداث این سد در کمترین زمان ممکن است. بهدلیل هزینه سنگین ۴۳۰ میلیون دلاری که ساخت سد بخش آباد به همراه دارد، مقامات طالبان شماره حسابی بهصورت عمومی میان مردم این منطقه توزیع کردهاند تا مردم کمکهای مالی خود را برای احداث این سد واریز کند.
باید در نظر داشت که مطالعات این پروژه سالهاست که تمام شده است و حتی اشرف غنی، رئیسجمهور سابق افغانستان هم برای ساخت آن وعدههایی داده بود. آن چیزی که قابل توجه است، مراسم افتتاح این سد بود که با حضور خیل عظیمی از مردم بومی این منطقه برگزار گردید و بهنظر میرسد هدف طالبان در برگزاری این مراسم و اعلام شماره حساب بانکی، آن هم تنها ۲ روز پس از هشدار آقای رئیسی، طرف حساب قرار دادن مردم افغانستان با دولت و ملت ایران باشد.
آنطور که بهنظر میرسد، عزم طالبان برای ساخت این سد جدی میباشد و فاز نخست این پروژه که متشکل از ۲ تونل است در حال اجراست و طی ماههای آینده به پایان میرسد. با تکمیل فازهای بعدی سد بخش آباد بایستی با آب رود فراه در ایران برای همیشه خداحافظی نمود و این سد علاوهبر اینکه جلوی جریان طبیعی آب رود را خواهد گرفت، در برابر سیلابها که دریاچه هامون برای حیات خود به آنها نیاز دارد نیز مانع خواهد بود.
متأسفانه در میان رسانهها و مسئولان ایرانی، کمتر کسی از رود فراه سخن به میان میآورد و تمرکزها معطوف به هیرمند شده است در حالی که با تکمیل سد بخش آباد، شاهد یک سد کجکی دیگر در افغانستان خواهیم بود.
با قطع و یا انحراف دو شربان اصلی دریاچه هامون در کنار خشکسالی و خشک شدن آن طی دهه اخیر، تعداد قابل توجهی از مردم سیستان که با آب این دریاچه امرار معاش میکردند و در زمینه کشاورزی، صید ماهی، شکار و حصیربافی فعال بودند و طبق تحقیقات صورت گرفته در دهه ۸۰، گردش مالی این مشاغل بالغ بر ۳۳۰ میلیارد تومان بوده است، امروزه از این شغلها بیکار شدهاند و بسیاری از آنان رو به مهاجرت آوردهاند.
خشک شدند هامون تهدیدکننده کشاورزی، سلامت، سرمایهگذاری، امنیت و… برای این منطقه شده و متأسفانه بخشی از مردم محلی را به عرصه قاچاق از جمله قاچاق سوخت وارد کرده است و ساکنان فعلی هم بهدلیل قرار گرفتن در مسیر طوفانهای گرد و غباری که ناشی از بستر خشک هامون است، با بیماریهای تنفسی از جمله آسم گرفتار شدهاند. نکته مهم آن است که هامون تنها برای ایران نیست و از خشک شدن هامون، مردم مرزنشین افغانستان هم متضرر خواهند شد.
هامون از سه بخش هامون پوزک، هامون صابری و هامون هیرمند تشکیل شده که این سه بخش در دوران پر آبی به یکدیگر متصل میشوند. در میان آنها هامون پوزک و بخشی از هامون صابری در خاک افغانستان واقع شده و بستر خشک هامون برای مناطق مرزی افغانستان از جمله زرنج دردسرساز خواهد شد و این منطقه را بهزودی به یک منطقه خالی از سکنه تبدیل خواهد کرد. در حال حاضر عملاً توافق سال ۱۳۵۱ کنار گذاشته شده و خاطیان در حاکمیت افغانستان نیز با مجازات روبرو نشدهاند
. ایران و افغانستان فارغ از آنکه دولتی فراگیر در افغانستان تشکیل بشود یا خیر، باید به یک توافق حقآبه جدید و جامع که قابلیت اجرایی هم داشته باشد دست پیدا کنند. با قلدری و تمامیتخواهی نمیشود زندگی صدها هزار انسان را تحت تأثیر قرار داد و نابود کرد. احیای دریاچه هامون همچون احیای دریاچه ارومیه باید به مطالبه ملی تبدیل شده و نگاه ویژهای به آن داشت.